محمد اسحاق فياض 

Mif_1967@yahoo.com

 

    

سفربوش و دورنماي رويايي صلح در خاورميانه

سفر خاورميانه اي آقاي بوش رئيس جمهور امريكا نشان ميدهد كه كه وي تلاش دارد تا تعهدات لفظي كه درآناپوليس امريكا از سوي مقامات اسرائيلي و فلسطيني بدست آمده بود، آن را به نتايج عملي تبديل نمايد و اميد وار است تا صلح و گفتگوهاي اعراب و اسرائيل رابه عنوان يكي از دستآوردهاي بزرگ بين المللي دركارنامه خود ثبت نمايد. كاري كه بيش از 50 سال است با فراز و نشيب خونين ادامه يافته است و اكنون آيا آقاي بوش مي تواند اين منازعه طولاني را به يك راه حل صلح آميز مبدل سازد؟ آيا دلهايي كه بيش از 50 سال است كه با خون و آتش بازي كرده و تشنه به خون يك ديگر بوده اند به هم ديگر نزديك خواهد شد؟
آقای بوش امیدوار است که بتواند از نتایج کنفرانس آناپولیس برای دست یابی به صلح در خاورمیانه استفاده کند، به همين دليل در9 جنوري اولین سفر خود به خاورمیانه را به عنوان رئیس جمهور آمریکا شروع كرد. طرح اعلام شده دولت جورج بوش در مورد بحران خاورمیانه تشکیل دولت مستقل فلسطینی در همسایگی اسرائیل و همزیستی مسالمت آمیز دو کشور و انعقاد قراردادی بین دو طرف در این زمینه تا پایان سال جاری مسیحی است. اما سئوال اساسي كه دراين تلاش ها وجود دارد اين است كه آيا بحران 50 ساله فلسطين و اسرائيل طي يك سال حل خواهد گرديد؟ هرچند كه آقاي بوش درباره تلاش هايش اميد وار است ودر پاسخ به یک روزنامه اسرائیلي که از او پرسیده بود آیا شانس امضای موافقتنامه جامع صلح بین فلسطینیان و اسرائیلی ها از نظر او امکان پذیر است، گفته بود به اعتقاد او، این احتمال وجود دارد که قبل ازپایان دوره ریاست جمهوری او چنین توافقی حاصل شود. استفن هادلی، مشاور امنیت ملی جورج بوش، در آستانه سفر او به خاور میانه به روزنامه نگاران گفت که رئیس جمهور آمریکا امیدوار است از پیشرفت های حاصل شده در کنفرانس آناپولیس در اواخر سال 2007، بهره برداری کند. آقاي بوش امیدوار است که یک استراتژی سه وجهی می تواند به حصول توافق کمک کند. در مرحله اول باید رهبران دو طرف راترغیب کرد که درباره تأسیس کشور فلسطینی در آینده موضع مشترکی اختیار کنند. به دنبال آن باید به فلسطینیان کمک کرد تا نهادهای لازم را برای این که خودشان امنیت را به دست بگیرند، بنا کنند و درقدم سوم لازم است روابط  كشور هاي عربي و اسرائیل را در سراسر خاورمیانه، بهتر کرد. او با توجه به اين وجه سه ضلعي تلاش دارد تا صلح خاورميانه را تحقق عملي ببخشد. آقاي بوش دراين سفر سعي خواهد كرد تا ايران را به عنوان يك تهديد درمنطقه براي كشور هاي عرب معرفي نمايد وامیدوار است که بتواند از این موضوع به عنوان یک اهرم استفاده کند یعنی به کشورهای عربي حاشیه خلیج فارس همچنان قول دهد که امنیت آنان را در مقابل تهديدات ايران تامین خواهد کرد و در مقابل انتظاردارد که این کشورها از طرح صلح اسرائیل و فلسطینیان حمایت کنند.
كارشناسان بدين باورند كه اگر تصويري را كه بوش ازصلح خاورميانه ارايه داده است، بدين سادگي قابل حل باشد، اين بحران 50 سال پيش حل گرديده بود و نيازي نبود كه اين بحران چنين عمرطولاني را به خود بگيرد، طرح سه ضلعي بوش تصوير رويايي ازدورنماي يك صلح تحقق ناپذيردر طول بيش از 50سال است و درهريك از اين اضلاع  دشواري و پيچيدگي هاي زيادي نهفته است كه به اين زودي ها قابل حل نيست  و دريك سفر امكان آن وجود ندارد كه قابل حل باشد.
از زمان تشكيل دولت يهودي در فلسطين تاكنون تلاش هاي زيادي براي صلح صورت گرفته است و درواقع جنگ و صلح وخون و لبخند بيش از 50 سال است كه سرنوشت خاورميانه و بويژه سرزمين فلسطين رادرخود رقم زده است، بيش از 15 سال است كه طرح تشكيل دولت فلسطيني برسرزبان ها افتاده است. طرح يك دولت مستقل فلسطيني دراوايل دهه نود ميلادي مطرح گرديد و تشكيلات خودگردان فلسطيني بوجود آمد و چندين طرح از سوي سازمان ملل و اتحاديه عرب مطرح گرديد، همه اين ها تلاشي براي آغاز يك مذاكرات جدي براي صلح ميان فلسطيني ها و اسرائيل بوده است، اما همانطور كه آن تلاش ها و توافقات به نتيجه مطلوب نرسيد و موج هاي تند ديگري از انتفاضه و نبرد با اسرائيل از درون مردم فلسطين جوشيد، اين بار نيز اين تلاش ها در دايره همان ترديدها و مشكلات دور مي زند.
 ميان اسرائيل و فلسطين نه تنها خون و جنايت و قساوت فاصله انداخته اند بلكه باورها و اعتقادات نيز آنان را به اين جنگ خونين و افزون طلبي هاي غير انساني مي كشاند، افزون طلبي هايي كه كنار جنازه هر فلسطيني خانه اي از يهودي ساخته شده و سرزمين صلح و وعده شده اي كه يهودا آن را براي شان بشارت داده است، سرزميني است كه تاريخش باخون نوشته شده و نقطه اوج تلاقي و خواسته هاي سه دين آسماني يهود، اسلام و مسيحيت است. گره هاي كور ميان اسرائيل و فلسطين چنان در هم تنيده شده اند كه نه تنها در نشست آناپوليس و سفر بوش درخاورميانه قابل حل است بلكه با چندين نشست و سفر هاي متعدد ديگر نيز قابل حل نخواهد بود.
به قول يكي از سياست مداران طرف هاي اسرائيلي و فلسطيني هردو از صلح سخن مي گويند اما زمانيكه به مسايل اصلي مورد اختلاف مي رسند به بن بست مي خورند. اسرائیل و فلسطینی ها در مورد کرانه باختری، غزه و شرق بیت المقدس که اسرائیل اين مناطق را در سال 1967 اشغال کرد و طي چهل سال شهرك هاي متعددي در آن ساخته اند دچار اختلافات شدیدهستند، مسئله مهم ديگر باز گشت اوارگان فلسطيني به خانه هاي شان است كه اسرائيل به هيچ وجه آن را نمي پذيرد. براي اسرائيل دشوار است كه به محدوده مرزي اسرائيل قبل از جنگ 1967 برگردد و دهها شهرك را كه طي 40 سال در اين مناطق ساخته است خارج شده و ويران سازد. مسئله شهر بيت المقدس يكي از مهمترين محورهاي اختلافات حل نشدني ميان آنان است. اسرائیل باید به فلسطینی ها حق حاکمیت بر اردوگاههای پناهندگان در اطراف مناطق عرب نشین در شمال شرق شهر بيت المقدس را بدهد و نيز مکانهایی که به بیت المقدس ویژگی و اهمیت مذهبي می بخشد، یعنی مکانهایی که برای مسلمانان، مسیحیان و یهودیان مقدس است موسوم به "شهر قدیم" (كه اكنون اسرائيل ديواري در اطراف آن كشيده است) حق حاکمیت برای فلسطینیان را به رسمیت بشناسد. دادن چنين امتيازي براي اسرائيل دشوار خواهد بود و اعضای پارلمان اسرائیل براي جلو گيري از دادن اين امتياز به فلسطيني ها از قبل لایحه ای را تصويب كرده كه اين منطقه هرگز به فلسطيني ها باز گردانده نخواهد شد. دركنار اين مهم اسرائيل بايد از بلندي هاي جولان متعلق به خاك سوريه نيز عقب نشيني كند، در اين منطقه نيز چندين شهرك  يهودي ساخته شده و منبع مهم آب آشاميدني پايتخت اسرائيل است. آيا اسرائيل اين امتيازات را درازاي صلح به اعراب خواهد داد؟
براي فلسطيني ها نيز سخت است كه سرزمين وسيعي را كه اسرائيل تا سال 1967 تصرف كرد و دولت اسرائيل تشكيل گرديد، بپذيرد، هر چند براي  دولت هاي عربي و تكنوكرات هاي فلسطينيان بخش از سرزمين فلسطين چيزي قابل معامله تلقي مي گردد اما براي توده هاي عرب و مردم فلسطين تحمل آن دشوار است،هم چنين فلسطینیها باید آماده پذیرش این مسئله غم انگيز نيز باشند که اکثر پناهندگانی که خانه هایشان را پس از پیدایش اسرائیل در 1948 از دست داده اند، ديگر هرگز نخواهند توانست آنها را پس بگیرند و بايدپناه گاه و مكان ديگري در اين دنيا براي خود شان جستجو كنند. به همين منظور حماس پيش از پيش با سفر خاورميانه اي آقاي بوش به مخالفت برخواسته و آن را محكوم كرده است، هرچند كه امريكا و اسرائيل به شدت براي سركوبي جنبش حماس كمربسته است و اين گروه را از دايره مذاكرات خارج كرده است، اما مخالفت اين گروه نيز باعث خواهد شد زمينه هاي مصالحه اندك را نيزپيش از پيش از ميان ببرد و داستان غم انگيز فلسطين  در يك دور باطل ديگر در دايره خون و قساوت و جنايت ادامه پيدا كند.
به هرحال هرچند كه اقاي بوش با اميد هاي زيادي به خاور ميانه سفر كرده است و آرزودارد درطول يك سال كه از دوران رياست جمهوري وي باقي مانده، بحران اسرائيل و فلسطين را به مرحله اي برساند كه درسايه گفتگو ها قابل حل باشد و دلهاي پرازكينه و عداوت را به همكاري متقابل وادار سازد، اما قراين نشان مي دهد كه اين آرزوها، رويايي است كه تحقق آن بيش از 50 سال است كه به تاخير افتاده است و اكنون نيز بعيد به نظر ميرسد كه درخاورميانه چنين معجزه اي رخ بدهد و مدال صلح نوبل خاورميانه را آقاي بوش به گردن آويزد.

 


بالا
 
بازگشت