انجنیر حفیظ حازم
جمهوریت چلونکی های بی خبر و لوده
مصاحبه سراپا دروغ و فریب جناب حفیظ منصور را با رازق مامون در برنامه جمهوری پنجم دیدم و با دقت شنیدم. هزار و یک سوال ذهنم را پر کرد که انسانها چرا بعضآ این چنان حقیر میشوند واز گفتن حقیقت میترسند خواستم برداشت هایم را از این مصاحبه با دوستان شریک بسازم.
من با جناب حفیظ منصور کدام آشنایی شخصی قبلی ندارم و ایشان را فقط از طریق نوشته ها و مصاحبه ها و فعالیت های سیاسی شان میشناسم. طوریکه از مصاحبه ها و گفتار های جناب ایشان معلوم میشد, حدس میزدم که ایشان مغز متفکر حزب جمعیت اسلامی و اینجا بزن این حزب هستند و این حدس و گمانم قرین حقیقت نیز بوده و است.
جناب مامون دها بار در این مصاحبه حفیظ منصور را مخاطب قرار داده پرسیدند که کیها و کدام دست ها باعث سقوط جمهوریت بوده اند؟ کیها نظام را بشکل دربست به طالبان تحویل دادند؟ کیها مقصر بربادی و سقوط یک کشور با عمق این همه بحران و فاجعه میباشند؟ و سوالات از این قبیل....
جواب آقای منصور فقط یک جمله بود که گویا گرداننده گان جمهوریت آگاهی نداشتند, بی خبر بودند و در یک کلام لوده بودند و این لوده گی باعث سقوط نظام جمهوریت شده که طالبان در ارگ لانه بگیرند و با شلاق بالای مردم حکومت بکنند و مردم افغانستان با فاجعه قرن مواجه شود و سرنوشت 35 میلیون انسان در خطر مرگ و نابودی قرار بگیرد.
جناب مامون چندین بار تلاش کردند که آقای منصور زبان بگشایند و گوشه یی از حقایق سقوط نظام و دست اندر کاران این فاجعه را به مردم بازگویی کنند, بالاخره مردم حق دارند حقیقت ها را بدانند و مقصران این فاجعه را بشناسند و قضاوت تاریخی خود شانرا داشته باشند.
لیک مرغ جناب منصور یک لنگ داشت که بازهم نا آگاهی, نا بلدی, کم فهمی و لوده گی گرداننده گان جمهوریت از الف تا ی گویا باعث سقوط نظام و جمهوریت شده و کسی عمدآ و قصدآ جمهوریت را سقوط نداده است.
تلاش های جناب مامون ناکام ماند تا از دهن آقای منصور حد اقل بشنود که این عمل جنایت در حق مردم و خیانت در حق کشور بوده است.
برداشت من از این مصاحبه و اینکه آقای منصور همه چیز را کتمان میکرد و تلاش داشت که به چشم مردم خاک بپاشد, آقای منصور و دار دسته اش همه شریک این جرم بوده وهستند و روی این ملحوظ نمیخواهند و نمی توانند یک شخص و یک گروپ خاص را نام بگیرند و مقصر همه این بربادی و دربدری ها برشمرند. چون طوریکه خود آقای منصور اذهان داشتند که از گرداننده گان اصلی حزب جمعیت اسلامی و مغز متفکر این سازمان هستند ومراودات و ارتباط تنگا تنگی هم با خود اشرف غنی داشته اند و ایشان را به پنجشیر هم دعوت کرده اند که اشرف غنی لوگر را ترجیح داده اند.
اگر این بیست سال اخیر و یا دوران جمهوریت امریکایی را از نظر بگزرانیم می بینیم که تیم آقای منصور از 40 تا 70 فیصد در حاکمیت های کرزی و غنی شریک بوده اند.
از جمله 30 نفر وزرای کابینه دولت حد اقل 15 نفر آن از حزب جمعیت و اکثرآ هم از یک ولایت بودند چه رسد به سفرا, روسا, جنرالان و مقامات عالیرتبه دیگر.....
اینکه امروز جناب منصور نمیتواند به زبان بیآورد که این اشرف غنی و تیم تبهکار و تمامیت خواهش در تبانی با رهبران خاین و وطن فروش احزاب جمعیت اسلامی, جنبش اسلامی, وحدت اسلامی, حزب اسلامی و دیگر گروه ها و سازمان های تبهکار و وطن فروش باعث سقوط کشوری بنام افغانستان شدند و حرمت و هویت مردم این سرزمین را بخاک زدند.
بدون شک نقش شخص غنی و باند تبهکارش درین سقوط مرگبار به همه مردم افغانستان آفتابی و آشکار است. اگر جناب منصور لکنت زبان پیدا میکنند و گناه را به لوده بودن و نا فهم بودن گرداننده گان جمهوریت که خود هم درین صف قرار دارند, می اندازند و از هیچ خیانت و جنایتی نام نمی گیرند جای شک و تعجب نیست, طوریکه در بالا گفتم حزب آقای منصور و همرهانشان هم برابربا اشرف غنی درین جرم و سقوط شریک است.
اگر آقای منصور خود را به کوچه حسن چپ میزند و از جنایت تاریخی صادر شده و ننگین فرار میکند, لیک مردم افغانستان و جهانیان شاهد تمام حوادث و قضایای افغانستان بوده و هستند که کدام دست ها, چه چهره ها و کدام سازمان ها در نابودی این کشورسهیم بوده اند و کیها بوده اند که این حال و روز را بالای مردم بیچاره ما آورده اند.
برای جناب منصور صراحتآ میگویم که آنچنانکه مردم از اشرف غنی و باند تبهکارش نفرت دارند به همان اندازه از شما و همرهان خاین و وطن فروش شما و طالبان مزدور و بی هویت نیز متنفرند.
شما و همرهانتان دیگر صلاحیت گرفتن سرنوشت مردم را ندارند, مردم شما ها را درین چند دهه خوب آزمودند که جز خیانت, زر اندوزی, وطن فروشی و معاملات ننگین هنری ندارید.
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت می شناسم