خليل رومان 

کرزی واحمدزی

                 دوكركتر مقابل هم

 

·           شخصیت های افغان زمانیكه در موقعیت  اپوزسیونی قرار گیرند، طرح های خوب وجذاب میدهند،اما به مجردرسیدن به قدرت و مقام، بیروكراسی،‌ عناد، خودسری، رفاقت بازی واحیای اربابی سنتی را پیشه میكنند.

·        دردوره انتقالی كه داكتر اشرف غنی احمدزی عضو كابینه بود، مسایل پیچیده اقتصادی ومالی پیوسته بفردا وآینده موكول میگردید.

·          بسیار ساده است باهم مخالف بود ومسایلی رااز نواقص همدیگر ردیف كرد.

 

در این روزها داكتر اشرف غنی احمدزی سابق وزیر مالیه  وعضو كابیة اداره انتقالی افغانستان كه همكار نزدیك آقای كرزی دركابینه مذكور بود، نظریاتی رادررسانه های معتبر دنیا مطرح كرده است .

نگارنده كه درآن دوره در دارالانشای كابینه مصروفیت داشتم، جریانات را ازنزدیك مشاهده نموده وخاطراتی رااز چگونگی مجالس،اظهارات، موضعگیری ها واجراآت هر یك از وزیران بیاد دارم. دراین نوشتار سعی میورزم پارهً ‌ازاین خاطرات را در باره كركتر های كاری آقای كرزی و احمدزی بیاورم وقضاوت خودرا در این باره بیان دارم.

 

 كركتر، خصلت وبرخورد:

 آقای كرزی دارای شخصیت  ملایم، قدرت مهاركننده، نیروی سازش وكار درهر شرایط باهریك از گروه ها، شخصیت ها ، نماینده‌گان اقوام و گروه های اجتماعی است. این سجیه دراین مرحله حیات اجتماعی افغانستان  بسیار مفید  پنداشته میشود شرایط گذار ازجنگ ،ایجاد جواعتماد وتأمین همبستگی برای   همكاری دراز مدت وآماده گی درمساعد ساختن زمینه تساند ملی از ضروریات مهم این مرحله است . او باهمه خوب برخورد میكند، باور خود را زود انتقال میدهد، توانایی ها وناتوانی های  خودرا سریع آشكار میسازد. رفاقت را دوست دارد وسعی میكند با همه رفیق، دوست ومحرم باشد. مسایل رااز دیگران پنهان نمیكند ،اماكسانی كه اورا به منظورهای مختلف از جمله القای مقام وپیشبرد  اجندا های شخصی غافل میسازند، كم نیستند.  كار را دوست دارد. از ته دل میخواهد موفقیتی بدست آورد، لیكن در انتخاب همكاران لایق، سازماندهی عملی و اداره یك كارمشخص بخت زیاد ندارد.پیوسته ازاعتماداوسواستفاده میكنندونمیتواند میكانیزم بااعتماد توأم با كنترول رامرعی بدارد. از كار پلانی وبرنامه یی خسته می شود. سیستم رایج در ادارة وی استماع گزارش های شفاهی وارائه بیانه های شفاهی است كه بدون  پیگیری لازم یا درنیمه راه توقف میكند  یا اصلاً براه انداخته نمی شود.

 شخصاً به امور دور وبرش اعم از كوچك وبزرگ رسیده گی میكند و به كسی استقلال  عمل نمیدهد. اهل مشوره است، همزمان نظریات متضاد را با توجه به نحوة ادای ان تایید میكند. گاهگاهی از مشاوره زیاد به بلاتكلیفی عجیب میرسد و خود طرحی برای آن پیشبین نمی شود. به میكانیزم منجمنت سلسله مراتب و داشتن حزب یا گروه طرفداران  یك نظریه مستقل علاقه مندنیست.

 شوخ مزاج وطنز گو است، ‌اما زود زود بر مسایل خرده می گیرد. از كسی نمی رنجد ورنجش ها را فراموش میكند. قلب پاك وظریف دارد. خوشباوری واعتماد بیش از حدلازم ازضعف های اوست. كمتر اتفاق می افتد به كسی وظیفه ای بدهد ونتیجه آنرامطالبه كند، گزارش  بگیرد و راهنمایی كند. علنیت را می پسندد وهیچگاه بدون همكاران  ودوستان به  تنهایی كار نمیكند  به هر طرف که میرود، چندتن او را بی سبب همراهی میكنند.

– آقای داكتراحمدزی،: خصوصیت مقابل نرمی وبی آلایشی آقای كرزی رادارد ، بامسایل تخنیكی ارزش زیاد میدهد. قدرت تحلیل بیشتر دارد  امابه نظریات دیگران و قعی نمیگذارد.

 عصبانیت، تندی مزاج وتوهین طرف مقابل راخوب عملی میكند. عقیده خودرا با هرنوع زوری می قبولاند. صاف وصادق است. از خیانت واختلاس بیزار بوده به رفع آن تلاش سخت  گیرانه می كند. قدرت وحوصله كار بادیگران را ندارد. بخصوص كه اشخاص همكار را خود ازجمله دوستان  و رفقایش انتخاب نكرده باشد. به برخورد های میكانیكی بدون در نظر داشت شرایط بخصوص علاقه مند است، سعی میكند دست آورد های خودرابزرگ جلوه دهد و بر دیگران فخر بفروشد. بار بار وعده میدهد اما كمتر به اجرای آن میپردازد.

زمانی كه درمجالس كابینه به سؤالات مشخص عملی مواجه میگردید وعده میداد كه درمجلس آینده باطرح جامعی حاضرمی شود. لیكن كمتر چنین می شد. سفر های خارجی ومسایل عمدة دیگر باعث ركود آن میگردید. زمانی كه بالای پروژه ی كار میكرد،ازلحاظ تخنیكی خوب سنجیده میبود وكوچكترین ظرافت هارا با دقت ارزیابی میكرد. برموفقیت های خود مغرور میبود، خندة قهقه را حتی درجلسات كابینه دریغ نمیكرد، بدون آنكه  دیگران اورا  همراهی میكردند.  پرخاش گری ویك دنده گی تاسرحد جنگ وجدال خصلت اوبود. درهنگام سبك وسنگین كردن و توزیع تخصیص های كمك یك ملیارد دالری امریكا به افغانستان در حالی كه زلمی خلیل زاد وبعضی امریكاییان  دیگر نیز حضور داشتند، برمعین وزارت آب وبرق ومخصوصاً معین وزارت  معارف چنان تاخت كه ازاستعمال سخنان ركیك باصدای بلند تاسرحد چیغ زدن اجتناب نكرد. بعدها معین معارف درمجلس كابینه تقاضای معذرت خواهی كرد وتهدید به استعفا نمود. باری گل آقا شیرزی در پی برخورد های لفظی بر سرعدم اجرای تخصیص اوراتهدید كردوكار با پا درمیانی آقای كرزی به پایان رسید.  دوراندن اجرای تخصیص منسوبان تنقیض  شده وزارت دفاع و تظاهرات پی درپی آنان از كار های نا كام اوست.

 هردو در شناسایی اداره افغانستان موفقیت چندان ندارند. یكی از اقدامات  داكتر احمدزی توزیع نادرست وظالمانه كار و امتیازات دالری به اشخاص گمنامی كه ازخارج آورده میشد،است.دومعین وزارت مالیه و چند تن كارمندان بلند پایه كه بامعاشات و امتیازات بلند استخدام شده بودند، بعداز تبدیلی وی از پست وزارت، راهی دیاراولی شدند ووطندوستی ومردم دوستی شان به پایان رسید. حتی اعتراض كنان استعفادادند ورفتند.

كرزمای رهبری:  مردم افغانستان در شناخت و معرفی شخصیت هامتفاوت ومخصوص بخوداند. ما خیلی آرمانی دراین ساحه عمل میكنیم، شعار میدهیم وشعر میخوانیم، اما غربی ها واقع گراتراند . به عمل و پیشینه اهمیت میدهند  وواقعیت شناسی راتاحد زیادی مدنظر دارند.

  این شعر و شعار زمانی یك شخصیت را برجسته می سازد و بزودی به زمین میزند. مردمی كه در یاس وحرمان زنده گی می كنند خودرا دردنیای آرمانی شعار دهنده گان ، خوشبخت  ومرفه احساس می كنند،اماچون درعمل تجربه بیكاره گی وفرصت كشی را دریافتند، فاصله میگیرند ودر پی دیگری  میروند. بنابرآن  مشكل است مردم درباره شخصیت ها قضاوت  ثابت داشته باشند وآنرا حفظ كنند.

  كرزمای شخصیت هاو زعمای معاصر ومتأخر افغانستان وجهان دارای یكسلسله خصوصیات  كسبی است كه شانس خوبی برای موفقیت های بعدی محسوب میشود.ازاین دیدگاه باید دید كه این دوشخصیت دركدام درجه كرزماتیك قرار دارند:

  1 -  انگیزه قدرت:  این معیار درآقای كرزی بخوبی ثابت نمی شود. زیرا بدنبال  مجالس بن درحالی كه دركوه های ارزگان بود، رئیس ادارة موقت اعلام گردید. درحالی كه انگیزة قدرت خواهی در داكتر اشرف غنی احمدزی به صورت واضح مشاهده میشود. جریان اخیر دراداره موقت نشان داد كه آقای كرزی باهر وسیلة ممكن خواهان حفظ وتداوم قدرت است، اما داكتر احمدزی بزودی به باخت روی آورد.

2 – تجربه ودانش: تقریباً هردوازتجربةطولانی كار درافغانستان محروم اند. ضریب ها ومعیار های مشخص بیرونی آنها را به یكباره گی به مقامات  بلند رسانید . لذا شناخت تجربی از اوضاع دگرگون شده افغانستان در موفقیت آنان نقش مهمی میتوان داشته باشد. مهمترین چیزیكه موفقیت آینده را تضمین میكند، گزینش همكاران خوب، اهل كار وبا تجربه است. تقسیم كار به اهل تجربه وتلقین تعهد به كامیابی دراداره نقش مهم دارد.  آقای كرزی از انتخاب كادرهای معیاری هراس دارد. اداره های مصلحت گرا، سهمیه یی وناهمگون وهمچنان سكوت در برابر قلدری ها وزورگویی های دیگران اورا در حصار محدودیت ها قرارداد. درنتیجه هراداره اعم از بزرگ وكوچك به نحوی سیاسی شد واین سیاسی سازی درتاروپود اداره افغانستان تنید. درنقطه مقابل آقای احمدزی برگروه رفقا،دوستان واعضای افغان ملت بسنده كرد. عنصرعمده تخصص،ارتقا وانتخاب كادرهای وطندوست خارج دایرة روابط درهردو شخصیت فراموش شده است.

3 -  مزاج وطبعیت: درآقای كرزی درمراحل اولیه حكومت داری خویشتنداری و اداره نفس  نمایان بود. بسیارها او را به سبب خویشتن داری زیاد انتقاد می كنند كه توازن وحد معین رامراعات نكرده است. درعین حال او از صحت خوب برخوردار است.  صحت همانطوری كه غنیمت بزرگ الهی است  در احراز موفقیت نقش بارز دارد.  شنیده می شودكه دراین اواخر بی سبب قهر میشود وزودزود سرزنش میكند. اما آقای داكتر متأسفانه چنانكه در سطور بالا اشاره شد، تند مزاج، متعرض وخشن است ، برعلاوه بیماری آزار دهنده مانع او در اجرای كار های مشكل است. گرچه این مأمول درحالت  صحت بودن آقای كرزی نیز برآورده نمیشود. به هرحال الزاماً  صحت و برخورداری از سلامت روحی وروانی به شخصیت های مطرح تعادل می بخشد.

 4 – شجاعت: آقای احمدزی ازاین رهگذر امتیاز دارد. با شجاعت تصمیم میگیرد وعملی میكند. نقص كار دراین است كه هرگز مشوره  نمیكند. گاه این تصامیم مضر  نیز از آب بدرمی شود. اما آقای كرزی درهر تصمیم تعلل بخرج میدهد. گاهگاهی كه خود بحیث رئیس جمهور منتخب دارای جمیع صلاحیت های قانونی ومشروع است ، مانند ثالث باالخیرشكوه وشكایت میكند. بطور مثال چندین باراز موجودیت رشوت،اختلاس وفساد اداری درجلسات كابینه بحث نمود. اما رشوت نیز چندین بار صعود كرد. اطرافیان خودراكه زمین های شیرپور را گرفته بودند، تهدید به برطرفی نمود. شبی حتی حكم بر طرفی چهارتن را مطالبه كرد ولی عملی نساخت. چندی بعد یكی ازاین چهار تن رابااعطای نشانی از دستان "بابای ملت"  معزز داشت. برای یكی دیگر ازآنان یك عراده موتر لوكس باعجله خریداری كرد. او تصامیم خویش راتحت تاثیر اشخاص ذی نفوذ داخلی وخارجی تغییر میدهد.

5 – اعتماد:

آقای كرزی دركسب اعتماد مامورین ومردم موفقیت ندارد. حتی نزدیكان وهمكاران از اودلخوش نسیتند. در اداره بر روابطی زیاد تكیه دارد كه یا شخصاً ایجاد كرده است ویا از جانب مقامات ودستگاه های موثر بالای وی ،‌معرفی  شده باشد. درصدد توسعه همدستان  از راه ضوابط ، صداقت، كار دوستی وامثالهم نیست. در ابتدا مردم از جانبی برای اینكه از اداره طالبان نفرت داشتند واز جانب  دیگر با وعده هایی  كه ارائه می شد به وی اعتماد كردند. او شانس  خوب داشت تاازاین فضا استفاده میكرد وآن را  با مشوره  بیشتر وتوجه بیشتر به آنان  گسترش میداد. اما چنان كه مشاهده می شود این اعتماد روبه كاهش نهاده است. آقای داكتر تاحد زیادی  بنابر تندی وخشونت ازاین شانس  برخوردارنیست. درهرحال هردو در صدداند  اعتماد خارجیان، بخصوص  دستگاه های اثر گذار در ایالات متحده امریكا را جلب كنند. این كه ازاعتماد مردم برای انتخابات ریاست جمهوری استفاده ابزاری شده و متعاقباً خواسته ونیازمندیهای معقول آنان فراموش گردیده است، به شدت نگران كننده  میباشد.

 6 – ابتكار وترقی خواهی: آقای كرزی بحیث  شخص اول كشور فاقدابتكاروترقی خواهی است. هنوزهم كه تجربه چند ساله را پشت سرگذاشته بسیارآرمانگراست ونمی تواند تحولی دراداره  ایجاد كند. تذبذب، تردد وبی تفاوتی بروی مستولی است . دردستگاه دولت وهمكاران  امر دهی و حكمرانی سنتی قبلیوی  حاكم است. گاهی در هیأت یك دموكرات، زمانی درقالب یك حكمران سنتی دارای خدم وحشم ووقتی در چهرة یك مذهبی جلوه میكند. اما آقای احمدزی به نوآوری های تقلیدی و كاپی شده خود نمایی وتبارز غرور بی جااهمیت میدهد. او درامورتخصصی وتخنیكی مهارت زیاد  بخرج میدهد اما به شدت فاقد كرزمای رهبری های بزرگ است.

 7 – گوش شنوا:  شنیدن اهمیت بخصوص دارد. اما این خصلت در هرجا وهركس مشاهده نمی شود. آقای كرزی  میل شدید به شنیدن دارد اما همان میزان را در فراموش كردن بكار میبرد. درحالی كه آقای داكتراحمدزی هرگز گوش شنوای خویش را به كار نمی اندازد.

فراموش نباید كرد كه درشرایط كافی كرزمای شخصیت های  درجه اول یك تعداد سجیه های دیگرمانند، روانی زبان،  دانستن ارزش وقت، تقوای سیاسی، بازپرسی و كنترول،‌مكافات ومجازات، دوراندیشی، پیگیری برنامه ها ، خستگی نا پذیری و... شامل اند. رهبر و شخصیت هایی كه مدعی مدیریت  و اداره جامعه اند، در صورت  فقدان این سجایا نباید به این امر خطیر دست بزنند.

 اززمانی بدینسو  شنیده  می شودكه شرایط واوضاع افغانستان آبستن یك تغییروتحول است. این امر مخصوصاً  به كرشمهء قدرت ودست غیب  بیگانگان نسبت داده میشود.

 اما انتخاب آنان هرچه باشد ، مدنظر داشتن كرز مای  یاد شده درآن بسیار ضروری ومحتوم بنظر میرسد. باآنكه نمیتوان از روند شكل گرفته موسسات مشروع مانند انتخابات ، شرایط وضع شده قانون اساسی و افكار عامه افغانستان  چشم پوشید. نگارنده  بر آن است كه هیچ تغییری دركنار رفتن  وكنار كشیدن شخصیت ها به آن حدی كه آرمان گرایان  تصور دارند،  مثمر ثمر واقع نمی شود. كار را بایداز تغییرات  مثبت، سیستم سازی وایجاد مدیریت  قوی آغاز كرد وادامه داد. افغانستان اكنون بحد بلوغ سیاسی رسیده است كه  میتواند منافع وسرنوشت كشور را درك كند وباآنكه بیچاره ودست نگر است به ترفندها وتوطئه های« دلسوزانه» دیگران دست رد بزند.

 


بالا
 
بازگشت