خوشه چین
تهداب خشت
این خراست که میداند آشتی خرباشیربه ضررخـــراست
اخطارخوشه چین به خودخواهان ازخـــودراضی مکرراست
به تعداد شمارانگشت ازیک تبارباختــــه اند نامــــوس وطن را
عرق جبین میخواهد جمع وجورهرکس که متحد ساخت نراست
خشت درتهداب کج است
مانع رفتن سوی حج است
یاران همفکروهمگرامیدانند
دردم آن موش بسته چج است
قدم
قدم میگذاری ازهمان آغاز سنجیده بگذار
بامغزسرد قلب گرم دستان پاک پسندیده بگذار.
موانع را ازقبل همان جنگ شدیاربرسرشدیار.
درفضای دوستی ورفاقت خندیده بگذار.
بلی راهی را که مامیرویم راه دزدان نیست.
راهی را که ما میرویم راه ترکستان نیست.
راه ما گربدانی راه عیاران وآزادگان است.
راه برگشت مزدوران برپشتش پالان نیست.
ازدید عیاران
طالب ودولت یکی چای سبزاست دیگرش چای سیاه
هوتلی ازمشتری پرسید گفت چای سیا نوش جان میکنی یا سیاه مشتری درجواب گفت رنگ هردویش درگور.
هردویش برصحتم مضراند.
یک گیلاس آب صاف وشفاف بی رنگ چاه وطنم.
میرآب
کسیکه مراقب نهروجوی نباشد آب را آب دزدان مثلیکه درجلسه کاستریکوم دزدیدند
میبرد.
اومیرآب ناکرده کاربه توگویم تورا به این کـــارها چه کار
تونمیتوانی دریای پنجشیررا درپل متک یکجا بسازی
بگذار که درهمان پل صیاد ملحق میشوند بشوند.
ازدریای پنجشیر
درگلبهار بند برق بساز وازدریای غوربند درقسمت آشابه.
فدای دوبندل کاغذ سبز
ازاشغال تابه اشغال زمین واسمـــان فــــرق دارد.
مقابله روزنخست مجاهد ومجید کلــکان فرق دارد
ازمجـــید کلکان تبلوردهندۀ استقـــلال ازادی بــود
ازمجاهد آزادی گرفتن ازروس به پاکستان فرق دارد
ریختن خون هزارا جوان فدای دوبندل کـــاغذ سبز
دادن ازادی برای امــآـریکـــا ازپاکستان فرق دارد
امریکا ییها با لباسهای محلی ولباس قلاه قره قلی آمدند
لباس نظامی درتن مزدورروسی تاجهان وطن فرق دارد
مطلبی از«رند»عیار
حافظ شیرازی بشنویبد
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد
که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد
عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان
بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند
زمستان جان سوز
درین جا یاران به معنی عیاران آمده است.
دیدم که درچشم سیاست گران گریان آمده است
یاران همفکروهمگرا بهارشده اند.
برای رنجدیده گان موسم هوای سرد زمستان جان سوز.
محبت ازآفتاب باخود آورده اند آب ازابر.
تیماردهندۀ تخم های بذرگشته درخاک.
سرانجام عامل رویش سبزه وجنگل ونبات شده اند.
دراصول سازمان دهی
دراصول سازماندهی (استعداد)تخصص رشته مسلک حرفه وپیشه را نباید فراموش کرد وهنر را درمبارزه نباید نادیده گرفت.
ترک وجذب اشخاص وافراد به حساب خبط سیاسی واشتباه را میشودبرایش فهماند.
مگراینکه فرد مورد نظرآگاهانه وهنرمندانه کاروان را بنفع خود چرخ ندهد مثل جلسۀ کاستریکوم.
معلمین باحفظ روان شناسی اطفال جوانان وجامعه شناسی روی استعداد وآمادگی درسی جهت فهماندن علاقه مند میباشند.
نجار مسلکی هیچ درفکر سوختاندن چوب افتیده درزمین نمیباشد.
می اندیشد ازین چوب بعد ازتراشیدن وساییدن شی بدرد بخور سشاخته میشود.
آهنگر آهن کهنه را دوباره ازمیان کوره بیرون کشیده اشیای فلزی نومیسازد.
خوشه چین ازخوشه های ریخته وافتیده روی زمین درجنگل
وزمین (گندی)به منظورتشکیل خرمن میسازد.
ما یاران
درسیاست هرکه درمدت کوتاه برای خود خواسته است
هم فاجعه آفریده اند هم همه داروندار را باخته است
چپیها ی محترم مشت نمـــــونۀ خـــرواراند.
فردای راست ازیـــن قماش بـــــی شمـــاراند.
خانها ودیکتاتوران را تـــاریخ وارمیشناسیم.
اولاده های شان خواروزاربدون کرته وایزاراند
ما یاران همراه همفکر همگراه
نهال صبرشانده ایم برای فرداهای دور
نه اینکه ملی سرخک سلاته لب تنور
این بارنهضت میهنی نیست نیم پخته
سوغات کرزی گردد توسط جناب نور
این راه صدساله را طی طریق مینمایند
نسل فردا مردان باوجدان باشرف وجسور
آنها میدانند که همه امور برمحورانسان بهترچرخ میخورد چرخش ماشین تولید را سبب میگردد،ازتولید انواع تولیدات دیگرمنحیث ممد رهیابی های باسرعت نوررا دراختیار بشریت قرارگرفته است وماباید نصیب آن شویم.
بنای شخصیت
بنای شخصیت هرانسان متناسب به صداقت او درعمل است.
پس ضعیف ترینها را شما مدنظر بگیرید.
ریخت وبافت
قریب به سه صدسال میشود که تاریخ ما کثیف وجعل شده است
درخت کاج شرافت کاملابرگزیز کل شده است.
جغرافیای سیاسی ما را دیگران ریخت وبافت زدند.
سرزمین آبایی ما توسط حیوانات بیخی چتل شده است.
خون وآتش
درملک عیاران بازاریهای کهنه کار
آدم شدنی نیست.
آن لباس درتن خلق آزاده دوخته شده ماشینی است.
سوزنی نیست.
نسل امروز آگاه وبیدار شده اند
ازمیان خون و آتش
این بازیگران نالایق بی کیفیت رادیگر
ماندنی نیست.
خداوند استعداد زیبایی وهنرنمایی هارا برای انسانهاتقسیم کرده است.
حق دیگران
اما لذت حلاوت وسایرمایحتیاجات را به اندازه نیازبخشیده
تصرف وتجاوز درحق دیگران قابل بخشش نیست.
هیچ ثروت مندی به غیر ثروت(بدنامی.
نام نیکو نبرده است ونام منفورازخود بجا گذاشته است که تاثیرات منفی اش بالای اولاده هایش خطرناک افتاده میباشد.
امانخبگان ورسالت مندان درعالم فقرنامرادی دنیای معنوی (فهم ودانش) را ازآن خود ساخته است.
مـــن آب روان هستم
راحـــــت جـــان هستم
آینه ام هرموجودرا خودش را نشان میدهم بعضی اوقات که شیاطین مرا گل آلود میسازند هدفشان شکارشان (ماهی مقصد)است.
اما خرص به گونه دیگر ماهی میگیرد زمانی که ازارتفاع بالا به پایین به سرعت فرومی آیم ماهی های بیچاره خلاف جریان پرواز مینمایند بدون تکلیف دردهن خرس میروند.
مگر رنگ گل آلودم بعد ازفاصله زیاد ته نشین میشود ورنگم به اصل برمیگردد.
خودت
او آهو تو درسرعت خیلی نسبت به پلنگ تیزهستی!
مورال خودرا ازدست نده خودت خودت باش
به پروازوپرشت تکیه بکن.
پدرش تورا شکارکرده نمیتواند.
هرگاه پیش رویت علف سبز مزه دار را دیدی اعتنا نکن برو بخیر.
شاخ گل
شما تحلیل گران حق ندارید که تنها راجع به شاخ گل وبرگ میوه درخت حرف بزنید.
ریشه ای درخت وریشه ای اشغال را موشکافی نمایید.
بار
درپشت خر یاخر برسربار
.
درکشورمان باردرپشت خروخربرشانه های مردم بوده اند.
مبلغین این وضع به نفع بیگانه تجاران بهشت وجهنم بوده است.
جهالت حکم رانده است تاریخ مارا مکدر ساخته روان اند.
علتش این است سنگ همه یک سیر چپ وراست منم بوده است.
خاک
اینجا زادگاه من است
ازپدرقبله گاه من است
مسول پاس داری آنم
نه اینکه بیگانه پادشاه من است.
این خطه خطه ای پلنگان وشیران اند.
این خاک خاک مردم خراسان عیاران است
خاک سیستان در نفس خود بذرشده دارد هنوز.
دست ها باهم گره خورده با جمع آزادگان اند.
هوایت را داغان میسازند.
شروع جنگ را با پلخمان میسازند.
زیرپایت زمین آتش میگردد.
بدان که دوغلام گردن یاران برید.
عبدالحق نادر غدار را نقش زمین کرد.
فردا خواهند گفت این مور اژدهاررا تکفین کرد.
مورال
عضی ازسیاسیون مورالشان را باخته اند چون گاوهای لته خور اینجا وآنجا سرگردان اند ترسم ا زین است که همراه لته سوزن نخورد که سوزن کشنده است.
ضد برنامه
گروپ پرستی درمیان حزب کله گک سه نفررا خورد.
امین،کارمل ونجیب.
داشتندهرکدام حبیب
قعرنشوید من هم شاگرد.
درمیان ویرانه ازهرطیب.
کیسه دزدان
ما به نظامی نیازمندیم که کیسه دزدان راخالی کنددرجیب مردم (بریزد).
بعد ازان نه دزدی ازمسجد کفش دزدی مینماید ونه رهزنی بخاطریک یک تلفون انسان میکشد ونه طفلی بخاطر پول به کروگان گرفته میشود.
(خوشه چین)
(خوشه چین) آن نیست که بگوید آنچه که من میگویم حقیقت است.
مگرمیخواهد که گفته های خودرا آهسته هسته آرام آرام به مروز زمان دریک مکان (افغا نستان)به اثبات برساند.
مگربرای خود حق میدهد که بگوید برای مقابل دلایل خودرا به اثبات برساند.
اکثر همین سیاست بازان محفل آرا وصحنه سازان ومداحان و دنباله روان را که ببینی وسوابقش را که ببینی یاپدرش ماموررشوت خوربوده ویا ملای دست بین زمین دار بوده اند.
این گونه مردم سیاست را به نرخ روز انتخاب مینمایند نه بربنیاد اصل انجام رسالت.
ملای دست بین
اکثر همین سیاست بازان محفل آرا وصحنه سازان ومداحان و دنباله روان را که ببینی وسوابقش را که ببینی یاپدرش ماموررشوت خوربوده ویا ملای دست بین زمین دار بوده اند.
این گونه مردم سیاست را به نرخ روز انتخاب مینمایند نه بربنیاد اصل انجام رسالت.
زمین خشک وبایرگفت:
اگرآسمان خواست بزا یاند.
اول میباراند.
این زمین مادرمهربان مردرا درگهواره میجنباند
ما یاران
درسیاست هرکه درمدت کوتاه برای خود خواسته است
هم فاجعه آفریده اند هم همه داروندار را باخته است
چپیها ی محترم مشت نمـــــونۀ خـــرواراند.
فردای راست ازیـــن قماش بـــــی شمـــاراند.
خانها ودیکتاتوران را تـــاریخ وارمیشناسیم.
اولاده های شان خواروزاربدون کرته وایزاراند
ما یاران همراه همفکر همگراه
نهال صبرشانده ایم برای فرداهای دور
نه اینکه ملی سرخک سلاته لب تنور
این بارنهضت میهنی نیست نیم پخته
سوغات کرزی گردد توسط جناب نور
این راه صدساله را طی طریق مینمایند
نسل فردا مردان باوجدان باشرف وجسور
آنها میدانند که همه امور برمحورانسان بهترچرخ میخورد چرخش ماشین تولید را سبب میگردد،ازتولید انواع تولیدات دیگرمنحیث ممد رهیابی های باسرعت نوررا دراختیار بشریت قرارگرفته است وماباید نصیب آن شویم..
.