خوشه چین
اکنون
اکنون برایم تثبیت شد که دشمنی بافرهنگ آریانای کبیروخراسان پهناور،ازهمان آغازحمله سکندرمقدونی به سلسله مراتب اغازوتابه امروزادامه دارد.
چهار کشورنقش تخریبی درجا گذاشته است.
یونان قدیم.
عرب انگلیس وتزارروس وفعلاَ ازآدرس امریکا این عملیه ادامه دارد.
قیدقلم
فـــاشست وفاســـد هــردودرجان هم افتیـــده است
نیروی وطــــن پرست ازقیــــد قلم افتیـــده است
مراجــع دفاع ازحـق انســان به حیـــث رهگـذران
دوحیوان وحشی تحت نام اسلام بدرقــم افتیده است
حادثه ها را سامان دهی میکنند کهنه میسازند وتغیر
رنج ودرد وغم بیماری توده دست دریخن افتیده است
شاهان وامیران تحت عناوین مختلف معامله کرده اند
مسولیت آزادی ودرگردن کوهستان وکوهدامن افتیده
(خوشه چین) خودرا اسیربه حساب می آورد دربیرون
ازین خاطر نهضت دادخواهانه را درچمن آورده است
من رقاصم
من رقاصــــم رقـــاص عشقم عشــق آزادی
می رقصم خوب می رقصم باعشق اگــاهی
آزادی مملوازمحبت است شــرافت وجـــدان
تنفرم می اید برغلامی استبداد وظلم پادشاهی
آنکس که بامن ازدرمحبت پیش می آید گلستان را میبینم نگارستان را می میبینم منظرۀ بهاروتابستان را میبینم.
من ازآمریت بدم می آید رنج امریت دیکتاتوری را فراوان احساس کرده ام زمانی که میبینمش خندق گندیده را میبینم جسد کهنه وفرسوده وبو گرفته را میبینم.
انسان
یگانه جنایت بشری تئور یزه ساختن( قوم ونژاد) برتر است
شمشیری است که دردست سادیستان گذاشته میشود
برنامه های که اول (انسان) را طرف توجه ومحور قرار داده است.
وبعد درمسیر انکشاف ارتقا وپیشرفت راه میگشاید.
چون آینه شفاف بدون لکه علاقه مندانش را درخود تجسم میدهد.
همه اعضای جدید الورود خودرا طبق شرایط وضع اجتماعی وکلتوری باحفظ ارزشهای فرهنگی عمده (پاس)آب ونمک احترام به خانواده هارا ازاولین قدم خانه به سوی مکتب فاکو لته محیط کارو شعبه مناسبات رفقا وخانواده ها مورد مطالعه قرار میدهد.
این را میگویند سوانح یک فرد به حساب شخصیت حقوقی.
فرد برتر قوم برتر درجوامع بشری اگردر کدام کتاب آسمانی هم تذکر رفته باشد.
همان کتاب قابل قبول جامعه انسانی نیست.
مگر درافغانستان درتمام دوره های فراز ونشیب ویرانی خرابی نظام های سیاسی چپ وراست ومیانه ازجانب تعداد محدود ازسیاست گذارانش اشاره به قوم برتر شده است.
علت شکست ها وعقب مانی ما همین است.
پاکیزه هستم
او ملا او طالب طرفم نیایی من پاکم ونظیف من باعزتم وحامی شرف وعزت خانواده ام.
ذهن تو کثیف است درقلب تو کینه نهفته است پاهایت چتل است دستانت چتل است.
ما انسان هستیم موجود متحرک مساوی بامرد.
امتعه عیش ونوش نیستیم.
امروزه روزی است بافشار جنبش زنان شمارا در بحر غرق میسازیم تاخوراک نهنگ شوید.
آزادی داده نمیشود خریده نمیشود.
آزادی را ازبرادرت بگیر آزادی را ازپسر کاکایت بگیر.
آزادی را ازقومت بگیر.
آزادی را ازهمشاری ات بگیر.
آزادی ات را از قوم برتر بگیر.
چرا که او برای بیگانه مزدور میشود.
تاکه تورا اسیر خود بگرداند.
آزادی گرفته میشودو
درفضای آزادی انسان انسانیت را به انواع مختلف رونق میدهدو
توکه باشمشیر آمدی درخانه خانه مردم بادسته گل بروی
چون آب جیحون شیرآ مدی.
درقریه قریه مردم به مانند پل بروی.
دولت دیروز وپری روز مرکز تعفن بود.
دردروازه دروازه مردم صبح مردان مانند بوی گل بروی.
کلاه به سر کردن(سر لچ) نماد از آزادی است.
لنگی برسربستن نماد ازبردگی است.
امریکا ازهمان نقطه ای که اشتباه کرده بود.
درهمان نقطه برگشت کرد.
حساسیتش درمقابل حرف احمد شاه مسعود که در تخت استالف گفته بود.
من ازهمین کلاه خود دفاع مینمایم.
یعنی که آزادی را برای مردم افغانستان محروم پنداشته اند.
ودیگر اینکه دعوت ازمسعود دراروپا درسال 2001 تصویرش درپرده تلویزیون اشاره ام فی البداهه گفتم که این آدم را میکشند.
یکی ازفرزندانم که درآن وقت سیزده ساله بود.
دوهفته قبل ازین نوشته برایم گفت که همان وقت گفته بودی که احمد شاه مسعودرا میکشند.
دلیلش چه بود.؟
گفتم که درطول تاریخ ازتشکیل افغانستان علیه آزادی خواهان ازجانب اشغال گران سناریوها درجریان است.
ازین که احمد مسعود کلاه پدرش را برسرکرده کمربند مردی درکمر کرده است.
قابل وصف است.
جگر شیر نداری سفر عشق مکن.
خنجر تیزرا به دورکمر انداخته ای.
ببینیم که بازگشت به بیست سال قبل وآغاز بازی جدید سیاسی به کجا می انجامد.
ونقش( ندا) برای حصول آزادی واستقلال کشور هکذا برای برقراری ثبات سیاسی به چه دست آوردی خواهد انجامید.
مربوط میشود به پیگیر بودن خود مان.
تعهدی است که سپرده ایم.
پاکستان درانتظار یک انفجار به پنج پارچه نشسته است.
دوستان محترم دعوت دادن به (ندا) به این معنی نیست که فردا درحاکمیت میرسیم.
ندا یک مکتب است یک مدرسه است باید بخوانیم بدانیم وهضمش کنیم که راه طولانی درپیش داریم.
درپیش رویش وظیفه آزادی است.
وظیفه ای آبادی است.
آزادی بدون مردان رزم پیکار نمیشود.
آبادی بدون انجنیر وداکتر وکارفهم نمیشود.
خمیر نا رسیده ازدیوار تنور میچکد.
دوستان میخواهم همیش شاد باشم.
میخواهم دوستان را بخندانم.
نمیخواهم که کسی را بترسانم.
ازکسی قرض نگرفته ام ونمی گیرم.
برای کسی وعده نمی دهم.
هرگاه کسی همراهم کمک کرد علتش را می پرسم معنی این کمک چه است.؟
وبه چه منظور.؟
چراکه عقب این کمک ها هدفی مدنظراست.
هرکسی که بردرهندوی وطنم به سنگ زده.
نبوده هرگز انسان بی عزت وبی ننگ زده.
این وظیفه ازانسان صفتان نیست که تخلف ورزد.
او کسی است که به شیشه ناموس باسنگ زده است.
درهرجایی که انسانها تولد یافته اند.
همان سرزمین جغرافیای سیاسی اش وطنش است.
هیچ انسانی هیچ دینی هیچ مذهبی هیچ رنگی حق بیگانه خواندنش را ندارد.
اهل هنودافغانستان افغانستان وطن شان است.
حق دارند کارکنند اداره حتی درمیدان انتخابات رئیس جمهورشوند.
ای هموطنان مبارز شما کسانی که انسانی می اندیشید.
بیایید وبیاییم که همه ما، ما شویم.
ازخود صداقت نشان دهیم اراده فردی راتحمیل نکنیم.
چراغ روشن تمنا شویم.
همه ما گلهای یک باغیم میوه های خوب میدهیم.
ازگلستان سعدی اشعار بامعنی شویم.
ازسرزمین عیارانیم مردان باشرف باوجدانیم به آینده نگرانیم.
برای رفع این پدیده منحوث حلقه ای بامسمی شویم.
درشمالی بزرگ همیشه سیاست های فساد سازی
بربنیاد توزیع رشوت وسرکوب شخصیت های مستقل آزاد اندیش (عیار) منش جریان داشته است الی همین اکنون جریان دارد.
ریگ های برنج را قبل ازپختن باید چید.
این گونه افراد را ما قبل ازقبل شناسایی کرده ایم.
زمانی که چپ خودرا اصلاح کرد
راست را مجبور به اصلاح میسازد.
چون که مثبت گرایی مبدل به عنعنه میشود.
تاکه نیات به عمل صادقانه نباشد.
هیچ برنامه ای نمیتواند مارا به منزل برساند.
تاکه تیررا په هیر نگوییم هیچ انتقادی نمیتواند راه برای نوسازی هموار بگرداند.
تا زمانی اسمای عاملین افتراق سیاسی که منبع بیرون داشت وثبات سیاسی مارا برهم زد ازذهنیت ها زدوده نشود.
آرامش نصیب ما نخواهد گردید دشمن بهره فراوان برمیدارد.
(ندا)نهضت دادخواهانه افغانستان آماده برای زمینه سازی صلح میان مولفه های داخلی وکشورهای همسایه میباشد.
تامداخله کشورهای فرامنطقوی از سرزمین بلا دیده ما ازحالت خصومت به دوستی مبدل گردد.
پیشقراولان رفتند باز ماندگانش پس قراول شدند.
بی پشتوانه شدند درمقابل حریف قوی جُغُل جُغُل شدند.
درقفس ذهن گذشته اسیر مانده اند بی حرکت به سازندگی.
هریک درذات خود(امین کارمل ونجیب)درشاخ درخت بلبل شده اند.
درد ملت عمده درهمگرایی دوا میگردد.
درملاقات های دوراهی چهار را هی دوا میگردد.
مهمتر ازهمه با گذشت ازخود خواهی.
بهترازهمه نوکری به بیگانه وازپادشاهی میگردد.
جامعه مدنی درافغانستان مدنی نشد.
با این نرمش آرامش آمدنی نشد.
زمینش آماده رویش به تخم صادراتی نبود.
رویید قد کشید گل کرد میوه اش خوردنی نشد.
باید با( ندا) یکجا شوی وهمصدا شوی وهم نوا شوی.
تاکه مبدل به زدنی شوی.
موانع ازسرراه بیرون ببری.
آهنگ خوب میشوی شنیدنی شوی.
این دشت شوره زار با آب ورحمت خدا بشور.
صاحب باغ مراد میوه های خوردنی شوی.
نهضت دادخواهان افغا نستان امیدی برای فردا است.
دیگران هرچه وهرکی که بودندازماست که برماست.
کنون ظالم وفاسد دست درگریوان هم کش و کشال.
اشاره برتصویر پرواز بربام آزادی ازماست که برما ست.
دوستان محترم من ازاول انسان زاده شده ام میخواهم انسان باقی بمانم.
شما چطور؟
تکیه برزبان تکیه برقوم تکیه بر نژاد تکیه برمذهب انسان را به بیراهه میبرد.
دولت های ما اکثری اوقات درمقابل مردم خود روش انسانی نداشتند کنون طالب هم روش
انسانی ندارد.
دانشگاه
وپوهنتون دوکلمه ای دانشوری ودانشگری است.
حساسیت درمقابل دانشگا ه خصلت خرگری است.
خلقهای مان خون مشترک ریخته اند دراین سرزمین.
ویران گران باعناوین مختلف ازبی پدری وبی مادری است.
امریکا درسال 1357 دستان خودرا ازآستین بیرون کرده بود.
مگردرسال 2021 پاهایش دربوت خرص جور آمده است