مترجم  : د. وفامعصومی

                

« پټه خزانه فی المیزان » اثرآقای قلندر مومند،

کتابيکه در يک بررسی  و پژوهش عالمانه  و نقادانه ، کتاب « پټه خزانۀ محمدهوتک » باتصحیح و

تحشیۀ مرحوم حبیبی را یک نوشتۀ فرضی ، جعلی وجدید و در روی ميز به تحرير درآمده

به اثبات میرساند

چاپ  مطبعه نيما

شهر هسن آلمان

تيلفون : 004920120868

فکس : 004920120869

E. mail : nimabook@gmx.de

برای اثبات جدید بودن وجعلی انگاشتن کتاب « پټه خزانۀ محمد هوتک » باتصحیح وتحشیۀ مرحوم آقای حبیبی که بار اول درسال 1323 هجری شمسی در کابل نشر وچاپ گردید ،وبرای باردوم در سال 1337 هجری شمسی ازطریق ریاست دارالتأیف وزارت معارف آنوقت از زبان پشتو به زبان فارسی ترجمه و به تعداد پنجهزار جلد تکثیر گردید،آقای قلندر مومند از همان آغاز وبحث با اولیای زبان پشتوزیرعنوان « گفتنیهای اولی » برداشت خودرا ازین کتاب چنین وضاحت بخشیدند : « آوانیکه من درمورد پته خزانه اولین مقاله ام را نوشتم وقبل از طبع آنرا به سمع استاد ودوست محترمم آقای دوست محمد کامل مومند رسانیدم ، ایشان به نتائج کلی ایکه من در مقاله ام از آن تذکر داده بودم موافقت تام خودرا اظهار نمودند .

....... ایشان در مورد « پټه خزانه» نه تنها هم نظرومتفق بامن بودند که حتی چندین باراظهار اراده نموده بودند تا اگر پندارهای خودرا در مورد « پټه خزانه » به وضاحت هنوزهم یک مقداربیشتر ،به ملت پشتون تقدیم کنند.........اگربعضی ازنویسندگان معاصر در مورد « پټه خزانه » به عقیدۀ غلط  « لاریب فیه »، ( نعوذ بالله ) پافشاری نمیکردند، شاید من هم به مقالۀ اول و دومم درینمورد بسنده نموده وآنرا کافی قبول میکردم.......اما عکس العمل وبرخورد معاصرینم طوری بود که مرا به یک جر وبحث طولانی مجبور نموده ومن هم این همه سختیهارا به دلیلی به گردن گرفتم ،که برای نسلهای آینده بسیاری از گفتنیها روشن گردد. خداکند که معروضات من مورد پسند ملت پشتون واقع گردد، وشاید هم که اظهارات من به بعضی از برادران تلخ تمام شود اما در مورد تمام این گفتنیها ، یگانه چیزیکه به اخلاص قلب گفته میتوانم اینست که آنچه نوشته ام از حسن نیت بوده وبا ارائۀ دلایل گفته ام . واگر با آنهم کسی به حسن نیت من حمله ورگردد ویا گفته هایم را غیر موجه بپندارد، این دیگر بی انصافی ی بزرگی برمن خواهد بود. اما هرکسی را این حق است که دلایلم راصحیح ویا غلط بگوید ولی هیچکسی راحق حمله بر نیت واقدام من نیست ».

نویسنده درقسمت دیگرزیرعنوان معروضات ابتدائی می فرمایند : « من در افغانستان بابعضی ازبرادران برای بحث درین سلسله سعی وکوشش ورزیده ام، اما اصرار آنها این بود که دربارۀ حقیقت وصحت این کتاب اظهار شک وتردید کردن به مصلحتهای قومی مطابقت نمی کند.ولی موقف من درجواب آنها طور همیش این بود ،که آن مصلحتهای قومی ایکه دور وبالاتراز سویه وسطح انتقاد قبول گردد درحقیقت، مخالف فوائد ومصلحت های قومی میباشد..........وبنابران این گفته روز به روز افزون میشودکه این کتاب در نبود انتقاد بعد ازچند زمانی ، صاحب آن استناد گردد که باعث گمراهی نسل های آینده گردیده ،وسد بزرگی در راه ریسرچ وتحقیق واقع گردد. ........بحث در مورد کتاب « پټه خزانه » از نام آن آغاز میگردد.این کتاب میگوید: اسم این کتاب « پټه خزانه » است زیرا درآن ازحال واحوالی تذکر به میان آمده است که « پنهان بودند وآشکارا نبودند » واین بیان بطور کلی ومکمل درست نیست .اول اینکه خزانۀ دوم این کتاب دربیان شاعران معاصر محمد هوتک میباشد، که حال واحوال ایشان در زمان محمد هوتک برای هرکسی ( یا کم ازکم برای مردمی که این کتاب برای ایشان نوشته شده بود) آشکار بود...............بنابران دلیل نام گذاری این کتاب طوریکه یادآورشدم درین مورد هم قابل اطمینان نمیباشد. درین ضمن مهمترین گفته اینستکه در زمان محمد هوتک هر نسخۀ قلمی درحقیقت « پټه خزانه » بود زیراکه آنوقت ، امکانات چاپ وجود نداشت ،علاوه برآن آنچه محمد هوتک بنام مأخذ یاد نموده درواقع بربنیاد آن « احوال » خودش رابه اثبات رسانیده است. حال درموجودیت این اظهارات به این کتاب « پــټه خزانه » گفتن به هیچوجه درست نمیباشد...........آخربه محمد هوتک ازکجاوچگونه این دانش حاصل گردید که گویا در قرن بیستم، کتابش به طبع میرسد وآنوقت دیگرازین کتابها اثری وجود نمیداشته باشد ودرعدم موجودیت این کُتب، این کتاب« پټه خزانه » نامیده میشود. بنابران این شک وتردید ،که این کتاب در قرن بیستم براساس یک پیداوار وتولید کیفی نفسانی ،اختراع ذهن یک شخصی میباشد که میخواهد آنرا در ذهن خوانندگان به عنوان یک خزانه ایکه گویا تا حال پنهان بوده است تثبیت وتسلیم نماید، بی بنیاد نبوده واین کیفیت ازجانب محمد هوتک خوبتر به انجام میرسید.

قسمت دوم بحث مربوط به تقسیم ورده بندی این کتاب میباشد ،که اگرچه این قسمت ناممکن نبوده ولی به طورغیراغلب ازین جهت ضروری وقابل یادآوری میباشد، که درآن روزگارانیکه حتی برای زبانهای عربی ، فارسی وپشتو هم هنوزهم طریقۀ تقسیم وترتیب کُتب به لحاظ موضوعات مروج نبود، محمد هوتک چگونه قادرشد که کتابش را به سه قسمت جداگانه تقسیم بندی نماید.............اگر چنین گفته شود که تقسیم بندی پراگرفها حاصل کار آقای حبیبی میباشد، در آنصورت این اعتراض رفع میگردد ولی همراه  با آن این اعتراض به وجود می آیدکه مُدون ومُرتب کتاب باوجود تحریرحواشی بیشمار،چرا حتی تک حاشیه ای هم به همین منظور اضافه نکردند که گویا در اصل کتاب پراگراف وجود ندارد. وهمچنان نوشتن صفحات به شماره های هندسی ، رکابها وغیره در آنوقت معمول نبود.........اشتباه دیگریکه در مورد کتاب پیدامیشود ناشی ازآن تصریحاتیست که آقای عبدالحی حبیبی درضمن پیداکردن کتاب « پټه خزانه» ولی بعد ازاشاعۀ آن انجام داده است. قراریکه قبلاً از آن تذکر به عمل آمد کتاب « پټه خزانه » در سال 1323 شمسی به چاپ رسیده است اما آقای حبیبی ادعا می نماید که نسخۀ قلمی این کتاب به وساطت مرحوم عبدالعلی آخوند زاده بدست ایشان رسیده است. که متأسفانه آقای حبیبی اظهار این کشف را بعد از وفات آخوند زاده مناسب ومهم دانسته اند، وتا زمانیکه آن مرحوم موصوف ( عبدالعلی آخوندزاده) درقید حیات بودند همچو یک گفته ای را اظهار نکردند.درحالیکه فرض علمی واخلاقی ایشان این بود که این موضوع را درمقدمۀ کتاب ، حواشی ویا متعلقات ان همان وقت واضح میساختند درآنصورت این اعتراضیکه ایشانرا امروز مسوؤل قلم داد میکند درمورد ایشان وارد نمی گردید........... ختم درجۀ استناد درمورد کتاب « پټه خزانه» به حقایق دیگریکه در متن کتاب موجود است تعلق میگیردکه البته درین ضمن من به اشتباهات تاریخ ایکه ازطرف تذکره نگار در مورد حال واحوال شاعران صورت گرفته است اشاره نخواهم نمود ، صرف به غلطی هائی انگشت خواهم گذاشت که از نظر نوعیت هیچ روادیدی برای آنهادریافت شده نمیتواند، وازهمه اولتر باید به دنبال الفاظ ولغاتی رفت که محمد هوتک براساس تتبع « متأخرینش» آنهاراغلط به کار برده است ( تتبع اینگونه لغات وحقیقت یابی آنها ،ستون فقرات تثبیت جدید بودن پته خزانۀ محمد هوتک را درین کتاب یعنی پټه خزانۀ فی المیزان آقای قلندر مومند تشکیل میدهد. مترجم).

که درین راستا اولین لغت « ایواد» یا «هیواد» میباشدکه محمد هوتک ودیگر نویسندگان موجود افغانستان آنرا به عین شکل غلط ونادرست مورد استعمال قرار داده اند. به تصور نویسندگان موجود افغانستان « ایودا» یا« هیواد» به معنی وطن ومُلک میباشد ومحمد هوتک هم عین مفهوم را می پذیرد. » (درحالیکه آقای قلندرمومند آنرا به معنی دور، فاصله ، وبعید، با ذکر امثلۀ فراوان به اثبات میرساند. مترجم).

همانست که آقای قلندر مومند نویسندۀ عالیقدراین نقد ،بعد ازمطالعه وتحقیق در کُتب شعرأی زبان پشتو ودیگر نوشته ها درزمانهای گذشته که ازآن درضمن کتاب اش پیوسته وتحلیگرانه وبا ارائۀ امثال متعدد ونقل قولها ، از نویسندگان ادب پشتو درادوارمختلف یادآور گردیده اند، معانی اصیل این لغات را آنطوریکه درآن ازمنۀ قدیم معمول ومفهوم بوده است، با ذکرمثال و نمونۀ  کلام نویسندگان آن وقت، با دلایل انکار ناپذیر روشن نموده و معانی غلط وقصدی ای راکه ازآن کلمات در پټه خزانۀ محمد هوتک با توشیح وتصحیح آقای حبیبی صورت گرفته، به آنهاانگشت انتقاد واشتباه می گذارد. درین سلسله با پیگیری معانی این اصطلاحات ولغات ازآثار گذشتگان درپټه خزانۀ محمد هوتک ونمایاندن معانی درست این کلمات مبادرت ورزیده وبه این نتیجه واثبات میرسند که شناختن پټه خزانۀ محمد هوتک به حیث یک اثر قدیمی وکهن قناعت علمی وتحقیقی محققین زبان پشتو ودیگر محققین ومستشرقین جهان وافغانستان راحاصل کرده نمیتواند. چنانچه پروفیسور مارگن شترن ،شرق شناس معروف آلمانی،همانا در روزهای اول معرفی این کتاب از طرف مرحوم حبیبی در دانشگاه کابل ،این کتاب را بعد ازمعرفی ازلحاظ صحافی ، تقسیم بندی ومعانی لغات درآن وقت وقدیمی بودنش درهمانروز، اثر قدیم قبول ننموده وبرای به رسمیت شناختن قدیمی بودنش ، با اظهار دلایل قانع کننده ،مهر حقیقت نگذاشته ،وهمچنان دیگر شرق شناسان ازخود اظهارات همگونی در مورد داشته اند. ازین رو در سراسر این نقد بی نظیر ضمن بررسی مباحث، وطی عناوین مختلف ،آقای مومند سعی وتلاش ورزیده تابا دلایل انکار ناپذیر ودانشمندانه ، وبا رجوع به آثار قُدما هر گونه ادعای بی اساسی راکه مبنی برمهر تأئیدو تصدیق حقیقت قدیمی  بودن « پټه خزانۀ » محمد هوتک نماید تن درندهند، وبرخلاف، آنرایک اثر جعلی، فرضی وجدید به اثبات برسانند، که تمامی مباحث این کتاب همه و همه ،در راستای جعلی به اثبات رسانیدن این اثرمی چرخد.

                                            


بالا
 
بازگشت