دستگیر نایل

  

                                             نیم نگاهی به فیلم « وارث »

دستگیر نایل

    به تاریخ 21 ماه اگست سال روان، فیلم هنری( وارث) از ساخته های انجینیر فضل الکریم حکیمی، کارگردان جوان وفیلم ساز موفق کشورما درشهر اپلدورن هالند،به همت انجمن افغانهای آن شهر، با قطع نوار،به نمایش گذاشته شد. سال واندی پیش نیز فیلمی زیرنام( آتش) ازساخته های همین کارگردان جوان به نمایش گذاشته شده بود که نخستین تجربه ء فیلم سازی وکار هنری فضل حکیمی بود.آن فیلم، با همه کمبودی ها ونقص های تخنیکی ونبود امکانات مالی وهنر پیشه گان ( که در نقش دختر افغان یک دختر ایرانی کار کرده است)، فیلم،خوبیهای زیاد وپیام شادی افرین امید به آینده برای مهاجران افغان را به بیننده القاء میکرد. وآغاز گریک تلاش صمیمانه وبه ثمر رسانیدن یک هدف انسانی وفرهنگی ؛ یعنی خدمت به هنر سینما بود.

   البته فیلم های سینمایی فراوانی درخارج از کشور بوسیلهء هنر پیشه گان وکارگردانان حرفوی وغیر حرفوی افغانی ساخته وپرداخته شده اند. که هرکدام خوبیها ونقصهای زیاد وچشمگیر هنری وصنعت فیلم سازی رادارند. معی الوصف، چون درداخل کشور صنعت فیلم سازی مانند هرکار هنری وفرهنگی از زیر شلاق ودرهء امر بالمعروف ونهی از منکر سر، بلند کرده نمی توانند، و در زیرسقف ظابطه ها وقیودات سختگیرانهء بنیاد گرایان مذهبی نفس میکشند، این تلاش ها البته ارزشمند وستودنی اند. روشن است که بسیاری از کارگردانان وطن ما درخارج از کشور، فیلم های با نام ونشان وبلندی هم ساخته اند که افتخار بر انگیز اند. ودر داخل کشور نیز، شاهد بهتر ها هم هستیم.

      فیلم( وارث) دومین ساختهء فضل الگریم حکیمی است که نخستین بار درفیلم( گل محمد و درمحمد) ازساخته های کریم تنویر به حیث هنرپیشهء فیلم ظاهر شد. و با کسب تجربه از همان فیلم، به کارگردانی وفیلم سازی، آغاز کرد. یکی از بهترین ها وپیام های فیلم وارث، شرکت یک دخترجوان ودلاور افغان( نازنین) درفیلم است که با شکستن زنجیرهای تعصب خانواده گی، به کرکتر مرکزی فیلم، ظاهر شده است.( در فیلم قبلی، این نقش را یکدختر ایرانی بعهده داشت).  فیلم، زنده گی مهاجران افغان در اروپا را نشان میدهد که مشغول عیاشی و خوش گذرانی و قا چاق مواد مخدر اند و با فرهنگ و سنن ملی وزبان خود بیگانه شده اند. زنده گی با یک دختر خارجی و بریده شدن از خا نواده وسنتها وبیرون راندن جوان ازخانه پس ازبروز اندک مخالفت، پیامی است که هرجوان افغان درخارج ازکشور با آن،روبرو بوده است. داستان فیلم،برطبق روال اکثر فیلم های هندی وافغانی ،تقابل فقر وسرمایه،وزور وکمزور است. مسلما که مبارزه میان چنین تضاد هایی کفهء حق به جانب سرمایه دار وزور، سنگینی میکند. اما در فیلم وارث، حادثه آفرینی بگونه ای شده که احساس وعاطفه وعقلانیت بر زور گویی و قلدری غلبه میکند. عاقبت نیند یشی، خوشگذ رانی، اعتیاد به الکهول و مواد مخدر،از دست دادن دوستان و نز دیکان، بکار بردن تدبیرعا قلانهء پدر برای تجدید تربیت فرزند، و دور ساختن او( کبیر) ازغرق شدن در فساد، وفا داری وصداقت در عشق ( نازنین) زورگویی ثروتمندان، فساد وابتذال نظام سرمایه ،پیوند یافتن قلب های دوعاشق دلداده پس ازقبول رنج ها وزور گویی ها عبرت گرفتن ازانجام کارهای بد وپلید ودوری جستن از بدی، همه پیامهایی اند که درفیلم( وارث)،انسان میبیند. واز او،عبرت میگیرد. فیلم بردار، یک نوجوان شانزده ساله بنام( فرهاد حکیمی ) است که فرزند فیلمساز و کار گردان است و تا حا ل ،هردو فیلم ساختهء پدر را، فیلم برداری کرده است استعداد این نو جوان را که هنوز به اصطلاح از دها نش بوی شیر،می آید، باید ستود. تمام هنر پیشه گان فیلم،تقریبا کرکتر های غیر حرفوی درکار فیلم اند وچهره های جوان ونو بدوران رسیده اند که سابقهء هنر پیشه گی نداشته اند. اما کار شان ثمر بخش واستعداد های شان قابل قدر است. خانم حکیمی، فریده هوتک حکیمی، زن بیدار دل وهنرمند که شوهر را در تمام لحظه های ساختن فیلم، کمک وهمراهی معنوی کرده نیز قابل ستایش است. انتظارات ما از فیلم سا زان افغان در خارج از کشور اینست که وقتی به کار های آفرینشی می پردازند، به عمق مسایل جامعهء مهاجرت هموطنان خود بیندیشند و کار های شان رسالتمند،آگاهی دهنده وبیدارکننده باشد. کار گردا نان و فیلم سازان کشور ما نبا ید به کار فیلم سازی ساده و سطحی نگاه بکنند. چون فیلم، آمیزه ای ازهنر هاست.

بنظر می رسد که میان فیلم سازان داخل کشور وخارج، فاصله های عمیقی ایجاد شده وداد و ستد تجربه ها وجود  ندارد. دلیل آن،بعد مکانی وزمانی وبی رابطه بودن هاست. درداخل کشورمیتواند هرحادثه و مساله ای سوژه ساز باشد  اصلا تکرارحوادث خونین وپر ازماجرای میهن ما باالطبع سوژه هایی بس غم انگیزی برای ساختن موالید هنری است اما درخارج از کشور،این تاثیرات وحادثه ها کمتر ملموس و تاثیر پذیراند. بهمین دلیل،موالید هنری کمرنگ بیمایه وگاه هم خیلی مبتذل وبازاری اند. آنچه که میتواند هنر سینما راغنی وهد فمند و پر بار سازد، تبا دل تجربه ها و مشوره های سودمند وتعمیم تجارب واستفاده ازتکنولوژِی معاصر است. طوریکه می بینیم،در اروپا، کمتر زنان و دختران میل دارند به هنر سینما روی آورند. دلیل آن، تعصب خا نواده ها و فقر فرهنگی است. روی آوردن به هنر سینما برای یک دختر افغان، درذهنیت های ما،پذیرفتنی نیست. ودال بربی سرو سامانی آن میکند. حال آنکه چنین نیست هنرپیشه گان عرصهء تیاتر افغانستان درطول بیش ازنیم قرن،این درد استخوانسوز را تجربه کردند.وما، با همه تجربه های تلخ،به دختران و زنان خود حق نمی دهیم به کار سینما بپردازند. زیرا آن تلقی های نا د رست، مارا ترسناک وهراسان ساخته است. البته مابسیارسنتهای ارزشمندی هم داریم که باید به حفظ آن سخت جانی نشان بدهیم. اما ضرورهم است وقتی وارد زنده گی جدیدی میشویم، برخی عنعنه ها را که ریشه در قبیله سالاری دارد، ومارا از زنده گی متمدن جدا میکند،ترک بگوییم. و خود را از نظر فکری وذهنی، آدم نو بسازیم.برای انجینیر حکیمی وهنر پیشه گان موفق آن، در کار آفرینش های بهتر و والاتر، توفیق آرزو میکنم.

___________________( هلند_ اگست 2006 )

 


بالا
 
بازگشت