انجنیر حفیظ ا له حازم
ایران و پاکستان دو کشوری که بما بدبختی صادر میکنند
کشوری که در چها راه جهانی و برخورد جریانات اجتماعی و فرهنگی منطقوی قرار داشته باشد, جز این نمیتواند که بر منزلت های انسانی و یافتن شیوه های همزیستی مسالمت آمیز بکوشد و در مرتبه فرهنگ سازی ها و مشارکتهای زندگی باهمی عروج کند.
ملت های موفق دنیا دورنما و جایگاه شایسته را سراغ میکنند تا با سر افرازی و خوشبینی بخاطر رفاه و زندگی بهتر برای اتباع شان سرمایه گزاری نمایند.
کشور ما آنچنانکه در طول تاریخ دولت های ملی و مردمی نداشته است, از بد طالع همسایه های با طمع و آشوب زا هم نصیبش گردیده است.
عصر ما عصر گفتمان, عصر مصامحه, عصر تجارت و عصر پذیرش هاست. کشور ها میکوشند تا روابط شان با همسایه هایشان بهتر, رفت و آمد ها سهلتر, رونق داد و ستد بیشتر, مدارا و همدیگر پذیری عاطفی تر باشد.
پنج دهه اخیر دهه های التهابی, زخمی و درد آفرین برای مردم و کشور ما بوده است. از کودتای داود گرفته تا انقلاب ثور, از ورود مجاهدین بکابل گرفته تا گرفتن قدرت توسط آنها, ظهور طالبان وایجاد حکومت امارت اسلامی و آمدن تکنوکرات های امریکایی در ارگ کابل, حوادثی بوده اند که سرنوشت کشوری بنام افغانستان را درین پنج دهه اخیر رقم زده اند.
دو کشور همسایه ما ایران و پاکستان در محراق این بدبختی ها و فاجعه های پنج دهه اخیر کشور ما قرار دارند.
این دو کشور از زمان ظاهر شاه با مداخلات پیدا و پنهان شان بخاطر بی ثبات کردن حکومت مرکزی و داشتن دست بالا در سرنوشت سیاسی و فرهنگی افغانستان همیشه کوشیده اند که با تربیت اجنت ها, جاسوس ها و زمینه سازی برای مخالفین رژیم و مسلح کردن آنها اقدامات غیر دوستانه, شرورانه و مغرضانه داشته باشند.
با کودتای محمد داود و انقلاب ثور این دو کشورعملآ با مداخلات علنی و بیشرمانه در امور داخلی کشورما با مسلح کردن مخالفین دولت, کمک مالی و نظامی به مخالفین و دادن آموزش های نظامی به آنان و فرستادن دوباره شان به کشور ما بخاطر ویرانگری و قتل و کشتارمردمان بی گناه ما دست یازیده اند که این مداخلات بیشرمانه با ابعاد گسترده و مغرضانه تا امروز ادامه دارد.
پاکستان با ایجاد مدرسه های تروریستی بخاطر تربیت مجاهدین, طالبان و داعش ابتکار داشته است, ایران هم با سرباز گیری از هموطنان فقیر و بی نان ما در صفوف فاطمیون و ارسال آنها در جنگ های سوریه, عراق و افغانستان روی سیاه دشمنی شانرا با مردم و دولت های افغانستان نشان داده اند.
حضور میلیون نفری پناهده گان افغانستانی در کشور های ایران و پاکستان زمینه های باج گیری این کشور ها را از جامعه جهانی ( گویا بخاطر کمک به پناهنده گان افغانستانی) مساعد ساخت که میلیارد ها دالر پول از جامعه جهانی و ملل متحد دریافت کنند که پنج درصد این پولها هم در اختیار پناهنده گان کشور ما قرار داده نشده است.
هموطنان ما درین کشور ها بشکل حرفوی آموزش های تروریستی دیدند و علیه کشور خود شان و کشور های دیگر مورد استفاده بخاطر رونق تروریزم و بی ثبات ساختن قرار گرفتند.
هموطنان ما درین دو کشور از هیچگونه حق و آزادی های انسانی برخوردار نبوده و بصورت سیستماتیک مورد اذیت و آزار پولیس, دولت و مردم این کشور ها قرار میگرفتند.
هموطنان ما درین دو کشور ایران و پاکستان از هیچ نوع امتیازات حقوقی و پناهنده گی برخوردار نبوده و اطفال شان حق تحصیل و مکتب رفتن را نداشتند.
بخاطر زنده ماندن باید به کار های شاقه و طاقت فرسا تن میدادند و تا 18 ساعت در شبانه روز کار میکردند و اکثرآ بخاطر درد های بدنی و کار اضافی از طرف کارفرمایان مجبور میشدند که از مواد مخدر بخاطر تسکین درد هایشان استفاده کنند.
امروز که ما در کشور بیش از 4 میلیون معتاد داریم وحد اقل از هر خانواده یک نفر آن معتاد است و این تحفه بزرگ جمهوری اسلامی ایران به کشور و مردمان ماست.
پاکستان هم عملن در سوق و اداره طالبان و دیگر تروریستان که همه و همه صرف بخاطر نابودی کشور ما عمل میکنند مصروف است.
این دو کشور هرگز کشور های دوست و بی مدعا برای ما نبوده اند و فقط برای ما جنگ, اعتیاد, بیسوادی, نفاق و تروریزم را صادر کرده اند.
ولی ما همسایه های دیگری هم چون کشور های ازبکستان, تاجکستان, چین و ترکمنستان را داریم که بدون شک این کشور ها هم منافع ملی خود شان را در کشور ما دنبال میکنند.
برعلاوه اینکه مردمان کشور ما با هزار و یک پرابلم و مشکلات دست و گریبان هستند, همچنان مورد تجاوز و مداخلات ایران و پاکستان قرار دارد.
مردم کشور ما باید آگاه باشند که این دو کشور ایران و پاکستان, همسایه های دوست برای ما نبوده بلکه برای منافع ملی خودشان از صدور هر نوع مصیبت, جنگ و فاجعه در کشور ما دریغ نمی ورزند.