حزب اسلامی گلبدین مسؤول قتل استاد فرید است
استاد عبدالصبور فرید یکی از بارز ترین چهره های جهاد و مقاومت در دوران اشغال افغانستان توسط دولت اتحاد جماعیر شوروی وقت بشمار میرفت. استاد مربوط به حزب اسلامی گلبدین بوده و فعالیت های خویش را در دو ولایت آزاد منش و قهرمان پرور پروان-کاپیسا در زمان دولت های تحت رهبری حزب دموکراتیک جناح های (خلق،پرچم) آغاز نموده و به یکی از چهره های ماندگار و شناخته شده در عرصه سیاسی و نظامی در دوران جهاد تبدیل گشت.
شهید عبدالصبور فرید با درک حقانیت دفاع ازاسلام ، تمامیت ارضی و نوامیس ملی کشور وارد میدان گرم نبرد با اشغال گران گردیده و با استنباط از غرور ملی نیاکان خویش تا خروج آخرین سرباز شوروی از سرزمین آبایی و اجدادیش به مبارزه حق طلبانه ادامه داد. با سرنگونی حکومت پوشالی نجیب الله و کامیابی فاتحانه کابل بدست مجاهدین و فرزندان اصیل وبومی سرزمین مان بعد از مدتی کوتاه استادفرید از طرف گلبدین به حیث نخست وزیر به کابل فرستاده شد ولی دیر نپاید. متآسفانه حس خود خواهی ها ، قدرت طلبی و گرایشات قومی حکمتیار نگذاشت دولت اسلامی قیام بگیرد و با راکت باران شهر کابل و کشتن هزاران شهروند کابلی توسط راکت های کور حزب اسلامی گلبدین و بی خانمان ساختن آنها همه و همه پلانهای ترتیب شده و به دست اجرا از طرف آی اس آی ذریعه حزب اسلامی برای بد نام ساختن دولت نو پا اسلامی تحت قیادت پروفیسور ربانی بود. درینجا میخواهم در باره دلایل مخالفت های گلبدین و حزبش کمی معلومات دهم.
حزب اسلامی:
گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی از جوانان فعال سیاسی حلقۀ جوانان مسلمان بود که در دوران تحصیل در دانشکدۀ مهند سی کابل و در کنار شهید احمد شاه مسعود ، پروفیسور ربانی و سیاف فعالیت می کرد. وی از ابتدا روابط نزدیکی با صبغت الله مجددی و پروفیسور ربانی از نماینده گان و متفکران قوانین اسلامی افغانستان بر قرار نموده و در دانشگاه کابل به عنوان عضو رهبری کمیتۀ جوانان پذیرفته شد.
گلبدین در سال سیزده صدو پنجاه وهفت به علتی نا معلومی راهی زندان شد و بعد از یکسال آزاد شد وی پس از آزاد شدن از زندان یکی از رهبران حزب شعله جاوید را ترور نموده و سپس به پاکستان فرار نمود.وی پس از ورود به پاکستان تحت تآثیر حزب جماعت اسلامی پاکستان به رهبری قاضی حسین احمد قرارگرفت. از آنجا که حزب جماعت اسلامی پاکستان به عنوان بزرگترین و تآثیر گذار ترین حرب مذهبی در سیاست خارجی پاکستان و پشتون تبار بوده و همواره تشکیل جمهوری اسلامی را شعار می داده توانست بسیار زود حکمتیار را به خود جلب نماید از سوی دیگر جایگاه جماعت اسلامی در دولت ضیآالحق و در سیاست گذاری خارجی کشور و روابط آن با اختر عبدالرحمن رِّییس سازمان استخباراتی ارتش پاکستان آی اس آی نقشی را بازی کرد که گلبدین بهترین ابزار و وسیله در خدمت سازمان جاسوسی آی اس آی قرار گرفت.گلبدین در ابتدا ورود به پاکستان به حضرت صاحب مجددی علاقه زیاد نشان داد ولی بعد از نزدیکی به احزاب و سازمان جاسوسی پاکستان حزب اسلامی را به کمک خالص تآسیس نمود که بعدآ خالص با تشکیل حزب اسلامی شاخۀ خالص جدا شد.
حزب اسلامی در سال 1980 حمایت تمام کشور های ضد شوروی را بدست آورد و یکی از پشتاز ترین حزب مجاهدین بشمار میرفت. اما در سال 1981 عمل کرد خرابکارانه، ترورو دهشت حزب فضای بی اعتمادی را در بین کشور های حامی بوجود آورد و شخص گلبدین اعتماد خود را نزد بسیاری از کشور ها از دست داد . اما سازمان جاسوسی پاکستان آی اس آی حزب جماعت اسلامی پاکستان، دولت ضیآ الحق و دولت عربستان سعودی به حمایت از گلبدین ادامه دادند. بعد از انکه گلبدین بخاطر گرفتن قدرت سیاسی از هر وسیله نامشروع استفاده کرد ولی ناکام و شرمسار باقی ماند پاکستان نا چار یک گروۀ جاهل و بی خبر از اسلام را به نام طالب وارد بستر سیاسی افغانستان نمود ونتنها خود از آن حمایت نمود بلکه حمایت کشور های حامی خویش را نیز جلب کرد. در آخر قضاوت یکی از جنرال های شوروی سابق که در اشغال افغانستان رول مهمی داشته در باره گلبدین بیان میداریم.
گلبدین از دیدگاه باور های خود یک مسلمان ارتدوکس نیست و در الهیات و شرعیات معارف مطالعۀ عمیق ندارد. او نسبت به دیگر رهبران مجاهدان در میان لایه های افراطی مبارزان راه اسلام شهرت بیشتر دارد. خصا ءیلی چون غرور، تکبر، خود کامگی و قساوت گلبدین عملآ علت عمدۀ فروپاشی حزب اسلامی به شاخه های مختلف است.
استاد فرید و حزب:
شهید استاد فرید بعد ازسقوط دولت کمونیستی و تآسیس حکومت اسلامی تحت زعامت پروفیسور ربانی همچنان به حزب اسلامی وفادارباقی ماند و تا زمان بوجود آمدن طالبان به نفع آن حزب فعالیت نمود، ولی با مشاهدۀ مظالم بیش ازحد طالبان بالای مردم افغانستان مخصوصآ بالای مردمی با شرف و با فرهنگ کابل زمین و شمال افغانستان و فتل و غارت و بی عزتی آنها از طرف طالبان و تطبیق دو بارۀ بر نامه های گذشتۀ نادر غدارکه در زمان اعلیحضرت امیر حبیب الله کلکانی انجام شده بود و نظاره و تماشا و کمک عام و تام گلبدین و افرادش با این سلیمانی ها همه وهمه استاد را وا داشت تا در انتخاب خویش تجدید نظر نماید. و همین بود که با تمام امکانات دست داشته اش به صفوف مجاهدان واقعی و مقاومت گران اصیل و فرزندان بومی سرزمینش پیوست و تحت رهبری مسعود بزرگ مکتب آزادی ، شجاعت و مردانه گی و دشمن شکن مبارزه را بر علیه طالبان در خط مقدم جبهه مسؤولیت پذیرفت و تا سقوط این پدیدۀ زاده اجنبی به مبارزۀ آزادی خواهانه ادامه داد.
بعد از بوجود آمدن کرزی و ناکامی های مسلسل رژیمش در پنج سال گذشته، تشدید تنش های قومی به واسطه تیم کرزی (افغان ملتی ها) بیرون راندن شخصیت های ملی به بهانه های مختلف و به کمک کشور های حامی ، پسوند کلمۀ جنگسالار در اسمای مجاهدین،کوشش به حاشیه راندن زبان فارسی دری و پشتو سازی ادارات دولتی ،جا بجایی کوچی ها یا ناقلین در شمال افغانستان، توطه ترور شخصیت های ملی ، بخشیدن طالبان که مسؤول قتل،غارت و هزاران فجایع دیگر بودند و هستند، آوردن افراد متعصب، عقب گرا و قوم گرا حزب اسلامی در دولت و استفاده ازمهم ترین مقام دولتی (دادستان کل)برای آله فشار و احیآ استبداد ، تجرید مردم از دولت و نداشتن یک برنامۀ معین و ملی برای آینده کشور و مردم ، معامله های پشت پرده با طالبان و حزب اسلامی صد ها مسلۀ دیگر که مخالف ومغایر وحدت ملی است تمام مردم افغانستان به سوی بی سرنوشتی سوق داده است و مردم نسبت به دولت خیلی بی اعتماد شدند که این خود نتیجۀ بی کفایتی های اراکین دولتی و برخورد چند گانه دولت با مردم را نشان میدهد.
حزب اسلامی که درین اواخر توسط افرادش در داخل دولت به حیث یک گروه گویا مخالف دولت مطرح شده تا باشد در زدو بند های آینده سیاسی کشور امتیازی داشته باشد و رهبر این حزب از سوراخ های متعددی نعره میزد تا بتواند موجودیتش را در ا فغانستان ثابت کند وبخاطر نا آرام ساختن مردم و تطبیق بر نامه های ای اس ای خواسته است تلاش های را انجام دهد. قرار اطلاعات واصله گلبدین بخاطر بر آورده شدن اهدافش تقاضا کمک و همکاری را از استاد فرید چندین بار نموده و لیکن مکررآ از طرف استاد رد شده و در عوض از گلبدین تقاضا گردیده که دست از شرارت بر دارد و از مردم افغانستان بخاطر جنایتش معذرت بخواهد. خواست گلبدین چی بوده میتواند به جز از آوردن ابر سیاه جهالت و قساوت ، بی رحمی و کشتار، ترور و اختناق در سرزمین استعمار کش و مرد خیز شمالی. دیگر مردم آگاه شده اند و فریب انسانهای چون مار در آستین خویش را میشناسند. کسانیکه در ظاهر رهبر برادر و در باطن دشمن اسلام ،زبان،فرهنگ،و حتی موجودیت شان برای آنها درد آدر و آزار دهنده است ازین بد تر دشمنی دیگری در جهان وجود دارد.نی
همین آگاهی استاد فرید از مسایل سیاسی و قومی و رد تقاضآ گلبدین بر ایجاد هرج و مرج در پروان- کاپیسا زمینه را برای ترور این شخصیت بزرگ آماده ساخت و توسط شخصی بنام شیر یکتن از سر گروپ های حزب اسلامی گلبدین به شهادت رسید.
عارف گردیزی aref_gardezi@hotmail.com