نویسنده دکتور عبدالواحد خرم
 

پيدايش و انکشاف تروريزم

تروریزم یک پدیدۀ منفی بوده که به مثابۀ دانه سرطان دامنگیر بشریت متمدن گردیده است.

قبل از آنکه به مسأله تروریزم و چگونگی پیدایش آن پرداخت، ابتدا باید تحریف و یا تصویری از افراطیت و تند روی در اسلام داده شود.

تروریزم به مفهوم واقعی کلمه طوری یکه فرهنگستان فرانسه آن را تعریف داشته اند، رژیم وحشت می باشد، در اصل اسلام، دین نجات بخش و منزه از ترس و وحشت است، اما زمانی که دین اسلام را وسیله سیاست در چند دهه اخیر قرار دادند آن جاست که مسأله شکل دیگری را به خود می گیرد.

تروریزم باریخچه دوراز دارد، در قرن بیستم دول و کشور های مختلف جهان به خاطر منافع خویش به یک وسیله پر قوت مبدل می گردد و در آغاز قرن بیست و یک آشکار و علنیت کامل را با استفاده از تمام امکانات عصری و مدرن به دست می آورد.

تجاوز ارتش سرخ به خاک افغانستان در سال ( 1979 ) آن فرصت مناسب را فراهم ساخت طوری که ( 80 ) هزار مسلمان از سراسر جهان د رجنگ علیه شوروی در افغانستان و پاکستان داو طلب آمدند، پشاور پاکستان عقب جبهه را به دره های عصیان زده افغانستان وصل می نمود، این جنگجویان از استراتیژی نا مشروع رهبران خود هیچ آگاهی نداشتند، آنها در جنگ آبدیده شدند.

تند باد جهاد اسلامی ، د رکلیه کشور های مسلمان به حرکت در امد. این داو طلبان عراقی، اردنی، کردی، الجزایری، مصری، ترکی، سودانی، فرانسوی و بعدها ازبکستانی، تاجیکستانی، و چیچینی، پاکستان شیخ های عرب کسانی بودند که جرایم بزرگ جنایی داشته در کشور خود اصلاً زندگی کرده نتوانسته و تحت تعقیب قرار داشتند.

افراد این شبکه بین المللی قبل از جنگ های افغانستان از سال های ( 1970 ) به اینسو به اشکال گوناگون مشغول فعالیت های تروریستی بودند. آنها به تنها علیه شوروی جنگیدند، بلکه از نظر ایدیالوژیک چنان آماده بودند که در سطح بین المللی برای اجرای هر امری قربانی دهند.

پس از پایان جنگ علیه شوروی در زمانی که گروه های مسلح افغانی سلاح هایی را که در اختیار داشتند، به بوسنیا رفتند و در آنجا طی سال های ( 93- 1992 ) علیه نیرو های صرب جنگیده واکنون هم بر اساس گزارش های موخود در کنار اقلیت های مسلمان آلبانی الاصل وعلیه دولت یوگوسلاوی فعالانه در گیر اند، تروریست های پاکستان که در کشمیر به کشتار غیر نظامیان متوسل می شوند همه شان فارغ التحصلات مکتب تروریزم بن لادن اند، تنها در میان مسلمان نماها اسامه بود که مکتب تروریستی را در جهان افتتاح ساخت و سنگ تهداب آنرا در افغانستان گذاشت.

اگر از ترور شخصیت ها، افراد و اشخاص مهم و مشهور جهان صرف نظر کنیم تاریخ بشریت حوادث بزرگ تروریستی همچو بمب گذاری و گروگان گیری مسافران طیاره کشور مراکش در سال ( 1974 )، گروگانگیری یهودیان را توسط فلسطینی ها در بازی اولمپیای جهانی سال ( 1972 )، بمب گذاری خطوط هوایی هند در سال ( 1985 ) در نزدیک سواحل ایرلند که منجر به کشته شدن( 329 ) نفر گردید، در هفتم حوت ( 1989 ) بمب گذاری در سفارت امریکا در نایروبی که ( 291 ) نفر به قتل رسید، انفجار بزرگ در یک بلاک در شهر بیروت ( 161 ) نفر را از بین برد، در سی ام نومبر ( 1987 ) خطوط هوایی جنوب شرق آسیا جان ( 115 ) نفر را گرفت، ( 23 ) سپتامبر ( 1983 ) در نزدیکی دوبی بوئینگ ( 737 ) امارات متحده انفلاق کرد و ( 111 ) نفر را به هلاکت رساند، پرواز طیاره کلومبیا تعداد بی شماری را کشت.

در سال ( 1981 ) در تایوان ( 110 ) نفر به قتل رسید و از آن بیشتر بوئنیگ مالیزیا در اثر انفجارش جان ( 100 ) تن را گرفت، که همه آنها فراموش ناشدنی است.

تروریستان همگام باروند جهان پیشرفت و خود را در قید و بند ها نگاه نمی دارند، تروریستان پایگاه های آموزشی خوب دارند، وقت خوب برای آماده گی دارند، سلاح در دست به ارتکاب جرایم می پردازند، آنها از یک محل به محل دیگر به آسانی می روند، افرایش فعالیت شان همگام ساختن جهانی آنها است.

گروه ها و سازمان های تروریستی زیاد وجود دارد صرف مسلمان نمایان تروریست بی اصل و نسب و خرافاتی به اعمال شدید تروریستی و افتخاری تحت نام اسلام دست می زنند وسایر سازمان های تروریستی خود ها را به مذاهب وابسته ندانسته واکثراً سازمان های مستقل اند.

از سال ( 1983 ) به بعد تروریستان در کمپ های پاکستان به خاطر ویرانی در افغانستان اموزش دیدند. که بیشتر شان اعراب بودند، اسامه بن لادن ( 45 ) ساله در هنگام موجودیت شوروی ها در افغانستان وارد پشاور شد و به خدمت گذاری آماده گردید.

او با خود ( 2900 ) نفر نیروی جنگی با تفکیک ( 594 ) نفر مصری، ( 410 ) نفر تونسی ( 55 ) نفر مراکشی، ( 35 ) تن فلسطینی داشت و تعداد متباقی آن از اتباع کشور های امیرنشین خلیچ فارس بود که بعد از کم رنگ شدن جهاد و بیرون شدن شوروی ها از افغانستان که در آن زمان در خارج بود وارد جلال آباد گردید، جنگ جلال آباد را که مجاهدین و پاکستان ها باخت، مأیوسانه عقب نشینی کردند اما دیری نگذشت که حکومت نجیب الله سقوط کرد و قدرت به مجاهدین انتقال یافت. در سال های ( 1994- 1992 ) جنگ های شدید یه خاطر کنترول کابل بین گروه های مجاهدین رخ داد، بی نظمی و اعمال ناروا  بر مردم تحمیل گردید کشور خیلی ها در آتش جنگ می سوخت که از فلتر شرارت پیشه گان گروهی طالبان ظهور کرد.

اسامه بن لادن متهم به بمب گذاری مرکز تجاری نیویارک بود و سفارت خانه های کنیا و تانزانیا را منهدم ساخته بود که فراری حساب می گردید.

حکومت سودان به صلاحیت امریکا اخراج اسامه را امر داد، وی اولاً به پاکستان و بعداً عازم افغانستان شد و در ساحه دور تر از شهر جلال آباد سکونت اختیار کرد، مبلغ سه میلیون دالر را در اختیار طالبان گذاشت، این مبلغ در کشور فقیری مانند افغانستان که اقتصاد برباد رفته دارد مبلغ بزرگی بود که، با این پول گروه طالبان ایجاد شده و یک تعداد پاکستانی ها را خریداری نمود. آنها را تحت اداره خود در آورد وسیله سیاست تروریستی و ضد امریکایی خود ساخت نه تنها این کار بسنده شد، بل تمام یاغیان و تروریستان شبکۀ وی خود را در افغانستان منسجم ساخت تا به وسیله مجاهدین نادان تاجیک و تحریک اسلامی ازبکستان خواست مرز را عبور نماید و یک امارات بزرگ اسلامی را که در آن پنجاه کشور شامل می باشد طرح ریزی نمود تا تحت نام امارات اسلامی، امارات تروریستی را بسازد تا هر جا را بسوزانند، ویران کنند، بکشند، ببندند و اهداف خود خواهانه، قدرت طلبی و جنون آمیز خود را فاقد از همه معیار های اسلامی و بشری بالای ملل در بند کشیده جهان تحت عنوان شریعت خود ساخته اش تطبیق کند اوتا سر حدی پیش رفت که طالبان متحجر وسیله خوب برایش بودند، امارات متحده، عربستان سعودی و پاکستان قرار گاه اصلی تروریزم گشت و اسامه کهن سال داماد ملا عمر کور گشت.

افراطیون اسلامی تحت نام مسلمان بودن که شیخ های عرب عامل همه کار ها بودند سخت بهره کشی سوء کرده و دیگر مسلمانان ساده دل و خوش باور را فریب دادند تا حدیکه آنها را به سخنان دروغین خود به جنگ ها وا داشته اند آنها از فقر و تنگدستی، بی سوادی و ائین بودن سطح سواد همنگانی مردم استفاده ناجایز بردند.

در مناطق مسلمان نشین تشنج زوا به دامن زدن بحران ها، قتل عام و کشتار های دسته جمعی مانند کشمیر رو کرد پس از آنکه القاعده به یک مکتب مبدل گردید، در سال ( 1999 ) تروریستان ترکی عملیه انفجاری را در بلجیم اجرا کرده در سپتامبر سال ( 2001 ) در ایالات متحده امریکا که روز های فراموش ناشدنی یه بشریت، جهانیان را به لرزه آورده که تروریزم یعنی چه ؟

متعاقب آن حادثه قطار ریل در شهر مادرید کشور هسپانیا که تعداد زیادی را به خاک و خون کشید همه آن چالش های بزرگی در برابر جهان غرب و به خصوص ایالات متحده امریکا گشت.

تروریزم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر یک مثلث عیب دار است که با هم وجوه مشترک فراوان داشته و در یک سخن مکمل یک دیگر اند، بنیاد گرایان اسلام افغانستان هنگام مهاجرت در پاکستان به خاطر کسب رضایت شیخ های عرب که اهداف حفظ منافع خانواده گی شان را داشتند بنام مردم افغانستان گریه می کردند، در مساجد چلتار ملنگی پوشیده، لباس مظلومانه به تن می کردند و بالای بوریا می نشتند تا کسب اعتماد اعراب خود فروخته را داشته باشند و آنجا ملنگ و علمای دین بودند و در وطن اصلی شان عاملین قتل و نقص حقوق بشر و نظلم اجتماعی.

بعد از سرکوب شدن طالبان و شکست القاعده در افغانستان که عامل اصلی حادثه یازدهم سپتامبر اند، حکومت القاعده چون جنگ با ابعاد گسترده ادامه پیدا کرد، طبق اجلاس بن ائتلاف ضد تروریزم بین المللی را که شامل قوت های امریکا و انگلیسی است به افغانستان ( کابل ) دعوت نمود تا باشد که دیگر حوادث مانند حادثه نیویارک به وقوع به پیوسته و از آن جلوگیری گردد قوای آیساف که به همکاری مردم افغانستان و قوت های ائتلاف به خاطر تعقیب عناصر تروریست حضور نظامی دارند، ولی معلوم است که القاعده، طالبان و گروه های تند روحکمت یار در تبانی با بنیاد گرایان پاکستان خصوصاً با صوبه سرحد با هم روابط نیک دارند خواهان بر هم زدن اوضاع امنیتی در افغانستان اند. آنها نمی خواهند که انتخابات پارلمانی افغانستان که در ماه سپتامبر آغاز می گردد در فضای مساعد و آرام بر گزار گردد.

بنیاد گرایان از احساسات پاک دینی مردم صوبه سرحد و مهاجرین افغانی مقیم پاکستان استفاده نا مشروع می نمود تبلیغات تلویزیون ایجاد خیبر گواهی مدعای ماست.

ضیاء الحق رئیس جمهور وقت پاکستان از نام مهاجرین و جهاد مردم افغانستان سخت به نفع خود بهره جست. او میلیون ها دالر کمک نقدی به منظور کمک به مخالفین دولت افغانستان از امریکا دریافت کرد و در قبال آن اسلحه و خدمات لوژستیکی در اختیار مجاهدین گذاشت.

انورالسادات رئیس جمهور وقت مصر گروه های نبیاد گرای اسلامی را که به خاطر مقابله با نفوذ گسترده اپوزیسیون چپ در مصر تحت حمایت قرار داده بود تشویق کرد که رزمنده به افغانستان بفرستند.

نتیجۀ این همه تحریکات همان شد که می بینیم، یک ارتش سرخ شکست خورد اما صد ها ویرانی دیگر به میان آمد که تحلیل گران امروزی می اندیشند.

چنانچه بیل پاول می نویسد: برنامۀ مبارزه گسترده امریکا و جهان غرب با شبکۀ القاعده، پیامد ها و نتیجه های پیش بینی نشده یی را به بار آورده است.

برخی پژوهش ها نشان می دهد از زمان حمله ( 11 ) سپتامبر ( 2001 ) به نیویارک، شمار مسلمانانی که گرایش های بنیاد گرایانه یافته اند افزایش پیدا کرده و حتی شمار زنانی که با بنیاد گریان اسلامی ازدواج می کنند نیز بیشتر شده است. از سوی دیگر حملاتی که به هدف از میان بردن مسلمانان مسلح صورت می گیرد به کشته شدن ده ها غیر نظامی انجامیده است.

دانشمند تاجیک پروفیسور اکادمی علوم تاجیکستان نیز نوشته است که:

دولت های متمدن غرب مملک های مسلمانان را به تعصبات دینی و بنیاد گرایی اسلامی متهم می کنند و از همکاری وسیع با آنها ابا می ورزند. لیکن چنان که از مطالعۀ گذشته و امروزه افغانستان معلوم می شود در اصل مصدر همه این تعصبات دینی و اسلام گرایی ها خود آنها بوده اند و بنیاد گرایی اسلامی یکی از ظهورات عکس العمل حقانی مسلمان ها در مقابل عملیات تجاوز کارانه دولت های غرب بوده است از آنچه گفته آمدیم، به این نتیجه می رسیم که فاکت، فاکت است، تخیل و نظریه پردازی کار دیگر، درس ها یازدهم سپتامبر ( 2001 ) نیویارک عبرت دهنده برای همه.

جهان تحت زعامت امریکا که بیشتر قربانی داده باید تروریزم را از ریشه خشک کند، ریشه های آن به هر هنری که است در افغانستان روبه خشکیدن است. وقتی اسامه بن لادن در افغانستان حضور داشت و عملیات یازدهم سپتامبر را از کوه های توره بوره سارماندهی کرد و هنوز هم که هنوز است از انترنیت او و طرفدارانش استفاده نموده، حضوریت خود را جهت ارتفای مورال رزمی پرسونل شان انعکاس می دهند، دیگر نباید امریکا گرچه از افغانستان و سعودی و پاکستان فاصله خیلی ها دور دارند، در خود امریکا به جستجوی تروریستان می بود، بلکه باید بیرون از امریکا در کشور های مانند افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده، اسرائیل و فلسطین رد پای تروریزم را جستجو می کرد.

برای کشور ها منفعت جو نباید شانس آن داده شود که از زندگی مهاجرین، موجودیت آنها و بر خورد های سطحی و نمایشی با تروریستان، بنیاد گرایان و قاچاچیان مواد مخدر برای خود ثروت اندازی کنند.

سازمان ملل متحد آغاز از ( 1372 ) در مورد چگونگی مبارزه علیه تروریزم و توجه به ختم جنگ سرد تلاش ورزیده است. بعد از ختم جنگ سرد این سازمان طور فعالانه در قبال مسایل ضدیت با تروریزم گام های متین واستوار بر داشته و در توسعه اقدامات حقوق کنوانسیون ها را آماده ساخته است.

بعد از سال های ( 1990 ) در آوان شکست امپراتوری شوروی که جهان به یک قطبی تمایل داده شد در ( 31 ) جنوری ( 1992 ) اولین اجلاس شورای امنیت پیرامون مخالفت با تروریزم، در نهم دسامبر ( 1994 ) قطعنامه ( 50 ) بر ( 60 ) و همچنان ( 11 ) دسامبر ( 1995 ) تاکید دوباره آن توسط شورای امنیت و اجلاس تاریخی شر ماشیخ به اشتراک امریکا، مصر و سر منشی ملل متحد پیرامون موضوعات فوق و بحث در مورد قطع جنگ در افغانستان و در ( 26 ) اپریل ( 1996 ) صدور اعلامیه از اجلاس لیما و لیون و پاریس به طور مشخص در موارد مختلف مجادله و مقابله علیه تروریزم بین المللی بنیاد گرایی و ممنوعیت کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر صورت گرفته است که متأسفانه نتایج سودمند را تا هنوز به بار نیاورده است.

امید بر آنست تا اتحاد همگانی جهان در عرصه مبارزه بر ضد این پدیده ننگین به میان آید تا دست آورد های معین و مشخص خود را در قبال داشته باشد.

 

 


بالا
 
بازگشت