جرگه در جرگه

 

ذره بین

مبصرین سیاسی ومجتهدین امور اجتماعی رادیو تلویزیون ملی افغانستان بخاطر ایجاد جرگۀ قومی در پهلوی جرگه ویا شورای ملی با تکلف دست به اجتهاد زده در سرو یس خبری سه شنبه شب 21 نومبر خویش  از تشکیل جرگه های قومی در داخل خاک پاکستان  با ذوق وخوش باوری فزایندۀ یاد آوری نمود در مورد جرگه جدید التشکیل از اجتهاد نو به مفهوم کلاسیک آن خبر داد.

خبر گزاری باختر:

{باوجود همه منفی بافی های بعضی افراد و اشخاص، اکثریت مطلق مردم  در افغانستان هنوز جرگه را راه  گشای مسایل سیاسی ، اجتماعی  وراه حل دیگر پرابلم های حاد  می دانند. {وازباب اجتهاد افزود .}در افغانستان میتوان جرگه هارا به سه دسته تقسیم نمود:-    جرگه  محلی،  2- جرگه قومی 3 جرگه ملی .

جرگه محلی نسبت باسایر جرگه ها محدود بوده این جرگه در موارد کم آبی و خشکسالی  یا حل اختلافات محل به وجود می آیند،  اما جرگه های قومی مسایلی را مورد بحث قرار میدهند که یک یا چند قوم را دربرمیگیرد ،  اما جرگه های ملی بزرگ ترین جرگه های اند که در موارد بحرانی سرنوشت ساز مورد استفاده قرار میگیرند.

 همچو جرگه هارا افغان  ها در سالهای  1747 میلادی در قندهار  ،   1841 میلادی در کابل ،  1865 میلادی  در کابل   ،1920 میلادی  در جلال آباد،  1922 میلادی در پغمان ، در 1930 میلادی  در کابل ، در1955 میلادی   در کابل و ده ها جرگه موثر  در آن سرنوشت ملت گره خورده بود دایر گردیده و نتایج سود مند را به بار آورده است.}

متن فوق که داخل قوس جا داده شده تبصره رادیو تلویزیون ملی افغانستان است. طوریکه ملاحظه میگرددمبصرین سیاسی وزارت اطلاعات وفرهنگ از واقعیت های موجود در کشور طرفه میروند و با تفسیر وتحلیل  شوراها وجرگه ها به زعم خود شان پرده از واقعیت های تاریخی بر میدارند که دیگران ویا نسل جدید از اثرات مثبت ومنافع آن آگاهی ندارند. ایشان باید این مسئله را روشن سازند که جرگه فعلی به کدام یکی از جرگه های فوق که تاریخ وار بر شمرده اند مشابهت دارد واهداف کدام یکی ازین جرگه هارا بر آورده میسازد؟

 مبصر محترم که طبعا شالودۀ از هدایات مقامات را منعکس ساخته با تئوری پردازی درین زمینه شرائط ده وقریه خودرا به تحلیل وبررسی نشته است. با آنکه باوردارم جرگه ها بسیاری از مشکلات کشور را حل میسازد این واقعیت را نیز تکرار مینمایم که این اجتهاد به هیچصورت معقولیت ،مشروعیت ومؤثریت جرگۀ نو بنیاد را ثابت نمیسازد بلکه مشروعیت سا ئر شوراهای قانونی ومردمی افغانستان را نیز زیر سؤال میبرد.

اگر ما در افغانستان جرگه ها وشوراهای  در سطح دهات تا ولایات وبالأخیره در سطح کل کشور نمیداشیم میتوانستیم از اجتهاد تازه مبصرین دولت که شوراهارا با منافع واستقامت های کاری شان به سه کته گوری تقسیم نموده اند استفاده نما ئیم. حال که  شوراهای همبستگی ملی در سطح دهات وقصبات ، شورا های ولایتی،  ولسی جرگه ومشرانو جرگه عملا در کشور فعال است ذکر نام شوراهای فوق الذکر نه افادۀ جدید را به خورد مردم میدهد ونه کدام خلاء وکمبود را در کشور پر مینماید.

ما از مبتکرین جرگه جدید میپرسیم جرگۀای که عنقریب در حال شکل گیری است از کدام نوع جرگه ها است؟ از نوع جرگۀ اول ؟ جرگۀ محلی؟ نخیر بخاطریکه مسئله مورد بحث کم آبی وخشکسالی نمیباشد.اگر جرگۀ قومی باشد آیا مشکل افغانستان یک مشکل قومی است که توسط اقوام دوکشور همسایه حل گردد ودولت ها دست بالای دست نشسته ناظر اوضاع باشند ؟ هر گز نه، و اگر هست کدام اقوام وموضوع متنازع فیه چه است؟ اما اگر این جرگه جرگه ملی باشد که بجای شورای ملی ای بر حال کشور درموارد بحرانی وسر نوشت ساز مورد اســتفاده قرار گیرد پس تکلیف شورای ملـی کشور که درنتیجه انتخابات نیمه آزاد با مصرف ملیونها دالر بوجود آمد چه هست؟

 جرگۀ جدید که به منظور مبارزه با خطر تروریزم وجلوگیری از مداخله کشور همسایه در امور داخلی افغانستان تشکیل میگردد با اهداف جرگه های سه گانه که دولت از طریق رادیو تلویزیون معرفی نموده همخوانی ندارد. هدف ما این نیست که باید جرگه تشکیل نشود . جرگه در مطابقت با مفاد مواد قانون اساسی، حفظ ارزش ها ونورم های داخل کشور واستفاده از سر مایه های موجود صورت گیرد واحکام سلبی وایجابی آن با تبعات آن روشن گردد. نه اینکه جرگۀ تازه تولد شود، با دور نمایئ تاریک ومجهول هویت ، حیثیت ومؤثریت پارلمان ویا شورای ملی کشور را که عملا فعال است متأثر وخدشه دار سازد.

طوریکه ملاحظه میگردد ترکیب جرگه آینده کشور که تا هنوز مشروعیت خودرا از پارلمان نگرفته وانتظار دارد پارلمان مشروعیت خودرا ازآن بگیرد به شرح ذیل است.

 پیر سید احمد گیلانی رئیس جـــر گه

 مولوی عبدالهادی شینواری معاون اول

  حاج محمــد محقق معـــاون دوم.

آ عضای إجرائیه جرگه

1 سید ناصر نادری

2 جنرال عبدالولی

3 مولوی خداداد

4 خیر محمد اسحق زی

5 حاجی دین محمد

 6  مولوی جوره

7 سلیمان یاری

8 عبادالله عبادی

9 مولوی سیف الدین تخاری

10 نعیم کوچی

11 ملا گل آخند

12 سراج الدین منگل

13 مولوی محی الدین بلوچ

14 فضل احمد وردک

15 مامور حسن تخاری

16 داکتر فاروق وردک

هسته اصلی جرگه آینده کشور را ذوات فوق الذکر تشکیل میدهند. رؤسای کمیسیونهای ولسی جرگه، رؤسای کمیسیونهای مشرانو جرگه ورؤسای شوراهای ولایتی من حیث همکار با این جرگه توظیف میگردند.ونماینده گان منتخب مردم فرع هستۀ 19 نفری میشوند که از طرف رئیس جمهور انتصاب شده اند. که با حذف رؤسای کمیسیون ها سائر أعضائی پارلمان تا ختم وظیفۀ جرگه کاملا در بی تکلیفی به سر میبرند واگر إجرأت هم داشته باشد نهایت ضعیف خواهد بود.

در صورت که جرگۀ 19 نفری آقای رئیس جمهور نماینده گان واقعی اقوام ساکن در کشور اند پس أعضای ولسی جرگه ومشرانو جرگه که توسط مردم انتخاب شده اند چه کاره اند؟. واقعیت این است که افغانستان کشور انتصاب حکام است، نه انتخاب مردم. اگر شخصیت حقیقی ویا حکمی از طرف ملت بر گزیده وحمایت شود هیچ نوع صلاحیت إجرائی  ندارد واما اگر رئیس جمهور کسی را انتصاب نماید درانصورت از همه صلاحیت ها وامتیازات بر خوردار است که این طرز بر خورد کاملا با ارزشهای دمو کراسی وشعار های چون جامعۀ مدنی در تناقض آشکار قرار دارد.سکوت در برابر این نوع سیاست ها این انتباه را میدهد که تشکیل نهاد های مدنی بخاطر توسعه وگسترش دموکراسی در افغانستان یک مد وسلیقه است که شعار زیاد میدهند و در عمل هیچ کار آئی ندارد.ورنه میتوانند بخاطر حفظ ارزش های دموکراسی دولت را متقاعد سازند تا به نماینده گان منتخب وواقعی ملت اتکا واکتفاء نماید، همانطوریکه مردم به دولت إعتماد کرده اند دولت هم به ملت باور داشته باشد. وتفاهم با اقوام آنطرف مرز را به ولسی جرگه ومشرانو جرگه که ممثلین ارادۀ ملت اند تفویض نماید. واگر رئیس دولت در مورد حقانیت پارلمان تردید داشته باشد درانصورت میتوان گفت که پیش داوری ها ونظر سنجی های کسانیکه میگفتند پارلمان در نتیجه مداخلۀ دولت وتقلب شکل گرفته به واقعیت نزدیک است.

اما واقعیت این است که جناب کرزی صاحب به هیچ کس جز حلقۀ ماحولش إعتماد ندارد، باید همه هیئت ها وهسته های کاری در دائره پیران ومریدان مربوط بخودش چون مجددی، گیلانی، شینواری وفاروق وردک بچرخد. طوریکه اطلاع دارید در رأس هیئت إجرائی جرگه پیر گیلانی ودر ذیل آن فاروق وردک قرار دارد .هم میهنان ما همیشه از بیکاری أعضای پارلمان شکایت دارند نمیدانند که رئیس دولت به کسانیکه از نزدیک شناخت نداشته باشد إعتماد نمیکند وبه فاروق وردک که سه وظیفه اساسی دیگر هم دارد بازهم مسئولیت کار های إجرائی جرگۀ نو را مسپارد.

اگر أهداف تشکیل جرگه با مسیر واستقامت کاری جرگه از قبل تعین نشود و هردو مجلس کشور آنرا تأئید نکنند جرگه با ماهیت، مبدأ ومسیر مجهول ومغشوش سوالات زیاد را در ذهن هم میهنان ما تداعی میکند والا میشود طور ساده اهداف تشکیل جرگه را بشرح ذیل بر شمرد.

الف : با گذاشتن نام جرگۀ ملی بالای این جرگه دولت میخواهد حیثیت شورای ملی کشور را صدمه زند وآنرا یک نهاد اضافی وبیکاره معرفی نماید.

ب  :  با توظیف مولوی شینواری که همه أعضای پارلمان آنرا شیخ فانی وصاحب ارزلعمر خوانده اند بازهم هدف اهانت به پارلمان است که بر خلاف رأئی پارلمان به إجرائی کار های سر نوشت ساز گماشته میشود. نه اینکه شیخ فانی است که از پاها معیوب هم میباشد.

ج: با تعین آقای محقق به حیث معاون این جرگه، رئیس جمهور قسم روزهایی اول خودرا راست کرده است که به محقق وعدۀ معاونیت پارلمان را داده بود. چون این وعده در پارلمان تحقق نیافت حال با سر بلندی میگوید معاون پارلمان نه معاون جرگۀ ملی کلانتر از آن. آقای محقق هم که إحساس قرب در گاه را مینماید افتخارانه میپذیرد. و با تعین پیر گیلانی بحیث رئیس جرگه تلاش شده است تا خلاء آزرده گی مجددی را که بخاطر باز پرسی از شاروال هرات از رئیس دولت ناراض شده بود پر نمایند. یعنی اگر مجددی آزرده است پیر صاحب راضی نگهداشته شود این بازی ها مربوط به دولت ومنافع کشور نیست بلکه معاملۀ اشت بین آعضای یک فامیل.

د : مصرف یکمقدار پول زیر نام جرگۀ ملی وتوزیع آن به افراد معلوم الحال. این پول به سران اقوام دوطرف مرز تقسیم میگردد البته افراد این طرف مرز به همگان معلوم است وافرادیکه  در آنطرف مرز از بودجۀ چند صد هزار دالری جرگه مستفید میشوند نام ها ومناصب شان قبلا از طریق رادیو تلویزیون افغانستان نشر شده که توجه شمارا ذیلا به آن جلب مینمایم.

{باطرح جرگه جمهوری اسلامی افغانستان بخاطر دایر شدن ان در مورد امنیت در دوطر ف خط دیورند که چندی بعد تحقق می یابد حرکت های صلح جویانه در آن طرف خط دیورند نیز در حال شکل گیری است  که نمونه های به چشم میخورد.

*رو ی این اصل دیروز جرگه وسیع به ابتکار حزب نشنل عوامی پارتی تحت رهبری محترم اسفندیار ولی خان قائد این حزب در مرکز خان عبد الغفار رهبر فقید پشتون ها در پشاور دایر گردیده بود درین  گرد همائی شخصیت های علمی ، سیاسی از مناطق مختلف حضور داشند درین گردهمائی بزرگ  اسفندیار ولی خان  ، افراسیاب ختک ، بشیر بلور، حاجی عدیل افضل خان لالا ، لطیف افریدی ، میا افتخار، غلام محمد بلورو دیگر ان از حزب نشنل عوامی  پارتی حضور داشتند.

*به نماینده گی از جمعیت علمای اسلام و رهبر اپوزیسیون در پارالمان مولانا فضل الرحمان ،ملا گل نصیب، مولانا امان الله حقانی و تعداد دیگر شرکت ورزیده بودند .

* از احزاب دیگر در مناطق پشتونها شخصیت های مانند   ظفر اقبال جگره، پیر صابر شاه، رحیم داد خان ، شمس الدین  خان و از حزب پشتنوخواه ملی عوامی پارتی  محمود خان اچکزی، مندوزی، اقبال افضل و همچنان  شخصیت های معروف دیگر مانند راج ولی ختک ، پروفیسور رحیم مروت ، پروفیسور داکتر فاروق سلیم راز، نادر خان  ذخه خیل، داد محمد قلندر خیل، محمد شاه خان افریدی،  همیش  خلیل  ونویسنده گان وژورنالیستان  مشهور مانندی رحیم الله یوسفزی ،اسماعیل خان ، بهروز خان سلیم صافی ، شمیم شاهد ،پروفیسور قیوم، پروفیسور یوسف زی ، عظمت حیات خان، ایمل ختک  و صد ها شخصیت های سیاسی علمی و قومی حضور به هم رسانده بودند.

*درین جرگه  پروفیسور مفسر علوم دینی در پشاور داکتر فاروق حقانیت دولت  افغانستان را مورد تائید و تاکید قرار داده گفت: اگر طالبان در افغانستان نفوذ دارند .در انتخابات  سهم بیگیرند .}......افراد وحلقات فوق الذکر با تشکیل جلسات بنام حرکت های صلح جویانه از دولت مظلوم ما امتیاز میخواهند این امتیاز یاسیا سی است که تا هنوز مجهول است ویا امتیاز مادیست بنام خرچی که معلوم است و آن توزیع بودجۀ دالری است که مردمان آنطرف مرز قبل از ما اندازۀ آنرا میدانند.

 

 


بالا
 
بازگشت