عثمان نجیب
جهان امپریالیسم و مقلدین آن ها در دور ها و نزدیک های افغانستان باراجرای یک حرکت جمعی نابخردانه، یک شبه و خلاف تعهدات شان افغانستان را به جهنم روی زمین تبدیل کرده و غیر از تاجیکستان همه در آن طرح دشمنانه و زذیلانه علیه ملت ما به خصوص مردمان شمال و پارسی گویان نقطه نظر و عمل مشترک داشتند. قطر و پاکستان مجریان آن طرح استخبارات جهانی اما در بی شرمی و دیده در آیی پیشگامان انجام آن جنایت ننگین بودند. حساب پاکستان که معلوم است و دشمنی اش آشکار. در این میان نه دانستیم که امارات متحدهی عرب تقاص کدام دشمنی را از ملت ما گرفت؟ وقتی از تقابل با عربستان عاجز ماند شاید فکر کرد که انگشت زخمی عربستان افغانستان است. در حالی افغانستان خودش قربانی تروریسم عربی و عربستان بوده و پیآیند سال ها صدور تروریسم توسط آل سعود به افغانستان همه رنج و عذاب و بدبختی به ملت افغانستان بوده و است. شعار مشترک آخوند های ایرانی و دجالان عربی و عربستان بازتابًگر شیطنت های هر دو اهرم قدرت است. یعنی ما جنگ را به دور ها میکشانیم تا کشور های مان در امن باشند. با این شعار مشترک مرگ را به ما و زر و طلا و الماس و سرمایه و راحتی و عیاشی و اسعار و تشناب های طلایی را برای خود شان ارمغان دادند و چنان مضحکه روان است. البته که هر دو در نهان و عیان نوکر درگاه آمریکا اند. جهان زودتر از محاسبهی اثرات منفی خیانتی که به ملت افغانستان روا داشت دانست که به اشتباه رفته است. حالا برای برون رفت آبرومندانه از دامی که خود شان گسترده بودند در تلاش اند. آن ها غنی مهرهی جاسوسی خود را هدایت خیانت را داده بودند تا با کرزی و عبدالله نقشهی خیانت و سقوط کشور را عملی کنند. سپردن دوبارهی قدرت به نیرویی که خود آمریکا مدعی اقدام انتقام جویانه از آن بود بسیار شرمگین است. نه میدانم ملت آمریکا که مالیه دهندهگان بزرگ کشور خود اند تا کنون چرا از دولت مردان شان بابت هزینه های بی پرسان چند صد میلیاردی در افغانستان و کشته شدن چند هزار منسوب ارتش آمریکا و فرزندان آمریکا برای هیچ پرسانی نه کرده و همه مثل مردم پاکستان خاموش اند. کشور های عربی که معلوم است استبداد رأی مطلقهی حاکمان عیاش عرب ظرفیت ابتکار از ملت ها عرب را سلب کرده است.
به هر حال خبر هایی منتشر شده اند که آمریکا مجوز افتتاح دفتر نمایندهگی جبههی مقاومت ملی افغانستان در آندکشور را صادر کرده اند. خبری را طلوع نشر کرد معنای آن است که آمریکا متوجه شده طالب اژدهای هزار سر و غیر قابل کنترل است. و هم صدایی چند تن از سناتوران و نمایندهگان مجلس آمریکا با جریان مقاومت ملی افغانستان و هراس از اعمال گذشتهی تروریستی در جهان و آمریکا و انتقاد های تند مجامع حقوق بشری و نظامی از سبب واگذاری یک کشور به یک گروه تروریستی نیز بی اثر در پی چنان تصمیمی نه بوده است. به هر حال اگر این عمل مورد تائید مقامات آمریکایی قرار گیرد کار بسیار بهینه هرچند دیرهنگام است. اخطار هایی که طالبان به جهان صادر کرده بودند و عدم اقدامات به رسمیت شناختن شان را عامل بی امنیتی جهانی خوانده بودند گپ سادهای نه بود و نیست. لازم است و بود که نیروی متحد و متعهد ملی دفاع مقدس از کشور یا همان جبههی مقاومت ملی تحت رهبری مسعود پسر و اشتراک همه نیرو های آزادی خواه مورد حمایت و پشتیبانی جهانی قرار گیرد. اقدام آمریکا کار نیکی است. آمریکا با وجودی که زیر نام پیشگام مبارزه با تروریسم سیاسیون و سرمایه دار های خودش بزرگترین بانیان و حامیان تروریسم اند و داعش و طالب و القاعده و جهاد همه برنامه های سیاسی و جنگی مشترک سازمان های استخباراتی جهان است اما متوجه شده اند که راه را غلط رفته اند.
رهبری جبههی مقاومت ملی چی کند؟
۱- این فرصت یا فرصت های بعدی را نه باید از دست داد و نه باید به آن اکتفا کرد و حتا اگر آن خبر را در حد یک شایعه هم باشد به واقعیت فراکشوری تبدیل کنند و در پی شناسایی رسمی جبهه به عنوان یگانه الترناتبف مبارزه بت تروریسم و جاگزین شدن طالب با کشور های جهان فعالانه سهیم باشند.
۲- از همه فرصت های پیش آمده یا در حال آمدن بینالمللی استفادهی منطقی و علمی و واقعی سیاسی کنند و افراد و اشخاص صاحب صلاحیت و منطق را در آن جا ها بگمارند و اشتباهات انحصار گرایانهی گذشته را که دگران داشتند تکرار نه کنند.
۳- دپلوماسی فعال داشته باشند زیرا ۹۰ در صد پشتون تباران مانند پدران و نیاکان شان قوت مانور مهار سازی و سحر و جادوی خارجی ها را بلد اند و نقاط و نکات ضعف آن ها را می دانند. آنان به همه نوع ترفند های خود رسانی به مقامات و حتا تغییر تصامیم مقامات آمریکایی و اروپایی و کشور هایی که در آن به سر می برند بلدیت کامل دارند.
۴- وقتی ذلیل زاد تا قصر سفید راه مییابد، وقتی محب از جیب راست مقامات آمریکایی سر میکشد، وقتی غنی از آشپزی به مغز متفکر تبدیل میشود، وقتی کرزی از ترکاری فروشی در پاکستان مهمان بوش پسر در قصر سفید می شود و بعد زمام دار افغانستان میشود، وقتی اتمر از هیچ به مهرهی اصلی انتلجنت سرویس انگلیس تبدیل میشود، وقتی فضلی اروپا دور میزند، وقتی احدی سوگند یهودیت یاد میکند، وقتی گیلانی ها و قدیری ها دربست در خدمت پاکستان و انگلیس قرار دارند و صد ها نمونهی دیگر. این جاست که رهبری جبههی متحد ملی باید هوشمندانه با قضایای بینالمللی برخورد کند. یاهو.