انجنیر سخی ارزگانی

نظریات برخی از مقامات عالی دولت افغانستان در مورد

حقانیت اندیشهء وعملکرد ملی شهید استاد عبدالعلی مزاری

 

از شهادت جانگداز شهید استاد عبدالعلی مزاری رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان اکنون ده سال می شود که توسط گروه طالبان افغان و با یک دسیسهء بزرگ منطقوی و بین المللی مغایر اساسات کرامت انسانیت ، دین مبین اسلام ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، تعهدات پذیرفته شده حقوقی بین المللی ، دموکراسی و خلاف منافع ملی و مصالح کشور افغانستان آنهم با شؤنیستی ترین شیوه و سادیستی ترین طرز به شهادت رسید.

از آن وقت تا کنون مدت ده سال تمام از شهادت رهبر شهید مزاری می گذرد که همه ساله  به مناسبت روز 22 حوت سالگرد شهادت این شهید راه تحقق آزادی ، عدالت اجتماعی و وحدت ملی کشور ما از سوی هواداران ، پیروان ، علاقه مندان و یک بخش چشمگیر از مردمان افغانستان در داخل و خارج کشور ما با مراسم خاصی در حضور جمع کثیری از ملت افغانستان و مهمان خارجی تجلیل می گردند.

در این زمینه گفتنی است که سالگرد شهادت بابه مزاری شهید در جریان این یازده سال نه از سوی دولت و بودجه افغانستان تمویل و تجلیل گردیده و نه توسط کدام منابع خارجی اینکار تدارک دیده شده است . بلکه سازماندهی و تجلیل سالگرد شهادت شهید مزاری از امکانات داوطلبانه مادی ، توانایی اجتماعی ، تشکیلاتی ، فرهنگی ارادتمندان ، علاقه مندان ، مردم هزارستان و طرفداران شهید مزاری به عمل آمده است که همه شاید این جریان هستند.

 باید افزود که تا حال رهبر هیچ گروه سیاسی ، اتنیکی ، نظامی ، فرهنگی ، علمی و ملی در کشور ما از سوی مردمش با چنین عظمت ، شور طبیعی علاقه مندان ، علم برداران و پیروانش برگذار نگردیده است . این یک واقعیتی است که نمی توان آنرا کتمان نمود.

به طور اخص طی این دو سال اخیر که از تجلیل سالگرد شهادت مزاری که در خیمهء بزرگ پل تخنیک واقع غرب کابل در افشار صورت گرفت ، برای نخستین بار مقامات عالی دولتی کشور و با بیش از شصت هزار نفر از شهروندان کابل در آن شرکت نمودند که این خود بیانگر ماهئیت خردمندانهء ملی ، حقانیت میهن دوستی و محبویت جوهر ترقیخواهانه شهید استاد مزاری را در جریان مبارزات اش علیه نیروی های نظامی اتحاد شوروی ، دولت های خودکامه ، سیستم استبدادی جامعه و مستبدین بومی داخلی کشور ما  به خاطر مایه و پایه گذاری « وحدت راستین ملی » ،  « حاکمیت ملی- دموکراتیک »  ، تأمین همه جانبهء « استقلال ملی » ، « تمامیت ارضی » ، ترقی نهادهای مادی ، اجتماع و معنوی جامعه برای تک تک مردمان درد رسیدهء و اتنی های تحت ستم این مقطع خاصی تاریخ افغانستان به اثبات می رساند.

 اینک به اطاله کلام نرفته ، نقطه نظرات برخی از مقامات عالی دولتی و تعداد از متفکرین افغانستان عزیز خویش را به صورت ذیل تقدیم خوانندگان محترم نموده تا خود در مورد اندیشه و خواسته های انسانی ، ملی و دموکراتیک شهید بابه مزاری داوری نمایند:

 

پیام آقای حامد کرزی رئیس جمهور دولت اسلامی افغانستان :

اینک پیام آقای حامد کرزی رئیس جمهور اسلامی افغانستان که به مناسبت دهمین سالگرد شهید استاد مزاری ارائه نموده بود ، یک قسمت آن به صورت ذیل تقدیم می گردد:

« استاد عبدالعلی مزار یکی از شخصیت های برجسته و دانشمند کشور ما و از چهره های درخشان جهاد برحق مردم ما علیه سلطهء بیگانه بود . شخصیت استاد مزاری به حیث رهبر یکی از احزاب جهادی و پس از آن حزب وحدت اسلامی و تحکیم روابط حزب با توده های مردم ، تشویق مردم به جهاد و سهم فعال در مبارزهء گرم علیه سلطه جویان از برازنده گی خاصی برخوردار است.

نظریات و اندیشه های او برای حل قضایای افغانستان وزنهء خاصی داشت ، وی مسایل کشور را در سخنرانی های خود عالمانه تحلیل و تفسیر میکرد ، نکات برجستهء هر سخنرانی استاد در فرهنگ سیاسی کشور ما جایگاه بلند و رفیع دارد.

دریغا که این چهرهء جهاد ، مبارزه و اندیشهء کشور ما توسط بیگانه گان به شهادت رسید و. ... » (1 )

 

بیانهء آقای محمد یونس قانونی رئیس شورای ملی:

آقای محمد یونس قانونی رئیس فعلی شورای ملی کشور و یکی از کدر رهبری جمعیت اسلامی نظریاتش را در یازدهمین سالگرد شهادت شهید بابه مزاری چنین ابراز داشت:

 « سالگرد شهادت استاد شهيد مزاري را خدمت يكايك شما مستمعين گرامي ، به‌ خصوص به پيروان راستين استاد مزاري شهيد و شما هموطنان و مجاهدين عزيز صميمانه تسليت عرض مي كنم.

حضار گرامي!

يازده ‌سال قبل از امروز درخت تنومندي ديگري از كاروان جهاد و مقاومت افغانستان بر زمين افتاده ، يازده ‌سال قبل از امروز ملت شجاع و متدين افغانستان شاهد شهادت فرزند ديگري از مكتب جهاد و مقاومت در افغانستان بود. اين درخت تنومند ، اين بار مزاري شهيد بود. يازده‌ سال قبل از امروز در لحظاتي كه هنوز اين ملت به پاخواسته افغانستان به ‌وجود قهرمانان بزرگ اين سرزمين از جمله استاد مزاري شهيد  نياز اساسي و مبرم داشتند، اما با دريغ و افسوس ، نابهنگام ، اين شخصيت عزيز خود را نيز از دست دادند. ياد و ياد بود از شخصيت‌هاي بزرگ تاريخ افغانستان در واقع ياد از مفاخر تاريخي و ملي اين سرزمين و ارج ‌گذاشتن به شخصيت‌هاي تاريخ‌ ساز اين سرزمين است. از سوي ديگر، ياد بود از مناسبت‌هاي بزرگ ، علامت نزج‌ فرهنگي و پختگي شعور سياسي شما ملت بزرگ افغانستان را به نمايش مي‌گذارد. من صميمانه تشكر مي‌كنم از همة دست ‌اندركاران اين مناسبت كه يكبار ديگر اين فرهنگ بلند ملت افغانستان را به ‌نمايش گذاشتند.

حضار گرامي!

شناختي كه من از شخصيت بزرگ استاد مزاري داشتم ، باور من اين است كه استاد مزاري ، قبل از آنكه يك شخصيت سياسي-‌ نظامي بوده باشند ، يك شخصيت فكري افغانستان بودند.

مزاري شهيد قبل از هر چيز، شناخت دقيق از وضعيت اجتماعي افغانستان ، قبل از تهاجم شوروي به افغانستان نيز داشتند. اگر خواسته باشيم تفكر مزاري شهيد را، فلسفه وجودي مبارزات پيگير مزاري شهيد را در يك جمله خلاصه بسازيم ، اين‌ خواهد بود كه مزاري براي تحقق عدالت اجتماعي مي رزميد.

اگر بخواهيم در يك جمله تعريف جامع از مزاري ارايه كنيم ، بايد گفت كه مزاري فريادگر عدالت اجتماعي در افغانستان بود. مبارزات پيگير مزاري و رهروان راستين مزاري ، براي اين ‌بود كه مردم كشور در بستر اجتماعي شاهد عدالت اجتماعي و وحدت و مشاركت عادلانه سياسي ، اجتماعي و اقتصادي در خانه مشترك ‌شان افغانستان بوده ‌باشند. مزاري از نبود عدالت در مشاركت رنج مي‌كشيد و پيوسته تأكيد داشت كه ما براي تحقق عدالت اجتماعي ، مشاركت عادلانه در افغانستان بايد برزميم و تا آنجا بايد برزميم كه اين سرزمين و اين ملت يك ‌پارچه  در پرتو عدالت اجتماعي ، احساس عزت كنند. همه به ياد داريم جملات مزاري شهيد را كه مي گفت:

 ما بايد برزميم كه هزاره‌ها به جرم هزاره بودن تحقير و توهين نشوند. اين سخن رؤياي صادق آن اهداف و تفكر سياسي مزاري شهيد بود.

مبارزه براي رفع تحقير و تبعيض و اهانت ، تحقق عدالت اجتماعي، خواسته‌هاي برجسته مزاري شهيد بود. براي اين بود كه اين فرياد عدالت ‌خواهانه مزاري نه بعد از تهاجم شوروي كه حتي قبل از آغاز تهاجم شوروي در افغانستان طنين انداز بود. براي اين ‌است كه مي‌خواهم بگويم مزاري يك شخصيت فكري هم بود .

بعد ديگر شخصيت مزاري با آغاز مبارزات سياسي‌اش قبل از تهاجم شوروي و همزمان با تهاجم شوروي به نمايش گذاشته شد. ما همه شاهد بوديم كه در اوايل سال 1359 و اوايل 1360 مزاري شهيد براي بسيج و نظم بخشيدن نيروهاي مجاهدين در جنوب‌غرب افغانستان فعاليت‌هاي گسترده‌اي را سازمان داده‌است. هم خود در جبهه حضور داشتند و هم براي بسيج قيام مردمي ، عليه تجاوز و اشغال كمونيزم صميمانه مبارزات مي فرمود.

همه شاهديم كه در جهت تأسيس حزب وحدت اسلامي افغانستان نقش اساسي و بارزي ايفاء كرده است. مزاري همزمان با تهاجم شوروي ، در انسجام مجاهدين ، تنظيم نيروهاي جهادي ، بسيج ملت عليه اشغال ، قيام مردم عليه تجاوز، نقش اساسي و بارزي را بازي كرده است. همه شاهديم كه فرياد عدالت‌خواهانه مزاري هم در دوران جهاد و هم بعد از دوران جهاد تا آخرين نقش‌هايي را كه مي‌كشيد، بلند بود.

همه شاهد اين بوديم كه شهادت مزاري به نحوي صورت گرفت ، در شرايطي صورت گرفت كه گروه‌هاي جهل و جوري برخواسته از برون مرزهاي افغانستان بار ديگر به فرمايش رييس جمهور افغانستان به ‌صورت پنهان به ‌قصد اشغال افغانستان وارد شدند .

نيروهاي جهل و جور طالباني نه تنها مزاري شهيد را از ما گرفت كه قبل از آن و بعد از آن ، شخصيت هاي بزرگ ديگر اين سرزمين را نيز از ميان ما و شما گرفتند.

مزاري شهيد با تعهداتي كه به وي سپرده شد ، صادقانه ايستاد. تصور مي كردند كه وعده‌هاي سپرده شده به مزاري شهيد، تعهدات امضا شده به مزاري شهيد ، شايد جانب طالبان كه به اين تعهد ايستادند ، تا پاي تطبيق اين تعهد با پاي خود ايستاده بمانند ؛ اما دريغ و افسوس كه در هنگام شهادت مزاري شهيد ، نقاب از چهره جهل و جور طالباني به زمين افتاد و اين گروه جهنمي به آنچه كه تعهد بسته بودند ، وفا نكردند مزاري شهيد را از ما و شما گرفتند.

خواهران و برادران عزيز!

شهادت مزاري شهيد ، دو حقيقت بزرگ ديگر را نيز به ما و شما به نمايش مي گذارد. يكي از اين دو حقيقت ، جهاد و مقاومت براي رهايي كشور نهفته است و در ديگري فاجعه بزرگ ديگر و آن  وجود تروريزم و جنايات تروريستي در سرزمين ما افغانستان است .  مزاري شهيد در وسط اين توطئه‌هاي تروريستي قرار داشت . قبل بر مزاري شهيد چه در پاكستان چه در بخشي از كنار و اطراف اين كشور ما ، شهداي ديگري به دست تروريزم در افغانستان به شهادت رسيدند.

اما شهادت مزاري شهيد ، استثناي ديگري در تاريخ مبارزات اين ملت بود. تروريزم جانب ديگر سكه تجاوز بر افغانستان است و شما ملت متدين و مجاهد افغانستان صد افتخار بر شما ملت افغانستان كه در يكسو در برابر تجاوز كمونيزم رزميديد و اينك در سوي ديگر با قامت استوار و

.  عزم راسخ در برابر تروريزم آماده مقاومت ، ايثار و فداكاري هستيد

دوستان عزيز، خواهران و برادران گرامي! 

 به تعقيب شهادت مزاري شهيد ، دست جنايت‌كار تروريزم ، قهرمان ملي كشور مسعود بزرگ را نيز از ميان ما گرفت و به تعقيب مسعود شهيد ، عبدالحق شهيد، حاجي قدير شهيد را تروريزم از ما گرفت و اين نشان داد كه خطر تروريزم ، بيشتر از خطر كمونيزم در افغانستان با قوتش باقي است . امروزه كه افغانستان شاهد صفحه جديدي در حيات سياسي و اجتماعي خود است و ما شاهد تحولات مثبتي به نفع اين سرزمين و اين كشور هستيم و تعهدي به دوام مبارزه عليه تروريزم داريم ، تروريزم در افغانستان ريشه دارد و از برون ‌مرزهاي افغانستان در داخل حريم اين سرزمين وارد مي‌شود.

ملت شجاع و بزرگ افغانستان!

 فراموش نكنيم كه اگر ما لحظه‌اي در برابر تروريزم در افغانستان ، تجاوز در افغانستان اغفال شويم ، معنايش اين است كه بار ديگر سرزمين سربلند ما به چنگال تروريزم به اشغال گرفته خواهد شد. امروز اگر مكتبي در افغانستان سوختانده مي‌ شود و اگر شخصيتي در افغانستان به ترور گرفته مي شود ، علامت دوام تروريزم در افغانستان و دسايس تحميل تروريستي در افغانستان است . من اميدوار هستم كه تعهدي كه همه ما و شما براي تعقيب راه سرداران رشيد اين سرزمين در مبارزه عليه تروريزم ، سربلندي افغانستان و تأمين عدالت اجتماعي ، وحدت ملي و تأمين ثبات در افغانستان داريم ، بتوانيم روزي شاهد شكست تروريزم در افغانستان به گونه‌اي باشيم كه شاهد شكست كمونيزم در اين سرزمين بوديم.

يكبار ديگر من از تمام دست ‌اندركاران عزيزي كه در اين مراسم و در تدوين اين مراسم با شكوه براي ياد بود از مزاري شهيد زحمت كشيدند صميمانه تشكر مي كنم و از خداوند بزرگ براي همة شما سعادت و براي ارواح طيبه شهداي جهاد و مقاومت افغانستان اتحاف دعا مي‌ فرستم .» ( 2 )

 

سخنرانی آقای جنرال عبدالرشید دوستم رئیس ارکان سرقومندان اعلای قوای مسلح :

اینک متن عمدهء سخنرانی آقای الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم رئیس ارکان سرقومندان اعلای قوای مسلح ج.ا.ا. و بنیان گذار جنبش ملی اسلامی افغانستان را به صورت مستند در اینجاه به خوانش علاقه مندان کشور خویش قرار می دهم:  

« رهبراني چون شهيد مزاري ، شهيد احمد شاه مسعود ، شهيد عبدالحق آن سيماهاي جاودان اند كه در صفحات تاريخ مبارزات مردم فغانستان در مقابل تجاوز بيگانگان ، تحقق اعلاي كلمه الله و بر قراري يك نظام عادلانه رزميده و مانند ستار گان درخشان ، رهنماي نسل هاي آينده كشور ما خواهند بود .

استاد شهيد عبدالعلي مزاري مجاهدي بود نستوه ، رهبري بود خردمند ، فرماندهي بود دلير و مبارزي بود سربكف؛ او از همان آوان روز گار جواني به خاطر خدمات صادقانه به مردمش ، براي دفاع از حقوق مظلومان و ستمديدگان اين كشور، در جاده هاي دشوار مبارزه گام نهاد. و با سپردن تعهد به ملت و ميهن بلاكشيده و ارزشهاي عقيدتي جامعه ، با عشق بيكران به باورهاي ناب اسلامي و شعار هاي برادري و برابري ، در صفوف جهاد ایستادگي كرد. او در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي نيز از حقوق اقوام و مليتهاي مستضعف و مظلوم افغانستان دفاع نمود.

شهيد مزاري مردي بود كه به تعهداتش پابندي محكم داشت. قول او قول و فيصله او فيصله نهايي بود. به آنچه انجام مي داد باور داشت. من به تمام حرفهايش اعتماد مي كردم او از همان روز هاي اول ايجاد شوراي جهادي حمايت راستين خويش را از داعيه هاي عدالتخواهانه ما اعلام داشت و تا آخرين لحظه حيات به پيمانش پايبند باقیماند .

ميخواهم از جمله صدها خاطره اي كه از او در حافظه دارم ، بالاي يك خاطره شيرين و فراموش  ناشدني و يك خاطره تلخ و جانگاه كه هر گز نمي توانم آنرا فراموش كنم مكث نمايم:

جنبش ملي اسلامي افغانستان در چنان شرايطي پا به عرصه وجود گذاشت كه مبارزات مردم ما برعليه بي عدالتي، زور گويي و استبداد، ديگر وارد يك مرحله تازه اي از ثمر بخشي خود گرديده به پيروزي هاي رسيده بود. اما عناصر خود خواه، فاشيست ويكه تاز، افراط گرا و خائن به آرمانهاي ملي مردم افغانستان در صدد ايجاد تفرقه به خاطر بر آوردن شده آرمان هاي مغرضانه خود به دسايس و توطئه عليه ج.م.ا.ا پرداختند. با آنكه ج.م.ا.ا. افغانستان به مثابه آغاز گرسقوط رژيم كمونيستي نجيب الله و مفتاح دروازه هاي پيروزي به روي جهاد مردم افغانستان وارد صحنه گرديد. با هژموني و تبليغات غرض آلودو خصمانه عمال بيگانه ، مواجه گرديد.

استاد شهيد عبدالعلي مزاري يگانه كسي بود كه از داعيه برحق ج.م.ا.ا. دفاع و حمايت نمود. روابط ميان جنبش ملي اسلامي افغانستان و حزب وحدت اسلامي افغانستان رنگ ديگري داشت. او ديگر در هر جاي كه جنبش ملي اسلامي افغانستان حضور نداشت به مثابه نماينده آن عمل مي كرد و از آرمان ها و اهداف آن دفاع و حمايت مي نمود. اين دوستي و اعتماد تا به حدي انكشاف نموده بود كه وقتي من به كابل سفر نمودم ، شوراي مركزي حزب وحدت نيز در كابل اخذ موقعيت نموده بود. مناقشات و اختلافات تازه شكل گرفته ميان احزاب جهادي حاد شده بود. استاد برهان الدين رباني به خارج كشور سفر نموده و سرپرستي رياست جمهوري را به عهده من گذاشته بودند. استاد شهيد عبدالعلي مزاري رهبر فقيد حزب وحدت اسلامي افغانستان، شوراي مركزي آن حزب را دعوت نمود. در حضور اعضاي آن گفت: « دوستم ما به تو اعتماد داريم ، هر فيصله اي كه تو انجام ميدهي مورد قبول ماست » همه اعضاي شوراي مركزي وجود داشتند از جمله حضور جناب استاد اكبري و استاد سليمان ياري را به ياد دارم. عده زيادي از اسيران را در هما ن وقت رها نمود. جنبش ملي اسلامي افغانستان و رهبري آن نيز پيوسته در پهلوي مزاري و ياران او قرار گرفتند و مشتركاً از مواضع مشترك دفاع مي نمودند. من نيز هر موردي را كه استاد فيصله مي نمود از آن پيروي مي كرد و يك اعتماد بزرگ بين ما وجود داشت.

در فرايند اين مبارزات مشترك بود كه طرح برقراري يك نظام دموكراتيك و مردم سالاري در افغانستان به مثابه يگانه راه حل معضلات مطرح در كشور به ميان آمد. كه ثمره و مولود آنهمه مجاهدت ها و تلاش هاي بي امان است كه امروز در افغانستان ، فضا ونظام كنوني استقرار دارد. دوراني كه مشتركاً به خاطر اين اهداف مبارزه نموديم از جمله خاطرات شيرين من به حساب مي آيد. كه تا زنده گي باقيست با من خواهد بود و در اين راه مبارزه خواهم كرد.

ولي آنروز را فراموش كرده نمي توانم كه مزاري و يارانش در محاصره دشمنان كور دل و بي عاطفه در غرب كابل قهرمانانه به مقاومت ادامه مي دادند. حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگ تر  مي شد.

آنروز ها را به ياد مي آورم تپه مرنجان ، كارته نو، بالاحصار و چهار آسياب كاملاً توسط طالبان اشغال گرديده تمام قوتهاي جنبش به شمول جنرال فوزي نزد استاد در كارته 3 تجمع نموده بودند. امكانات نظامي رو به اختتام مي رفت. من هر آن و هر سر ساعت به تماس مي شدم و وضعيت را از نزديك تعقيب مي نمودم. وقتي از جنرال فوزي جوياي احوال شدم به من گفت: همه به مقاومت مصروفند ولي نقطه قابل عطف اينست كه زنان تعدادي از مرمي هاي باقيمانده در منازل را به چادرها گره زده و يا به خريط ها انداخته به استاد مي دهند ؛ يعني در سخت ترين شرايط و به اين گونه مقاومت ادامه دارد. من وضعيت را تحليل نمودم. به صفت يك نظامي خوب مي دانستم كه ادامه مقاومت ممكن نيست. تصاوير رقت باري از صحنه در ذهنم وجود دارد. با خود تصميم گرفته بودم كه بايد استاد مزاري را از مهلكه بيرون بكشم. اما يگانه سخني كه از مزاري مي شنيدم اين بود كه: « نمي توانم ملت ام را تنها بگذارم و تنها خود را نجات بدهم.» »

وضعيت را دوامدار تعقيب مي كردم. از استاد محقق وضعيت را جويا مي دشد. او به خاطر اطمينان حضور، خاطر جمعي مي داد. همه راه ها بسته شده بود. اكمالات ديگر ممكن نبود. با اينهمه مقاومت ادامه داشت. آن روز چندين بار تيلفوني صحبت كرديم ، هم استاد مزاري و هم من ميدانستيم كه ديگر مقاومت فايده يي ندارد. من تدارك انتقال استاد را از آنجا تهيه ديده بودم. به طياره ها تانكي ها تيل اضافي بسته بودم.

اما نمي توانستم اين حرف را به استاد بگويم ، زيرا تشويش داشتم كه مبادا در چنين وضعيت غير قابل پيش بيني اگر به بر آمدن استاد اصرار نمايم و نتيجه بر عكس شده باعث تلف شدن استاد شود، كه حرفي از ترك صحنه زده شود. زيرا او هر بار تكرار مي كرد كه من نمي توانم همه اطفال، زنان و پيرمردان را تنها بگذارم .... و اين ننگ بر شانه هاي او سنگيني كرد، طالبان نامرد استاد مزاري را به بهانه مذاكره و ملاقات دستگير نموده بودند. كسي از دوستانم يك و نيم ساعت بعداز وقوع اين حادثه رول فلمي را به دستم داد. در گوشه يي رفتم و آن فلم را به روشني نور افتاب ديدم. در فلم فوتويي را مشاهده نمودم كه استاد مزاري را دستگير كرده و دستانش را به عقب بسته اند. طالبان خون آشام و جبار به سر و روي استاد چسپيده اند . آنروز ما با استاد محقق مصروف ملاقات با محمود مستيري نماينده خاص سرمنشي ملل متحد بوديم. نمي دانم در آن ملاقات چه بحث صورت گرفته است زيرا حواسم پرت بود. ملاقات را با سرعت سپري نمودم و به هيچكس چيزي نگفتم. آن شب مهمان هايي از طرف باباي ملت نيز غرض مذاكره تشريف آورده بودند.

در تركيب آنها، آقاي ستار سيرت، محترم عبدالاحد كرزي پدر مرحوم و مغفور رئيس جمهود كشور، سلطان محمود غازي، و جنرال صاحب عبدالحكيم كتوازي شامل بودند. قضيه را با آنها نيز در ميان گذاشتيم و تا فردا تمام امكانات را سفر بر نموديم تا كاري شود كه استاد را از هلاكت و مرگ نجات بدهيم  كه موفق شده نتوانستيم.

و او را ناجوانمردانه به شهادت رسانيدند. ديگر استاد شجاعانه و دليرانه جام شهادت را سر كشيده بود و به جاودا پيوسته بود. اما اين عقده تا امروز در دل من با قيمانده است. اين خاطره تلخي بود كه نميتوانم آن را فراموش كنم.

هموطنان عزيز! خواهران و برادران با شهامت!

خوشا به حال آن ملتي كه چنان رهبري دارد. خوشا به حال شما خواهران و برادران باشهامت كه در تاريخ مبارزات حق طلبانه خويش چنان تصاويري را رقم بزنيد كه لرزه بر اندام دشمنانتان وارد مي سازد. اجازه بدهيد ازين ، تربيون صداي خود را بلند نمايم و فرياد بكشم و مزاري را قهرمان خطاب نمايم .

مزاري عزيز !

 ديگر تو راحت بخواب ، راهي را كه انتخاب نموده بودي امروز نيز ادامه دارد. همرزمانت زنده اند. دوستم دوست همفكر و هم انديشه توزنده است و از انديشه ها و مفكوره هاي تو حمايت مي كند و آن را تعقيب و پشتيباني مي نمايد، مزاري اهدافت نمرده است!، تو زنده هستي و براي دايم در قلب هاي مان زنده خواهي ماند!

دشمنان زبون ما بايد بدانند كه  نمي توانند با شهيد ساختن مزاري ، با از بين بردن احمد شاه مسعود ، با به دار آويختن عبدالحق شهيد و سازماندهي عمليات انتحاري به جان جنرال دوستم ما را از راهي كه برگزيده ايم ، منصرف سازند ، ما با مردم خود زنده هستيم و با آرمان هاي آنها جاودان خواهيم بود. » ( 3 )

 

بيانيه محترم ستر جنرال عبدالرحيم وردك وزير دفاع ملي:

اینک یک قسمت از بیانیه ء آقای جنرال وردک تقدیم می گردد :

« افتخار دارم كه امروز در مراسم بزرگداشت و ياد بود از يازدهمين سالگرد شهادت دوست از دست‌ رفته‌اي ، رهبري در خاطره‌ها زنده‌اي ، قهرمان به خاك و خون خفته‌اي ، شهيدي به  وطن شيفته‌اي ؛ استاد شهيد عبدالعلي مزاري اشتراك مي ‌نمايم .

شخصيتي كه تا آخرين لحظه حيات به عزم خود راسخ و به اراده خود استوار ماند و تا واپسين نفس و آخرين قطره خون به‌ خاطر خدمت به وطن و مردم خود سخت رزميد و بالاخره بزرگترين عطيه خداوندي يعني زندگي خود را در اين راه نثار كرد و درس وطن‌خواهي، راد مردي و سلحشوري را به همه ما و نسل‌هاي آينده افغان زمين به ارمغان گذاشت. ... ...

بايد هرگز فراموش نكنيم كه هنوزهم گرگ‌هاي گرسنه و كركس‌هاي لاش ‌خوار داخل و خارج مرزها به‌ خاطر انقراض و انهدام مردم ما در كمين نشسته است . ما به روح استاد مزاري شهيد درود بي ‌پايان مي ‌فرستيم ، يادش نزد ما و مردم ما گرامي و ارجمند خواهد بود. بر ما و نسل‌هاي آينده ما است ‌كه شهيدان وطن و قهرمانان گذشته خود را به فراموشي نسپاريم. شهداي ما زنده و جاويدانند و تا جان است و جهان است ، شمع ياد افسانه و حماسه‌ شان فروزان خواهد بود، هيچ‌كس نمي ‌تواند كارنامه‌هاي سلحشوران مصاف ‌شكن قلب آسيا و راد مردان قلعه‌ گشاي مهد آريا را فراموش نمايد. شهيدان ما جزء صفحات تاريخ زرين ما هستند ، آنها افتخار و عظمت ديرينه ما هستند ، تاريخ حيات هركدام‌ شان سرمشق و درسي براي همه ما است و وجيبه‌ ملي و فريضه وجداني ما است كه در تحقق آرزوها و آرمان‌هاي قهرمانان شهيد خود از جان و دل بكوشيم و اين آرزوها و آرمان‌ها نبوده است به جز سيه ‌روزي و بربادي دشمنان مرئي و نامرئي داخلي و خارجي ما توأم با سرفرازي ، سربلندي ، رفاه ، سعادت و خوشبختي كافه ملت نجيب و با شهامت افغانستان.

و در اخير يكبار ديگر مي ‌گويم كه بابه شهيد مزاري روحت شاد و يادت جاودان جايت فردوس برين. » ( 4 )

 

نطق آقای داکتر انورالحق احدی وزیر مالیه :

 مختصر کلامی از آقای داکتر انورالحق احدی وزیر مالیه و رهبر حزب افغان ملت را که به مناسبت یازدهمین سالگرد شهادت رهبر شهید مزاری نموده است ، ذیلا تقدیم می گردد:

« مزاری یک رهبر بود ، رهبری که توانسته است ، جمعیتی را هدایت نماید و آثار رهبری اش تا هنوز به قوت خود باقی است.»

وی افزود ، گرچه من شناخت کامل از شهید مزاری ندازم ، چون در آن زمان نبودم ، ولی از استاد خلیلی شناخت دارم ، ایشان به وحدت ملی ، عدالت اجتماعی ، دموکراسی ، ثبات ، امنیت ، صلح و ترقی پای بند است و تاکید ایشان بر پایداری و پافشاری بر آرمان های شهید مزاری ، نشان می دهد که آن شهید نیز چنان اندیشه داشته است . » ( 5 )

 

سخنرانی آقای استاد علیزاده مالستانی :

آقای استاد علیزاده مالستانی یکی از شخصیت های اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کشور ما در مراسم تجلیل یازدهمین سالگرد شهید استاد مزاری در یک قسمت از سخنرانی خویش در شهر قم ایران چنین گفت:

« استاد شهید مزاری ، همانند حضرت موسی کلیم الله ( ع ) که قوم بنی اسرائیل را از زیر یوغ استبداد فرعون رها و به آنان که بر اثر ظلم فرعون هویت و شخصیت خویش را از دست داده بودند ، هویت و شخصیت بخشید ؛ به مردم ما عزت ، شخصیت و هویت داد.

فرعونیان شکم های زنان بنی اسرائیل را می دریدند تا از تولد فرزندان  ذکور آنان جلو گیری به عمل آورد ، بر اثر ستم های فراوان عمال فرعون ، قوم بنی اسرائیل هویت ، شخصیت و موجودیت خویش را از دست داده بودند . مردم ما نیز بر اثر انواع ظلم ها ، قتل عام ها ، کله منارها و آواره نمودن های اجباری از سوی حکام ظالم و خون آشام گذشته ؛ شخصیت ، هویت و موجودیت خویش را از دست داده بودند ، هزاره و شیعه بودن جرم بود . اما بر اثر مقاومت سه ساله غرب کابل و رهبری استاد مزاری ، مردم هزاره و شیعه شخصیت و هویت خویش را باز یافت و حال علی رغم برخی از نامهربانی های بجا مانده از تفکرات برتری طلبی از گذشته ، مردم ما به عنوان یک بخش مهم و تعیین کننده در تحولات کشور نقش و سهم دارند . » ( 6 )

 

بیانیهء آقای حنیف اتمر وزیر انکشاف دهات :

آقای حنیف اتمر ویز انکشاف دهات در یک بخش از بیانهء خویش به مناسبت یازدهمین سالگرد شهادت مزاری در شهر کابل چنین گفت:

« دشمنان وطن استاد بزرگ ما را به شهادت رساندند ، به  خاطر که استاد برای کشورش آبادی می خواست .استاد برای مردمش افتخار و تمامیت ارضی می خواست . استاد در میان مردمش عدالت اجتماعی می خواست و استاد برای مردمش وحدت ملی می خواست . همه آن چیزهایی را که دشمنان وطن نمی خواستند ، استاد ما را درست به خاطر این آرزوها و آرزش ها به شهادت رساندند . اما دشمنان وطن اشتباه عظیمی را مرتکب شدند ، که با شهادت رساندن استاد و یا آمر مسعود شهید ، عبدالحق شهید و حاجی قدیر شهید این ملت از پا نمی افتد ، بلکه درست مفکوره و اندیشه این استادان بزرگ ، مخصوصا استاد مزاری شهید به اندیشه ملت و مفکوره ملت و به نظام ارزش های ملت مبدل گشته و هیچگاهی ملتی که با چنین ارزش ها به میان آمده از  بین نمی رود و دشمنان باید این را به یاد داشته باشند که حتی سالروز شهادت استاد بزرگ ، روزی هست برای وحدت ملی ، تسلیت ملی و افتخار ملی . ... » ( 7 )

 

سخنرانی محترمه زینب دختر شهید مزاری :

محترمه زینب مزاری یگانه دختر شهید استاد عبدالعلی مزاری است که در شهر قم ایران

برای نخستین بار در عقب بلند گو قرار گرفت و شرکت کنندگان و عزاداران شهید مزاری و ملت افغانستان را اینگونه خطاب نمود :

 بیایید دست های مان را در دست های یکدیگر قرار دهیم تا بتوانیم یاد آن شهید بزرگوار را زنده نگهداریم ، راهی که پدر من به خاطر آن ندای حق را لبیک گفت و به شهادت رسید تا عدالت اجتماعی در جامعه ما تحقق یابد.

پدرم مهربانم !

 با اینکه هیچ وقت چشم هایم لیاقت دیدار پر مهرت را نداشته اما با این وجود ، هرگاه به قاب عکست می نگرم چشم های تو شعله های آتشین وجودم را خاموش می کند .

 پدر جان بهترم !

 حال ( بادر گذشت مادرم ) دختر دردانه تو در سکوت سرد سایه های تنهایی فقط با یاد شما زندگی می کند.

آری پدرم !

 زینب تو آنقدر خسته از غم های این دنیا و رزوگار است که دیگر توان و قدرت ایستادن ندارد.

پدرم ای مهر رخشان خاطرات من !

هرگز تو و کبودی های پیکر پاک و درهم شکسته است را و زخم های عمیق آن را از یاد نمی برم ، پیکر آغشته بخون تو را که با بالهای زخمی فرزندات حمل می شد از یاد نمی برم . انسانیت بیدار نیز هیچ گاه رشادت ها و جان فشانی های تو را در راه تحقق ارزش های معنوی از یاد نمی برد . هرچند که غرق شدگان در قدرت و فریب خوردگان زرق و برق دنیا به کلی تو را فراموش کرده است .» ( 8  )

 

نام گذاری جاده بزرگ دشت برچی به نام شهید استاد عبدالعلی مزاری:

به این گذارش توجه نماییم :

« استاد خلیلی در مراسم نامگذاری جاده شهید مزاری با بیان روند نامگذاری این جاده اعلام نمود ؛ که من نام گذاری این جاده را به همه شما مردم و از طریق شما به همه شهروندان کابل ، تبریک و تهنیت اعلام می نمایم.

معاون ریاست جمهوری با اشاره به مشکلات شهرداری کابل ، اعلام نمود که در بودجه سال 1385 مبلغ 35 میلیون دالر بودجه انکشافی شاروالی کابل تخصیص یافته است که 10 میلیون دالر آن اختصاص به قیرریزی جاده دشت برچی دارد .

استاد خیلی خبر داد که برادرم حاجی نبی ساختن یک منار یاد و بود را در چوک پل سوخته به نام منار شهید مزاری متقبل شده و خواست ساخت . که این کار پس از مراحل تکمیلی اصلی  چوک و قطعی شدن جایگاه آن آغاز خواهد گردید.

نامگذاری جاده دشت برچی امروز با برگذاری محفل با شکوهی با حضور محترم استاد خلیلی معاون ریاست دولت و رهبر حزب وحدت اسلام افغانستان صورت گرفت.

جاده دشت برچی به عرض چهل متر به نام جاده شهید مزاری که امروز رسما طی مراسمی پرده برداری از لوحه آن انجام شد ، سال گذشته از سوی استاد خلیلی در کابینه طرح و با حمایت و تصویت اعضای کابینه مواجه گردید. ....

در روز 19 حوت محترم حامد کرزی با اشتراک در همایش دهها هزار نفری شهید مزاری در دشت برچی ، رسما به مردم نامگذاری این جاده ابلاغ گردید . » ( 9 )

 

در نتیجه :

باید اذعان نمود که نظریات مقامات عالی دولتی و خبرگان افغانستان خود بار دیگر تایید کنندهء اندیشهء انسانی ، وحدت طلبانهء ملی ، عدالت اجتماعی ، میهن دوستی و ترقی خواهانه شهید بابه مزاری در فرهنگ سیاسی و اجتماعی افغانستان می باشد که منجله قسمتی از خواسته های شهید مزاری در قانون اساسی جدید افغانستان نیز گنجانیده شده و همچنان مشارکت نسبی ملی نیز در حاکمیت کشور رعایت گردیده است . فلهذا ، این شخصیت های طراز اول افغانستان به این عقیده رسیده اند که در مراسم تجلیل از سالگرد شهید مزاری باورهای خود ها را در مورد شخصیت ، تفکر ، مبارزات ، جان نثاری ، همبستگی ملی  و ترقی طلبی شهید مزاری بی باکانه ابراز داشتند که نهایت قابل تقدیر می باشد . و چنین واقعیت نگری بیانگر و نوید همپذیری حقوقی ، سیاسی ، اتنیکی ، مذهبی ، سمتی ، زبانی اجتماعی و نظایر آن جهت ایجاد تفکر و مبارزه سازندهء ملی برای آینده یک افغانستان واحد و تجزیه ناپذیر و دموکراتیک خواهد بود .

اما ناگفته نماند ، وقتیکه در سال 1994 م طالبان با حمایت آی اس آی پاکستان ، وهابیت ، القاعده و سایر دشمنان خارجی افغانستان ، وارد شهر قندهار گردیدند ؛  متأسفانه جناب پروفیسر استاد برهان الدین ربانی با یکی از اشتباهات دیگر جبران ناپذیر خویش تمام امکانات حزبی خویش را در شهر قندهار در اختیار طالبان قرار داد و آنان را « کبوتران صلح » لقب داد و همچنان طالبان را تا سقوط غرب کابل و شهادت مزاری از هر جهت مساعدت نمود . و بالاخیره همین طالبان ، دولت آقای ربانی را نیز سقوط دادند ؛ چرا تا کنون آقای استاد ربانی باورش را در مورد حقانیت و مبارزات خردمندانه انسانی و ملی شهید  مزاری و حق طلبی مردمش عوض  نگردیده و ابراز نظر  نمی کند ؟

سوال اینست که آقای محمد یونس قانونی رئیس پارلمان کنونی هم یکی از کدر رهبری جمعیت اسلامی می باشد ، چطور مواضع خود را صادقانه در مورد شهید مزاری ابراز کرد ؟ آیا سیاست آقای ربانی و آقای قانونی در مورد شهید مزاری و مردمش در تقابل یکدیگر قرار ندارد ؟

آقایون عبدالرسول سیاف وهابی ، گلبدین حکمتیار ، سید عالمی بلخی ، مولوی خالص ، شیخ محمد آصف محسنی ، پیر گیلانی ، صبغت الله مجددی ، مولوی محمد نبی ، استاد محمد اکبری ، سید علی جاوید ، مولوی شینوار قاضی القضات کنونی  و خیلی از رهبران و شخصیت های دیگر اخوانی و اسلامیستی که در ائتلاف با دولت اسلامی مجاهدین با آقای استاد ربانی یکجا بودند و مقامات دولتی را نیز در انحصار خودها داشتند ؛ چرا تا کنون جرئت اعلام مواضع و ابراز نظر را در مورد خصوصیت انسان دوستانه ، عاقلانه ملی و مبارزات مترقی خواهانهء شهید استاد مزاری ندارند ؟

 پس معلوم است که همهء آنها هم از عقده ها و خصومت های شخصی یا مذهبی یا قومی  یا ایدولوژیکی یا قبیلوی یا گروهی وغیره خودها که در دههء هفتاد خورشیدی و بر اثر جنگ های داخلی که تمام کشور به خصوص شهر کابل عزیز نیز را به خاک و خون کشانید ، تا کنون در برابر شهید مزاری و مردمان تحت ستم و محکوم ما دست بردار نشده اند.

اعلیحضرت محمد ظاهر خان که تقریبا نیم قرن در رأس حاکمیت تک قبیلوی و تک خاندانی استبدادی به صورت یکه تاز در افغانستان تکیه نموده بود . زمانی  که طالبان شهر مزار شریف را با قتل عام های بی نظیر اشغال نمودند ، جناب محمد ظاهر خان که خلاف هر گونه تعاملات ملی و بین المللی لقب « بابای ملت » را بخود اختصاص داده است ، پیروزی طالبان را در شهر مزار شریف شاد باش و تبریک گفت . اما این بابای ملت چطور در مورد اندیشه ، ماهئیت ملی ، مبازرات و خواسته های عادلانه شهید مزاری و حق خواهی مردمان تحت ستم کشور ما به سکوت معنا دارد متوصل گردیده  و حد اقل یک پیام تسلیت را نیز به مناسبت شهادت مزاری عنوانی علاقه مندان ، پیروان ، چهار و نیم الا پنج میلیون نفوس مردم هزارستان نفرستاده است ؟

 آیا این خود بیانگر بد اندیشی و ادامه تبعیضات گذشته در شرایط کنونی بالای مردم محکوم ما نمی باشد ؟ آیا این چنین سکوت معنا دار بیانگر رضایت اعلیحضرت محمد ظاهر خان شاه اسبق مبی بر قتل شهید مزاری و بر حق بودن گروه طالبان افغان در افغانستان نمی باشد ؟

پس باید پرسید که :

آیا این مقامات عالی دولتی و شخصیت های افغانستان حق به جانب هستند که از مبارزات و ماهئیت ملی شهید مزاری و پیروانش « خدای چه جهت » و بی ریا سخن گفتند و ازماهئیت همبستگی ملی رهبر شهید مزاری دفاع نمودند ؛ و یا آنانی که تا کنون با انواع گوناگون ، مری و غیر مری از حقانیت مبارزات استقلال طلبانه ، عدالت خواهانه و وحدت طلبانه ملی شهید مزاری انکار نموده و با انواع گوناگون افکار استبدادی قرون وسطایی ، حاکمیت انحصاری قومی ، قبیلوی ، فردی ، ایدولوژیکی ، گروهی ، سمتی وغیره خودها و منافع اجانب را در افغانستان تحقق می بخشند ، مستحق اند ؟

 

در اخیر باید انسان دوستانه و احترامانه پیشنهاد کرد که:

بیایید که از تاریخ و دست آوردهای بشریت و جوامع کنونی گیتی جهت تولد تفکر نوین ، جهان نوین ، و انسان سالاری آگاهانه  برای تمام انسان های کرهء زمین بهره برداری نماییم !

بیایید که با مسؤلیت عالمانه و شعوری خویش به سرنوشت مشترک انسانی و ملی کنونی و آینده تمام مردمان افغانستان بدون هر گونه تبعیض به صورت پیگیرانه ، عاقلانه و صادقانه اندیشه و عمل کنیم !

بیایید که با جوامع بین المللی ، ابزارهای لازم مبارزات مسالمت آمیز ، تدریجی و طبیعی را جهت تضعیف و نابودی نهادهای مادی ، اجتماعی ، تشکیلاتی ، ایدولوژیکی و معنوی تروریزم بین المللی و جوهر استبدادهای کهنه و نو تدارک دهیم !

بیایید که مبتنی بر اساس خواست ها ، نیازها و آرمان های برحق مردم خویش و حکم قانون  ضرورت عصر دوستانه جهت تحقق همبستگی مذهبی- دینی ، اتنیکی ، فرهنگی ، زبانی ، سمتی ، نهادینه سازی جامعه مدنی ، عدالت اجتماعی و دموکراسی در افغانستان مشترکا عمل نماییم !

بیایید که خودها را در مبارزه علیه هرگونه عقل ستیزی ، تمدن تیزی ، زن ستیزی ، خرد ستیزی و اندیشه های قرون وسطایی ، استبداد نوین و دشمنان خارجی در افغانستان مسلح سازییم !

بیایید که منافع و مصالح شخصی خودها را قربانی منافع تمام مردم و خاک مقدس افغانستان نموده تا بالاخیره از این جهت هم پیش شرط های اندیشهء سازنده و ابزارهای گوناگون مادی و اجتماعی تحقق جامعه مدنی و نظام مردم سالاری برای نسل آینده میسر گردد !

بیایید که در مبارزه علیه تمام نهادهای مادی ، اجتماعی و معنوی تروریزم ، طالبانیزم ، فئودالیزم ، وهابیزم ، شؤنیزم قبیلوی و اخوانیزم بر مبنای کلام وحی الهی ، خواسته های برحق ملت های سراسر جهان و بخصوص با خواست ها و آرمانهای اساسی مردم افغانستان عملا بسج گردیم !

بیایید که برای ایجاد نهادهای جامعه مدنی ، عدالت اجتماعی ، پلورالیزم ، آزادی و تحقق نظام دموکراسی که از متن خواسته ها ، اراده ها و آرمان های سراسر مردمان کشور ما افغانستان برخواسته باشد ، مبارزه نماییم !

بیایید که بر اساس ارادهء دل انگیزانه مردم خویش با نهادهای مادی ، اجتماعی و معنوی تباه  کنندهء پشتون گرایی ، تاجیک گرایی ، هزاره گرایی ، ازبیک گرایی ، ترکمن گرایی ، عرب گرایی ، بلوچ گرایی و... گرایی زیانبار بناء بر مقتضای زمان مسؤلانه ، تدریجی ، خردمندانه ، آگاهانه الوداع بگوییم و به جای آن شعار با شعور ، علم عاقلانه و عملی انسان سالاری را برای یک افغانستان ملی ، آزاد ، دموکراتیک ، واحد ، مستقل و تجزیه ناپذیر به اهتزار در آوریم  !

 

و من الله توفیق

31/3/2006 م

منابع :

(1 ) سایت انترنتی حزب وحدت اسلامی افغانستان مورخه20/12/1383 خورشیدی

( 2 ) سایت حزب وحدت افغانستان

( 3 ) سایت حزب وحدت اسلامی افغانستان جمعه 19 حوت 1384  مطابق ( 10/ مارچ 2006

( 4 ) سایت حزب وحدت اسلامی افغانستان

( 5 ) سایت حزب وحدت اسلامی / مراسم تجلیل از سالگرد شهادت رهبر شهید در کابل برگذار شد 20/12/1383

( 6 ) سایت حزب وحدت اسلام / تجلیل از یازدهمین سالگرد شهادت استاد مزاری از سوی شورای علمای مرکز و ولایات افغانستان در شهر قم ایران . صفحه انترنتی حزب وحدت اسلامی افغانستان 18/12/1384

( 7 ) سایت حزب وحدت اسلامی افغانستان یکشنبه 21 حوت 1384 خورشید ( 12 مارچ 2006

( 8  ) سایت حزب وحدت اسلامی افغانستان

( 9 ) سایت حزب وحدت اسلامی افغانستان 24/12/1384

 

  


بالا
 
بازگشت