سیداحمد شاه دولتی فاریابی
دفاع ازطالبان دفاع ازتروریزم است
-----------
طالبان تروریست گروه متشکل ازارا ذ ل واوباش فاشیست خصلت اند که با آموزش های آدم ربائی ، آدم کشی ، کسب مهارت درتخریب عمرانات وبه آتش کشیدن مکاتب ونهادهای تعلیمی وتحصیلی ازدایرۀ اشرف المخلوقات بودن خارج گردیده ودرنفرت انگیزترین منجلاب بهیمیت فرو افتاده اند ، این گروه تروریست با خصیصۀ حیوانی و درنده خوئی ، رذیلانه ترین کارهائی را درزمان حاکمیت خود ازماه اکتوبر1994 تا سقوط شان درماه دسامبر2001م درافغانستان انجام داده اند وهنوزهم به امید بازیابی قدرت ازدست رفته ورسیدن به آرزوی طلائی برباد رفتۀ خود مثل کورموش ها به خرابکاری خود ادامه میدهند ومانند مارافعی به این وآن حمله مینمایند وزهرمیریزند ، راه های کج وپیچ را طی میکنند ، درکلبه های مردمان عادی میخزند ومی خسپند وصاحبان این کلبه هارا خود متضررمیسازند ویا زمینه را به آنهائی که درصدد شکاراین ماروموشها برامده اند مساعد مینمایند تا این کلبه های مردم هدف تیروآتش صیادان ماروموش قراربگیرد .
طالبان تروریست که خود رابهترین مسلمانان جهان می انگارند به اعمالی دست میزنند که درهیچ قانون ومقررات مذهبی خداپرستانه وشریعت مطابقت ندارد وهرعمل آنها رذیلانه ، بربرمنشا نه وبا درنده خوئی وبهیمیت تو ام است .
گله ها ی طالبان آدم نما، با همۀ این کثافت کاری ودرنده خوئی هنوزازطرف دوتیپ آدم ها مورد حمایت قراردارند که آنها ازتمام اعمال شیطانی وحیوانی طالبان رذیل چشم پوشی مینمایند که این د وتیپ عبارت اند ازفونده مینتا لیستان ونژاد پرستان :
-- گروه فونده مینتا لیست و بنیاد گرایان مذهبی ازطالبان تروریست حمایت مینمایند که هرگونه حمایت ازطالبان بمعنی حمایت ازتروریزم محسوب میشود ، فونده مینتا لیزم که بعد از1953م درمصرشکل گرفته پیروان آن علیه جمال ناصررئیس جمهورآنکشورکه جدیداً به قدرت رسیده بود مبارزه میکرد ند وبه حمایت ازرژیم شاهی فعالیت مینمود ند و پاد شاه را سایۀ خدا میپنداشتند ، شاه را( ظل الله تعا لی ) میگفتند وبعد ها مفکورۀ بنیاد گرائی وفونده مینتالیزم درنتیجۀ تبلیغات ونشرات این بنیاد گرایان مذهبی که دررأس آن درمصرسید قطب ومحمد قطب قرارداشتند ، به اسرع زمان درکشورهای اسلامی رسوخ یافت که درببیشتراین کشورها رژیم های شاهی مطلقه حکمرانی میکرد ند واین شاهان ازبیداری شعورتوده های میلیونی میهراسید ند وترویج علوم ومدرنیته را درقلمروقضائی خویش به نفع خود نمید ید ند وخوش شان می آمد که رعایای شان آنهارا سایۀ خدا وظل الله تعالی بگویند ، امریکا نیزازاین حماقت فونده مینتالیست ها بهره برداری سیاسی میکرد وازکشورهای اسلامی ورژیم های شاهی مطلقه تحت نام( پان اسلامیزم )حمایت مینمود تا ازعقیدۀ بنیاد گرائی آنها درمبارزه علیه کمو نیزم استفا ده نماید ،که این بنیاد گرایان دستگاه اکسریزرا درشفاخانه ها تحریم کرده انرا افشاکنندۀ رازخدا وند میدانستند ، مؤظفین اکسریز اجازه نداشتندازیک زن حامله دارعکس برداری نموده نوعیت طفلش را افشا نماید که پسراست ویا دختر، پیشگامان مذهبی یا همان بنیاد گرا ها درتبلیغات خود میگفتند ( تازمانیکه طفل تولد نشود پسر یا دختر بودن آنرا غیر ازخدا کسی دیگر نمیداند) .
وقتیکه درهفتۀ اخیر ماه دسامبر1979م شوروی به افغانستان هجوم آورد ، زمان استفادۀ عظیم ازپان اسلامیزم علیه کمونیزم شوروی به امریکا مساعد گردید وسازمان های فونده مینتا لیستی توسط فعالین(CIA) درپاکستان وجنوب شرق آسیا همچنان درآسیای مرکزی وحواشی حوزۀ خلیج فارس ایجاد و تحت شعار( دین درخطر است ) بسیج و به یک لشکرعظیم تبدیل شده ضد کمونیزم قرارداده شدند که مصارفات جنگی آنها ازطرف امریکا ومتحدین آن فراهم میگردید ، پس ازخروج نیروهای نظامی شوروی ازافغانستان درسال 1988م نیزاین سازمان های فونده مینتا لیست به حیات وفعالیت های سیاسی مذهبی شان ادامه دادند که دراین اواخراین بنیاد گراها ی حامی طالبان تروریست افغانستان، اوضاع درپاکستان را نیزمتشنج ساخته درد سرهای بزرگی را به جنرال مشرف رئیس جمهوروهم طرازان او بوجود آورده اند ، بحرانی شدن اوضاع درپاکستان مصئونیت نیروگاه اتمی
آنکشور را به خطر نزدیک مینماید وعدم دسترسی این فونده مینتا لیستان به جنگ افزارهای هسته یی را به پرسش های بی پاسخ مواجه میسازد ونگرانی هائی را قمچین میکند ، بناءً طالبان وتروریستان تحت الحمایۀ بنیاد گرا های حامی آنها که با سازمان تروریستی القاعده دریک مدارقرار دارند درافغانستان ومنطقه خطرجدی تلقی میگرد د و برخلاف تصورات واهی طالب دوستان و اوپتومیستی موجود دربین این گروه درافغانستان این خطرهرروزبیشترمیشود وروبه گسترش است .
-- گروه نژاد پرستی که حامل اندیشۀ منسوخ هتلرویاران اوهستند با آنکه بعد ازشکست کامل هتلرومتحدین آن ، ترویج اندیشه های سخیف فاشیستی وراسیستی غیر قانونی وجرم اعلام شده وپیروان اندیشۀ برتری جوئی نژادی مجرم قلمداد گردید ند هنوزشیفته گان اندیشۀ نژاد گرائی وراسیزم درافغانستان وجود دارند وتلاش مینمایند آرمان بسر نرسیدۀ هتلررا به کمال برسانند وآنچه هتلرنتوانست درقلمروخود انجام بدهد درافغانستان عملی نمایند واین ها نیزمانند هتلرویارانش توسط ائتلاف ضد تبعیض نژادی وضد راسیزم درافغانستان دیر یازود کوبیده خواهند شد .
طالبان درزمان حاکمیت خود درافغانستان که ازلحاظ امورمالی ولوژیستیکی نظامی تحت الحمایۀ عربستان سعودی وازلحاظ آموزش نظامی وپیشبرد جنگ ، زیررهبری استخبارات دولت پاکستان قرارداشتند وازلحاظ سیاسی ، نضج وشکلگیری مفکورۀ فاشیستی وراسیستی غیرقانونی تحت رهبری مستقیم بیست درصد پشتون تباران موجود درتشکیلات(isi) پاکستان بوده توسط آنها آموزش میدیدند وتقویه میگشتند ودر25 ولایت افغانستان که پشتون تباران دراقلیت قراردارند هرگاه طالبان باحمایت خارجی های شامل درتشکیلات القاعده ورهبری استخبارات پاکستان به اشغال هریک ازمراکزاین ولایات موفق شد ند با اعمال فاشیستی با مردمان محل برخورد نمودند ودربعضی ولایات به تصفیۀ نژادی دست یازید ند .
پس ازسقوط رژیم طالبان درماه دسامبر2001م تمام مردم افغانستان ازجنوب تا شمال وازشرق تا غرب امید واربودند که طالبان روفته شدند واکنون باپیروئ ی ازسیاست های نژاد پرستی وراسیستی ازبهم پیوستگی واتحاد بین الاقوامی جلوگیری نخواهد گردید وتحت شعار دموکراسی برهبری زعامت حامد کرزی همبستگی ملی شکل خواهد گرفت وسنگ بنای دموکراسی درافغانستان گذاشته شده نهال آرزوها وآرمان های دیرینۀ مردم درحدیقۀ قلوب شان شگوفا خواهد گشت ، اما جاگیرشدن عده یی ازافراد درپست های مهم دولتی که ازلحاظ ظاهری ملبس به لباس غربی ونیکتائی با چهرۀ ریش تراشیده بودند با این آرمان وآرزوی مردم بد ترازطالبان به مخالفت برخاستند زیرا ایشان درمورد نژاد پرستی کلۀ بهترازطالبان نداشتند بلکه بدترازآنها بودند وهمین کله طالب ها ، تبعیض نژادی را دامن زدند وخصومت قومی را رنگ تازه بخشیدند وبا تاثیرگذاری به رئیس جمهورکرزی بیسواد ترین افرادی مثل جمعه گل مشهوربه جمعه خان همدرد را درولایت جوزجان که ازلحاظ داشتن صنایع نفت وگازچشمگیر و یک منطقۀ صنعتی محسوب میگردد بحیث والی مقررنمودند ( جمعه گل یا جمعه خان همدرد عضوحزب اسلامی گلب الدین حکمتیاروهمکارصمیمی طالبان است که عملاً باداشتن خاصیت فاشیستی به نفع طالبان وحکمتیاردرجوزجان فعالیت داشته است چنانچه دراین اواخرشبکه ها ئی درولایت سرپل وجوزجان توسط مردم افشا وتعدادی ازفعالین این شبکات که توسط افراد وابسته به طالبان تروریست آموزش های خرابکاری تروریستی دیده بودند دستگیر گردیده اند ، والی بودن جمعه خان فا شیست خو، مانند آن است که نهالی با برگ های خزان زده ودرحال فروریزی اش دربین گلدانی به نمایش گذاشته باشند ازاین سبب کوشش محافظین وپرستاران این نهال بی ثمر، برای برومند نشان دادن ودرگلدان نگهداشتن جائی را نمیگیرد مردم خواستارشخصی بحیث والی جوزجان اند که ریشه دربین جامعه داشته باشد تا بیدون مراقبت باغبان ومحافظ بتواند ازحالت کرختی وجمود خارج گرد د ومنبع امید برای مردم درمورد ثمردهی وسایه گستری شود نه اینکه مانند زخ به قلب مردوم فرورود وباعث کشته شدن فرزندان شان درتظاهرات مسالمت آمیز گرد د .
تظاهرات اعتراضی درهرکشوری علیه سیاست های ضد ملی مثل ( نژاد پرستی ، عدم توجه به مشکلات محیطی ، وعلیه بی تفاوتی مقامات دولتی درامورعمران وانکشاف منطقه یی وامثال آن) ازمظاهردموکراسی شمرده میشود وهیچ مقام دولتی وغیر دولتی حق سرکوب وجرح وکشتارشرکت کننده گان درتظاهرات راندارد واگراین سرکوب به هرعنوان وبهانه یی که صورت میگیرد عاملین اصلی این سرکوب تظاهرات اصولاً محاکمه ومجازات میگیردند .
رئیس جمهورکرزی متوجه باشد که اگرمطابق خواست نژاد پرستان شامل دردولت ، درجا بجا نمود ن افراد نالایق وبی کفایتی مانند جمعه گل یا جمعه خان همدرد بحیث والی ویا مقام دیگراقدام کند این تیپ افراد ، جزایجاد درد سرومشکلات بریاست جمهوری هیچ کارمفید برای مردم وکشورانجام داده نمیتوانند .
رئیس جمهورکه با آرای اکثریت مردم انتخاب میگرد د متعلق به تمام ساکنین کشورمیباشد وحق ندارد ازاین یا آن قوم خاص حمایت وبا این یا آن قوم خصومت بورزوبا خشونت برخورد نماید ، تا جائیکه به ملاحظه میرسد نژاد پرستان که قوم وتبارخود را برتراز دیگران میپندارند وتلاش دارند که درتمام ولایات افغانستان هم تباروهم نژاد خودشان درپست های کلیدی وباصلاحیت نصب گردد ، قبول این ایدۀ منسوخ ازطرف رئیس جمهوربمعنی همفکرشدن با نژاد پرستان وپشت کردن به مخالفان تبعیض ونژاد پرستی وحرمت نگذاشتن به آرای مردمان اصولی وقانون گرا شمرده میشود که به رئیس جمهور رأ داده اند تا درچوکات قوانین کشور ومنافع تمام اقوام ، کارعادلانه ومثمر انجام بدهد .
رئیس جمهورکرزی اگربیش ازاین درگرو نژاد پرستان وزیرتاثیربرتری جویان وتبارگرایان طالب دوست باقی بماند اعتما د مردم افغانستان را ازدست خواهد داد وباحمایت این اقلیت ناچیزتبارگرایان برتری جو ، درعرصۀ سیاسی کشوروجهان جا ئی برا ی پا پیش گذاشتن نخواهد داشت .
رئیس جمهورکرزی که با آرای اقوام ساکن درافغانستان انتخاب شده است تا جائیکه احساس میگرد د بجای آنکه نماینده گان وفرزندان تمام ساکنین کشوررا یکسان دارای حقوق وامتیازات برابر بداند همزبان وهم تبارخودرا نسبت به سایرتباروزبان رجحان میدهد وآنهارا سزاوار هرگونه پاداش ولایق هرگونه پست دولتی میداند اما سایرین را فاقد این سزاواری فکر میکند به عقیدۀ من این پنداروطرزتلقی تراویدۀ افکار واحساسات خود رئیس جمهورکرزی شا ید نباشد اما یقیناً زیر تاثیرات هم نشینان وتیم کاری اش این طرزتلقی به وی القاح ومنتقل گشته واورا درانظارعامه درخط فکری نژاد پرستا نه وتبارگرائی قرار داده است که عدم عطف توجه به این نقیصه ، رئیس جمهور کرزی را درانظارعامه دریک اوضاع بی اعتمادی بد ترازامروز قرارخواهد داد که طعم تلخ ثمراین بی اعتمادی اقوام افغانستان را زمانی خواهد چشید که باردیگربه صحنۀ انتخابا ت ریاست جمهوری حضوریابد .
رئیس جمهورکرزی افرادی را بحیث دوستان هم نشین وتیم کاری خود برگزیده است که بحیث مارآستین درهرحرکت اورا بسوی مسموم شدن ومسموم ترشدن نزدیک مینماید وهیچ کدام ازاین افراد درواقعیت امر، همکاری وهمدردی صیمانه با اوندارند
رئیس جمهورکرزی درآغازین مرحلۀ زمام داری اش درماه دسامبر2001م نسبت عدم آگاهی برخورد سیاسی با رهبران طالبان
ویا با قرار گرفتن درزیر تاثیرغلظت تباری ونژادی ویا بمنظورنشان دادن حسن نیت وجلب اعتماد قوم درقندهاربرای هریک ازمقامات رهبری طالبان یک یک موتروتحایف لازم بخشش داده وبا آنها خدا حافظی نمود ، این عمل رئیس جمهورکرزی شاید ازلحاظ مذهبی قابل توجیه باشد که میگویند (وقتی حضرت علی خلیفۀ چهارم مسلمانان با دشمنش درآویخت واورا بر زمین زد وبالای سینه اش نشست وگفت من میتوانم همین حالا تورابه جهنم بفرستم" به قتل برسانم" اما من این کار را نمیکنم وتورا آزاد میگذارم تا ازعمل کفرآمیزت توبه کنی) اما گذ شت درمقابل دشمنان مشهوربا لفسا د مانند طالبان وگلب الدین حکمتیارورهبران القاعده که متهم به سازمان دهی تروریزم بین المللی اند ازلحاظ سیاسی کمتر اتفاق می افتد که مورد عفو قرار بگیرند ومجازات نشوند .
مقامات امریکائی درهمان آوان این عمل حامد کرزی را نپسند ید ند ویاد آورشدند که رهبران طالبان باید دستگیر میگردیدند ونباید آزاد میشد ند ، رئیس جمهور کرزی که به اشتباه خود پی برده بود ومیخوا ست خصلت تبارگرائی سنتی اش را اصلاح وکمرنگ نماید که درحصارکله طا لب های نیکتائی داروریش تراشیده که ازکشورهای غربی به کابل دیسا نت شده بودند قرار گرفت وآنها بنام هموطن و هم نژاد با تبلیغات نیفوتیستی ونژاد گرائی شیوه وشگرد هائی ازدولتمداری را به کرزی تلقین نمودند که صرفاً دررژیم های شاهی مطلقه ورژیم های امارت استبدادی کاربرد داشت .
درنتیجۀ تاثیرپذیری ازاین تبلیغات ، حامد کرزی باموضع گیری کامل به نفع نژاد پرستان ، نماینده گان سایراقوام را ناراض ساخت وباعث بروزجنجا ل هائی برسرمواد مندرج درقانون اساسی افغانستان گردید وبعد ازانفاذ قانون اساسی ازطرف مخالفان سیاسی اش متهم به دستکاری مسودۀ قانون اساسی درحین توشیح آن شد که این کار درصلاحیت رئیس جمهورنبود.
رئیس جمهورکرزی توسط تاثیر گذارانش واداشته شد برخلاف فیصلۀ بـن که به گزینش نماینده گان تمام اقوام ساکن درافغانستان به تناسب نفوس تباری ونژادی شان به تشکیل دولت با پایه های وسیع تا کید کرده بود دردوران حکومت انتقالی برخی از وزرای کابینه را که پشتون تبارنبودند کنار گذاشت وتعدادی ازاین تیپ وزیران را نیزبعد ازاتخابات ریاست جمهوری ازکابینه بیرون راند وجای آنهارا ازافراد دلباب خودش ودوستان نژاد گرایش پرکردواین تصفیه کاری وحاشیه رانی ها ازسایر تبارها هنوز ادامه دارد که بنام غیر خودی ها مسمی شده اند.
این جای تعجب وتاسف است که ازمجموع تورک تباران افغانستان که بالاتراز35فیصد نفوس کشوررا تشکیل میدهند وازجملۀ انها تنها میزان نفوسی که به زبان اوزبیکی وتورکمنی صحبت مینمایند حدود هشت میلیون نفراند یکنفربحیث والی ورهبر با صلاحیت محلی ومنطقوی دربرهۀ زمانی حاکمیت رئیس جمهور کرزی مقررنگردیده است وهمۀ رهبران ولایات تورکتبارنشین افراد غیر بومی ونا آشنا به کلتور وبی خبر ازمناسبا ت وبافت اجتماعی مسکن گزینان این محلات اند وعملکرد افتراق افگنانۀ این حاکمان ولایات شمال کشور(که تا سال 1936بنام تورکستان یاد میگردید) نه تنها آرامش روحی را ازمردمان گرفته وآنهارا درشکنجۀ روانی قرارداده بلکه ازبازسازی ، عمران وانکشاف متوازن نیزدورنکهداشته شده است که نبود توافق روحی بین توده های مردم وحکام منطقه هر، ازگاهی باعث بروز واکنش توده ها دربرابرزورگوئی ها ونا رسائی ها ی حکام گردیده تشوشات ذهنی بارمی آورد .
درهیچ یک ازکشورهای جهان امروزی یک قوم بالای تمام ساکنین درتمام ولایات حق حکمرانی راندارد ولی درافغانستان زیر نام دموکراسی بی عدالتی های دوران استبداد شاهی مطلقه وامارت عبدالرحمن خانی واجراآت رژیم فاشیستی طالبان درمورد ادارۀعامه ومقرری ها درپست های ولایات ومحلات عملی میگرد د ، مسئلۀ تساوی حقوق ملت وفرزندان تحصیل کردۀ آنان که درقانون اساسی تذکاریافته بیشرمانه وخا ینا نه زیرپا گذاشته میشود وقتی که جمعه خان پشتون تبارباهمه بی کفایتی وبی درایتی خود بتواند والی یک منطقه باشد کادرها وفرزندان تحصیل کردۀ تورک تباران وغیر پشتون ها نیزمیتوانند به وجه احسن بحیث والی ، وزیر، معین ، رئیس ، قاضی وعضو اعضای دادگاه عالی (ستره محکمه) مانند سایرفرزندان این خاک کار وفعالیت نمایند
عدم توجه رئیس جمهورومسؤلین اورگان های دولتی به این موضوع بمعنی نبود عدالت درنصب وجا بجا کردن کادرها درولایات کشورواورگان های دولتی میبا شد واستفاده نکردن ازکادرهای تورک تباران وغیرپشتون ها دراموراداری مهم دولت زیرپا گذاشتن حقوق مدنی وسیاسی این کادرها واین تحصیل کرده ها واین فهیمان متجرب درعرصه های مختلف ادارۀ امورافغانستان است وفرا هم نمودن تشدید تضاد ها ی حقوقی ، منطقه یی وسیاسی است که با پیامد های نا مطلوب همراه خواهد شد .
مردمان تورکستان زمین (ولایات شمال ) بشمول هرات باستان ازلحاظ داشتن مناسبات شهری نسبت به مناطق دیگرافغانستان که طبق سیستم سنتی مقید به مناسبات کوچی گری ، خیل خیلی و قبیله سالاری نگهداشته شده اند ذهنیت بهتربرای قبول هرگونه تحول وپیشرفت های علمی ، فنی ومدنی دارند ، اما افراد دارای ایدۀ راسیستی ونژاد پرستی درتمام دوران فعا لیت سیاسی خود درگذشته وحال کوشیده اند با طرح برتری جوئی نژادی وبیشتر خواهی حقوق برای خویشتن ، آتش دشمنی با اقوام دیگر را مشتعل ساخته و افتراق بین الاقوامی را دامن بزنند وتقابل آفرینی نمایند وازان سود ببرند واین کاری است که با یست ابلیس انجام میداد .
قبیله سالاران سیطره گر، با براه انداختن تبلیغات گوناگون وحمایت ازطالبان جنایتکارنگذاشته اند همبستگی بین الاقوامی درکشورشکل بگیرد وقوام بیابد زیرا چنین کاری نا بودی ایده های نژاد پرستی وبرتری جوئی ودرنتیجه جمع شدن گلیم این نژاد پرستان ازصحنۀ سیاسی افغانستان را درقبال دا رد .
یک حقیقت آشکاراین است که نژاد پرستان وحامیان طالبان تروریست وشرکای آنها نه تنها نمایندۀ پشتون تباران افغانستان نیستند بلکه یک مشت وگروهک کوچکی اند که نسبت داشتن خصلت (ځان ځانی) و تفرقه افگنی ازجامعۀ پشتون تباران وحدت طلب ومساوات دوست تجرید شده هستند وجای پائی برای زنده گی دربین آنها ندارند ، فرزندان واقعی وتحصیل کرده های پشتون تباران افغانستان که آگاهی سیاسی کافی ازپیامد های نا گوارگرایش به نژاد پرستی دارند آنرا بحیث یک ایدۀ منسوخ ومطرود تلقی مینما یند زیرا آنها میدانند که ایدۀ راسیزم ونژاد پرستی تا اواخرقرن 19میلادی پیروانی دربعضی کشورهای جهان داشت اما با آغازقرن بیست روبه ضعف رفت وتنها زمانیکه هتلردرسال 1933م بحیث صدراعظم آلمان روی کارشد ایدۀ راسیزم ونژاد گرائی را تحت نام فاشیزم یکباردوباره زنده ساخت وشش سال درتعمیم آن وایجاد ذهنیت پذیرش این ایده درنهاد مردم تبلیغات نمود وبا استفاده ازقدرت دولتی هزاران نفر را به عقب این ایدۀ فاشیستی وراسیستی کشید درسال 1939م برای اشغال جهان ومتمرکز ساختن قدرت به دست فاشیست ها وراسیست ها ، جنگ را آغازنمود ودرهفتم ماه می 1945م که هتلرشکست خود را درک کرده بود خود کشی کرد وروزنهم ماه می شکست هتلربا متحدینش که موسولینی درایتالیا وهیروهیتو درجاپان بود ازطرف متفقین (امریکا ، شوروی ، بریتانیا) رسماً اعلام گردید وایدۀ فاشیزم منسوخ وتبلیغ نژاد پرستی وبرتری جوئی نژادی جرم وپیروان این ایده مجرم قلمداد گردید که ازان تاریخ تا امروزبرترشمردن یک قوم برقوم دیکروهرگونه تلاش برای توسعه و حاکم ساختن اندیشۀ نژاد پرستی جرم محسوب میگرد د .
با تاسف که درافغانستان تحت الحمایۀ امریکا ومتحدین آن پیروان ایده واندیشۀ منسوخ نژاد پرستی وراسیزم زیرشعاردموکراسی ازعملکرد های طالبان درمورد تصفیۀ نژادی درشمال کشورحمایت مینما یند وگاهی با تاثیرگذاری به رئیس جمهورکرزی ، اورا تشویق و واداربه اظهارمطالبی مینما یند ، شاید فکرمیکنند که افادۀ آن اززبان خود این نژاد پرستان واکنش برانگیزاست .
رئیس جمهورکرزی درماه اپریل سال 2006م دراجتماع اعضای ستره محکمه (دادگاه عالی افغانستان ) که بمناسبت میلا د النبی درکابل صورت گرفت ضمن سخنرانی اش گفت (جگړه مار او ترهگر، د طا لب په نوم یاد نکړی) یعنی جنگجو وتروریست را طالب نگوئید یا بعبارت دیگرطالب را جنگجو و تروریست نگوئید !
پس ازاین تا کید ات رئیس جمهورکرزی ، مدت ها رسانه های زیر کنترول دولت ، طالبان را بنام افراد مسلح مخالف دولت وجنکجویان وتروریستان درجنوب یاد کردند ونوشتند وطالبان که اکنون نام شان با تروریزم یکجا تذ کارنمی یافت شاید خوشحال بودند اما رسانه های جمعی دربیرون مرزی که ترس ازفشاروبگیروببند های موجود درداخل افغانستان را نداشتند ازدستورحامد کرزی مانند ژورنالیستان داخل افغانستان پیروی نکردند وبا استفاده ازآزادی قلم وبیان ، طالبان را باهمان القاب قبلی شان بنام طالبان تروریست ویا جنگجویان وتروریستان طالبان نوشتند که تداوم این نوشتارباعث گردید کلمۀ تروریست درپسوند نام طالبان بصورت الصاقی درافغانستان نیزمجد داً رایج گرد د اکنون تنها افراد طالب دوست ونژاد پرستان ، طالبان را تروریست نمیگویند ونمی نویسند .
بتاریخ 20/ 6 /2007م رئیس جمهورافغانستان به بی بی سی گفت :( طالبان تهدیدی برای افغانستان نیست ،طالبان والقاعده تنها کاری که میتوانند بکنند انفجارچند بم است آنها جرئت مقابله با مارا ندارند ) این گفتاررئیس جمهورکرزی دفاع تلویحی ازطالبان با کم اهمیت شمردن فعالیت تروریستی بین المللی القاعده حا می طالبان است ومثل آن است که برای پنهان نگهداشتن حقایق روشن وآفتابی تاکید شود : های مردم ! چشمان خودرا ببند ید روشنی را نبینید ، اما آنها ئیکه با روشنی آشنائی دارند هرچه چشمان خودرا بهم ببند ند نمیتوانند تصوراتی را که درارتباط باشناخت ازروشنی دارند ازصفحۀ ذهن شان بزدایند ، همین سان مردم افغانستان که ازجنایت وخصلت درنده خوئی طالبان شناخت کامل دارند با تروریست نگفتن طالبان نمیتوانند کشتار دسته جمعی غیرپشتون را که طالبان درفاریاب ، جوزجان ، مزارشریف وسایر ولایات شمال انجام دادند فراموش کنند .
مقامات امریکا ، بریتانیا ومتحدین آنها نیزبارها اظهارداشته اند که القاعده وپیروان آنها تهدید به امنیت جهانی است ودرشصت کشورجهان شبکه های تخریب کارآن فعال اند همچنان ملادادالله قوماندان ارشد طالبان قبل ازکشته شدنش گفته بودما درجنگ با قوای نظامی خارجی وداخلی درافغانستان تنها نیستیم مسلما نان مجاهد ازچهارده کشورفعلاً با ما همکاری دارند .
جنگجویان این 14 کشورکه ممکن است شامل تشکیلات سازمان تروریستی القاعده باشد ، درهمکاری با طالبان وگلب الدین حکمتیارکه درسطح جهانی تروریست شناخته شده اند وعملا علیه دولت افغانستان وحامیان بین المللی آن درجنگ وکشمکش قرار دارند نمیتوان آنهارا نادیده گرفت وبه آنها کم بها داد ، طالبان را تهدید برای افغانستان ندانستن انکار ازیک واقعیت عینی جهان شمول است که تداوم حملات خرابکارانه توام با قتل وکشتاردرولایات جنوب کشور، مسدود ساخته شدن مکاتب ونهاد های آموزشی ومحروم گردیدن حدود دوصد هزاردانش آموزازتعلیم وتربیه وبه آتش کشیده شدن بیشترازدوصد مدارس آموزشی ونبود امنیت ونبود امکان بی تشویش زیستن برای مردم ونبود حاکمیت وقدرت کامل دولتی درجنوب همه وهمۀ این ها شواهد گویا وغیر قابل انکار است که ثابت میکند برخلاف تصورات ذهنی دورازواقعیت عینی ریاست جمهوری ، طالبان بصورت خطرناکترازگذشته تهدید جدی برای افغانستان میباشد علاوتاً حضورفعال قوای نا تو ونیروهای ائتلاف جهانی برهبری امریکا درافغانستان برای تامین امنیت نشانه های دیگری ازتهدید جدی بودن طالبان برای افغانستان است انکار ازنقش تهدید طالبان درافغانستان این نکته را دراذهان عامه بوجود می آورد که اگرطالبان خطر وتهدید برای افغانستان نباشد حضورنیروهای خارجی د رافغانستان زاید است ، تقویه این مفکوره با تبلیغات شاخ وبرگ دارقطعاً به نفع دولت ومردم افغانستان نیست وتنها میتواند به نفع طالبان تمام گرد د که آنها بارها خواسته اند قوای اشغالگرخارجی باید ازافغان خارج شوند ، طالبان وحامیان بیرون مرزی آنها فکرمیکنند که اگرقوای خارجی ازافغانستان خارج شوند طالبان با همکاری حامیان خود درداخل افغانستان که حتی درمقامات مهم دولتی قراردارند به آسانی قدرت رابدست خواهند گرفت وآرمان های قبلاً تحقق نیافتۀ خودرا تحقق خواهند بخشید من یقین دارم که طالبان به این هدف دست نخواهند یافت واگرطالبان وهوا داران آنها بخواهند گلیم اندیشۀ راسیزم ونژاد پرستی را درکشورهموارنما یند این گلیم به کفن سیاسی شان مبدل شده به آن پیچانیده خواهند شد وبه گذشته گان تاریخ خواهند پیوست .
بتاریخ هفتم جولای ماه روان بی بی سی درآن لین خود به نقل ازمصاحبه کننده گان درهلمند نوشت : دردادگاه طالبان رشوه وجود ندارد وکارها سریعتر انجام میشود ، گروه طالبان درمحاکم خود شریعت اسلامی را اجرا میکنند ولی درمحاکم دولتی رشوه گیری وجود دارد ، طالبان درمحاکم خود مسایل راسریع وقاطع حل میکنند وبهمین دلیل اعتماد مردم را بخود جلب کرده اند ، درادارات دولتی تا واسطه وپول نباشد کارپیش نمیرودوبه همین دلیل مردم مجبورمیشوند برای حل مشکل خود به طالبان مراجعه کنند)
این گفته های اشخاص درهلمند که درجریان مصاحبه با خبرنگاربی بی سی اظهار نموده اند نشان میدهد که درنتیجۀ موضع گیری کجدارومریض دولت درمقابل طالبان ، این تروریستان وجنایتکاران تا آنجا پیش رفته اند که درولایت نامی هلمند دفاترحکومتی خودرا بازوفعال نموده به امرونهی قضائی می پردازند ومکاتب را درمناطق تحت اشغال خود فعال ساخته نصاب تعلیمی آنرا طبق خواست خود تغیر داده اند .
بتاریخ 22جون 2007م بی بی سی ازقول طالبان اطلاع داد که منابع طالبان اعلام کرده اند پس ازبحث های زیاد درشورای رهبری طالبان تصمیم گرفته اند مکاتبی را درشش ولایت جنوبی کشورایجاد کنند که دران مسایل دینی واسلامی تدریس خواهد شد که منظورازان مبارزه علیه تاثیرات فرهنک غرب درافغانستان خوانده شده است ، وزیر معارف افغانستان درواکنش به این گفتارطالبان گفته است مکاتبی که طالبان ایجاد میکنند مراکزآموزش تروریستی خواهد بود اگرطالبان این تصمیم خودرا عملی نمایند دولت افغانستان به اقدا مات نظامی دست خواهد زد !
نظربه این اظهارات وزیرمعارف درآینده شاهد بمباران مکاتب ومدارس وتخریب نهاد های آموزشی ازطرف دولت افغانستان خواهیم بود .
فعال بودن دفاترمحاکم قضائی طالبان درجنوب افغانستان ومراجعۀ مردم به آن برای حل مشکلات عدلی وقضائی شان وتصمیم طالبان به کشایش مکاتب ومدارس درشش ولایت جنوب بیانگراین حقیقت است که طالبان نسبت عدم قاطعیت دولت افغانستان درمورد قضایای مبارزه با طالبان و تروریزم توانسته اند درجنوب کشورخودرا نما یا نترکند وقسمتی ازمناطق را ازدایرۀ قلمرو
قضائی رئیس جمهورکرزی خارج وزیرفرمان وادارۀ خود بگیرند که چنین امری ازلحاظ سیاسی ودولت داری جدی ترین تهدید به امنیت وامورسیاسی کشورمحسوب میگرد د که نادیده گرفتن آن بمعنی میدان دادن به دشمن برای تسلط یابی گام به گام وبه قبضه گرفتن زمام امورکشوراست واین خطر ناکترین بازی سیاسی بین دولت برسراقتداربا د شمنان آشتی ناپذ یرمسلح درحال جنگ با دولت است . رئیس جمهورکرزی که گفته است (طالبان باما تاب مقابله را ندارد) این گفتۀ اوخاک پاشی بالای حقایق عینی است وافکارعمومی راقانع نمیسازد همه میدانند که گروه طالبان وشرکای آنها به شکل(سیول وکلاسیک) دربرابراردوی منظم دارای جنگ افزار های مدرن زمینی وهوائی قراردارند بصورت پیاده وپارتیزانی ، جنگ مینما یند وازمواد انفجاری قابل احتراق با ریموند کنترول بصفت تلک نظامی استفاده میکنند وبه سربازان مسلح با جنگ افزارهای مدرن ضربه میزنند وگاهی ازگروپ فدائیان خویش بجای بم وراکت هوشمند استفاده نموده حملات انتحاری انجام میدهند وضربات سنگین تری به دشمنان خود وارد می آورند وبا وجود قرارداشتن درزیرضربا ت قوای نظامی زمینی وهوائی امریکا ونا تو، درخط ومدارجنگ ومحاربه حضوردارند وانهائیکه ازخط محاربه خارج ساخته میشوند(کشته میشوند ، زخمی شده توان جنگ را ازدست میدهند ، ازجنگ فرارمیکنند ویا اسیر میگردند ویا بحیث مغلوبین ازجنگ دست میکشند وظاهراً به دولت تسلیم میگردند )اما فعا لیت ضد نظام را ازداخل نظام آغازمینمایند وازتاکتیک های انفجارازدرون استفاده میکنند وجای خالی خارج ساخته شده گان ازخط محاربه نیزازنیروهای ریزرفی طالبان پرساخته شده چرخ ارت جنگ را فعال نگهمیدارند وجنگ کما فی السابق ادامه می یابد واین به هیچصورت بمعنی نداشتن تاب مقابله به شمار نمیرود بلکه بصفت یک جنگ فرسایشی تداوم می یابد که قوای منظم اردورا خسته میسازد بناءً به دیدۀ اغماض نگریستن به طالبان وشرکای تروریست آنان که دشمنان عقیده تی وآشتی ناپذیر دولت است مانند بی اعتنائی درمقابل ماروکژدم وبی آزار فکر نمودن آن است ویا نسبت داشتن حس حیوان دوستی ،علاقه نشان دادن به تغذیه وپرورش وحفظ این مار وکژدم با پیروی ازضرب المثلی است که میگوید ( داشته آید بکار گرچه باشد زهر مار)
یک ضرب المثل دیگروطنی است که میگوید چشم عاشق کوراست یعنی عیب معشوق را نمی بیند معلوم نیست که عاشقان طالبان دراورگانهای دولتی نیزعیب طالبان را نمی بینند ویا زیرتاثیرجادوئی تبارگرائی ونژاد پرستی آنها قرارد ارند ؟!
فعا لیت تروریستی وتخریبکارانۀ طالبان را جدی تلقی نکردن تداعی کنندۀ یک افسانۀ تاریخی دراذهان ازگفته های پاد شاه بخارا درمورد جدی تلقی نکردن حملات بلشویک ها درسال های پس ازتشکیل دولت اتحا د شوروی در1917م است .
میگویند وقتی بلشویک ها تاشکینت ومناطق دیگررا ازقرب وجواربخارا درآسیای مرکزی اشغال نمود ه پلان حمله به بخارا را طرح کرد ند دوستان پادشاه بخارا ازتصمیم وپلان حملات تهاجمی بلشویک ها اورا مطلع ساختند پا د شا ه بخارا گفت پیر بخارا زوراست بلشویک ها خطری به بخارا محسوب نمیشود وملا ها نیز وظیفه گرفتند تبلیغ نمایند که بلشویک ها خطرجدی به بخارا نیست .
زما نیکه بلشویک ها حملات تهاجمی خودرا به بخارا آغاز کرد ند یک ملا ازمسجد برآمده رو بگریزنهاد ، زمان عبورازکوچه که چند نفربچه جوان ها جمع بودند پرسیدند (هه اکه ملا کجا میگریزید ؟ اکه ملاگفت نه گریخته ام یکبار دویدم حالا خودرا ایستاد کرده نمیتوانم ) جوان دیگرپرسید:( شماکه میگفتید بلشویک ها هیچی کرده نمتوانند پیربخارا زوراست حالا کجا است پیر بخارا؟
اکه ملاگفت : اوکه جان اوگپ پادشاه بود به من گفت به مردم همینه بگو من هم گفتم ) .
اگر رئیس جمهورکرزی ومبلغان دربارش با پای بندی به این گفته که طالبان تهدیدی برای افغانستان نیست به پیامدهای تحرکات طالبان عطف توجه نکنند همین افسانۀ طنزگونۀ تاریخی بشکل دیگری نوشته خواهد شد که دران بجای پادشاه بخارا نام رئیس جمهورافغانستان وبجای نام بلشویک ها نام طا لب ها وبجای نام بخارا نام کابل نگارش خواهد یافت .
حامد کرزی که درآغازحکومتش حاضربود150نفررهبران ومقامات ارشد طالبان را بحیث تروریستان القاعده قبول کند امروز درنتیجۀ تبلیغات نژاد پرستان وزیرتاثیرقرارگرفتن رئیس جمهور کرزی ، حاضرنیست حتی ملاعمررهبر طالبان وگلب الدین حکمتیار را تروریست بنامد چنانچه درسال گذ شته (2006م) صبغت الله مجد دی رئیس سنا ورئیس کمیسیون آشتی با مخالین مسلح دولت تلاش داشت آنها را به دولت جذب نماید اما گلب الدین برای امدن به دولت خروج نیروهای خارجی ازافغانستان را شرط گذاشت وملا عمر نیز گفت شش وزارت خانه و9ولایت ویا 9وزارت خانه و6 ولایت به گروه طالبان داده شود که بصورت خود مختار اداره کنند ازجنگ دست بردارمیشوند ورئیس جمهور کرزی صلاحیت قبول وعملی نمودن این شرط ها را نداشت بناءً آمدن ملاعمروگلب الدین که هردو به تروریزم بین المللی متهم وزیرتعقیب پولیس اینترپول قراردارند معوق وبی جواب ماند
قرار اظهارات مردم ، ازچندی به اینسو وکیل احمد متوکل وزیر خارجۀ طالبان وملا ضعیف سفیرطالبان دراسلام آباد بین مقامات دولتی وملاعمر وحکمتیاربحیث اعضای ارتباطی فعالیت دارند تا برای جذب آنها به دولت زمینه سازی نمایند .
دراواخرسال 2006م شبکه های تبلیغاتی طالبان سروصدا هائی را براه انداخته میگفتند حملات تهاجمی طالبان دربهارسال افغانستان که شروع آن اول اپریل 2007م است آغا زمیگرد د ، مقامات نظامی ناتو وامریکا برای مقا بله با حملات احتما لی نیروهای جنگی القاعده بنام طالبان وشرکای آنها پلان های کوبنده علیه این گروه تروریست را روی دست گرفتند که بخشی ازاین پلان ، اعمال نفوذ بین این افراد دشمن نظم وآرامش مردم افغانستان برای شنا سائی قوماندان های ارشد وفعال وترورآنهابود.
طبق اطلاع رسانه ها بتاریخ 19سپتامبرسال گذشته(2006م) ملا اخترمحمد وملا ظاهردوقوماندان مشهورطالبان که به سواری موتربسوی هدف شان روان بودنداحتما لاً ایجینت های نفوذی امریکا ونا تو دربین طالبان ، مسئولین قوای هوائی را مطلع نموده ومشخصات موترآنهارا دقیقاً راپورداده بودند که طیارۀ نظامی قوای هوائی موترآنهارا هدف قرارداد هردوقوماندان کشته شدند
اگرچه طبق موازین حقوق بشر چنین هدف گیری ها مجازنیست وحکم قتل بیدون محاکمه را دارد اما کارمندان سازمان های مدافع حقوق بشردرموارد مشخص آنرا جدی نمیگیرند ، چنانچه این قبیل حا د ثا ت در سرزمین فلسطین ، عراق وافغانستان ومناطق دیگربارها اتفاق آفتاده که ازطرف سازمان های دیده بان حقوق بشر اعتراضصورت نگرفته است .
طبق پلان نظامی مبارزه با تروریزم بتاریخ سیزدهم ماه می سال روان (2007م) ملا دادالله قوماندان عمومی جبهۀ مثلث نظامی طالبان ، حکمتیاروالقاعده که نیروهای جنگی خارجی را درتشکیلات خود دارد درمربوطات ولایت هلمند به قتل رسید گفته میشود ازآغازسال 2007 میلادی تا اخیر ماه جون یعنی درظرف شش ماه به تعداد بیست نفرازقوماندانهای آموزش دیده ومتجرب جنگی طالبان پس ازشناسائی ترورشده اند ویا درجریان عملیا ت نظامی کشته شده اند ، گروه طالبان نیز تا حال پنج نفرافغان رابنام ایجینت نفوذی وجاسوس خارجی به دارزده اند .
اگرنیروهای نظامی تحت رهبری امریکا ونا تو با جلب همکاری قوای نظا می افغانستان درجریان ماه های گرم افغانستان که تا اخیرماه اکتوبرادامه می یابد عملیات نظامی رابرای سرکوب طالبان تروریست تشدید نمایند یقیناً که ضربۀ کاری وکمرشکن به آنها وارد خواهد آمد وپیامد های این عملیات با قتل بیست قوماندان مشهور طالبان که درجنوب افغانستان صورت گرفته باعث کرختی خاص طالبان تروریست خواهد شد زیرا نیروهای جنگی خارجی که شامل تشکیلات سازمان القاعده وهمکاربا طالبان وحکمتیار درجنگ علیه دولت افغانستان وحامیان بین المللی آن اند اصولاً نمیتوانند درجنگ داخلی افغانستان بحیث قوماندان زمام سوق وادارۀ جنگ را برعهده بگیرند بناءً شکارقوماندان های طالبان ضربۀ جبران ناپذیری به آنها وارد می آورد .
فعلاً طالبان تروریست نه تنها ولایا ت جنوب را زیر تاثیر تبلیغات سیاسی ومذهبی خود قرار داده اند بلکه درزون حوزۀ جنوب غرب افغانستان که مرکزآن هرات است نیزدرحال رسوخ دادن اندیشه ومفکورۀ بنیاد گرایانۀ خود هستند ، بتاریخ 19 جون سال روان(2007م) سخنگوی طالبان به رسانه ها اظهار داشت : (رادیو صدای شریعت بحیث منبع مهم تبلیغاتی طالبان به نشرات خود آغازنمود که علاوه برتبلیغات اموردینی وشریعت اسلام به تبلیغات علیه اشغالگران وحکومت دست نشاندۀ آن درکابل می پردازد واین تبلیغات ازطریق رادیوصدای شریعت به سمع مردم رسانیده خواهد شد ، سخنگوی طالبان گفت :ازرادیو صدای شریعت خوانش موزون اشعار انتباهی به لحن ملیح نیزپخش میگرد د که محتوای اشعارآن قهرمانی های طالبان وجنگجویان آن علیه اشغالگران خارجی ومزدوران داخلی افغانستان خواهد بود ) پس ازسپری گردیدن پانزده روزازآغازنشرات رادیو صدای شریعت وتاثیر آن با لای بنیاد گرا یان مذهبی ، شورای علمای هرات دریکی ازجلسات روتین خود بعد ازبحث ومذاکرات قطع نامه یی را بحیث یک فیصلۀ مذهبی صادرنموده ازریاست جمهوری واورگانهای عدلی وقضائی افغانستان تقاضا کرده اند که به این فیصله توجه وبه آن ترتیب اثربدهند ، متن ومحتوای این فیلصه مذهبی که با عملکرد های طالبان هم آهنگی دارد بصورت مؤجزبه شرح ذیل به نگارش گرفته شده است :
(-- دست دزدان وقطاع الطریقان قطع گرد د -- درصورت تکرارعمل سرقت یک پای سارق نیزقطع شود -- افرادی که مرتکب زنا میشود سنگسارشود -- اشخاصی که مرتکب شراب نوشی شود طبق حکم شریعت شلاق کاری شود -- با لای قاتلین حکم قصاص عملی گرد د -- یک استیشن تیلویزیون ازطرف دولت ایجاد ودراختیارمبلغان اسلام قرارداده شود تا تبلیغات مؤثرامور مذهبی برای مقابله با تبلیغات زهرآگین بیگانگان صورت بگیرد ) همچنان دراین فیصله نامه آمده است که تعمیل احکام شریعت اسلام نظم وثبات را درجامعه احیا وحفظ میکند واگراحکام شریعت اسلامی اجرا نگرد د امنیت وآسایش درجامعه ازبین میرود .
این ملا ها واعضای شورای علمای هرات متوجه نشده اند ، درکشورهای غیراسلامی که احکام شریعت اسلامی عملی نمیگرد د امنیت وآسایش کافۀ مرد م آن چگونه حفظ شده است ؟
بسیاری ها معتقد اند که الطاف بی شایبۀ رئیس جمهورکرزی وتیم کاری اودرمقابل طالبان وجنگجویان ضد دولتی وحامیان داخلی آن با عث مورال گیری وامید وارشدن طالبان به گذ شت های بیشتردولت دربدل افزایش فشارجنگ وترورشده اند ازاین سبب
طالبان به امید گرفتن امتیازات بیشترازدولت ، به شدت بخشیدن به جنگ ، حملات تهاجمی به نیروهای نطامی داخلی وبین الملی وانجام حملات انتحاری برای ایجاد وحشت درجامعه برای واداشتن آنان به گرایش بسوی طالبان شده اند .
اینهم قابل یاد دهانی است که دراوایل سال 2005م مقامات امریکا خواستند به حامد کرزی فشاروارد کنند که حسن نیت خود به طالبان را کم رنگ نماید وازانها دوری بجوید به همین بهانه اعلام نمودند که رهبران افغانستان کارمؤثربرای مبارزه با کشت ، تولید وقاچاق مواد مخدرانجام نداده اند بعداً دراواخرماه می همان سال نیویارک تایمزنوشت : اطرافیان پریزید نت کرزی درتجارت مواد مخدر دست دارند ، این موضوع ازطرف علی احمد جلا لی وزیر داخلۀ افغانستان نیزقبلاً چندین باربه خبر نگاران ابلاغ گردیده به روابط حسنه بین جلا لی وحامد کرزی سایه افگنده بود ، چون درجملۀ متهمان به دست داشتن درقاچاق مواد مخدر، احمد ولی برادررئیس جمهورکرزی که درقندهاروظیفه اجرا میکرد وشیرمحمد آخوند والی هلمند نیزتذکار یافته بود حامدکرزی وکابینه اش را مشوش ساخت زیرا نشر چنین مطالبی که سابقه نداشت به اعتبارملی وبین ا لمللی رئیس جمهور افغانستان لطمه وارد مینمود بناءً جلسۀ فوق العادۀ شورای وزیران دایر گردیده نشرات نیویارک تایمزرا با صدوریک فیصله نامۀ رسمی تکذیب نمود واین اتهامات را رد کرد .
درماه سپتامبرهمان سال ، درواکنش بحیث پیامد این اتهام ، رئیس جمهورکرزی ازنیروهای نظامی امریکا مستقر درافغانستان خواست : درحین عملیات نظامی خانه های مردم را خودسرانه تلاشی نکنند وافراد غیرنظامی را هدف قرار ندهند وخانه های مردم را بمباران نکنند ، این جملات ازدیدگاه سیاسی متهم کردن نظامیان امریکا به نقض حقوق بشروعلایم ابراز نا رضائیتی ازبر خورد های بیدون ملاحظه ومایوس کنندۀ مقامات امریکا درمقابل حامد کرزی بود ،قبلاً وا لی های ولایات جنوب نیزدر قندهار کنفرانسی تشکیل داده فیصله کرده بودن که سربازان خارجی مستقر درافغانستان بیدون اجازۀ والی های منطقه به عملیا ت نظامی ، بمباران منطقه وتلاشی خانه ها اقدام نکنند اما درواکنش به آن جورج دبلیوبوش رئیس جمهورایالات متحدۀ امریکا گفته بود ما به مقامات افغانستان حق( ویتو) نمیدهیم سربازان ما مبارزه با تروریزم را طبق پلانی که دارند پیش می برند .
با موجودیت سوابق این چنینی ، تقاضای غیر دوستانۀ رئیس جمهورکرزی ازنظامیان امریکا آنطوریکه دربالاشرح شد ، به مقامات ورهبران نظامی امریکا خوش آیند نبود .
به عقیدۀ بعضی ها رئیس جمهورامریکا وپولیتیکل کانسرواتیف های همکاربا قصرسفید شاید به فعا لین(CiA) درکابل اشاراتی رسانیده بودند که اسنا د ومدارک لازم ازعملکرد های نا درست گردن کشان که دررهبری دولت افغانستان قرار دارند جمع آوری نمایند چنانچه گفته میشد درماه جون سال پاریک آلۀ ضبط صوت که درجملۀ اموال داغمه به بازارکابل عرضه شده بود بدست یک ژورنالیست خارجی افتا د ومحتوای صوت ضبط شده را ازطریق رسانه ها افشا ساخت که درمتن مطالب آن نام احمد ولی کرزی برادررئیس جمهورافغانستان بصفت حامی ومد د گارقا چا قچیان موادرمخد روانمود گردیده بود ، ازهمان تاریخ احتمالاً شبکه های استخبارات امریکا وهمکاران او درتهیۀ اسناد ومدارک انکارناپذ یردرمورد رهبری ومقامات نزدیک به رئیس جمهورکرزی اقداماتی را آغازنموده بود مقا بلتاً اورگانهای امنیتی قوای مسلح افغانستان نیزبه فعالیت های با لمثل دست یازیده نظامیان خارجی را بصورت ماهرانه ونا مرئی زیرمراقبت قرارداده بودند تا اگرانها به قاچاق مواد مخدروفعالیت های غیر قانونی وغیر اخلاقی دست داشته باشند شناسائی ودرزمان معین به رخ مقامات امریکا بکشند .
بعد ها که فکرمیشد شکررنجی های بین مقامات امریکا وافغانستان فروکش نمود ه است دربعضی رسانه گفته ونوشته شد که همایون عینی رئیس اد ا رۀ امنیت ملی درکابل به اتهام همکاری خودسرانه با استخبارات خارجی بازداشت گردیده است ، قبلاً رئیس جمهورکرزی گفته بود استخبارات ما ضعیف است وحتی بعضی ازمقامات دولتی به کشورهای خارجی جاسوسی میکنند.
دران وقت بعضی ازافرا د احساساتی ومغرض عمداً ویا نا آ گا ها نه ازبعضی وزیران که ازتبارخودشان نبود ویا خوش شان نمی آمد نام گرفته آنهارا جاسوس کشورهای خارجی ودست پرورده های دولت های بیگا نه قلمد ا د کرد ند .
ایالات متحدۀ امریکا میخواهد حامد کرزی مانند رهبرا ن اسرائیل وسایرکشورهای تحت الحمایه اش مطیع وفرمان بردارباشد اما بعضی ازطالب دوستان ، رئیس جمهورکرزی را تشجیع میکنند تا مستقلان ترعمل کند ، این کار را همان هائی انجام میدهند که ذهناً آمادۀ الترنا تیف ریاست جمهوری شدن درانتخابات آینده بجای حامد کرزی هستند ومیخواهند روابط امریکا با حامد کرزی را بیشترمخدوش نمایند وتوجه امریکا را بیشتربه خود معطوف نمایند و به اصطلاح ازآب گل آلود ماهی مراد بدست آورند .
باصرف نظر ازاین رقابت های پنهانی خودی که بین رئیس جمهور کرزی ودوستانش وجود دارد ( من به نوبۀ خود ازرئیس جمهور افغانستان تقاضا دارم که بحیث رئیس جمهور انتخابی کلیه ساکنین کشور، تبارگرائی را کنار بگذارد و ازرفتن به عقب نژاد پرستان وقبیله گرایان وازقبول سخنان افتراق آفرینانۀ آ نان خود داری نماید -- طبق وعده هائی که قبل ازرسیدن به کرسی ریاست جمهوری به مردم افغانستان داده است مطابق آیت( اوفوابعهدکم) وفا نماید ودرعملی کردن آن بکوشد -- درچوکات اصول وپرنسیپ های دموکراسی وعدالت اجتماعی عمل کند -- خصلت نیفوتیزم وقوم گرائی ، همخون وهم عروقی را اگر داشته باشدازخود دورنماید وتازمانی که بحیث رئیس جمهوروظیفه اجرا میکندخودرا متعلق به یک قوم خاص نداند بلکه خود را متعلق به تمام اقوام ساکن درافغانستان بداند-- به حامیان داخلی وخارجی خود واکنش های نا لزوم وبی فایده نشان ندهد -- راپورها وگزارشات وگفته ها ی دوستان خود را که چکیدۀ افکاروفرآورده های تجربی آنها است جمع بندی وبررسی نموده مطالب برازندۀ آنرا یاد داشت ودرلابر اتوارمغزخود انالیزوازعصارۀ مهمش با درنظر داشت شرایط انطباقی آن استفاده نماید آخرین سخن اینکه رئیس جمهوربه اصطلاح با ریسمان هیچکس بایست به چاه داخل نشود یعنی استقرارفکری واستقلا ل عمل را ازدست ندهد تا بحیث یک رئیس جمهور با اراده ، متین وبا صلا بت باقی بمانند . ( والسلام) 5 /7 / 2007میلادی
Email : sasdolati@hohmail.com
Wiblak : dolati23.blogspot.com