محمد علی مهرزاد

 

نگاهی اجمالی ازحوادث اخیر درافغانستان !؟

انچه درین سا لها پیهم روی داده ، بدون شک حادثه نیویارک ولندن وسایرکشورها، جامعه بشری را سخت نگران ساخته است. این حوادث نشان داد که جهان دستخوش عارضه وحتی اسیب پذیرشده است ، اوضاع واحوال امروزی نطم جد ید  وتازه ای راکه جوابگوی واقعی رفع نیازمندی های اقتصادی وشناخت از انسان های که درطول تاریخ ،ازطرف تشکل وا حزاب ، وگروها اجتماعی ، سیاسی وحتی نظام های استبدادی انهارا به حال خود شان رها ساخته که امروز جامعه جهانی با ر اشتباها ت و عملکرد گذشته خودرا بدوش می کشند ، جریا نات اخیر باز بینی و تجدید نظر همه کشورهارا می طلبد؛ اکنون به گروها ، افراد وانسان های رها شده که بهچ اصل قانون ومذهب پایبند نیستند روبرهستیم.!جان کلام اینجا است که موضوع وقضایای امروزی به ده وبیست نفر ختم نمی شود ، البته ازین قماش وچهرها هزاران هزارتن دگرنیز نظیر این انسان ها در سراسر جهان پراکنده شده اند ، که می توانند روحیه تنفروانزجار وعقده د ردرون انها رشدو به کار گرفته شود،چون فقر اقتصادی به مرز مرگ وزنده گی برسد ترس از مرگ نزد شان معنی ندارد ،ازجانب دیگر جمع انبوه سر براه وزنده گی کن هستند وپایبند عیال وخا نواده ، هرج مرج ونا امنی را دوست ندارند ؛ درعین حال ازجریان وشرایط موجود هم راضی نیستند. پس به مشا هده می رسد که در دوره جدید حسا سیت مردم نسبت به چگونگی زند گی خیلی ها بیشتر شده است ، توقع ها افزایش یا فته وازتحمل ها کاسته گرد یده ؛بنا بران دنیای کنونی با جامعه یی سروکار دارد که هم می خواهد آرام بماند ودرضمن نا آرام است .مردم می بینند با اینکه حرف از د موکراسی ومردم سالاری زیاد بر زبان آورده می شود ولی اداره امور جهان در دست یک عده یی محدود است که انها این جمعیت عظیم فعالیت های تخریبی دورازکرامت انسا نی توام با سیاست فریب ونیرنگ درجریان است با تاسف که سهم صداقت در ان کم تربه مشاهده می رسد . بد بختانه انچه لازم است توجه سیاست بازان درحل مسایل جهانی شکل تهاجمی دورازعدالت اجتماعی جریان دارد که این امرتعادل وتوازن جهان را به خطرمواجه ساخته است ؛ ایا می شود چنین جها نی را به سهم حد اقل صداقت اداره کرد ؟ درحالیکه همه کسانیکه ته ما نده های انسان وانسانیت وروشن بینی در آن ها با قی مانده باشد با تاسف کنارنشسته ویا عمداً درحاشیه مسا یل حاد اجتماعی قرارداده شده وحالت خاموشی را  اختیار کرده اند، واگرحرفی برای گفتن داشته باشند کسی به حرف شان گوش نمی دهند .عده ای از کشورها ی دنیا غرق در اشتغال ویا دل مشغول کن خود اند، غوغای بلند گوها وفرستندها نمی گذارد که کسی به صداونجوای عقل گوش بسپارند .روزنامه های کیلویی پرازاعلان مواد مصرفی هستند وبا تشویق به سرگرم شدن می کنند که این مطلقاً در انحصار طبقه مرفع تر قرار گرفته است . استعداد ها دست چین می شود ودرهرزمینه کسا نی که به زعم خود بهترمی توانندخودرا خدمت گذار وضع موجود نشان می دهند جلو می افتند ، وضع موجود هم درمسیر قدرت مسلط حرکت می کند،تا وقتی این وضع را صاحبان وتشنه قدرت وثروت ادامه می دهند که از نفس باز مانند؛اما دردراز مدت نمی توانند بر خلاف خواسته های طبعی ادامه داد، دنیا درقرن بیست ویکم به انتهای سرحد هوش رسیده، و لی نباید فراموش کرد هوش به تنهای بار زندگی را که بسیار سنگین است به منزل رساند ، این حالت دردرجه حاد خود می تواند کسا نی را بگونه ی درآورد که درمرز جنون وعقل مجازی قراردارند، البته نمی شود انهارا دیوانه خواند ، درمیان انان گروهی از طریق جنایت های فاجعه باروغیر قابل جبران خودرا نشان می دهد ، این مرزمرز جنون است وبس.! دردنیا ی امروزچگونه تروریستان می توانند بدون همکاری شبکه های مافیا یی مواد مخدرواستخبارات کشورهای یاغی ودلالان منطقه وجهان بی مسولیت چنین ثروتی را از کجا اندوخته اند .؟ایا درطول تاریخ دیده وشنیده شده که تروریستان وانقلا بیون ملیا ردر بدون انکه از عرق جبین ومشروع ثروت اندوخته باشند ، همین قماش اند که به سرنوشت انسانها بازی می کنند. همه این فعل وانفعالات بین المللی به شکل از اشکال معما گونه جلوه می کند. درجنوب وغرب سرحدات افغانستان جریانات براه انداخته شده وفعلاً هم جریان دارد ، بدون شک نا شی ازتناقض وبی ریشه گی هویت ملی وفقدان فرهنگی وتاریخی است که توسط استخبارات کشورپاکستان سازما نده هی می شود ، مارا به یا دشعر سعدی علی الرحمه می اندازد:(یکی بچه گرگ می پرورید— چو پرورده شد خواجه را بردرید) ! هد ف ازتهاجم طالبان درافغانستان شاهد مد عای ماست ، چون کشورپاکستان توسط بریتانیا ازبدنه ای وطن ما وهند ایجاد شد ، دایماً ازفقدان فرهنگ وتار یخ احساس حقارت می کرد، بدون ترد ید درپهلوی خود کشور مادر را به چنان فرهنگ وتاریخ غنی می دید ؛ چون پسران نا خلف وگستاخ وتمرد درمقا بل ارزش های دینی ومعنوی که زمانی خود ازچشمه سار وفرهنگ پربا رافغا نستان حیات شرافت مندانه داشت ، همه روابط انسا نی را به معامله وبازی سیاست گذاران واستخبارات به حیث وسیله نا مطلوب ادامه داد. تاحدی  به خصومت خود ادامه داد ودرتخریب ارزشهای مادی ومعنوی کشور ما چون تاراج گران تاریخ موجبات شرمند گی خودرا ثبت تاریخ مهاجمان کرد. با تا سف ودریغ که درمقا بل این اعمال غیر انسانی ومدا خلات ناروا ی همسایه جنوبی ما یک عده ای ازکشورهای حامی پاکستان سکوت نمودند . حوادث امروزی که در گوشه وکنارکشورما جریان دارد اگر کشورهای جهان نادیده ونا شنیده بگیرند؛ جامعه بشری را به تهد ید مواجه خواهند کرد ؛ پاکستان نه تنها به معیار های اخلاقی وتمدن اصیل بشریت هرگز وقعی نمی گذارد ، درهمچو حالتی کیست که از کشتار انسا نهای بی گناه ومعصوم مردم ما جلوگیری وچاره جویی وچاره گر باشد ؟ هما ن است که گفته اند:  ( دیوارکوتا تراز دیوارمردم نیست)، سیاست بازان نو آموزدرین سالهای اخیر با ما تمرین سیاست می کنند، ولی غافل ازاین که ( بارکج به منزل نمی رسد)، آنچه درین تمرین سیا سی مورد توجه است ، آموزش نظامی درمدارس دینی در جوارسرحدات افغانستان است ؛ حتی درین سا لها ی اخیرمسایل نظا می جزونصاب تعلیمی مدارس به منظورترورانسانها زیرپوشش نام مقدس اسلام صورت می گیرد؛ درختم وبعد ازفراغت فرزندان این طرف وآن طرف سرحدات فرزی کشورما را مسلح نموده غرض ترورمردم ما می فرستد. ما با ور داریم که هیچ کس نمی گوید که نسل انسان از علم محروم وروی برگرداند ، ویا از تکنا لوژی معاصر محروم شود ؛ولی به فکرآن بخشی از نیازانسان بود که که خارج از مدار علم حرکت می کند. وای به ان روزی که علم با جهل درتقابل ودشمنی قراربگیرد ؛ چون امروزدرکشورما فاجعه توسط مزدران استعماردر لباس مذهب جریان دارد. آنچه همین اکنون با تمدن موجود درکشورما و جهان درعناد بسر می برد جهل وتحجروبی هویتی فرهنگی ا ست که با موتورغبطه وعقده بکار افتیده ،ازطرف دیگرذهنی گرایی وهم هویت شدن با ثروت وقدرت وافراط گرایی مذهبی ونادیده گرفتن اصل اعتدال این روش پسند یده اسلامی وقرانی ازطرف مدعیان مزدوران استعمار درلباس مذهب جامعه مارا سخت به باورهای غلط که اصلاً مورد تا یید ارزشهای اسلامی نیست آلوده ساخته است . اگرعاصیان جهان ا ز پیشرفت های مادی ومعنوی جهان سهمی ندارند ، اگردارند نهایت اندک است ، دنیا ییکه تا این حد حالت یک بام ودو هوا را  داشته باشد ، خواه نا خواه تولید فاجعه را می کند. چون عدالت جهان همراه با پیشرفت های علمی ومادی حرکت وهمسویی ندارد ، می تواند دستاویز خوبی برای ایجاد خشم مردم باشد. اما انچه درین میان مورد توجه اینست که مردم حق دارند خشمگین باشند ؛ ولی به هیچ صورت حق ندارند برای ابراز خشم خود دست به خشونت بزنند ! به قول معروف ( آدمی شیر خام خورده) هستند انسانهای که دنیارا مطا بق میل شخصی خود می خواهند ، طوریکه طالبان دست به اعمال انتحاری می زنند که به هیچ آیین مذهبی وانسا نی سابقه ندارد ، البته این اعمال نهایت جنون فکری وتعصب محض را تداعی می کند.اکنون که پیامد حوادث نیویارک وامثال آن بشکل هشداردهنده وفا جعه بار درکشورما رونما گردید؛ برای دولت های هم جوارباید زنگ خطری باشد، انچه امروز در افغانستان  میگذ رد فردا سرنوشت بد تر ازما به سراغ شما خواهد امد . حوادث را صرف از د ید وطریق مادی تحلیل کردن تنها نمی تواند راه حل نهایی واساسی باشد. اگرجامعه افغا نستان حتی جهان بیدارنشود وازلاک کسب ثروت وقدرت انحصاری خودرا نجات ندهد ، درین آشفته بازارهرمتاعی، حتی کشتن انسان باعمل ترور، بیشتر ازپیش خریداردارد. باید جلوی دلالان وعا لمان بی عمل وفضل فروش را که علم را برای ثروت اندوزی می آموزند بگیرند تا دیگر لشکرتاریک اندیشان متحجرحیات بشریت را به خطر وفدای اغراض حیوانی خود نکنند.  

  درنتیجه اکنون این سوال را درمقابل خود قراردهیم که آینده کشور چه گونه خواهد شد؟ اگربه همین منوال درمقابل مداخلات کشورهای همسایه که توسط ستون پنجم ومهره های سوخته ولشکریان جهل وتحجرواز همه مهمترگروهای دمد می مزاج سیا سی که با دولت های برسر اقتدار در افغانستان تمرین سیا سی براه انداخته اند وروز بروز وحدت مردم مارا بسوی انشقاق وشرکت سها می درتعین کدرها ، بهترین استعدادهای کشورا درحاشیه رانده هرچه عاجل وجدی این دسیسه امریکارا که توسط جانکری وزیرخارجه سا بق فرمول بندی شد، ازبیخ وبن بردارید، والانه تکرارتاریخ جامعه مارا بسوی نابودی می کشاند ، وکادرهای ورزیده وملی را که بخاطرارتقای وپیشرفت وطن مان افغانستان سا لها درحاشیه قرارداده شده اند، زمینه را برای بازگشت شان مساعد سازید؛ تا ریشه فساد پیشگان خشک شده فساد این دانه سرطانی را از ادارات دولت پاک کنید. اوضاع وشرایط امروزی شد یداً مارا به تعقل وخردگرایی فرامی خواند؛ چراتنها به دانش وتکنا لوژی اتکا کردن بدون بینش وشناخت جامعه ،تاوان غفلت واشتباهات دیروز وامروزرا با هزینه هنگفتی خواهیم پرداخت. ر اه های جلوگیری ازین حوادث فاجعه با ر اینست که نه تنها دید کشورهای که ادعای همکاری ، به قطع جنگ وخون ریزی که امروز درافغانستان ازطرف پاکستان براه انداخته شده دارند، به تجد ید نظروادارند ؛ وازهمه مهم ترتشتت وپراکندگی که دربین گروهای    سیا سی درداخل وخارج دولت ایجاد شده شد یداً ضرورت به تجد ید نظردارد تا منافع کشورومردم را فدای اغراض حزبی وشخصی نکنند. چراحوادث وعوارض که درین چند دهه دامنگیر مردم ما  وحتی منطقه وجهان شده نهایت آموزنده    وقا بل بازنگریست ؛ چه به تجربه ثابت شد که دوگانگی ودوروی در سیاست واقتصاد سیاسی درحل مسایل جها نی دست آوردی انچنانی که توانسته باشد فقروبحران بیکاری را حل کند، با تاسف برعکس موجبات بحرانات اجتماعی را موجب شده است.همین اکنون درمنطقه وبه خصوص درسرحدات جنوبی وطن ما طغیان ویاغی گری شعله وراست . مبارزه با تروریزم ومافیایی مواد مخدر یک صحنه سازی ومعامله گری بیش نیست ؛ پاکستان درایجاد شبکه های تروریزم و مافیای مواد مخد ر آن طرف سرحدات افغانستان هزینه جنگ امروزرا برای گروهای نیابتی تامین می کند. اگراین وضع ووقایع اخیرکه درافغانستان براه افتیده، کشورهای حا می پاکستان بازنگری درحمایه خود نسبت به سیاست های دوگانه پاکستان بعمل نیاورند ؛ حادثه یازده سپتمبر2001قابل پیش بینی وتاریخ را یکبار دیگراین گروها ی یاغی تکرارخواهند کرد. درنتیجه باید به این واقعیت تن دادکه حل مسایل امروزوفردا به تجدید نظر صادقانه دوراز ریا وفریب نیازدارد که دامنه آن ازتصمیم گیریهای حکومات فراترمیرود، باید مردمان هرکشوربه موضوع تروریزم ومواد مخدرکه بدین پیمانه سابقه نداشته است ، موج آن مرزنمی شناسد با دولت های خود همکارویا فشار مضاعف وارد کنند تا در نا بودی تروریزم ومحو مواد مخدر هنوز دیر نشده اقدام عاجل را می طلبد تا براستی صلح واقعی امنیت سرتاسری درافغانستان ومنطقه وجهان تامین شود ونسل های آینده درفضای عاری از هرگونه نگرانی حیات بسر برندوبار اشتباهات مارا بدوش نکشند.   

 

 


بالا
 
بازگشت