پنجشیر زیر چکمه طالبان

پنجشیر در حاکمیت طالبان

روایت از چند جنایت طالب در پنجشیر

بکتاش سپهر

جوش و خروش همیشگی مردم نیست. صمیمیت‌های گذشته دیده نمی‌شود. دهکده‌های پر ازدحام دیگر جمع‌وجوش ندارند. چهره‌های ساکنان دره، پلاسیده، ذهن‌ها مکدر وگردن‌های خمیده، هزاران دلیل برای گفتن دردهایش دارد. شصت روز است که طعم حضور طالبان را میچشد. مردم هر طرف روایت از جنایت و ظلم طالب دارند. هر که به نحوی داستان از تیرباران و بازداشت مردم می‌گوید. پنجشیریان پژمرده و غمگین اشک میریزند و افسوس به حال شان میخورند. دره‌ای‌که در۲۵ سال گذشته، ولایت امن افغانستان بوده و میزبان هزاران گردشگر داخلی و خارجی. حدود دو ماه می‌شود که زیر چکمه طالبان است و آزادی از مردم گرفته‌شده‌است.

1-    آزار و اذیت مردم

طالبان در بسیاری ایست‌های تلاشیمردم را بازرسی بدنی کرده و در بعضی مناطق به منازل مسکونی با زور داخل می‌شوند. در مناطقی از حصارک، مَرِشتان، عمرض، بازارک، خینج، بادقول و دربند دروازه‌های منازل مسکونی را شکسته و داخل خانه‌ها شده‌اند.

محمدامین، باشنده‌منطقه عمرض ولسوالی خینج پنجشیر، می‌گوید که به بهانه تلاشی منازل مسکونی و جمع‌آوری سلاح، طالبان داخل خانه‌های مردم شدند که با واکنش باشنده‌گان محل مواجه شده و به گفته او در نتیجه درگیری چندین تن از دو طرف کشته و زخمی شدند. او گفت: «طالبان بدون در‌نظر‌داشت موجودیت افراد ملکی و نظامی، به منازل مردم ملکی توسط اسلحه سبک و سنگین شلیک کرده و هم‌چنان یورش فزیکی آوردند که در نتیجه آن ۸ تن از باشنده‌های محل جان باختند و چندین روز جسدهای آن‌ها در منطقه باقی مانده بود. طالبان به مردم اجازه پالیدن و دفن کردن اجساد را نمی‌دادند. بعضی جسدها گندیده شده، کرم زده و بوی گرفته‌بود. بیشتر از همه قریه‌ «چارو» دهکده‌ای از عمرض را زیر آتش گرفتند و مردم را به خاک و خون کشانیدند. برخورد هیچ انسانی چنین نمی‌باشد.»

محمدعلی از مرکز پنجشیر می‌گوید: «بعد از جنگ و شکست پنجشیر، از ترس و وحشت طالب به کوهها پناه بردیم که در جنگ کشته نشویم. خبر شدیم که پنجشیر به تصرف طالبان درآمده است. دو روز گذشت، دو نفر از جوانان منطقه گفتند که برویم زمین‌های زراعتی به آب نیاز دارد. هم‌چنان حیوانات در ایل (طویله) مانده بود. رفتیم تا زمین‌ها را آب بدهیم و از حیوانات خبرگیری کنیم. طالبان در منطقه ملسپه گرفتار ما کردند. هر قدر تلاش کردیم که ملکی هستیم، قبول نکردند. من ریشم را تراشیده بودم، ولی دوستان دیگرم ریش‌دار بودند. آن‌ها را زیاد اذیت نکردند، اما به من بسیار مزاحمت کردند. نزدیک بود کشته شوم. یکی از طالبان سه بار میل کلاشنیکوف را بر شقیقه‌ام ماند تا شلیک کند، ولی یکی دیگر از رفقایش اجازه این کار را نداد. یکی از طالبان می‌گفت بزنم، مغزت را باد باد کنم، که پرسانت می‌کند؟ بعد از یک شبانه‌روز زندان، آزاد شدیم".

۲- ممنوعیت استفاده از تلفن هوشمند

طالبان اکثر مواقع هنگام ورود، گشت‌زنی و بیرون شدن مردم از پنجشیر، تلفن‌ها را بررسی می‌کنند. در صورت کوچک‌ترین شک و یافتن عکس‌های نظامی، مردم را بازداشت و مورد شکنجه قرار می‌د‌هند و حتا تیرباران می‌کنند.عبدالحی یک تن از راننده‌گان مسافر‌کَش که باشنده اصلی ولسوالی آبشار پنجشیر است، می‌گوید: «طالبان در چندین منطقه چک‌پاینت دارند و در صورت کوچک‌ترین شک تلفن‌های مردم را می‌بینند. در صورت پیدا شدن عکس‌های نظامی از آرشیف تلفن، مجازات سنگینی در پی دارد.»

وی گفت: «چندین تن از جوانان ولسوالی آبشار و دره را در منطقه دالان‌سنگ، دو‌آب‌، پاراخ و سریچه (مقبره احمدشاه مسعود) که بسیاری وقت‌ها محل چک‌پاینت‌های طالبان است، از موتر پایین کرده و با دیدن تصاویر نظامی لت‌و‌کوب کردند. بعضی‌را با خود برده و هنوز از سرنوشت آن‌ها خبری نیست، صادق امید و برادرش دو تن از جوانانی اند که طالبان برده و از سرنوشت آن‌ها هنوز معلوماتی در دست نیست.»

۳- جنایات بشری- قتل عام مردم

طالبانهزاران تن از افراد ملکی و نظامی را در مناطق عُنابه، حصارک، رحمان‌خیل، رُخه، آب‌دره، زمان‌کور، دَربَند، ِفراج، عمرض، خَارو، پُشغُور، بادقول، مَلسپه، دَشتَک، باغ سُرخ، فراج، دربند، شابه، بازارک، و پنج‌پیران تیر‌باران کرده‌ و بسیاری‌را در گورهای دسته‌جمعی دفن کرده‌اند. تازه ویدیوها و تصاویر آن در صفحات مجازی نشر شده‌است. هنوز از بسیاری گورهای دسته‌جمعی گزارش نشده‌است. در آینده‌های نه چندان دور این جنایت‌ها مستند خواهند شد. این مطلب گوشه‌ای از جنایات طالبان می‌باشد.

۴- کشتار افراد ملکی

محمد عظیم، پرویز، کفایت، ذکرالله، روح‌الله سنگی، شمس‌الدین، محی‌الدین‌عمرضی، نور محمد عمرضی، اکرام‌الدین عمرضی، مجیر عمرضی، مسعود عمرضی و دو نفر از بانوان دهقان‌کار از زمان‌کور، گل‌میر صالحی تعدادی کمی از افراد ملکی بودند که توسط طالبان  به تاریخ ، ۱۷،۱۶،۱۵ سنبله تیر باران شدند. نظر به گفته‌های مردم صدها تن توسط طالبان تیر باران شده‌اند که هنوز هویت همه مشخص نشده‌است. این افراد ملکی بودند و بدون هیچ‌گونه دلیلی تیرباران شدند. طالبان این افرادرا در روز روشن در مزارع سبز‌، منازل مسکونی و جاده عمومی پنجشیر به رگ‌بار بسته شدند. زمان نیاز است که این جنایت‌ها مستند شود. چون طالبان اجازه کار رسانه‌ای را در پنجشیر نمی‌دهند.

یک تن از سرنشینان موتر می‌گوید: «شش نفر سوار موتر بودیم و طرف کابل می‌آمدیم. در باغ سرخ که رسیدیم، دو نفر از افراد طالبان ایستاد بودند. موتر را ایستاد کرده و بدون پرسان قاضی و محمد عظیم برادرش را از موتر پایین کردند و گفتند با شما دو نفر کار داریم. چند قدم که در پس‌کوچه‌ای رفتند، یکی از آن‌ها می‌خواست قاضی را دست‌بند بزند، ولی نفر دومش مرمی تیر کرد و آماده شد تا هر دو را تیر‌باران کند. در همین وقت قاضی یکی از افراد طالبان را با مشت زد و به زمین خورد. نفر دیگرش را برادر قاضی به مشت زد و به زمین افتاد. بعد از آن به سمت پایین دره و به داخل زمین‌ها پا به فرار نهادند. بعد از آن چندین طالب از محل دیگر به سمت آن‌ها دویده و دست به تیراندازی زدند. قاضی که تیز و چالاک بود، موفق به فرار شد، ولی برادرش که کمی چاق بود، نتوانست فرار کند. مرمی طالبان به پایش خورد و زخمی شد. بعداً تیر‌بارانش کردند. آمدند و به ما گفتند که بروید اجساد آن دو نفر را بگیرید. رفتیم و یک جسد را پیدا کردیم. قاضی موفق به فرار شده بود و نتوانستیم پیدایش کنیم. بعد از چند روز خبر شدیم که زنده است. او با دشواری فرار کرده بود.»

در روزهای اخیر چندین جسد در منطقه بخشی‌خیل رخه و دشتک نیز پیدا شده‌ است که از کشتار مردم روایت مستند می‌کند. به گفته باشنده‌های محل، افراد تیرباران شده غیرنظامی بودند و وابستهگی به هیچ‌ جریان سیاسی نداشتند.

۵- قتل‌های سیاسی

فهیم دشتی، جنرال عبدالودود ذره،، فرمانده شیر‌آغا همراه چندتن از اعضای خانواده‌اش، حاجی بهلول بهیج همراه چندین از بستهگانش، فرمانده زرداد و چندیدن تن دیگراز هم‌سنگرانش، تیر‌باران گروهیشده‌اند.این‌ها عمده‌ترین جنایت‌هایی است که طالبان در طی حاکمیتشان در پنجشیر مرتکب شده‌اند.

فهیم دشتی را نیز به چنین سرنوشتی گرفتار و تیرباران کرده‌بودند. مرحوم دشتی و همراهانش طرف پایین پنجشیر در حرکت بوده‌اندتا از پوسته‌ها دیدن کنند. ناگهان در منطقه پنج‌پیران با طالبان روبرو می‌شوند.  طالبان به این‌ها شلیک می‌کنند وزخمی می‌شوند. برمی‌گردند و در قسمتی از هوتل دریابار از موتر پایین می‌شوند. خود را در سمتپایین سرک در گوشه‌ای از گودالیمی‌اندازندتا از دید طالبان پنهان شوند. طالبان وقتی می‌رسند، همه را بهصورت وحشتناکی تیرباران می‌کنند. به گفته شاهدان عینی، آقای دشتی و همراهانش در نخست زخمی می‌شوند، اما بعداً طالبان  به چهره همه زخمی‌ها شلیک می‌کنند و همه را به قتل می‌رسانند.

۶- زندانی کردن مردم

طالبان ده‌ها تن دیگر از باشنده‌های محل را گرفتار کرده‌اند که از سرنوشت آن‌ها هنوز معلوماتی در دستنیست. به گفته منابع،طالبان این افراد را به زندان‌های‌شان در کابل، غوربند پروان، تگاب کاپیساو زندان بگرام برده‌اند و هنوز از سرنوشت آن‌ها معلوماتی در دسترس نیست.

۷- دیدگاه مردم نسبت به گذشته پنجشیر

در گذشته مردم عام می‌گفتند که آمدن به پنجشیر حس غرور، آزادی، شهامت، ایثار و آرامش را به جسم و روح‌شان می‌بخشید. به گفته مردم، حالا همه این واژه‌های پر‌مفهوم و با‌ارزش دفن خاک شده‌ است؛ گویی پنجشیر پلاسیده و به شهر ارواح مبدل گشته ‌است. هیچ اثری از جوش و خروش مردم و ازدحام بازار‌ها دیده نمی‌شود. زمین‌ها خشکیده، خانه‌ها خالی، حیوانات بی‌صاحب و سرگردان، باغ‌ها خالی از میوه، جاده‌ها خالی از وسایط و بازارها خالی از مواد خوراکی است. مردم شاهد تبدیل شدن این ولایت به منطقه ارواح هستند.

طالبان از روز حمله، بر این ولایت محدودیت وضع کرده و اجازه رفت‌وآمد به مردم عام و خبرنگاران را بهصورت آزاد نمی‌دهند. هر خبرنگاری که وارد پنجشیر می‌شود، باید توسط گروهی از طالبان همرایی شود. هم‌چنان مردم را بهصورت جدی تلاشی بدنی می‌کنند و در صورت کوچک‌ترین شکی، به زندان می‌اندازند. مردم محل هم روایت‌های دردناک و آزار‌دهنده‌ای از کشتار مردم عام توسط طالبان دارند. خبرنگار این گزارش، در نقش باشنده محل به پنجشیر رفته و این سفرنامه را نوشته‌است.

  تاج‌الدین، یک تن از باشنده‌گان بازارک پنجشیر در منطقه ملسپه، می‌گوید: «هر وقت در کابل یا جای دیگر خسته و دق می‌شدیم، پنجشیر زادگاهم بود که برای زدودن خستهگی‌ها به آن عزیمت می‌کردیم. همین‌گونه مثل خانواده من صدها خانواده دیگر برای رفع خستهگی‌ها معمولاً در روزهای رخصتی پنجشیر می‌آمدند. ۲۰ سنبله با ترس و بیم زیاد پنجشیر آمدیم. از آغاز دره تا بازارک به پنجایست بازرسی طالبان سر خوردیم. اصلاً باورش سخت است که طالب پنجشیر را اشغال کرده باشد.»

منصور، باشنده منطقه پشغور ولسوالی خینج پنجشیر، می‌گوید: «در گذشته بدون هیچ‌ دغدغه‌ای همه مناطق پنجشر را می‌رفتیم. در حکومت طالبان از ترس جایی نمی‌رویم. روز چندم حکومت طالبان بود که در شفاخانه ایمرجنسی عنابه مریض داشتیم. توسط موترسایکل می‌خواستیم به این شفاخانه برویم. همراه پسر کاکایم آمدیم. در منطقه دوآب پوسته تلاشی طالبان بود. تلاشی ما کردند، حتا عکس‌های تلفن را دیدند. عکس‌های قهرمان ملی در آن بود. برای چندین ساعت بندی ما کردند و بعد از دشنام‌های رکیک آزاد ما کردند. اجازه رفتن به شفاخانه ندادند و برگشت کردیم.»

 

  

         


بالا
 
بازگشت