سیداحمد شاه دولتی فاریابی
 

افغانستان درمنجنیق ناامنیها

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

 اوضاع عمومی افغانستان درچهارسال اخیرنسبت به سه سال گذ شته دوران حکومت حا مد کرزی تحت الحمایۀ ایالات متحدۀ امریکا ومتحدین آن که سازمان نظامی نا تو نیز ازماه آگست سال 2005میلادی مستقیماً وارد عملیات نظامی علیه گروه تروریستی طالبان ، گلب الدین حکمتیار وافرا د مسلح د یگروابسته به لشکرزیرفرمان اوسامه بن لادن رهبرسازمان تروریستی القاعده گردید بدترشده است این سه گروه تروریستی که دریک تشکل منظم دریک جبهۀ ائتلافی نظامی درسال 2004م بحیث یک مثلث عجب آوری تبارزکرد ولی تا اکنون عمق وپهنای آن مانند مثلث برمودا ناشناخته ماند ه ویا افشا نگردید ه است .

(برمودا ، فلوریدا ، پورتریکو)درقلمروایالات متحدۀ امریکا طوری واقع شده اند که ازفضا بمثا به سه ضلع یک مثلث به نظرمی آیند ازاین سبب آنرا مثلث برمودا میگویند برمودا یکی ازعجایبات هفتگانۀ دنیا درروی زمین محسوب میگردد ، درآبهای بحری برمودا تا کنون ده ها کشتی غیب وغراب گردیده وطیارات وقتی درفضای آب برمودا داخل میگرد د ازرادارخارج گردیده ارتبا طش با مرکزهادی درمیدان هوائی ، خود به خود قطع شده وطیاره ناپدید میکردد ، تاکنون دلایل این حادثات با تمام پیشرفت های علوم ناشناخته مانده است معلومات بیشتر ودقیقتردراین مورد درصفحات 386و387 کتابی تحت عنوان ( گنجینۀ اسرار     تا لیف سید احمدشاه دولتی فاریابی موجود است).

درسال گذشته که جنگ درپایگاه طالبان وتروریستان درجنوب کشورابعاد گسترده یافت رسانه های داخلی وخارجی ،افراد مسلح مربوط به جبهۀ مثلث نظامی تروریستان(طالبان ، گلب الدین حکمتیار، القاعده) درمنطقۀ وزیرستا ن را حدود سی هزارنفر تخمین زدند وگفته شد که دوثلث آن بحیث نیروی ذخیره درمناطق قبایلی واقع درقلمروپاکستان به آموزش های نظامی ویک ثلث آن درافغانستان بخصوص درجنوب کشور که درگذشته پایگاه اصلی طالبان بود به حملات چریکی ، گوریلائی ، انتحاری وبعضاً به حملات تهاجمی علیه قوای نظامی داخلی وخارجی مستقردرولایات قندهار، هلمند ، اورزگان ، نورستان پکتیا وخوست وزابل وغزنی ومشرقی مصروف اند .

سخنگوی نظامی امریکا چندی قبل بعد ازانجام عملیا ت نظامی درجنوب که گفته میشد به طالبا ن وتروریستان تلفات سنگین وارد گردیده است به خبر نگاران اظهار داشت : جنگجویان طالبان بعد ازاین ضعیف خواهد شد چراکه عدۀ زیادی ازآنها درجریان عملیا ت نظامی مشترک سربازان افغان وقوای ائتلاف جهانی ونا تو ازخط فعالیت محاربه خارج ساخته شدند ( کشته شدند ، زخمی گشتند ، فرار نمودند ودستگیرشدند) این گفته ازلحاظ تبلیغاتی تاثیرا ت منفی به روحیۀ جنگجویا ن تروریستان وتاثیرات مثبت به روحیۀ نیروهای نظامی داخلی وخارجی مستقر درافغانستان دارد اما واردآمدن تلفات سنگین به طالبان ازلحاظ ماهوی باعث کاهش نیروهای جنگی تروریستان نمیگردد زیرا نیروهای جنگی تروریستان ریشه در بین فونده مینتا لیست های افغانستان و25 هزارمدارس مذهبی مغزشوئی وفونده مینتال پرور، درمناطق تحت قلمرو پاکستان وقبایل تحت حاکمیت دولت افغانستان دارد ، هرقدروهرتعدادی که ازنیروی جنگی ائتلاف نظامی مثلث تروریستان درافغانستان درنتیجۀ عملیات پلان شده نظامین دولت ونیروهای بین المللی ویا حملات خارج ازپلان عملیاتی آنها ازخط محاربه کشیده میشوند به سرعت جای آنها ازافراد آموزش دید ۀ آماده به جنگ ازنیروی ذخیرۀ موجود تروریستان دروزیر آبا د ومخفی گاه های د یگر آنان پرمیگردد وکمبود این نیروی ذخیره نیزازبین فرزندا ن فونده مینتالیست ها وشاگردان مدارس فونده مینتال پرورپاکستان دست چین شده بنام دورۀ پراتیک وتیرینیگ نظامی به صف قوای ذخیره مدغم گردیده فعالیت های آموزش نظامی آنها بلا وقفه ادامه می یابد ونیروی جنگی تروریستان درافغانستان ومیزان نیروهای ذخیرۀ آنها درپاکستان همیشه ثابت نگهداشته میشود وحتی احتمال دارد دربعضی مواقع برای اقدام به یک حملۀ تهاجمی با لای قرارگاه نظامی خارجی ها وپوسته های امنیتی درجنوب که معمولاً پولیس افغانستان دران مستقر میباشد به میزان قابل ملاحظه یی ازنیروی ذخیره را برای ضربه زدن وایجاد وحشت بصورت مؤقت وارد عمل نما یند وبعد ازوارد کردن ضربۀ کاری اگربه حملات هوائی درافغانستان مواجه نگشته باشند دوباره به باشگاه قبلی شان بازگردانیده شوند .

لشکرخراب کارشبکۀ تروریستی(طالبان ، گلب الدین حکمتیار، اعضای القاعده ) که توسط اوسامه بن لادن ودوکتورایمان الظواهری وحلقات معینی ازاستخبارات پاکستان رهبری میشوند وازمنا بع معینی بصورت مخفیانه تمویل میگردند که هنوزافشا نشده است وعلاوتاً سالانه یک سوم حصۀ پول عاید ازمواد مخدرافغانستان که حدود یک میلیارد دالرمیشود نیزدراختیارآنها قرارمیگیرد وتروریستان وابسته به این سه گروه ، روزبروزبحیث یک غدۀ سرطانی درداخل افغانستان رشد میکند ومتورم میشود که افکارطالبانی وتبارگرائی بسترخوبی برای رشد ومتورم شدن آن شمرده میشود چنانچه به مشاهده میرسد درسه سال اخیر بیشترازسه ونیم هزارنفرازافراد طالبان وگلب الدین حکمتیارازلحاظ تبارگرائی وهمزبانی  به اورگان های اجرائی ، قضائی و پارلمان جذب گردیده دموکرات ها وهواداران عدالت اجتماعی زیر فشارقرار داده شده وقدم به قدم به حاشیه رانده شده اند وهمین موضوع به ضرردولت ورئیس جمهورکرزی انجامیده اوضاع کشوررا بحرانی نموده ورئیس جمهوررا ازخط مشی دموکراتیک اش دورساخته به پرتگاه نا کامی وگودال نژاد گرائی وراسیزم قرین ساخته است .

ممکن است رئیس جمهورکرزی به امید کاهش دادن فشارجنگ وحملا ت تروریستی به جذب افراد طالبان وحکمتیار درادارات دولتی اقدام نموده باشد اما شاید متوجه شده انست که باجذ ب این افراد بنیاگرا دردولت ، فساد اداری ، نا رضائیتی ، انفجارات ونا امنی ها درکابل وسایرشهرها نسبت به زمان قبل ازجذب ایشان کم نشده بلکه افزایش یافته وحدس وگمانهای ذهنی مقامات که دورازتحلیل های علمی وخارج ازسنجش های معقول بود نتیجۀ معکوس داده است یعنی بجای آنکه باجذب آنها فساد اداری ونارصائیتی ها کم شود افزایش یافت ، امنیت بهبود بیابد بدترشد ،چرا چنین شد ؟ به نظرمن سه دلیل وجود دارد :

اول اینکه :جذب شده گان ازافراد طالبان وگلب الدین حکمتیاردارای اید یولوژی فونده مینتا لیستی توام با خصلت نژاد گرائی وراسیستی هستند ، نسبت استقبال نیک گردیدن ازطرف مقامات بلند پایۀ دولتی که دارای خصلت وایدیولوژی مشترک با آنها بودند غرورناسالم ، بیجای وانحرافی درنهاد ایشان فضای نامهاریافت ورشد نمود که این وضع به این گروه لغزانده شده ازمدار تروریستی فرصت داد که با استفاده ازغلظت نژاد گرائی مقامات افغانستان ، نقش دوگا نه یی رادرعرصۀ سیاسی کشوربازی نمایند ، به استثنای افراد انگشت شماری ازاین قما ش، با تبارونژاد غیرخودی برای خورسند وغا فل گردانیدن مقامات همسویش، برخورد های خصمانه نموده باعث آزاروا ذ یت آنها گردیدند وحتی برخی ازآنها برای ایجاد بحران درشمال ومناطق مرکزی افغانستان به قتل وکشتار، توطئه ودسیسه ، غصب مالکیت های افراد بومی محلات دست یازید ند که جنایت جمعه خان والی جوزجان عضوفعا ل حزب اسلامی گلب الدین حکمتیاروهمکارصمیمی طالبا درشبرغان ، فعالیت توطئه گرانۀ عبد الجبارثابت

لوی څارنوال کادرفعال حزب اسلامی گلب الدین حکمتیارعلیه جنرا ل دین محمد جرئت سابق قوماندان امنیۀ کابل ودیگران به بهانِۀ مبارزه با فساد اداری د رحوزۀ شمال وغرب کشور، به آتش کشیده شدن خانه های مردم وغصب زمین های آنها دربامیان وسایر مناطق مرکزی وشمال افغانستان توسط افرادی بنام کوچی های تحت الحمایۀ نامرئی زورمندان سیطره جوونژا د گرا ، نمونه های بارزو انکار نا پذیرآن است که نارضا ئیتی  توده های وسیع ومیلیونی مردم را درشمال ومنا طق مرکزی دامن زده ونسبت عدم توجه رئیس جمهورکرزی به آن ، علامت نارنجی موجود درحال تغیریافتن به رنگ سرخ وبحرانی است ودرصورت غفلت بیشترمقامات دراین موارد وفروگذاشت درمهارکردن فعالیت های بحران آفرین این مغرضان شامل شبکات تروریستی، یقیناً اوضاع مطابق پلان بحرانی ساختن شمال ومناطق مرکزی افغانستان که بحیث اهداف عمدۀ وابستگان طالبان وتروریستان میباشد انکشاف خواهد نمود که دران صورت طوفان این بحران مصیبت بارخواهد بود .

دوم اینکه :گروه سه ونیم هزارنفری جذب شده ازلشکرجنگی طالبان و حکمتیارتوسط کمیسیون آشتی درکابل ، بنا به دلایل ناموجه درحوزۀ شهری کابل اسکان داده شده وجذب گردیده است این افراد که به اصطلاح ( روزملنگ وشب پلنگ ) اند ، ازلحاظ آنکه احتمالاً تحت یک سازما ندهی قوی مخفی واندرگراوند قرارداشته رابطۀ شان به سلول ها ، تارتنک ها وشبکه ها ی تروریستی که درسرحلقۀ ان ملاعمررهبر طالبان ، حکمتیاررهبرحزب اسلامی ، بن لادن والظواهری رهبران جنگجویان کشورهای مختلف شامل درتشکیلات القاعده قرار دارند هنوزروابط خود را با آنها حفظ کرده وشاید طبق رهنمود آنها وکادرهای فعال آنها شامل درگروه سه ونیم هزارنفری جذب شده به دولت افغانستان که دراورگان های دولتی درکابل وسایرولایات درپست های باصلاحیت کاروفعالیت مینما یند بصورت مستقیم وغیرمستقیم علیه دولت برای بحرانی کردن اوضاع افغانستان که به نفع تروریستان است کارمینمایند که افزایش تروروحملات انتحاری با هدف گیری ها ی خاص نظامی درکابل این شک را درانسان تقویه مینماید ، دردوحملۀ انتحاری که در16 و17 جون2007 م درکابل صورت گرفت سی ونه نفرافسران پولیس وسربازان کشته شده وپنجاه وهشت نفر مجروح گردید که بیشترین مجروحان افراد ملکی بودند گمانه زنی ها این است که شاید افراد وابسته به طالبان درکابل باخرابکاران مخفیانه همکاری مینمایند وشاید این خراب کاران را بنام قوم وخویش ، وطنداروآشنا به خانه های خود جا میدهند ودرعملی کردن پلان های خرابکارانۀ آنها همکاری همسنگرمندانه میکنند بناءً لازم است مقامات امنیت ملی وپولیس جنائی افغانستان وحتی فعالین استخبارات امریکا ومتحدین آن که افغانستان را تحت الحمایۀ خود دارند برای کشف روابط این خرابکاران تروریستان ومنابع ارتباطی آنان درکابل وسایرمناطق کشورراهکارهائی راجستوجو نمایند ودرمهارکردن وخنثی نمودن فعالیت های ماهرانه ومخفیانۀ این تبهکاران عطف توجه نمایند وازگسترش نا امنی های بحران آفرین جلوگیری بکنند .

سوم  :ازسبب آنکه افراد پیوسته به دولت ازگروه تروریستی طالبان وگلب الدین حکمتیار، درمحراق توجه رئیس حمهور کرزی قرار گرفته وازلحا ظ همتباروهمزبان بودن آنها با رئیس جمهورنیزد رسایر گروهای قومی این تصوررا غلظت بخشیده است که رئیس جمهورکرزی نیز مانند تبارگرایان وپشتون خواهان دیگردردایرۀ تنگ نژاد گرائی داخل شده با سایراقوام روابط حسنه اش راضعیف ساخته دربین اقوام ساکن درکشورمانند رژیم های غیر دموکراتیک گذشته فرق قایل گردیده آنهارا به درجات اول ودوم وسوم ویا مثل محمد گل مهمند به برادربزرگ و کوچک تقسیم نموده ازدایرۀ دموکراسی بیرون پا گذ ا شته وعملی شدن اصول وپرنسیپ های دموکراسی را خلاف آرمان عدالت خواهان افغانستان ازدستورکارش دورکرده است ، همین تصوراقوام غیرپشتون با برخورد های نا سالم وماجراجویا نۀ برخی ازا فراد پشتون تبارنزدیک به رئیس جمهورکرزی با اقوام غیرپشتون درشمال ومناطق مرکزی تقویه گردیده است وخصومت ها ونارضائیتی ها روز بروزعمق وپهنا گرفته ودرقبال افزایش حملا ت انتحاری ودهشت افگنی ومشتعل نگهدا شتن جنگ د رجنوب کشور، گسترش جنگ وحملات مسلحانۀ لشکری بنام کوچی های پشتون تبار، مسلح با سلاح ثقیل وخفیف به روستا های مربوط به ولسوالی بهسود ولایت وردک درجوارکابل صورت گرفته است ،  بهسود که ساکنین آن هزاره ها واقوام غیر پشتون اند زیرحمله کوچی های مسلح قرارگرفته بسیاری از قریه ها به آتش کشیده است وچهارصد خانواده بزورکوچانیده شده ویا فرارداده شده مال وملک آنها توسط این کوچی های مسلح که احتما لاً تحت الحمایۀ نامرئی منابع پرقدرت درداخل دولت قراردارند غصب گردیده است واینگونه اعمال ، تمهیدی برای واکنش درمقابل آن واستبدادی شده است که هرروزچهرۀ کریه آن بیشترنمایان میگرد د  .

وقتی رئیس جمهوردریک کشورازجانب اکثریت مردم انتخاب میگرد د اومربوط به یک قوم وتبارنمیبا شد ومتعلق به تمام ساکنین کشورمحسوب میکرد د لهذا نه ازلحاظ اخلاقی ، نه ازلحاظ سیاسی ، نه ازلحاظ قانون اساسی ونه ازلحاظ قوانین بین المللی رئیس جمهورحق ندارد خودرا منسوب به تبارونژاد خود نموده بسوی تبارونژا دش بلغزد وسایر اقوام کشورش را درمضیقه قراربدهد بازیرپا گذ اشتن مقررات دمو کراتیک وعدالت اجتماعی ، با ساکنین کشوربرخورد دوگانه راپیش بگیرد ودرتمام امورنژاد وتبارخودرا مستحق درجه اول وسایر اقوام را درمدارج پائین ترمحاسبه نماید ، رئیس جمهورکرزی متوجه باشد که استفاده ا ز این شیوه وشگرد خصلت استبدادی رژیم های توتا لیتارقرون کشته است نه خصلت رئیس جمهورانتخابی که درسرلوحۀ مشی ارایه شده به مردم پایه گذاری دموکراسی ، برقراری صلح وامنیت ، عمران وانکشاف وتامین عدالت اجتماعی درکشورقرار دارد

فعا لیت های لوی څارنوال مشکل آفرین به دولت است :طبق اطلاع رسانه ها در19جون 2007م  دادستان کل (لوی څارنوال) افغانستان ازقوای آیساف تقاضا نموده است برای تعقیب افراد قدرتمند مظنون به دست داشتن به فساد مالی به وی کمک نمایند   آیساف که تحت قوماندۀ سازمان نظامی نا تو قرار دارد این تقاضای اورا رد کرده است ، این تقاضای دادستان کل برای ایجاد رعب وترس به اشخاصیکه ازنظراومظنون به دست داشتن به فساد مالی واداری است حایزجنبه های اعمال تروریزم دولتی محسوب میگرد د که خود این عمل ازلحاظ مقررات حقوق بشری جرم است ودرعین حال یک عمل ناراض ونامطمئین کنندۀ همکاران دولت ازآینده و دامن زدن به انارشی دراورگان های دولتی است که نتایج آن مشکل آفرینی به دولت زیرپردۀ صداقت است که درآخرین تحلیل فرایند این کاربه گسترش بحران درافغانستان می انجامد وبه ضرر دولت حا مد کرزی تمام میگرد د ، این عمل لوی څارنوال به منزلۀ آب نادیده موزه کشید ن وبی وقت آ ذان دادن است زیرا لوی څارنوال افغانستان که حدس میزند (فلان آدم ها) به قاچاق موادمخدروفساد مالی دست دارند هنوزاین اتهام جرمی آنها درنتیجۀ تحقیقا ت عدلی وقضائی وجنائی ثابت ومشخص نگردیده درقالب یک اتهام ادعائی غیرمستند قرار دارد ، اگر افرادی که به قاچاق مواد مخدروفسادمالی واختلاس دست دارند به لوی څارنوال افغانستان بصورت موثق ثابت باشد ، لزوماً لیست این افراد تهیه وبه رئیس جمهورکرزی ارایه گرد د      وبعدازمشوره آنچه لازم دیده شد عمل شود، نی اینکه که ازاصطلاح دزد گفتن وبربستن استفاده شده به بی نظمی دامن زده شود.

باید یاد آوری شود که طبق حکم مادۀ (134) قانون اساسی افغانستان څارنوالی جزء قوۀ اجرائیه میباشد با آنکه دراجراا ت خود مستقل است نمیتواند بجز، افراد شامل تشکیلا ت خود وافراد پولیس توظیف شده درادارۀ لوی څارنوالی به هیچیک ازاورگان های نظامی داخلی ( سربازان اردو ، پولیس ، کارمندان امنیت ملی و افراد مسلح مربوط  سازمان های ا منیتی که به استشاره وهدایت رئیس جمهوربصورت تشکیلات محافظتی غیردولتی (NGO ) بوجود آمده صلاحیت قانونی ندارد که امرونهی صادرنماید ، همچنان طبق همین مادۀ قانون اساسی ، کشف وتحقیق جرایم وظیفۀ منسوبین قوای مسلح ، پولیس ومؤظفین امنیت ملی قلمداد شده است که بناءً هرگونه تلاش لوی څارنوال برای کشف جرایم وشناسائی مجرمین واقدام به دستگیری آنها یک ماجراجوئی عجولانۀ سیاسی درمتبارزکردن نقش خود درانظارعامه برای ایجاد رعب وترس وتشبث غیر قانوی به صلاحیت وظیفوی منسوبین قوای مسلح ، پولیس ومؤظفین امنیت ملی افغانستان است ، واینکه دادستان کل دعوت به همکاری ازقوای خارجی نموده نیزخارج ازحیطۀ صلاحیت اواست این صلاحیت مختص به رئیس جمهورکشوراست که حیثیت سرقوماندان اعلای قوای مسلح کشوررا دارد معلوم نیست که دادستان کل چرا خارج ازصلاحیت خود به آیساف قوای نظامی تحت فرمان نا تو درافغانستان مراجعه نموده تقاضای کمک کرده است تا درمورد دستگیری بعضی افراد به قول خودش قدرتمند به وی یاری برساند ؟ وبا این گستاخی به صلاحیت سرقوماندان اعلی افغانستان(رئیس جمهورکرزی) ناشیانه دست درازی نموده به جای اینکه بحیث شخص مسئول حراست ازقانون، درتطبیق قانون همت بگمارد درصف قانون شکنان قرار گرفته ، قانون را بی باکانه زیرپاگرده است ؟!

عبد الجبارثابت دادستان کل دریک سخنرانی درلندن گفته است ( من اول به تنظیم اتحاد اسلامی عضویت یافتم که رهبر آن استاد رسول سیاف بود بعد ازچندی به تنظیم حرکت انقلاب اسلامی پیوستم که دررأس آن مولوی محمد نبی قرارداشت و بعد به حزب اسلامی روی آوردم که رهبرآن گلب الدین حکمتیاربود وحالا عضو حزب نیستم) دربند سوم مادۀ(13)قانون احزاب سیاسی ، قضات ،څارنوالان ، افسران اردو، پولیس وخورد ضابطان نظامی دردوران تصدی وانجام وظایف شان ،ازپیوستن به حزب سیاسی منع شده اند ، عبدالجبارثابت نیزازتاریخیکه به وزارت داخله شامل کارشده بعداً ازطرف رئیس جمهورکرزی بصفت لوی څارنوال تعین شد نمیتوانست وابستگی خودرا به حزب اسلامی گلب الدین حکمتیارعلناً حفظ نما ید وخود را طبق قانون بی طرف وانمود میکند ، اما ممکن رابطۀ خودرا با اعضای حزب اسلامی حکمتیاروافراد برجستۀ گروه طالبان که درکابل فعالیت مینمایند به نحوی ازانحا حفظ کرده باشد ، اگراین حدس وگمانها درست باشد لوی څارنوال بحیث آتش زیرخاکسترخطرجدی اشتعالی را با خود نهفته دارد که مضرات ناشی ازان مانند طوفان سونامی درهند کثیرالجوانب وخطرناک خواهد بود بناءً عطف توجه شخص رئیس جمهورکرزی ومشاورین داخلی وخارجی ریاست جمهوری افغانستان به آن اشد ضروراست زیرا او ممکن است ازاعتماد رئیس جمهورکرزی سوء استفاده نموده درصد د ضربه زدن به افرادی باشد که با وجود همکاری صمیمی آن با حامد کرزی ازلحاظ سیاسی واید یا لوژیکی با وی مخالفت های شخصی وحزبی داشته باشد چنا نچه نویسندۀ گزارش خبری ازسخنرانی عبد الجبارثابت لوی څارنوال افغانستان درلندن به ویب سایت خاوران ازمتن سخنرانی او نوشته است : دادستان کل خطاب به حضارگفته است ( رئیس دولت به من گفت: پیگیری قضیۀ شهر دارهرات بسیار مهم نیست ، مهم مسئلۀ شیرپوراست ... خبر نگارنوشته است : دادستان کل درلندن درسخنرانی خود شعله یی ها را منسجم ترخوانده وگفت شاید وزارت خارجه ، مرکزآنها بوده باشد همچنان اوازشخصی نام برد وگفت : که درسال های جهاد ازسوی پاکستان توظیف شده بود تا بند نغلو را تخریب نماید همان شخص درحال حاضردررأس یک وزارت خانۀ عمده قرار دارد ) .

دراین مطلب سه نکتۀ مهم وجود دارد که فتنه انگیزاست :

اول اینکه رازهای به اصطلاح خود مانی که  بین رئیس جمهورودادستان کل تبادله شده بود طبق مقررا ت رازداری وحفظ اسرار اداری که یکی ازاهم وظیفۀ افراد باصلاحیت ومامورین دولت است نباید افشا میگردید که افشاشده است مضرات این افشاگری فتنه انگیزانه دراین است که شنونده ازگفتارداد ستان کل استباط میکند که شهردارهرات به قضیۀ مهم ( فساد مالی و...)

متهم وقابل مجازات بود ه است که حامد کرزی آنرا مهم ندانسته است ،  دراین حالت حس بدبینی درشنونده گان طرفدارمجازات افراد متهم به فساد مالی علیه رئیس جمهورتحریک وافزایش می یابد واورا حامی اشخاص ملوث به فساد میپندارند که خود بحیث پروپاگند مخرب کاهش دهندۀ محبوبیت رئیس جمهورمیتواند محسوب گرد د وازجانب دیگردادستان کل که پیگیری قضیۀ شیرپوروعمرانات آنرا اززبان رئیس جمهورکشورمهم وانمود کرده است هیزم کشی به آتش مخا صما ت ومخالفا ت بین افراد شامل درقضیۀ منطقۀ شیرپوروعمرانا ت آن وحامد کرزی رئیس جمهورافغانستان است که نباید این کارتوسط دادستان کل انجان میشد که شده است .

دوم اینکه وزارت خارجه افغانستان را مرکزانسجام شعله یی ها وانمود کردن درحقیقت وزیرخارجه ویا اراکین بلند پایۀ این وزارت را بصورت تلویحی متهم به شعله یی بودن ویا وابسته به سازمان شعله یی کردن است که درگذشته ها بنام جعیت دموکراتیک نوین فعالیت میکرد ونشریه یی بنام شعلۀ جاوید بحیث اورگان نشراتی داشت اینگونه گفتارماهیتاً خصمانه علیه وزیرخارجه واراکین بلند پایۀ آن وزارت که تکیه گاه مطمئین ریاست جمهوری افغانستان ازلحاظ سیاست گذاری وپالیسی سازی داخلی وخارجی میباشد طینت زشت دادستان را نه تنها علیه اسپنتا وزیرخارجه وهمد ستان او به نمایش میگذارد بلکه نیت بد درونی وپنهانی دادستان کل را علیه رئیس جمهورکرزی نیزبرملا میسازد ، همچنان شخصی را که دادستان کل نام گرفته واورا زیرفرمان پاکستان درسال های جهاد، توظیف به تخریب بند نغلو وانمود کرده است که درحقیقت متهم نمودن اوبه جنایت   وشمردن او درجملۀ ناقضین حقوق بشر است ودرعین حال دادستان کل که این شخص را درحال حاضردریکی ازوزارت خانه های مهم بحیث وزیرتوصیف نموده است رئیس جمهور را به حامی ازجنایتکاران وناقضین حقوق بشر قلمداد نمودن است .

 وزیرخارجه و وزیردیگرکه دادستان کل ازان ها با زشتی ونکوهش یاد نموده ازدوستان نزدیک واعتمادی رئیس جمهوکرزی اند

 دادستان کل که بادوستان رئیس جمهورخصومت ودشمنی داشته باشد اصولا ًنمیتواند با رئیس جمهوردوست باشد :

 ( د و ست هر گز نمیتو ا ن گفتن + آ نکه با د و ستت بو د د شمن ).

سربازگیری حکمتیاروطالبان ازمهاجرین افغان درپاکستان : دراواخرماه اکتوبرسال گذشته(2006م) سخنگوی ریاست امنیت ملی افغانستان افشا ساخت : راپوروگزارش های دقیق بیانگراین واقعیت است که حزب اسلامی گلب الدین حکمتیارازبین مهاجرین افغان درکمپ های شمشتو ومانسره درپیشاورپاکستان سربازگیری مینماید ودرآموزش گاه های مخصوص خود دران مناطق آنهارا تحت آموزش ها ی نظامی قرار میدهد وبعداً برای سبوتاژ وجنگ به افغانستان میفرستد تا درهمکاری با طالبان علیه دولت و حامیان بین المللی آن بجنگند اوگفت گلب الدین درقلمرو پاکستان آزادانه گشت وگذارمینماید .

بعضی ها میگویند: نه تنها حکمتیاربلکه گروه طالبان نیز، ازمناطق نفوذی خود وسایرمناطق درجنوب کشوروهمچنان از مهاجرین کمپ های موجود درپاکستان بنام های مختلف سربازگیری مینما یند (ملا های مذهبی را بنام ملا امام ومبلغ مذهبی ، جوانان بکلوریا پاس را که دولت قادربه جذ ب آنان به کاردولتی نشده ودرگروه بیکاران سرگردان اند بنام معلم ومامورنظارت چی ، تعدادی را بنام جهاد علیه کفاروتعدادی را بنام دفاع ازوطن وخاک مقدس وامثال آن دربدل پول ماهانه ( 100 تا 200دالر) جذب میکنند گفته میشود تنها به داوطلبان جهاد معاش داده نمیشود ، سال گذشته یکنفردرزابل به بی بی سی گفته بود طالبان ماهانه بمن 200دالر میدهند من درهرهفته سه روزبا مخالفین طالبان می جنگم ، قرارافواهات این گروه های مختلف پس از      جذ ب  شد ن به صفوف طالبان درعین حالیکه هرکدام به وظایف معینی توظیف میشوند توسط اشخاص دیگردراوقات معین زیرتعلیما ت بخصوصی بنام دفاع ازخود ومقابله بادشمن قرارمیگیرند واین مراحل اول آغازمغزشوئی محسوب میگرد د که پس ازسپری گردیدن مدت کوتاهی ، دیگرگونی روحی درنها د این افراد نضج میگیرد که این نخستین علایم وفا دارماندن انها به گروه طالبان وپیروی ازنظریا ت فونده مینتا لیستی انان بشمارمیرود و به مرورزمان این تیپ افراد کاملا ًبه گروه تروریستی وخرابکارطالبان مبدل میگرد ند گفته میشود :یک جوان زیرسن که درحلقۀ طالبان وبه امرآنان مؤظف به ذبح یک انسان شده بود که طالبان اورا مجرم شناخته بودند ، کارد کلانی را یک طالب بدست اوداد ، این جوان زیرسن به دلاوری ازدورشخص مجرم که دست وپایش مانند گوسپند درحال ذبح بسته بود چرخید و ارا یک لگد زد وگفت ای کافر! بعداً اورا ذبح کرد وسرش را ازتنش جدا نمود ...

خبر این قضیه وجنایات طالبان ازبی بی سی وسایر رسانه ها نیز درهمان روزها منتشرشد.

طالبان تروریست درماه اپریل2007م با منفجرساختن مواد انفجاری توسط ریموند کنترول درقندهارپنج نفر کارمندان ملل متحد را به قتل رسا نید ند قبلاً احمد نقشبندی خبرنگارافغان را نیزسربریده بودند که ازطرف سرمنشی ملل متحد تقبیح شده بود .

طالبان با اینگونه عمل ها درنده خوئی بهیمیت را درنهاد جوانان ونوجوانان رشد میدهند وقتل وکشتار راترویج میکنند متأسفانه هنوزهم درافغانستان بعضی ازنژاد پرستان وتبارگرایان وطالب دوستان برای اغفال دیگران بخصوص برای فریب اذهان حامیان بین المللی افغانستان میگویند طالبان خطرجدی به حکومت نیست ، قبلاً هرباری که این جملۀ نژاد گرایانه را درجریان مصاحبه ها به خبر نگاران ارایه مینمودند ائتلاف شمال را که ضدیت با طالبان وتروریستان داشتند ودرسقوط آن درهمکاری با نیروهای ائتلا ف بین المللی به رهبری ایالات متحدۀ امریکا سهیم بودند ، بنام ملیشه های مسلح خطرجدی قلمداد میکردند اکنون که اعضای ائتلاف شمال تحت پروگرام (DDR) تمام سلاح های خودرا به کمیسیون مؤظف جمع آوری سلاح تسلیم دادند وکمیسون دیگرجمع آوری سلاح ها ی غیر قانونی بنام (دایاک) نیزازبعضی افراد که سلاح های خودرا نتوانسته بودند دروقت معین تسلیم نمایند ویا نسبت عدم اطمینان ازامنیت خود سلاح خودرا مخفی کرده بودند آنها نیزسلاح های خودرا به مؤظفین دایاک سپردند ، اکنون این نژاد پرستان سیطره جو که روحیه وخا صیت توتا لیتار وضد دموکراتیک دارند وقتی میگویند( طالبان خطرجدی به حکومت نیست) به اصطلاح جام میمانند ونمیتوانند شخص ویا گروهی را درداخل افغانستان خطرجدی معرفی نمایند وبحیث شخصی که برای به کرسی نشاندن گفتارش سخن قانع کننده برای گفتن ندارد به بن بست مواجه اند ، فکرمیشود این بن بست تداوم نخواهد یافت وچهرۀ طالب دوستان ونژاد گرایان سیطره جو وضد دموکراسی وغیر دموکراتیک بودن آنها نزد مقامات امریکا واروپا که میخواهند درافغانستان دولت دموکراتیک طرفداردموکراسی را احیا بکنند افشا خواهد گردید و حقیقت امرنیزعملاً به افشاشدن این رندان سیاسی شیطان خو کمک مینماید زیرا زیر شعاردموکراسی اعمال سبکسرانۀ نژاد گرائی رانمیتوان بصورت مستدام به پیش برد .

 سینلیس یک سازمان غیر دولتی فرانسوی فعال درافغانستان درسال گذ شته (2006م) که اوضاع عمومی وامنیتی افغانستا را بررسی کرده بود گزارشا ت چهارصد صفحه یی را تهیه وبه مقامات داخلی وخارجی ذیدخل ارایه نمود که دراین گزارش قطور کتاب مانند بیشتربه حکومت افغانستان وضمنی به حامیان بین المللی آن انتقاد صورت گرفته ودرچهارکتگوری مشخص نقایص وکا ستی های دولت وجامعۀ جهانی به عناوین ذیل توضیح گردیده است :

 ( اوضاغ امنیتی روبه وخامت افغانستان ، نا کامی دولت درمبارزه با کشت وتولید مواد مخدرکه نسبت به سال های قبل افزایش چشمگیری یافته است ، فقر گسترده ونا توانی اقتصادی مردم ، نبود یک خط مشی مؤثردولتی وجهانی برای ریشه کن ساختن تروریزم ونا بسامی درافغانستان ) یک عضو سازمان سنلیس درکابل به خبر نگاران گفت منظورازبررسی اوضاع عمومی افغانستان پس ازرویکارشدن حکومت حدید برهبری حامد کرزی وتهیۀ گزارش ازان متبلورساختن اشتباهات دولت افغانستان وحامیا ن بین المللی آن وانگشت انقاد گذاشتن با لای نارسا ئی آنها دربرخورد با قضایا وعملکردهای آنها درامورافغانستان وتروریستان است که نسبت نبود یک پلان درست کاری امنیت روبه وخامت گرائید ه تولید وقاچاق مواد مخدرافزایش یافته است

صلیب سرخ بین المللی دراوایل جون سال روان(2007م) گزارش داد که حملات طالبان درجریان یک سال اخیربالای نیروها ی نظامی دولت افغانستان ونیرو های نا توافزایش یافته وحتی دامنۀ جنگ درجنوب منحصر نمانده به مناطق دیگروازجمله درشمال نیزسرایت کرده وضع بشری بد ترازگذشته شده است .

بتاریخ 22اپریل سال روان مردان مسلح ناشنا س شبانه د فترشهر داری بغلان را زیر آتش گرفته با فیرراکت های لانچر که درافغانستان بنام راکت های سرشا نه یی یاد میگرد د ساختمان آنرا تخریب نمودند که محافظین آن فرار کرده بودند .

سخنگوی گلب الدین حکمتیاردرتماس با خبر نگاران رسانه ها مسئولیت این حمله را به عهده گفت یک هفته قبل نیزدریک حملۀ انتحاری درکوندوز( قندز)9نفرپولیس کشته شده و30 نفر زخمی شده بود ، شهرداربغلان درتماس به مقا مات ولایت بلخ گفته است هواداران گلب الدین وطالبان نسبت به گذشته فعال ترشده اند درصورت عدم دقت درکنترول آنها ممکن است انفجارات ونا امنی ها درمزارشریف نیزافزایش خواهد یافت .

درهفتۀ اخیر ماه می سال روان که شرکت کننده گان تظاهرات قانونی ومسا لت آمیزمردم شبرغان که شعارداده بودند جمعه خان والی بی کفایت جوزجان ازوظیفه برکنارشود به امرجمعه خان که عضو حزب گلب الدین وهمکارصمیمی طالبان است با لا مظاهره کننده گان با ماشیندارفیر صورت گرفت که درنتیجه قرارگزارش خبر نگارپژواک 13نفر کشته و50 نفرزخمی گردید هنوزتشنجات این وضع که جمعه خان والی جوزجان مقصر اصلی آن قلمداد شده فروکش نکرده بود که رسانه های خبری وبی بی سی گزارش داد که تعدادی ازشاگردان یک مکتب که با طلبان رابطه داشته اند وازنزد آنها مواد انفجاری واسنادی که وابستگی آنهارا با طالبان به اثبات میرساند دستگیر شده اند قبلاًنیز والی سرپل گفته بود ازیک سوء قصد که بجانش صورت گرفت نجا ت یا فت ، درشهرمیمنه مرکزولایت فاریاب نیزچندی قبل انفجاراتی توسط افرادنا شناسی که وابسته به طالبان وحکمتیارقلمداد میشد سازمان داده شده رعب وحشت دربین مردم ایجا نموده بود ، دریک حملۀ تروریستی طالبان درولایت بادغیس که درغرب فاریاب واقع است تعدادی کشته وزخمی گردیده بود .

این ها همه نشان سرایت دادن ویا منتقل ساختن جنگ ونا امنی درشمال کشوربرای بحرانی نمودن اوضاع عمومی افغانستان است که توسط طالبا ن وحامیا ن آنها سازمان دهی میشود وخطرطالبان رادرمورد کسترش نا امنی ها درکشورآشکارمیکند

طبق تازه ترین گزارش ها که در19جون ازطریق بی بی سی وسایررسانه ها انتشاریافته آمده است :94 سازمان امداد رسان داخلی وبین المللی درافغانستان بیانیۀ مشترکی را صادرنموده نسبت افزایش روبه تزاید تعداد تلفات جانی درجنگ های خونین درجنوب وسایرنقاط  افغانستان ابرازنگرانی کرده اند ، دراین بیانیۀ مشترک شمارتلفات غیر نظامیان درظرف پنج ماه 230 نفرقلمداد گردیده که شصت نفرآنها زنان وکودکان بوده اند ، همۀ این آوا ها بمثابه فریاد های انتباهی وبیدارکننده برای جلب توجه رئیس جمهوروهمکاران اوبرای حمایت ازحقوق کلیۀ اشخاص واقوام ساکن درافغانستان مطابق اصول وپرنسیپ ها دمو کراسی است که رئیس جمهورافغانستان وظیفه دربنیاد گذاری دموکراسی وتعمیم وگسترش آن دارد اما هنوزگوش شنوا آنرا نشنیده ویا قادربه پاسخوگوئی به ندا های انسانی ودموکراتیک نشده است (دیده شود کارکجا میرسد) ختم ---21 / 6 / 2007 میلادی .

 

Email : sasdolati@hohmail.com
Wiblak : dolati23.blogspot.com
 

 


بالا
 
بازگشت