زبان سه پاره: فقدان اندیشه واحد میان پارسی گویان
بی بی سی : با برگزاری تجلیل از هبدهمین سالگرد تصویب قانون زبان در تاجیکستان، پرسشهای ضد و نقیضی در مورد اجرای این قانون در سطح روشنفکری و میان فرهنگیان این کشور مطرح است.
مقامهای رسمی تاجیکستان می گویند قانونی که در سال 1989 تصویب شده و برای نخستین بار پس از سلطه شوروی، زمینه برای کاربرد رسمی زبان فارسی در این کشور را فراهم کرد، در سطح گسترده ای به اجرا رسیده است.
ولی انتقادات گسترده ای که اخیرا در رسانه های ملی در باره وضع اجرای قانون زبان مطرح می شود، حاکی از نگرانی و تردیدهایی است که در افکار عمومی نسبت به عملکرد دولت در برابر مسایل زبانی به وجود آمده است.
وضع اجرای قانون زبان
غفار جوره یف، معاون رئیس کمیسیون نظارت بر اجرای قانون زبان در تاجیکستان می گوید برگزاری جشنی ویژه برای زبان رسمی که در هیچ کشور شوروی پیشین، جز تاجیکستان، به مشاهده نمی رسد، خود بیانگر توجه جدی دولت و مقامهای این کشور به فرهنگ و زبان ملی است.
آقای جوریه یف انتقادات در مورد اجرا نشدن قانون زبان در مؤسسات دولتی را بی پایه خوانده و می گوید اکنون نزدیک نود درصد اداره های دولتی و وزارتخانه های تاجیکستان فعالیت خود را به زبان رسمی به راه مانده اند.
ولی به گفته این مسئول کمیسیون نظارت بر اجرای قانون زبان، مشکل اساسی با مؤسسات و سازمانهایی است که خارج از سیطره دولت قرار دارند و دست کمیسیون اجرای قانون زبان تا کنون به این مؤسسات نرسیده است.
پرفسور جوره یف افزود: "همین کمیسیون که از سال 1996 بدین سو فعالیت دارد، آموزش و سنجشهای خود را عمدتا در مؤسسات دولتی انجام داده و مؤسسات غیردولتی از این اقدامات در کنار مانده اند. مؤسسات غیردولتی نیز باید قوانین تاجیکستان را اجرا کنند، ولی متاسفانه بیشتر این مؤسسات قانون زبان را مراعات نمی کنند."
ناکارآمدی قانون زبان
آقای جوره یف با ابراز تاسف می گوید قانون فعلی امکان نمی دهد که کمیسیون اجرای قانون زبان، مانند کشورهایی چون ارمنستان و استونی، از افراد و نهادهایی که این قانون را مراعات نمی کنند، جریمه بستاند.
به گفته مسئولان کمیسیون نظارت بر اجرای قانون زبان در تاجیکستان، اکنون طرح قانون جدیدی در باره زبان رسمی تهیه شده و بزودی به بررسی عموم گذاشته خواهد شد و انتظار می رود این سند رسیدگی به مسایل زبانی را آسان کند.
در چنین صورتی، امکان دارد شرکتهای خصوصی، سازمانهای غیردولتی و حتی سفارتخانه های خارجی و نمایندگیهای سازمانهای بین المللی نیز در زمینه اجرای قانون زبان رسمی در تاجیکستان مسئولیتهایی بر دوش بگیرند.
با این حال، به گفته بسیاری از صاحب نظران، مشکلات زبان رسمی در تاجیکستان، با اجرا شدن یا نشدن یک چنین قانونی که نظیرش در بسیاری از کشورهای جهان اصلا وجود ندارد، محدود نمی شود.
بحران بر سر نام زبان
یکی از مشکلات عمده که نخبگان تاجیکستان بر سر آن تا کنون به اندیشه مشترکی دست نیافته اند، مشکل هویت زبان است. بحثها بر سر این که چرا زبانی که طی بیش از هزار سال گذشته "پارسی" نامیده می شد و اکنون نام "تاجیکی" را گرفته، در چند سال اخیر داغتر شده است.
این مباحثات در پی یک اقدام پارلمان تاجیکستان که در سال 1993 نام "فارسی" در داخل پرانتز در کنار واژه "تاجیکی" را از متن قانون اساسی این کشور بیرون انداخت، شدت گرفت.
برخی از صاحب نظران نفوذ طرفداران و پیروان سیاستهای روسیه را در بیرون انداختن واژه "فارسی" از متن قانون اساسی و حتی برچیدن نوشته ها به خط فارسی در خیابانهای شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، مؤثر می دانند، ولی دولت و مقامهای پارلمانی تاجیکستان تا کنون پاسخ مشخصی به این سؤال نداده اند.
این در حالی است که روشنفکران و دانشمندان برجسنه ای چون محمدجان شکوری همواره بر یگانگی زبانی که امروز در ایران "فارسی" ولی در افغانستان و تاجیکستان عمدتا به بهانه های سیاسی "دری" و "تاجیکی" نامیده می شود، همواره تاکید داشته اند.
آرمان بازگشت به خط فارسی
آکادمیسین شکوری و شماری از روشنفکران تاجیک در این اواخر موضوع بازگشت به خط سنتی فارسی را مطرح نموده و در محافل مختلف بارها پیشنهاد کرده اند که برای بازگشت مرحله به مرحله به این خط زمینه فراهم کرده شود.
آقای شکوری می گوید: "من طرفدار احیای دوباره خط نیاگان هستم. شرط نیست که ما زود از خط سیریلیکی که داریم دشت کشیم، ولی بازگشت به خط نیاگان، امروز یا فردا یا پسفردا، دیر یا زود، امری ضروری است. اگر ما از تاریخ هزارساله خود دست کشیدن نخواهیم، پس باید به خط قدیمی خود برگردیم."
بازگشت مرحله به مرحله به خط فارسی از جمله بندهای اصلی قانون زبان دولتی در تاجیکستان بود که هبده سال پیش تصویب شد، ولی مقامات برای اجرا نشدن این بند قانون همیشه دستاویزی در دست داشته اند.
با این حال، عثمان نظیر، شاعر تاجیک و رئیس بنیاد بین المللی زبان فارسی تاجیکی، می گوید: "طرح قانون جدیدی که تازه به دولت پیشنهاد شده است، چاره هایی را در این راستا در نظر دارد. پارلمان پس از مرخصی تابستانی این سند را بررسی خواهد کرد و امیدوارم دولت هم از آن حمایت کند. گمان می کنم این سند به آموزش خط نیاگان و میراث گذشته کمک خواهد کرد."
ترجمه زدگی
از دردهای دیگر زبان در تاجیکستان درد ترجمه زدگی، استفاده از واژه های غیر و اصطلاحات گوشخراش است. بویژه نوشته ها و عبارات بی معنی و یا ترجمه شده از زبان روسی که در پسترهای تبلیغاتی یا اعلانها در خیابانهای شهر دوشنبه زیاد به چشم می رسند، نگرانیهایی را در جامعه برانگیخته است.
طالب رازی، رئیس کمیته اصطلاحات فرهنگستان علوم تاجیکستان، می گوید: "این ترجمه ها گاها بسیار خنده آور هستند. اگر ما به قدر زبان خود نرسیم، کس دیگری نمی رسد. از این رو ما از مسئولان شهرداری می خواهیم که با کمیته اصطلاحات همکاری کنند و کمبودیهای زبانی را برطرف سازند."
آقای رازی به توانمندی زبان فارسی در زمینه فراگیری مطالب علمی اعتماد دارد و می گوید هم اکنون تلاشهایی در تاجیکستان در زمینه همگونسازی اصطلاحات با شیوه های رایج در ایران و افغانستان صورت می گیرد.
همگونسازی واژه ها
ولی این جریان آهنگ منظمی نداشته و در سطح رسانه ها محدود بوده است و مقامهای سه کشور فارسی زبان ایران و افغانستان و تاجیکستان تا کنون هیچ اقدام مشترکی برای بهم آوردن گویشهای زبان فارسی در سه کشور انجام نداده اند.
این در حالی است که ناصر سرمدی پارسا، سفیر ایران در تاجیکستان، اخیرا در یک نشست خبری ابراز امیدواری کرد که نخبگان سه کشور، زباندانان و پژوهشگران گردهم آیند و نهادی تشکیل بدهند و به شیوه سازمان یافته روی گویشهای زبان و به هم آوردن آنها کار کنند.
آقای پارسا با اشاره به حرکت سعودی ولی کند همگرایی زبانی میان سه کشور فارسی زبان گفت که ممکن است این موضوع در نشست راهبران سه کشور در دوشنبه که هفته آینده برگزار خواهد شد، بررسی شود.
ولی به گفته صاحب نظران، بعید است کشورهایی که با داشتن سیستمهای مختلف سیاسی و ایدئولوژی در جهات متفاوتی از هم گام می بردارند و هر کدام درگیر مسایل بزرگتری هستند، بر سر مسئله ای مانند زبان بدین آسانی به توافق نظری دست یابند.
البته نقش سیاستها در نگاهداری و گسترش زبان بسیار مؤثر تلقی می شود، ولی به گفته کارشناسان، تا زمانی که مردم سه کشور به درک اهمیت زبان و رابطه آن با منافع اقتصادی و ملی خود نمی رسند، و برای ترویج آن در برابر فرایند جهانی شوی کوششی به خرج نمی دهند، توقعات خوشبینانه ای در این مورد معنی نخواهد داشت.
ضمنا، زبان فارسی در ایران و افغانستان، دو کشور دیگر پارسیگو نیز از مشکلاتی بری نیست، و این زبان اکنون به رودخانه سرگردانی می ماند که به دلیل پاره پاره شدن و کشمکشهای ناخواسته از جریان طبیعی خود به دور مانده و در مجموع هیچ توافق نظری بر سر حل مشکلات وابسته به آن وجود ندارد.