واپسین روزهای دکتورنجیب الله

 

2006‏.05‏.15

نویسنده: دمیتری ویرخوتوروف

برگردان: ع . ق . فضلی

 

واپسین روزهای نجیب الله ، رییس جمهور افغانستان بین سالهای 1986 – 1992 ، سبب برانگیختن سوالات زیاد تاکنون میشود. همانطوریکه وسیعاً معلوم است ، نجیب الله ، بعد از گرفتن کابل توسط مجاهدین در سال 1992 ، به دفتر نماینده گی سازمان ملل متحد در کابل پناه برده بود و مدت چهارسال را الی سال 1996 در آنجا بسربرد. بعد از آنکه نیروهای حکومت برهان الدین ربانی شهر را رها کردند ، طالبان به دفتر نماینده گیِ سازمان ملل متحد رخنه کردند ، نجیب الله را دستگیر کردند و بزودی وی را به دار آویختند. نکتهء مبهم و مورد بحث دراین ماجرای تراژدی آن بود که، چراه نجیب الله ساختمان نماینده گی سازمان ملل متحد در کابل را ترک نکرد . روایات بسیارِ گوناگون پیشکشیده شده بود، در آنجمله از قبیل اینکه ، رییس جمهور پیشین به مصؤنیت خود مطمین بود ، و همچنان به مصؤنیت نماینده گی سازمان ملل متحد ، و احتمالاً بر این عقیده بود که آنجا پناهگاه قابل اطمینان میباشد . همچنان اقدامات حکومت ربانی روشن نبودند. نماینده های ایشان در مورد اینکه ، آنها اشخاص حاوی پیام را نزد نجیب الله فرستاده بودند ، مثل اینکه حتی شخصاً وزیر امنیت دولتی ، مارشال محمد فهیم نیز فرستاده شده بود ، سخن میراندند ، اما رییس جمهور پیشین از ترک کردن ساختمان سازمان ملل متحد خودداری کرد. در حال حاضر ، روایت در مورد اینکه ، نجیب الله فکر میکرد  نماینده گی سازمان ملل متحد پناهگاه مطمیین میباشد ، بمراتب متداول شده است.

ولی ، اسحق توخی دستیارِ پیشیین نجیب الله که تمام مدت این چهارسال را در دفتر نماینده گی سازمان ملل متحد یکجا همرای نجیب الله بسر برد ، و در حال حاضر در یکی از کشورهای غربی زنده گی میکند ، چندی قبل به این ماجرا روشنی انداخت و در بارهء جزیات نامعلوم ملاقات نجیب الله با نماینده های حکومت ربانی در آستانهء سقوط کابل در سال 1996 مطالب اظهار داشت.

توخی اشاره میکند که ، گذاشتن کابل از طرف نیروهای حکومتی آنقدر یک اقدام یا عمل غیر مترقبه نبود. به اساس  گفته ی وی ، باشنده های کابل شاهد آن بودند که مدتها قبل از آمدنِ طالبان به کابل ، بتدریج جنگ افزارها ، تخنیک زرهی ، مهمات ، محصولات نفتی و غیره ذخایر از شهرِ کابل خارج شده و به پنجشیر انتقال داده میشد ، و مقامات رهبری کشور ، شامل ربانی و مسعود ، در مقرِ خودشان در مرکز شهر بسر نبرده ، بلکه در ناحیه ی خیرخانه در شمالِ کابل بسرمیبردند.  بدین معنی که همه چیز بخاطرِ تحویل شهر کابل برای طالبان و بعقب انداختنِ جنگ در وضعیت بمراتب مناسب برای مدافعه آماده گردیده بود.

توخی اضهار داشت ، که بتاریخ 26 سپتمبرِ 1996 در حدود ساعت دو بجه ی بعد از ظهر چند نفرِ مسلح به  نماینده گی سازمان ملل متحد آمدند. آنها هیچگونه مکتوب و اسنادِ رسمیی را که هویت آنهارا ثابت بسازد ارایه نکردند.

توخی میگوید: « من شخصاً همراه با نجیب اللهِ  مرحوم پیش آنها رفتم. افرادِ مسلح گفتند ، که جنرال فهیم ایشانرا به دنبالِ نجیب الله فرستاده ».

نجیب الله پاسخ داد ، که « وی ایشانرا نمیشناسد و نمیتواند اعتماد کند ، هرگاه رهبریِ آنها بسیار زیاد نگران حال وی هستند ، در آنصورت خودِ جنرال فهیم شخصاً میتوانست بیاید و در موردِ این فیصله برایش اطلاع بدهد. »

توخی معتقد است ، هنگامیکه یک هفته قبل از سقوطِ کابل ، معاونِ نمایندهء سازمان ملل متحد شخصاً به کابل آمده بود و از نزدِ آقای ربانی تقاضا نمود که اجازهء خروج وی را بدهد ،  نجیب الله را میتوانستند که در آنزمان رها کنند.

بگفته ی توخی ، رییس جمهور پیشین ، معذرت خواست ، گفت، که پیشنهادِ آنهارا نمیتواند بپذیرد.

توخی معتقد است که در صورتِ پذیرشِ این پیشنهاد ، ممکن بود نجیب الله در راهِ رفتن به  پنجشیر به قتل برسد.

بنظرِ توخی ، برهان الدین ربانی و احمدشاه مسعود در موردِ امنیت نجیب الله مواظبت زیاد نکردند. در طولِ مدت زمانِ پنجسال سازمان ملل متحد و حتی شخصاً سرمنشیی سازمانِ ملل متحد چندین بار به حکومت ربانی مراجعه کرد که ، نجیب الله را بگذارند که از کشور خارج شود اما جوابِ رد و منفی دریافت کردند.

علاوه بر آن ، بعد از گرفتنِ کابل در سال 1992 ، به فرمانِ مسعود ، ساختمانِ سازمانِ ملل متحد ، جاییکه  نجیب الله ، برادرش و توخی با اطفال خود ، بسر میبردند ، چندین بار موردِ اصابت راکت قرار گرفت. در این رابطه نماینده گیی سازمانِ ملل متحد کتباً به حکومت مراجعه نمود که از زیرِ آتش گرفتنِ ساختمانِ خودداری کنند.

ولی ، توخی مدعی است که گلوله باران ادامه داشت و در آنوقت در عقبِ ساختمان برای پناهنده ها پناهگاه اعمار گردید، جاییکه آنها الی سال 1996 بسر بردند.

توخی معتقد است ، که مسبب اصلی در مرگِ  نجیب الله احمدشاه مسعود بود. بر اساس این اظهارات مشاهده میگردد که، در آستانهء سپردن کابل در سال 1996 ، مسعود کارها و وظایفِ زیادِ داشت ، و نجاتِ نجیب الله حتی با اهدافِ سیاسیی وی ، از قرار معلوم ، شاملِ کارهای که از اولویت برخوردار بودند نبود.

گمان نمیرود که مستقیماً با نظریاتِ اسحق توخی در موردِ مقصربودنِ مسعود در مرگِ نجیب موافقت کرد ، اما یک چیزی  روشن است ، آن اینکه برای مسعود بنزین و مهمات جنگی نسبت به زنده گی رییس جمهور پیشیین افغانستان نجیب الله اهمیتِ زیادِ داشت.

 

www.afghanistan.ru

 

‏2006‏/05‏/15‏ 09:56 ب.ظ

 


بالا
 
بازگشت