فلسفه و واقعهء جانسوز دومجسمه بودا در افغانستان

بامیان و بند امیر( 1 )

 

سراج الدین ادیب

 

 

درآمد سخن

امروزشنبه  تاریخی19 حوت 1385 خورشیدی درست 2192 روز ازتخریب و واقعهء جانسوز دومجسمه بودا که با قدامت 1600 سال در حاشیه جاده ابریشم به دره ولایت  بامیان افغانستان قرارداشتند سپری می شود و دقیق درتاریخ 19 حوت 1379 خورشیدی ( 9 مارچ سال 2001 میلادی) ذریعه گروه فرهنگ کش بنام " طالبان ؟ " به توپ بسته و بکلی تخریب و از بین برده شد ، اگر چه  تصمیم تخریب  بودا، قبل ازتاریخ 19 حوت توسط دست نشاندگان حکومت پاکستان و به اشاره آنان زیر نظر بود، تا اینکه بر تصمیم شان مصمم شدند و این فاجعه را در تاریخ فوق الذکربنام خود " ظالبان " ثبت و راجستر نمودند ، و تخریب این واقعه دلخراش، هر با فرهنگ افغانم را متاثر نموده و برای روشنی و معلومات بهتر مجبورأ چند و چند بار تاریخ گذشته  بودا را ورق زده و شما را در  روشنایی آن قرار دهیم  .

     آز آنجای که افغانستان امروزی در روزگاران قديم در مسير جاده ابريشم قرار داشت و همچنين بخش هائي از سرزمين كنوني افغانستان، گهواره رشد آئين زردتشتي ومحل بالندگي و شكوفائي آئين بودائي بشمار مي رفت، آتشكده نوبهار بلخ در شمال افغانستان و تنديس هاي بزرگ بودا در ولایت بامیان و صدها مجسمه كوچك ديگر كه از نواحي بگرام، كاپيسا، جلال آباد، غزني، اطراف كابل، منطقه آبي خانم، طلاتپه ونواحي مختلف باميان، پنجشير و نورستان، توسط باستان شناسان و كاوشگران داخلي و خارجي كشف گرديده، نشان دهنده اين واقعيت است كه  سر زمین های آریا، خراسان و افغانستان كنوني، محل تلاقي فرهنگ ها و تمدن هاي بزرگ آسيائي بوده است كه آثار و نشانه هاي اين تمدن ها، از جمله مجسمه هاي بودا، سكه هاي قديمي، اكليل هاي گوهرنشان، شمشيرهاي سلاطين باستان، آلات و ادوات جنگي و نسخه هاي بسيار قديمي از كلام الله مجيد در افغانستان وجود داشت.

   اما درجريان کشمکش های قومی ، قبیله یی و جنگهای خونین داخلی و خارجی بسیاری از داشته های مردم تخریب ، به یغما و چپا ول رفت و چنانچه  در سال هاي حاكميت رژيم مجاهد و ظالبان، درافغانستان شاهد هستید که موزيم ملي كابل و در مجموع آثار و گنجينه هاي تاريخي افغانستان، به طور منظم و سيستماتيك و به شكل بسيار بي رحمانه اي مورد غارت و چپاول قرار گرفت، و گفته شده که اشياء و عتيقه جات به غارت رفته، توسط افراد و عناصر سودجو و تجارت پيشه از افغانستان به پاكستان و از آنجا به كشورهاي عربي حوزه خليج فارس و حتي اروپا و امريكا انتقال يافته، که بيشترين سود را از ناحيه اين تجارت نامشروع، دلال هاي عتيقه جات و آثار باستاني پاكستان بردند، كه طي يك دهه كامل از سال 1371 تا  1381 خورشیدی ، با همدستي متحدين و شركاي افغان خود به سرقت، چپاول و غارت تاريخي و باستاني افغانستان مشغول بودند.

    آنان به اینهم اتکاه نه نموده بلکه درتخریب یکی از پر ارزش ترین اثار باستانی آغاز نمودند این حادثه هولناک زماني آغاز شد كه طالبان روز نهم ماه مارچ 2001میلادی پس از ادای نماز جمعه در حضور هیآت رسمی 15 نفری از جمله ملا ترابی وزیر عدلیه و ملا قدرت الله جمال وزیراطلاعات وفرهنگ با  اتشباری سنگین در پی دو روز بت های دوگانه بودا ( خنگ بت 35 متری و سرخ بت 53 متری) را که درساختن پیکره های آن نزدیک 240 سال را دربر گرفته بود در هم شکستن، و فاجعه قرن را در داخل کشور و جهان ببار آوردند.

رهبر جنبش ظالبان ملامحمد عمر، با انتشار آنچه كه خود آن را فتواي مذهبي ناميد، حكم تخريب و انهدام تنديس هاي عظيم بودا، در باميان و كليه مجسمه ها و آثار باستاني مصور و عكسدار را صادر كرد، وي اعلام نمود كه اين آثار و مجسمه ها، مظاهر كفر وبت پرستي است وبايد نابود شوند، با صدور اين حكم قاطع با استفاده از كليه وسايل و امكانات موجود از جمله راكت ها، توپ هاي ثقيله و مواد منفجره بسيار قوي، به تخريب مجسمه هاي عظيم بودا، در باميان كه مدت1600( 2400 ) سال عمر داشتند اقدام نمودند و اين دو تنديس بزرگ را كه در نوع خود بي نظير و جزو ارزشمندترين گنجينه هاي تاريخي و باستاني افغانستان بودند منهدم كردند.

   تخريب اين دو مجسمه، نه تنها از جهت سرمايه هاي باستاني و فرهنگي، براي افغانستان و يادگارهاي تمدني اين كشور يك ضايعه بزرگ و جبران ناپذير محسوب مي شود بلكه از لحاظ صنعت توريسم و جذب گردشگران خارجي نيز براي كشور ما، آسيب هاي بسيار جدي وارد كرد.  

   دریاد و بود چنین روز و تجلیل از آنروز نامیمون برای فهم اینکه بت بامیان چه ارزشی را در افغانستان داشت ، اولأ مکثی خیلی کوتاه خواهم کرد روی عجایب سبعهء  یا هفتگانه ماندگار های فرهنگی وطن عزیز مان، وهمچنان معرفی ولایت بامیان و بند امیر ، وثانیأ به پیدایش  وفلسفه بودیسم که اصل مبحث مارا تشکیل میدهد ، ازمتون و یادگارهای عظیم نخبه گان خرد تا آنجا که مقدور است بهره گرفته ، واین داشته ها را به حضور شما خواننده گان اهل خرد و فرهنگ پیشکش  بدارم تا از یکطرف از خوانش این مبحث ضیاع وقت نکرده باشید و از جانب دیگر این بخش ها را ریشه یابی توانسته باشیم ، که امیدوارم در این بحث، اکادمیک که بنده خود را خیلی نا توان میدانم ، پیشاپیش کمی و کاستی های اینجانب را بخشیده و به یاری مان بی شتابید .

   از آنجاکه در جهان عجایب سبعهء یا هفت چیز خارق العاده شهرت دارد، در کشورعزیز مان افغانستان که شگفتی های طبعیت و شاهکارهای هنری تاریخی در گوشه وکنار آن دیده میشود « عجایب سبعه »  در داخل خود، دارد که عبارتند از :

1 ـ  بت بامیان   

2 ـ  بند امیر     

3 ـ  منار جام    

4 ـ استوپه هیبک                          

5 ـ  تاق بست      

6 ـ  رواق مسجد خواجه محمد پارسا

7 ـ گازر گاه ( گزر گاه )

میباشد پرداختن به هر یک ازهفت عجایب فوق مبحث امروزی ما را تشکیل نمی دهد، وبا توجه به اهمیتی که حوزه جغرافیای افغانستان از دیر باز در تمدنهای این قسمت از کره خاکی داشته است چه آن زمان که در خود آئین زردشت را پرورش داد و چه آن هنگام که مرکز نشر فرهنک و آئین بودا شد، و چه آن وقتی که با نام خراسان اندیشمندانی را تقدیم جهان اسلام نمود که تا عصر حاضر بر حوزه های علمی ، فرهنگی و مذهبی مسلمانان تاثیر گذار بوده و هستند.  از ابوحنیفه تا ابوریحان بیرونی از فارابی تا بوعلی سینای بلخی و مولوی بلخی تا سنائی غرنوی هر یک چون چراغی فروزان بر تارک اندیشه و فرهنگ اسلامی می درخشند.

    اینک سعی خواهد شد تا در بخش نخست مرور کوتاه بر ولایت بامیان که معابد بودایی و تندیس های سنگی تراشیده شده در دل صخره های سنگی را در خود داشت واز مکانهای مورد علاقه توریست ها ، محققین و متخصصین فرهنگ و هنر بودایی قرار  می گرفت نموده، و نیز ازتندیس هایی که بوسیله جنبش اسلامی طالبان علی رغم مخالفت جامعه بین الملل نابود شد .

    و در بخش های دیگر این نبشته که اصل موضوعرا تشکیل میدهد، چرا که بسیاری خواهند گفت موارد بیشماری را از زندگی تا مرگ بودا در بخش های مختلف خواهم آورد که امید وارم استفاده موثر شده و توجه شما عزیزان را جلب بدارد. :

 

بامیان

 

بامیان درهء ایست زیبا و خوش آب و هوا که زیبائی های طبعیت با اعجاز هنری بهم یکجا شده و این درهء قشنگ را در افاق جهان مشهور ساخته است، بامیان با نقاط دور و نزدیک خود مانند: شعر غلغله، شهر ضحاک، شهر سرخک، آژدهای سرخ در، دره های فولادی، ککرک، کالو، سوماره، آهنگران، اغرابات، خطه ایست بدیع که طبعیت در آن مجموعهء ئی از شگفتی ها و زیبائی های خوش را گردهم جمع کرده و ذوق و هنر مجموعه دیگر از مظاهر بدیع هنری بدان افزوده است و خاطره های تاریخی برهر صفحه آن یاد گاری باقی گذاشته و ازمجموع زیبائی هنری قدرت  دست بشری و خاطره های تاریخی کتابی بمیان آمده است که اوراق آن روی صفحه های دامنه پر برف کوهای بابا وهندوکش گسترده شده است .

    بامیان از روز گاران قبل التاریخ مرکز بود و باش وزندگانی شکاریان هندوکش بود، مغاره بزرگ و طولانی معروف به ( چهل ستون ) گواه این نظریه است با ظهور آئین بودائی و انتشار آن در افغانستان مخصوصأ با زمامداری کوشانشاهان بزرگ کنیشکا و هو ویشکا ( از نیمهء دوم قرن دوم تا اخر قرن سوم، م ) این دره اهمیت دیگری کسب کرد و در مدت بیش از 8 قرن یکی از کانون های مجلل بودائی آسیای میانه شد، بامیان از نظر مملکت داری هم سوابق درخشانی دارد چه در دورهء پیش از اسلام و چه در دورهء اسلامی غوری تاریخ افغانستان مرکز قلمروی بود که در بعضی اوقات حدود و ثغور آن تخارستان را در شمال و کابلستان را در جنوب هندوکش در بر میگرفت.

    فاصله بامیان از کابل 245 کیلومتر است که با هر گونه وسایل نقلیه عراده دار میتوان آنرا در ظرف 7 ساعت طی نمود، بامیان برعلاوه بر پیکر های شگفت انگیز خود و مجموعه معابد مربوطه که معاینه هر کدام آن در قدم اول برای هر سیاحی دلچسپ بود یکسلسله نقاط دیدنی دیگر دارد که برخی از نظر تاریخ و برخی از نظر محاسن طبیعی و برخی دیگر از نظر شکار و صید ماهی خالدار، خالی از دلچسپی نیست .

   غیر از پیکر های بزرگ بودا مجسمه دیگر به بلندی ده متر در درهء ککرک  است، درهء ککرک در جناح جنوب شرق بامیان افتاده ، آثار دیگر تاریخی این دره شهر ضحاک و شهر غلغله است که بیشترخاطرات دورهء غوری و خوارزمشاهی و خرابکاری های چنگیز بدانها تعلق میگیرد، نواسه چنگیز در شهر ضحاک بدست سپاهیان رشید جلال الدین منکبرنی کشته شد و شهر غلغله در اثر مقاومت شدید به امر چنگیز طعمهء حریق شد وزنده جانی در آن باقی نماند.

بند امیر

 

بند امیر نقاط زیبائی که در بامیان ودر ماحول دور و نزدیک آن افتاده و برای سیاح دیدن آن دلچسپ است عبارت است از : بند امیر که بفاصله 80 کیلومتری غرب بامیان افتاده و مجموعه دریاچه های آن با قصه های فولکلوری ورنگ آمیزی های شگفت آور قدرتی هر بیننده را محسور میکند .

    دره فولادی در زاویه جنوب غربی مجسمه های بزرگ منهتی به پای کوه بابا میشود و قلهء بلند آن ( شافولادی) نام دارد سرکی به طول 12 کیلو متر به حصص علیای دره در نزدیکی های حوض منهتی میشود، آبهای جاری، جوی های مست، دهکده های قشنگ، باغ های کوچک و زیبا چشمه سارهای دامنه های پر برف کوه بابا و قله های، بریده سفید کوه مذکور هر کدام بجای خود دیدنی و تماشائی است .

   همین قسم درهء ککرک و مخصوصأ قسمت های علیائی آن تا نقطه ئی موسوم به ( دوکانی ) بیشه های بدیع و منظره های زیبا و نظر فریب دارد که باز هم منتهی به سلسله جبال بابا میشود.

   درپای شهر ضحاک درهء دیگری رخ بطرف کوه بابا پیش رفته که بنام ( کالو ) یاد میشود و تشکیلات عجیب طبقات الارضی آن قابل دیدن است.

   همین قسم دره های ( سوماره) و ( آهنگران ) که سر راه بامیان و در مجاورت قریب آن واقع شده هر کدام بجای خود بی نهایت زیبا و قشنگ است و علاوه بر محاسن طبیعی ماهی خالدار هم دارد که علاقمندان صید ماهی و کسانی که به زندگانی در کمپ علاقمند اند خیلی از رفتن آنجا کیف خواهند کرد.

   بامیان با آثار تاریخی و مجموعه زیبائی های طبیعی که دارد از نظر جهانگردان شهرتی زیادی پیدا کرده و هر سیاحی که بدانجا رفته با شوق و شعف زیاد مراجعت کرده و خاطرهء فراموش ناشدنی با خود حفظ کرده است

در بامیان پیکر های بلند بودائی که بزرکترین مجسمه های جهان بود، رواق ها و معابدی که بصورت سموچ های منظم ومنقوش در بدنه کوه کنده شد، و نقاشی های  ظریف ورنگه دیواری با میان را در قلب هندوکش بشکل نگارستانی در آورد که با همهء پیش آمدهای روزگار اسباب شگفت بینندگان بود، بامیان معبر بزرگ رفت و آمد کاروان های تجارت پیشگانی بود که دایم بین هند وچین از لا به لای دره های هندوکش عبور و مرور می نمودند.

سیاحان و جهانگردانی که به افغانستان رفت و آمد داشتند و تعداد شان به تدریج روز افزون بود نسبت به همهء نقاط افغانستان بیشتر به بامیان سر می زدند. علت این امر موجودیت بزرگترین مجسمه های عظیم و پیکر های بزرگ 53 و 35 متری بودا درین دره بود که عامل جلب سیاح میگردید ، این مجسمه ها به فاصله400 قدم از یکدیگر در جدار بلندی تحت رواق های عظیم استاده، تراشیده شده بود و قسمت اعظم بدن آنها تا قبل ازقدرت یافتن نامیمونی بنام " طالبان ؟ " از صدمه و آزار زمان در امان مانده بود ./     ادامه دارد.......

پی نوشتهای 1

1ـ یاداشت شخصی

2ـ   فوتو از سایت وزین : زبانهای ملی افغانستان  ( دری )

3ـ  کتاب افغانستان در پرتو تاریخ : محترم احمد علی کهزاد20/3/1337

4 ـ اندک از بخش های مقاله  Buddhism in Afghanistan برگردان: یحیی حسینی 14.10.2005 01:27

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

 


بالا
 
بازگشت