سنجر غفاری

 

قوت های مسلح افغان و سه ضلع خونین

( ای.اس.ای ، طالبان و سازمان سیا)

 

بخش چهل وسوم ( ۴۳)

معرفی واحد های عمده ای نظامی و چریکی ، تآسیس شده بوسیله ای استخبارات پاکستان، یا ملیشه های خاص ( ای.اس.ای ) جهت همکاری و حمایت های خاص از باندگروپ های مسلح تنظیم های هفتگانه تحت هدایت و فرمان افسران نظامی و استخباراتی پاکستان ، سعودی ، انگلیس و امریکائی که درزمینه تجارب خاص دارند ؟

بدون شک تاریخ سخن میگوید، چنان رسوای عام و خاص  میکند که باورنداشتید، به قول خواجه محمد آصف وزیر خارجه ای کنونی پاکستان در مورد جهاد افغانستان طی مصاحبه ای در چینل تلویزیون ( اکسپرس نیوز) اظهار داشتند که : جنگ سرد یا جهاد افغانستان در نبراسکا یکی از ایالات امریکا پروژه سازی گردید ، جنگ افغانستان یک جهاد جعلی بود ، جنگ یا جهاد در مقابل جمهوری دیموکراتیک افغانستان را من و مردم پاکستان یک عمل تاریخی و سیاسی ، نابخشودنی می دانیم ،

سران تنظیم های افغانی به اشاره(  سازمان سیا ) و ای.اس.ای می رقصیدند ؟؟؟

به قول خانم ( آرونداتی روی ) روزنامه نگار گاردین اسامه بن لادن یک راز خانوادگی امریکا بود، بن لادن از قبرغه ای سیاست خارجی آمریکا آفریده شده بود ، فراموش نکنیم که بنیاد اساسی جهاد یا جنگ سرد درافغانستان رامقامات در قصر سفید به وسیله ای این قبرغه ای سیاست خارجی اش یعنی

مادرتنظیم های  جهادی و رهبران شان بودند ( داعیه نخست پس از سازمان سیا و ای اس.ای ) ؟ فعالیتهای سیاسی ،نظامی بن لادن درافغانستان به منظور تحقق اهداف بزرگ امریکا صورت گرفت، در این زمینه قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی پاکستان در اوایل اکتوبر ۲۰۰۲ طی مصاحبه اش با مجله اشپیگل المان به صراحت بیان داشت، اسامه بن لادن را کمکهای امریکا به منطقه آورد، پس از اینکه درسال ۱۹۸۲ بن لادن به وسیله سازمان سیا به پشاور پاکستان مسکن گزین گردید ، جهاد افغانستان علیه شوروی  آغاز گردید و پروژه ای خاص جنگ سرد به بهره برداری گرفته شد ، براساس گذارش جریده ای فیگارو فرانسه ۱۱ اکتوبر ۲۰۰۱ که در ماه جولای همان سال اسامه بن لادن در شفاخانه ای نظامی امریکا در دوبی با مسول سازمان سیا دیدن نموده بود، بعداز نشر این خبر مقامات امریکائي این خبر فیگارو فرانسه را تکذیبنمود ، ولی رادیوی فرانسه باردوم نفی امریکارا تکذیب نمود و نام مامور سیا را نیز افشا نمود ، این است بازی بزرگ و خدمت به تروریزم ؟وقتی اداره استخباراتی پاکستان خویش رادر حمایت های بیدریغانه ای سازمان سیا و شیخ های سعودی یافت موظف به تشکیل واحد های عمده ای نظامی تحت هدایت سازمان ( ای.اس.ای ) متوصل گردید،  نخستین واحد نظامی اش را بنام لوای قندهار در تابستان سال ۱۹۸۸ از میان اجیران شان در تنظیم های خاص و تحت مراقبت شان ایجاد نمودند حاجی بابا یکی از قوماندانان محازملی که میان پشتون های قندهارنفوذ داشت  همراه با یکعده از افسران ای.اس.ای به قندهار فرستادند که تلاش صورت گرفت تا پیروزی های بدست آمده ای این لوا در قندهار به سود گلبدین حکمتیار اعلان گردد، گلبدین ۱۵۰۰ نفر در این لوا با اداره ای.اس.ای همکاری مشترک و فوری نمود، پس از جنگ ها وشکست های بیشماری این لوا در مناطق بلوچستان الی  جابجا است وعلیه نظام فعالیت دارند ، لوای دوم در شمال افغانستان در ولایت تخار که ظاهرآ متعلق به حزب اسلامی گلبدین است ، در اصل مربوط به سازمان استخبارات پاکستان می باشد و حدود ۲۵۰۰ نفر مجهز با انواع سلاح پیاده است ، چنین تشکیلات مخفی اتحاد مشترک  سازمان سیا و ای.اس.ای بدون شک الی امروز دراین مناطق فعالیت دارند و اکثریت طالبان تعلیم یافته در پاکستان مربوط به جنگجویان کشور های آسیای میانه و چریک های محلی شامل این لوا بودند و بدون شک که فعلن همچنان وجود دارد .

لوای خوست شامل ملیشه های افغانی و قبایلی حدود بیش از سه هزار چریک بوسیله ای توسط ای.اس.ای برای سرکوب مخالفین شان در میان قبایل سرحدی ایجاد گردید، اکثریت اعضای این لوا جوانان با انرژی افغان و قبایلی بودند ، اساس ایجاد این لوا مقابله با گروپ های ضد اهداف پاکستان در منطقه و تشدید عملیات های خاص پاکستان در ولایات خوست ، پکتیا و پکتیکا بود ، این لوا بیشتر مورد توجه ای اداره استخباراتی پاکستان قرار داشت و شاخه ای تروریستی حقانی نیز از همین لوا ریشه و ساقه گرفته است ، تلاش های بیشتر سازمان سیا بخصوص کمپنی های نفتی در امریکا  از دهه نود بدین سو تلاش های زیاد نمودند تا در مناطق مرزی و اساس افغانستان با پاکستان نفوذ خاص سیاسی ، مالی و مردمی را تآ مین نمایند ، علاوه بر این تشکیلات سازمان نظامی و استخباراتی پاکستان در حمایت بیدریغ مالی شیخ های عرب و استخبارات سعودی ، حمایت های نظامی و تسلحاتی امریکا و حضور مشاورین خاص جهت تربیت اعضای این لوا ها افسران خاص و مخفی ای.اس.ای منحیث سربازان در میان چریک های مسلح تنظم ها نفوذ و جابجا شده بودند ، قابل تذکر است اینکه در کمپ های و اردو گاه های خاص اداره استخباراتی پاکستان در نوار مرزی با مناطق قبایلی و افغانستان تعلیمات می دیدند و اکثریت چریک های خارجی مربوط به اتباع کشور های عرب ، افریقائی ، جمهوریت های آسیای میانه نیز برخوردار از این تعلیمات به وسیله ای مشاورین خاص امریکائی ، عربی ، پاکستانی گردیده بودند . ادامه دارد . 

در بخش چهل و سوم  درزمینه ای حضور مجدد اسامه بن لادن از کشور سودان به حمایت و دستور سازمان سیا پس از ایجاد طالبان بوسیله ای سازمان استخباراتی پاکستان و ظهور طالبان به منطقه ادامه می دهم و مطالب جدی را درزمینه ای فوق شامل برنامه داریم .

  ادامه دارد .

سنجر غفاری                                                                          

 

++++++++++++++++++

بخش چهل و دوم ( ۴۲) .

پرتاب طالبان و ظهورشان بوسیله ای اداره استخباراتی پاکسان تحت قوماندانی جنرال نصرالله بابر یا نصیر الله بار افسر مجرب و تحت حمایت و اعتبار اداره استخباراتی سیا و انگلیس که در پروژه ای کودتا علیه سردارمحمد داود را در سنبله ای ۱۳۵۲ ، عارف ریکشا که منجر به زندانی شدن  مرحوم محمد هاشم میونوال گردید و کودتای ضد سردار محمد داود در سرطان سال ۱۳۵۴ مبتکر این دو پروژه جنرال نصیر الله بابر بود .

واقعیت این است که  اکنون بحران افغانستان به یک معضل ملی ، منطقوی و بین المللی تبدیل شده است ، این بحران با دخالت عوامل گوناگون و گذشت زمان به پیچیدگی بیشتری پیدا کرده و امروز به صورت یک مسئله غیرقابل حل نمایان گردیده است .

بادر نظر داشت عوامل فوق الزکر دشمنی های گوناگون علیه مردم و کشورمارا مقامات ارشد ایالات متحده ای امریکا بعداز حضور نظامی شان در افغانستان و منطقه فراموش نمودند و به استراتیژی شان همانند دوران جنگ سرد نظامیان و استخبارات پاکستان را صادقانه یافتند ، نباید چنان مینمودند که نمودند ، ظهور طالبان و پرتاب شان در افغانستان پروژه ای بزرگی بود که زمینه ساز رسیدن امریکا رادر جمهوریت های آسیای میانه سرعت می بخشید ، نباید یک واقعیت را فراموش نمائیم که  ایجاد کشور پاکستان در جغرافیای منطقه به عنوان انگشت ششم  برمبنای سازش و آمیزش جنتیک  سپرم های استراتیژیک و همگونی های اهداف خاص انگلیس و امریکا که مشترکات شان را در منطقه بخصوص هندوستان ، افغانستان و جمهوریت های آسیای میانه الی قفقاز شوروی وقت  داشتند ،پاکستان را متولد نمودند ، برای روس ها و انگریز ها داشتن نفوذ خاص بر قبایل دوطرف دیورند اساس بازی بود ، امریکائی ها همچنان بعدش تلاش نمودند ، اما روس و انگلیس هرگز این فرصت و امتیاز را برای مقامات استراتیژیست ساز امریکا در منطقه فراهم نساخت بلکه تلاش جدی نمود و ممانعت کرد ، وقتی حضور نظامی اتحاد شوروی وقت در افغانستان عملی گردید ، انگلیس ها افغانستان و امریکائی ها ایران و پاکستان را در خطر یافتند و تلاش مشترک نمودند تا برنامه ای مشترک نظامی ، استخباراتی ، اقتصادی و استراتیژیکی شان را در جلوگیری از رسیدن اهداف بلند شوروی وقت را  به آنسوی دیورند تحت غور و برنامه ریزی مشترک شان قرار دهند و عملی نمایند که موفقانه در این بازی به مقصد رسیدند و مبدل نمودن پاکستان به ژاندارم منطقه و انسجام همه هسته های بنیادگرایان افراطی اسلامی را از سراسر جهان اسلام بخصوص کشورهای جهان سوم عهده دارشدند و درزمینه شیخ های عرب منجمله خانواده سلطنتی کشور شاهی عربستان سعودی پیش قراول تضمین مالی این پروژه گردید و تنظیم های مسلح و باندگروپ ها و هسته های گوناگون بنیادگرایان اسلامی افراطی چون القاعده و سایرین مشترکن در کنار تنظیم های به اصطلاح جهادی هفتگانه و هشتگانه در منطقه تآسیس، حمایت و مراقبت و مسلح گردیدند و به بازی استراتیژیک علیه حضور نظامی شوروی وقت قرار گرفتند و استعمال شدند ، این پروژه خاص که ماشین بازی بزرگ واهداف تاکتیکی جنگ سرد را در خود محفوظ داشت ، برای افغانستان و مردمش بحران آنگیز و فاجعه آفرین گردید، واقعیت این است که در دهه هشتاد میلادی زمان رویارویی دوقطب متخاصم شرق و غرب از بنیاد گرایان چون القاعده به مثابه ای ابزار در جهت مغلوب ساختن طرف مقابل استفاده شد ، امریکا و کشور های غربی با ارسال پول و اسلحه به القاعده  و گروه های ضد شوروی زمینه را برای رشد القاعده و تروریزم فراهم کردند ،اداره ای استخبارات و نظامیان پاکستان به دستور امریکا و انگلیس تسهیل کننده ای کمک ها به اسامه بن لادن و گروه های مختلف جهادی و تنظیمی به حمایت های شان ادامه دادند ، نباید این واقعیت هارا فراموش نمود و چشم پوشی کرد ؟  طالبان چرا و چگونه روی صحنه آورده شدند ، فراموش نکنیم که در پایان بخش نخست بازی بزرگ که اتحاد مشترک انریکا ، انگلیس و ناتو با پول شیخ های عرب و استفاده از نفوذ عقیدتی اعراب در انسجام بنیادگرایان افراطی اسلامی جهاد علیه کفر و کمونیزم را به  ارزش خونبهای بیش ار دو ملیون انسان در افغانستان به منافع شان رقم زدند ، دستگاه استخبارات نظامی پاکستان بنابر دستور و حمایت سازمان سیا و شیخ های عرب و استخبارات انگریزی تحت پوشش یک اردوی افغانی بصورت اشکار استفاده وتربیت نمودند ، کنترول و مراقبت کردند ،  نخست به منفعت حزب اسلامی گلبدین اداره ای اس ای پاکستان این اردوی افغانی را برای سرکوب سایر نیروهای جهادی که در داخل افغانستان به صورت محلی فعالیت داشتند بکار بردند ، که در فرجام راه رابرای پیروزی حکمتیار در زمینه هموار ساختند ، تلاش دوم پاکستان به منظور رسیدن به اهداف اش در افغانستان استفاده بردن از وجود افسران تحصل یافته و مجرب اردوی افغانستان بود که در کمپ های مختلف پناهندهگان در پاکستان قرار داشتند بخصوص این تفکر در ایام جنگ  سرد در سال ۱۹۸۶ شروع گردید، تلاش این بود تا از وجود این تشکیلات نظامی علیه پشتونهای پاکستان که در ضدیت با نظام پنجابی قرار داشتند استفاده نمایند که در بعضی از مناطق استفاده بردند و گلبدین نقش خاص را عملی نمود. ساختار تشکیلاتی این قوت ها که بنام لشکر آزادی نامیده می شد از ۲۰۰۰ الی ۲۵۰۰ تن از افرار مسلح و تعلیم دیده های خاص در کمپ های استخباراتی اداره ای.اس.ای موظف گردیده بودند .قسمت بزرگ اسلحه و تجهیزات شان انکشاف یافته و مدرن بود ،‌ این تجهیزات خاص و مدرن را استخبارات پاکستان در اختیار این قوت ها قرار داده بودند و برای وظایف خاص گماشته می شدند . در تشکیل این اردوی خاص یکعده از افسران ای.اس.ای،افسران عرب بخصوص مصری ها و شیخ های خلیج نیز موظف گردیده بودند ، منصبداران نظامی پاکستان تحت پوشش رضا کارانی به مقصد جهاد افغانستان در این قطعات جابجا شده بودند ، این افسران ارتباط مستقیم به قوای خاص پاکستان تحت حمایت و هدایت سازمان استخباراتی پاکستان بودند که اسلام آباد توانسته بود به وسیله ای این افرادش نفوذ خویش را در میان این اردوی افغانی که برای گلبدین حکمتیار ساخته شده بود بنام اردوی افغانی کنترول داشته باشند این اردو را بنام( لشکر آزادی افغانی ) شهرت دادند .  ادامه دارد

در بخش چهل و سوم به معرفی واحد های عمده این اردو ساخته ای اداره استخبارات پاکستان می پردازیم .و پرده از روی واقعیت های می برداریم که نباید نسل امروز را گول خورده محاسبه داشت .   سنجر غفاری  

 

 

+++++++++++++++

 

بخش چهل ویکم ( ۴۱)

در ادامه به بخش چهلم می پردازیم به اهداف استراتیژی استفاده و انسجام بیش از یک ملیون تآئید مسلمانان جهان درجنگ سرد علیه شوروی وقت به سود استراتیژی امریکا ؟

 بدون شک زمینه ای پیشبرد جنگ سرد علیه شوروی وقت اسناد و مقالات و کتب نویسنده گان ، اسناد معتبر در مطبوعات بین المللی مجود دارد و همه اگاه هستند که چگونه بازی بزرگ راه اش را بسوی سرانجام پایان حضور نظامی اتحاد شوروی وقت در افغانستان و منطقه رقم زد و منافع اساسی رادر این جنگ بعداز امریکا و ناتو که جهان دوقطبی رابه سود شان پیروزمندانه به یک قطبی کشانیدند و بزرگترین دشمن استراتیژیک نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و ایدیالوژیک شان را در افغانستان ، منطقه و جهان بخصوص در اروپای شرقی به زانو در آوردند و پاکستان انگشت ششم در جغرافیای منطقه را به قدرت مدرن نظامی و اسلحه ای اتومی مجهز ساختند ، برای رقبای دائمی شان در آسیا، وسایر مناطق استراتیژیک جهان برتری جستند وپیمان رقیب و نیرومند کمپ سوسیالیزم راکه در اروپای شرقی و اکثرکشورهای جهان سوم و اسلامی ریشه های خاص استراتیژیک داشتند بی باور وورشکست نمودند ، این همه دست آوردها و رسیدن به اهداف شان رابه بهای خون ملیونی فرزندان مردم افغانستان در هردو جبهه ( جهادیون و روشنفکران ) دنبال نمودند و خودراپیرومندانه به عقب کشیدند و به فازجدید و تغیراستراتیژی در افغانستان ، منطقه و جهان متوصل شدند ؟

 برای ایالات متحده امریکا اهمیت پاکستان تا پیش از فروپاشی شوروی به این پایه استوار بود که پاکستان در مقابل اهداف خاص امریکا وناتو حیثیت  دژ دفاعی را علیه  شوروی ها داشت ، بعداز فروپاشی شوروی همانطورایکه مجاهدین  اهمیت خودرادر محافل غربی از دست داد ، پاکستان نیز تا اندازه ای ارزش استراتیژیک خود را حفاظت نتوانست و ازدست داد، همچنان تشکیلات نظامی و استخباراتی پاکستان نیز از حمایت های بی دریغ کشور های غربی و امریکائي حتی به بحران بی کاری و خورد شدن تشکیلات و بحران اقتصادی قرار گرفتند ، دیری نگذشته بود که اکتشافات جدید منابع بزرگ نفت و گاز در جمهوریت های آسیای میانه ، ایجاد شبکه های خاص نظامی همچون طالبان و القاعده در کنار باند گروپ های بنیاد گرایان افراطی در جمهوریت های آسیای میانه در منطقه پاکستان رادر محراق توجه ای حلقات نظامی سیاسی و اقتصادی قدرت های بزرگ جهانی قرارداد، راه اندازی پروژه طالبان که در حقیقت ترکیب نامتجانس ومتعارض گرایشهای گوناگون  به خاطر تحقق اهداف بزرگ دیگری بود، بنیاد اساسی وشهکاری استراتیژیک جدید را به خود رقم زد،چنانچه خانم بینظیربوتو در چهارم اکتوبرسال ۱۹۹۶، ضمن مصاحبه ای با سرویس خبری (  بی بی ، سی ) . بیان واقعیت رانمود که پدیده ای طالبان  در سالیان جهاد افغانستان بوسیله ای امریکا ، سعودی ، انگلیس و پاکستان طرح گردیده بود، بعداز آغاز بازی جدید مرحله ای رسیدن بسوی اهداف استراتیژیک بعداز سقوط شوروی وقت به  منابع طبیعی جمهوریت های آسیای میانه عامل بنیادی ظهور طالبان بود، بنیاد اصلی پروژه ای طالبان برعهده ای سازمان سیا بود که ای.اس.ای. راموظف این مامول نمودند چونکه همه هسته های بنیاد گرایان افراطی بین المللی را سازمان سیا در اختیار پاکستان و در آغوش ای.اس.ای و نظامیان سپردند و رهبری پروژه ای طالبان رابرعهده ای جنرال نصیر الله بابر یکتن از افسران با اعتماد سازمان سیا که از نخستین افسرانی است که علیه جمهوریت و نظام سردار محمد داود پروژه ای سقوط جمهوریت و ایجاد شبکه های مخرب را که گلبدین حکمتیار ، حقانی ، مولوی خالص ، برهان الدین ربانی ، احمد شاه مسعود شامل این برنامه و تحت رهبری جنرال بابر موظف شدند و تعلیمات خاص را فراگرفته بودند ، بایر به گسترش پروژه ای طالبان و کشانیدن شان دربازی بعدی به سود اهداف بلند استراتیژیک امریکا علیه حضور مجدد روسیه ، چین ، ایران در افغانستان و منطقه و همچنان رسیدن به اهداف شان در جمهوریت های آسیای میانه و قفقاز روسیه ، همه هسته های بنیاد گرایان چچنی ، ازبکستانی ، تاجکستانی وسایر باند های افراطی و تند روان مذهبی را در پاکستان به پول حمایتی سعودی و تحت نظارت استادان و افسران خاص استخباراتی انگلیسی ، امریکائي و پاکستانی در ایجاد مدارس و مراکز جدید و انسجام دهنده ای باندهای چریکی از سراسر جهان اسلام رابه پاکستان سوق دادند و منسجم نمودند بشمول اسامه بن لادن و چریک های افراطی کشور های سودان ، لیبی ، سومالیا ، یمن ، فلسطین ، مصر و سعودی را که اکثریت تندروان عربی بودند که به سرمایه های هنگفت مالی شیخ های قطر، امارات متحده و استخبارات سعودی منسجم و مشترکآ مسولیت امداد مالی و تسلحاتی را عهده دارشدند ، به پیشنهاد سازمان سیا کشور جاپان در نخستین مراحل ظهور طالبان بیش از یکهزار دادسیون رادر اختیار طالبان قرار دادند و اسلحه و مهمات جنگی طالبان را سازمان استخبارات نظامی پاکستان تمویل نمودند و رهبران تنظیم های حزب اسلامی گلبدین ، محمد یونس خالص ، رسول سیاف ، گروپ های حقانی ، تنظیم مولوی محمد نبی محمدی ، قوماندانان جبهه نجات ، حضرت محددی ومحاذ پیر گیلانی با سلاح ها مهمات و غنیمت های شان که اردوی جمهوری افغانستان را تاراج نموده بودند تحت فشار افسران سازمان استخباراتی پاکستان و امریکا همه بشکل محرم آن به جنب طالبان تسلیم شدند و پروژه طالبان را وسعت و سرعت بخشیدند .

 در بخش چهل و دوم درزمینه ای تاکتیک ورود دسته های نظامی سازمان ای.اس.ای.تحت قیادت جنرال نصیرالله بابر از طریق کویته ، چمن و قندهار بسوی حوزه ای جنوب غرب، الی رسیدن به جمهوری ترکمنستان می پردازیم که چگونه پروژه ظهور طالبان  را عملا داخل افغانستان نمودند؟  سنجر غفاری 

 

++++++++++++++++++++

بخش چهلم ( ۴۰ )

در ادامه ای بخش ۳۹ می پردازیم بر بنیادین اهداف انسجام بنیادگرایان و استفاده بردن سازمان سیا از جنگ ایدیالوژیک عقیدتی اسلامی جهت رسیدن به اهداف استراتیژیکی شان در افغانستان ، منطقه و جهان ؟

بدون شک مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی ایالات متحده ای امریکا جغرافیایی را تحت عنوان پاکستان همچون انگشت ششم در منطقه از مقامات انگلیس به یک افزار استراتیژیک تحت حمایت خویش قرار داردند ، انگلیس ها در این بازی جهت جلوگیری از مصارف گزاف بنیه ای مالی برای زیر ساخت های بنیادی پاکستان توانستند تا قلمروپاکستان را برای اهداف ایالات متحده ای امریکا به عنوان یک استراتیژی و دور نمای اهداف بفروشند وخود در اصل بنیادهای اساسی ضد امریکا را در پاکستان به شکلی از اشکال هسته گذاری نمایند، فراموش نکنیم این واقعیت را که سه مراتبه  اردوی پاکستان به جنگ علیه هندوستان وارد عمل گردید، اما مقامات ارشد نظامی و اطلاعاتی امریکا هرگز علیه هندوستان به حمایت و همکاری از اردوی پاکستان قرار نگرفتند بخصوص در آزادی بنگله دین و تجزیه ای پاکستان ، اسارت بیش از هزاران تن از فرزندان مردم  پاکستان ، یا اردوی پاکستان در این جنگ بدست افسران نظامی کشور هندوستان ؟

تاریخ در حافظه اش این واقعیت را دارد که : در سال ۱۹۶۸ جمال ناصر رئیس جمهور وقت مصر سفری به اتحاد شوروی وقت داشت ، در جریان سفر بریژنف به جمال ناصر پرده از روی این واقعیت برداشت ، مقامات استخباراتی پاکستان به خاطر دامن زدن به تعصبات دینی مردمان ساکن در این حوزه است ، بخصوص در افغانستان و جمهوریت های مسلمان نشین آسیای میانه ، ما این موضوع را به  جنرال ایوب مسول حکومت پاکستان ابلاغ نمودیم  موصوف در پاسخ ما گفت :آنچه صورت می گیرد، سیاست رسمی دولت پاکستان نیست ، ولی همین قدر می دانم که عناصری در ارتش پاکستان وجود دارند که از ناحیه ای نظامی شوروی به هند خشمگین اند، همچنان بريژنف از ناحیه ای سعودی ها نیز به تشویش بودند ،به جمال ناصر ابراز نمودند و ناصر به بریژنف وعده سپرد که این موضوع را با ملک فیصل ، سردار محمد داود صدراعظم وقت افغانستان و جنرال ایوب خان صدراعظم  پاکستان  در میان می گذارد؟

وقتی جنرال ایوب درسال ۱۹۵۸ سفری به واشنگتن  در این سفر دیدار محرمانه ای با آلن دالس رئیس ( سازمان  سیا )   نمود، وقتی ایوب خان به پاکستان برگشت ، کودتای نظامی را علیه اسکندر میرزا صدراعظم وقت پاکستان راه اندازی نمود به دلیل اینکه صدراعظم میرزا تلاش داشت تا مناسبات با افغانستان و هند را در منطقه بهتر بسازد ،همچنان صدر اعظم میرزا هرگز حاضر به این نبود تا از قلمرو پاکستان در منطقه علیه افغانستان ، هند و سایر کشور های منطقه استفاده های خصمانه صورت بگیرد ، وقتی جنرال ایوب طی کودتای به حمایت امریکا به قدرت رسید، در منطقه ای ( بده بیره ) که نواحی پشاور پاکستان با افغانستان است ، پایگاه عملیاتی و تجسسی امریکا رادر منطقه تآسیس نمود ، در این پایگاه طیارات تجسسی و کشفی امریکا جابجا گردید،این طیارات جاسوسی از همین پایگاه برخواسته وبه صورت غیر قانونی حریم فضائي افغانستان را پیموده و به پرواز های اکتشافی و جاسوسی علیه شوروی وقت ادامه می دادند ، در حالیکه در ماه می سال ۱۹۵۴ زمان صدرارت سکندرمرزا میان پاکستان و امریکا قرار داد نظامی صورت گرفته بود تا پاکستان ملزم نباشد تا پایگاهی در اختیار  نیروهای ایالات متحده ای امریکا قرار دهد ؟

در اسناد واقعیت های این بازی مرموز آمده است : جنرال ایوب خان قبل از اینکه بتاریخ ۱۹ اپریل سال ۱۹۵۸ سفری به ایالات امریکا داشته باشد ، طی ملاقات محرمانه با دگروال هولنگسو ورس  نماینده ای نظامی امریکا در روولپندی پاکستان نمودند ، این دگروال تلگرامی را مبنی بر این ملاقات به واشنگتن فرستادند و جنرال ایوب توانست در جریان بازدید از واشنگتن ملاقات سری و محرمانه ای با ( الن دالس ) مسول سازمان سیا انجام بدهند ، جنرال ایوب پس از آنکه از واشنگتن به پاکستان برگشت ، دست به کودتای زد و قدرت سیاسی و نظامی را در پاکستان تصاحب نمود؟

بعداز اینکه جنرال ایوب در منطقه خویش را حاکم اهداف امریکا دانست ، روس ها نیز ریزرف خاص خویش سردار محمد داود را  تحریک به کودتای نظامی علیه پسر عمو اش که رژیم شاهی رادر افغانستان عهده دار بود برای پیام نوین جمهوریت سردار محمد داود را بدیل ضد جنرال ایوب امریکائی انتخاب و گذینه ای بهتری دانستند و رژیم شاهی را به جمهوری مبدل ساختند که منطقه رابه لرزه در آورد ، و افغانستان یک گام بیشتر به شوروی وقت نزدیک گردید همانطوریکه جنرال ایوب خان در پاکستان کودتای نظامی را به نفع حضور بهتر و موثر امریکا در منطقه عهده دار گردید .

پیروزی نظامی و استقرار جمهوریت تحت قیادت سردار محمد داود انهم به حمایت شوروی وقت برای  رهبرای کشور های ایران شاهی ، عربستان ، کویت که در منطقه برای استقرار اهداف استراةیژیک امریکا سخت نا آمید کننده بود ،‌ تلاش شان برای نجات شان و انحراف فکری و استراتیژی سردار محمد داود به نفع اهداف امریکا و بر ضد شوروی وقت  منسجم و جدی می نمایند ؟ ادامه دارد

در بخش چهل ویکم نیز در زمینه می پردازیم .     

 

 

-------------------------------

بخش سی و نهم ( ۳۹ ) خطرناک ؟

 ریشه  اساسی و تاریخی استفاده ای سازمان سیا  از احساسات پاک مذهبی مسلمانان جهان، جهت رسیدن به اهداف دور و استراتیژیک اش درجهان !

بعداز اینکه ( ایزنهاور) یکی از افسران نامدار جنگ دوم جهانی در آواخر جنوری سال ۱۹۵۳ به صفت رئیس جمهور ایالات متحده ای امریکا وارد قصر سفید گردید، دوتن از فرزندان یک کشش کاتولیک  رادر حساسترین دستگاه دولتی تعین نمودند ، یکی جان فوستر دالس ( وزیرخارجه ) دیگری الان دالس بود که رهبری اداره ای ( سی .آی . ای ) را عهده دارگردید ؟

این دوبرادر یکی از سیاستمداران متدین تاریخ امریکا محسوب می شوند به دلیل اینکه : ( معتقد به نقش بزرگ دین در زندگی بشریت بخصوص  در جوامع شرقی بودند ) آنها می گفتند << دین هویت شرق را تشکیل می دهد> > ؟ این زمانی بود که بعداز پایان جنگ دوم جهانی تازه جنگ سرد آغاز یافته بود و آیالات متحده ای امریکا باید طرحهای استراتیژیک و روشهای تاکتیکی خودرااساس می ریخت، در این بازی امریکا چشم بسوی خاور میانه دوخت چون سرزمین پهناور مسلمانان بود، و ساحه ای نخست مقابله با شورویها ،برعلاوه امریکا دریافت که  که اسلام بزرگترین مساحت و موثر ترین موقعیتهای باختر زمین را دراختیار دارد، پس باید از آن  استفاده برد؟

درزمینه محمد حسین هیکل ژورنالیست مشهورمصری که در آخرین روز های سال ۱۹۵۳ به امریکا جهت تهیه ای گذارشات درزمینه ای انتخابات ریاست جمهوری به امریکا رفته بودند ، در زمینه ای این استراتیژي‌ دیدگاه جنرال ولمستید مسول کمک های نظامی امریکا رادر پنتاگون که باوی ملاقات داشت چنین  بیان می دارد : - (مصری ها بدانند که خطر اصلی در منطقه برای شما اسرائیل نیست، اتحاد شوروی است چونکه اسلام به عنوان دین اسمانی متعارض با الحادو مارکسیزم است ،جنرال کلیدی را فشار داد و پرده ای دور شد و خریطه ای خاور میانه ظاهرگردید، جنرال به خریطه اشاره نمود وگفت :- از جهت غرب اروپا مانع شوروی میشود،از طرف شرق پیمان جنوب شرق آسیا ، مصر ،‌ترکیه ، پاکستان بوجود آورنده ای پیمان شرق آسیا هستند، بعداز این معتقدیم که کشورهای دیگری جهان اسلام از افغانستان  گرفته تا مراکش دور این محور جمع خواهند شد و این تاکتیک و تشکل به مثابه ای مقناطیس  عمل خواهد نمود و کتله ای بزرگی از تجمعات بشری را به خود جذب خواهند نمود و این محور حتمی میتواند،مسلمانهای اتحاد شوروی وچین رابه سمت خود کشانیده ، متوجه باشید که اسرائیل دشمن طبعی شما نیست ، بلکه اسرائیل بشما نزدیکتر است و شما همه از نسل ابراهیم میباشید ، باید در نظر داشت  که جمهوریت های  جنوبی اتحادشوروی ،همه مسلمانان هستند،قزاقستان ،تاجکستان ،ترکمنستان،ازبکستان،آزربایجان،و حوزه ای قفقاز،همچنان اسلام در چین نیز نیرومند است ، بیش از هشتاد ملیون مسلمان در چین زندگی دارند،.....) بدین اساس بود که پاکستان را به ژاندارم منطقه و پایگاه انسجام همه ای بنیادگرایان افراطی بین المللی انتخاب نمودند و از لحاظ استراتیژیک پاکستان در منطقه از موقعیت خاص برخوردار است بخصوص در مجاورت چین ، وهمسایگی هندوستان،در نزدیکی باروسیه ای امروز، و در نقطه ای مرکزی شرق وغرب آسیا قرار گرفته است ، این بود واقعیت استراتیژی و دور نمای اهداف امریکا که برای انسجام و استفاده بردن از احساسات پاک مسلمانان جهان در بازی استراتیژیک علیه رقبای شان بخصوص علیه شوروی دیروز و روسیه امروز و چین و سایر کشورهای مورد نیاز اش دنبال نموده و می نمایند، بخصوص در کشور ما افغانستان که بیش از چهل سال می شود که جهت تنظیم و سازماندهی اهداف خاص خود امریکا علیه شوروی وقت و روسیه ای امر ، کشور چین ، ایران و رسیدن به منابع طبیعی آسیای میانه و جمهوریت های شوروی سابق بخصوص بسوی منابع غنی در حوزه ای  قفقاز ، چچین روسیه با همه توان و نیروی ، تاکتیک و شیوه های استفاده نمایند حتی اگر به ارزش خون ملیونهاتن از انسانهای این سرزمین ها رسیدن به اهداف شان گره بخورد برای شان ارزش بشری و حرمت به حقوق انسان و بشریت را نداشته و نخواهد داشت ، ایالات متحده امریکا نخست موفق به آن گردید تا چون پاکستان کشوری را هم پیمان اش در منطقه تحت حمایت های بیدریغ و سخاوتمندانه ای خویش از هرلحاظ قراربدهند، حتی بدون سروصدا امتیاز داشتن اردوی قوی مجهزبا اسلحه ای اتومی را برای ارتش پاکستان در همکاری و موافقت با اسرائيل، امریکا به پاکستان سخاوت نمودند ، براساس داشته های معلوماتی نخستین هسته های تماس و تحکیم مناسبات از زمان ریاست جمهوری ایزنهاور در سال ۱۹۵۳ نهائی و بنیادی گردیده است ، این همکاریها بربنیاد افکارو معلومات میان پنتاگون و ارتش پاکستان که نخستین کار مشترک شان  تآ سیس مرکز جمع آوری معلومات در شهر پشاوربود آغاز یافت ، براساس قراردادو توافقی که میان دوطرف صورت گرفت ، امریکا مسولیت  تماس باحلقات زیرزمینی وناراضی در جمهوری های اسلامی آسیای میانه را عهده دارشدند، که در زمینه از احساسات اسلامی مسلمانان در این جمهوریت ها استفاده ای تاکتیکی داشته باشند، درزمینه مراکز تجمع و مدارس تعلیمی و آموزش های خاص دینی و نظامی برای باندگروپ های خاص از وجود اتباع این کشور هادر پاکستان به همکاری مقامات سازمان سیا و پنتاگون هسته گذاری گردید.  دربخش سی هم ( ۳۰ ) در این زمینه بیشتر می پردازیم و مستند و با ارائه ای بیان تاریخی و دقیق .   سنجرغفاری

 

 

 ++++++++++++++++++

بخش سی وهشتم ( ۳۸)

جهاد امریکائي در افغانستان مخرب ترین تآثیرات  خود را در مدارس مذهبی تحت حمایت سعودی ، پاکستان  و امریکا بجا گذاشت ،و این مدارس را به  مراکزی آموزش های سیاسی، نظامی مبدل ساخت ؟

 بدون شک هدف سازمان سیا این بود تا آموزش های چریکی را با تعالیم اسلامی باهم گره بزنند ، بدین سبب تا  ( چریکهای اسلامی )تولید کنند که نمودند ؟

دیلیپ هیرو ، روزنامه نگارهندی در لندن در باره ای مواد درسی مدارس مذهبی که جهادگران امریکائي در آن تعلیم می دیدند ، می نویسد :-  اسلام یک ایدیالوژی اجتماعی سیاسی کامل است ،باید در پیروزی انقلاب اسلامی تلاش نمود تا جمهوریت های آسیای میانه و افغانستان را نجاد داد و انقلاب اسلامی رادر این جغرافیا پیروز و مستقر ساخت ،بدین ترتیب در مراکز تعلیمات چریکی و اسلامی اتباع جمهوریت های مسلمان اتحاد شوروی را داوطلبانه با هزینه های مالی و تشویقی جلب و پذیرش داشتند ، دگروال یوسف افسر استخبارات پاکستان میگوید که از سال ۱۹۸۲ الی سال ۱۹۹۲ حدود بیش از ۳۵ هزار تن از اتباع خارجی رادرکنار تنظیم های جهادی در افغانستان به جنگ های چریکی آماده و قرار داده اند ؟

مرحله ای تدارکات و هسته گذاری بنیاد گرایان افراطی هر روز، ماه  و سال  رنگ و رونق خاصی را بخ خود می گرفت ، انچه واقعیت دارد اینکه امروز امریکائیان بکلی از این خدمات شان در عرصه ای هسته گذاری پایگاه های آیدیالوژیکی و  پروژه ای سوی استفاده از احساسات مذهبی ملیونی مسلمانان کشور های جهان سوم بخصوص از شاخه ای افریقا الی پاکستان در جهت رسیدن به اهداف استراتیژیک علیه شوروی سابق در افغانستان ، منطقه و جهان در گام نخست و در پس منظر اینکه پاکستان رادرمنطقه به پایگاه مطمین حمایت ،هدایت ، مراقبت تروریزم مبدل نمودند ، امتیازات غیر قابل نیاز و خیلی ها خطرناک را که عبارت است از دستیابی ارتش بنیادگرایان و حمایتگران تروریستان بین المللی ( ارتش پاکستان) را مجهز به اسلحه ای کشتار جمعی (سلاح اتومی) نمودند؟ درایام جنگ سرد پروژه های خاص استخدام چریک های مختلف از سراسر کشور های اسلامی برای پس منظر فردای این بازی بزرگ خریداری و منسجم گردانیده که که با اعتبار ترین این چهره ها همانا اسامه بن لادن بود که سازمان سیا موظف ساخت تا تمامی هسته های تروریستان افراطی مستقر در آغوش ای.اس.ای و نظامیان پاکستان را رهبری ، نظارت و هدایت نمایند ، درزمینه ای حمایت های مالی خانواده ای سعودی بخصوص رئیس اداره استخباراتی سعودی ترکی الفیصل که زمانی با اسامه بن لادن در امریکا هم صنفی بودند و مشترکآ انجنیری میخواندند ، تضمین مالی و حمایتی و تشویقی اسامه را عهده دار گردیدند و نخستین باری که اسامه به خواست سازمان سیا لبیک گفت حمایت های مالی و تشویقی سازمان استخبارات سعودی نقش اساسی داشت ؟

سازمان القاعده ای فعلی که در سال ۱۹۸۴ که بنام ( ماسده )  به عنوان یک جریان مستقل نظامی در منطقه ای جاجی میدان  ولایت پکتیا افغانستان اعلام موجودیت نمود، این جریان در جبهه های جهاد حزب اسلامی ، اتحاد اسلامی ، در کنار چریک های شبکه ای حقانی در ولایات کنر ، جلال آباد ، لغمان ، پکتیا ، پکتیکا و خوست بیشترین فعالیت شان را داشتند ، قابل یاد آوریست اینکه شش ماه قبل از هجوم نظامی  اتحاد شوروی به افغانستان بربنیاد اظهارات برژنسکی سازمان سیا کمک های مالی را به تنظیم های افغانی به تصویب رسانیده بود ،اما پس از ورود نظامیان شوروی به افغانستان اسلحه را در اختیار تنظیم ها قرار دادند ، بربنیاد این اصل سازمان سیا از هجوم نظامی شوروی ها به افغانستان اگاهی و آمادگی داشتند ؟

جیمی کارتر رئيس جمهور وقت امریکا معتقد بر آن بود که تجاوز شوروی  نمی تواند رخدادی جداگانه  در حوزه نفوذ جغرافیايی شوروی باشد، چون در حقیقت یک تهدید پنهانی به نفوذ ایالات متحده امریکا  در خلیج فارس است ،امریکا همچنان  در مورد دسترسی  شوروی به اوقیانوس هند با اتخاذ تر تیبی با پاکستان نگران بود ، تلاش امریکا در جهت گرایش احمد شاه مسعودبسوی امریکا بیشتر بود ، همچنان رونالد ریگن در پیش برد سیاست اش  تحت عنوان ( عملیات گردباد ،) علیه شوروی تلاش داشت تا نقش احمد شاه مسعود را با خویش داشته باشد .

اتحاد استخباراتی پاکستان ، سعودی تحت هدایت و حمایت سازمان سیا برنامه های اساسی کاری و تبلیغاتی شان را بوسیله ای مشاورین خاص انگلیسی کسب می نمودند ، در آن زمان مقامات سیا هیچگاه بدون در نظرداشت هدایات و رهنمود های انگلیس در تطبیق اهداف شان بوسیله ای چریک های دست داشته ای تند روان افراطی اسلامی دنبال نمی نمودند ، تحریکات و استفاده از احساسات ملی و مذهبی مردم افغانستان را انگریز ها نسبت به  امریکائیان و روس ها بیشتر می دانستند ، قبل ازحضورنظامیان روسی یا شوروی ها به افغانستان انگلیس ها بیش از دها سال قبل بعداز سقوط امپراتوری شان درنیم قاره ای هند و افغانستان به وسیله ای اتحاد مسلمانان افغانستان و هندوستان ، انگریزها بیشترین تلاش و کارشان همانا تبلیغات علیه اهداف شوروی برضد مسلمانان و دین اسلام بود ، انگلیس ها ایدیاأوژی سوسیالیزم یا کمونیزم علمی رادر میان کتله ای وسیع از مسلمانان در افغانستان و منطقه بخصوص در میان قبایل آزاد سرحدی ، اقوام و ملیت های مختلف ساکن در دوطرف دیورند پس از شکست و زوال امپراتوری بریتانیا در آسیا برای هجوم و حضور احتمالی شوروی ها بسیار بشکل تخنیکی ، و تحریک آمیز آن استفاده بردند ، کار و فعالیت  جدی اوپراتیفی نمودند ،در جهت کسب موفقیت در زمینه علیه شوروی ها و ایدیالوژی کمنیزم ، پروژه های افراطی اسلامگرایان رابه افغانستان، پاکستان ،هندوستان ، رشد ،پرورش ، حمایت وانتقال دادند . ادامه دارد. در بخش۳۹ نیز دنبال می نمائيم نقش انگلس و امریکا رادر برگشت اسامه بن لادن بعداز شکست شوروی در افغانستان و تطبیق پروژه طالبان .  

  سنجر غفاری

 

+++++++++++++++++++++++++++

بخش سی وهفتم ( ۳۷)

 انسجام هسته های بنیادگرایان بین المللی و صدورآن در آغوش سازمان استخباراتی پاکستان ، تشدید پیمان و حمایت های اطلاعاتی،نظامی و تربیتی سازمان سیا از حلقات بالائی و رهبری سازمان های بنیادگرایان بین المللی در آغوش سازمان اطلاعات پاکستان جهت تحکیم و پیشبرد هسته های تروریستی جهت سقوط نظام تحت حمایت شوروی وقت و شکست استراتیژی شوروی هادر افغانستان ومنطقه به بهای خون فرزندان مردم افغانستان و راه اندازی جنگ ایدیالوژیک میان مسلمانان ، بوسیله ای مسلمانان در افغانستان ، منطقه و جهان جهت مقابله با اهداف شوروی تحت عنوان جنگ سرد،آزادی دین و آئین اسلامی، (جهاد افغانستان ) از قلمرو ای پاکستان ؟؟؟  

فراموش نکنیم که بیان این واقعیت برای سناریو سازان بازی بزرگ سخت دشوار وقابل خجالت است، پیشبرد تیوری وایدیالوژی کاذب انهم با تحریک احساسات مذهبی بیش از یکنیم ملیون انسان پیروعقائید و اندیشه ای مذهبی خلاف اندیشه  افکار عقیدتی شان یعنی جنگ طلیبی و بنیادگرایان افراطی اسلامی علیه ملیونهاتن از انسانان بی دفاع و بی گناه در افغانستان ، منطقه و جهان تحت عنوان آزادی و دفاع از آئین و مقدسات الهی ( جهاد و نجات اسلام از چنگال کفرو کمونیزم ) این یک شعار خونین بود و خونین ماند و بلاخره مبدل به تبری گردیده است که دسته اش از شاخه های آن درختی است که خود نیز وابسته به ریشه و تنه ای این درخت بودند و می باشند ، درخت تروریزم بین المللی که حاصل اش ( افراطیت ، بنیادگرائی ، قتل و کشتار ملیونی انسان های پاکیزه سرشت ایکه : آزادی ، دموکراسی و حقوق بشری را برای شان ،عسل گونه در جام زهر نوشاندند؟؟؟          به هرحال راه اندازی تبلیغات رنگا رنگ علیه شوروی را اساس بنیادی شان نمودند،یکی از چهره های تآ ثیر گذار در این بازی شیطانی افرادی چون عبدالله عزام ، اسامه بن لادن ، الضواهری، در سال ۱۹۸۲ و۱۹۸۳ تحت نام مکتب  الخدمه یا خدمت مجاهدین رادر آغوش ای.اس.ای.پاکستان ، تحت قیادت اسامه بن لادن را تآ سیس نمودند، دفترو مدیریت این مکتب  تحت حمایت ، هدایت و مواظبت سازمان استخباراتی امریکا ،شهزادگان سعودی و گروه اخوان المسلمین مصر قرار داشت ، در این مکتب افراد جذب شده از کشور های عربی در مناطق سرحدی افغانستان ـ پاکستان از سوی سازمان های استخباراتی آموزش می دیدند،و جنگجویان تربیت دیده ای این مکتب در کنار تنظیم های تحت حمایت ای . اس. ای ( تنظیم های به اصطلاح جهادی افغان ) در اصل قاتلین و غارتگران عزت و سلامت مردم افغانستان برای ویرانگری و پیش برد اهداف ضد شوروی به نفع امریکا و متحدین استخباراتی شان می جنگیدند***؟ این بود جهاد و نجات اسلام ؟؟؟؟

در زمان رویاروئي دوقطب متخاصم  شرق و غرب از این بنیادگرایان و القاعده ابزاری در جهت مغلوب نمودن طرف مقابل بیشترین استفاده را ایالات متحده ای امریکا، کشور های عربی و پاکستان بردند ، کشور های عربی با ارسال پول و اسلحه ، وسایط نظامی ، ترانسپورتی ، لوژستیکی به القاعده و گروهای شورشی  ضد شوروی وقت زمینه را برای استحکام و رشد القاعده  به وسیله ای اداره نظامی و استخباراتی پاکستان که  تسهیل کننده بودند فراهم نمودند،، اسامه بن لادن تا پایان جنگ سرد و بعداز آن این همه توانائي نظامی ، موقف و اتوریته ای بین المللی اش رادرآغوش پاکستان در سراسر کشورهای جهان عرب ، شاخه ای افریقا ، میان تنظیم های جهادی افغان بخصوص حزب اسلامی گلبدین ، سیاف ، خالص و شاخه ای حقانی که شبکه ای با اعتبار و خاص ای.اس.ای. میان همه تنظیم های افغانی بود حفظ نگهداشت ، همچنان همه رهبران تنظیم های فوق الزکر الی امروز بشمول طالبان با القاعده پیوند ناگسستنی دارند هم از لحاظ عقیدتی و هم ساختار تشکیلاتی و اسرار محرم و مطیع بودن شان ، دیدیم که سرکشی برهان الدین ربانی و احمد شاه مسعود از این حلقه ای خاص پیوند محرم و تعهد خاص با اتحاد استخباراتی سعودی ، امریکا و ای.اس.ای چگونه به حذف فزیکی شان  همانند ملامنصور ، اسامه ، ملامحمد عمر و یکعده از حلقات و قوماندانان دست اول پروژه بازی بزرگ در افغانستان ، منطقه و جهان گردیده است  .......؟؟

بن لادن در سال ۱۹۸۲ به حمایت سعودی به پشاور پاکستان مستقر گردد و در سال ۱۹۸۶ بعنوان مقاطعه ،کاربر روی پروژه ای را عهده دار شد که نقشه و بودجه را سازمان  سیا تآ مین کرده بود، این پروژه ساختمان مجتمع زیرزمینی ( خوست ) در زیررشته کوه های مرزی افغانستان ـ پاکستان ؟  مجتمع خوست شامل انبارهای اسلحه و مهمات ، یک مرکزآموزش و یک مرکز صحی برای تنظیم های تحت حمایت خاص امریکا بود ،( خوست ) همان  همان پایگاه است که بیل کلنتون در سال ۱۹۸۸ با راکت به آن حمله کرد ، همانجائي که ایالات متحده ای امریکا در مرحله ای آغازین جنگ دوم و کنونی خود در افغانستان برای خارج کردن آن از دست طالبان جنگیده است تا این پایگاه در اختیار سازمان ای.اس.ای قرار نگیرد ، بن لادن با تخصص خاص انجنیری و ساختمانی اش این پایگاه را مهندسی و ساختمان نموده بود؟

سازمان سیا در جهت جلب وجذب داوطلبان شرکت در جهاد افغانستان از سیاست رسوخ در نهاد ها و موسسات مذهبی همانند انگلیس ها و موسسات خیریه اسلامی استفاده می برد ، بدین منظور اکثر داوطلبان هم نمی توانستندکه در خدمت اجرای یکی از غیر اسلامی ترین نقشه های سیاقرار بگیرند، یک نمونه ای این گونه موسسات مذهبی و خیریه عبارت از سازمان بین المللی اسلامی یا ( جماعت تبلیغی )  مستقر در پشاور پاکستان است ، که این سازمان در کشورهای مختلف جهان بخصوص کشور های اسلامی منجمله ایالات متحده ای امریکا شعبه ای دارند  و آزادانه فعالیت می نمایند ،جان کوولی دانشمند بزرگ در زمینه تحقیقات زیادی انجام داده است ، بر اساس معلومات کوولی ( جماعت تبلیغی ) در سال ۱۹۲۶ بدست مولانا محمد الیاس دیوبندی تآسیسگردیده است ،هدف مولانا محمد الیاس ،پاکیزه کردن مسلمانان نا بینا بود ، که بسیاری از سنن و آداب مذهبی گذشته هندوی خود را حفظ کرده اند ،این موسسه سال ۱۹۸۸ در کنفرانس سالانه که در لاهور پاکستان برگذارشد، بیش از یک ملیون مسلمان از نود کشورجهان در آن شرکت کردند، اشتراک کننده گان در( جمعیت تبلیغی) از امریکای شمالی شش هزار تبلیغی اشتراک نموده بودند ، سازمان سیا در جمع آوری و انسجام دهی بنیان گرایان افراطی اسلامی و پرتاب شان در آغوش ای.اس.ای، نقش بلندی داشت و دارد. ادامه دارد ، در بخش سی و هشتم نیز در زمینه ای گذارشات کوولی  در زمینه ای مرکز پناهنده گان افغانی ( الکیفه ) واقع دراتلانتیک، در منطقه  بروکلین شهر نیویارک که یک مرکز کلیدی برای جلب و جزب داوطلبان و جمع اوری کمک مالی برای جهاد افغانستان تبدیل شده بود ، می پردازیم .

سنجر غفاری

 

++++++++++++

بخش سی و ششم ( ۳۶)

اجزای متشکله ای تروریستان( تروریزم بین المللی درآغوش پاکستان) به ابتکارو حمایت اتحاد استخباراتی پاکستان، امریکا و سعودی ، صدور ویزه پاکستان ، بازگشائي ، مراکز آموزشی و سوق اداره باند گروپ های تروریستی کشورهای افریقايی ، عربی وسایرین ازکشورهای اسلامی در بازی جنگ سرد و پرتاب اسامه بن لادن در این بازی؟  

بدون شک هدف نخست امریکا از براه انداختن به اصطلاح جهاد افغانستان نجات افغانستان نبود بلکه براه انداختن یک جنگ علیه شوروی وقت با انسجام یک ملیارد مسلمان جهان و استفاده از احساسات اسلامی شان در مقابل حریف استراتیژیک شان در افغانستان و منطقه بود ، دوم اینکه دامن زدن به اختلافات ( میان شیعه و سنی و از این طریق مقابله با نفوذ اسلام سیاسی و انقلابی بود)؟

ولیام کیسی رئیس سازمان اطلاعات امریکا در سال ۱۹۸۶ مستقیمآ پروژه جهاد افغانستان را عهده دارد گردید ؟

گام جدی ایکه مقامات واشنگتن در آن زمان برداشتند اینکه متقاعد کردن کنگره ای امریکا به سرعت بخشیدن به دخالت امریکا به افغانستان از طریق اعزام مستشاران نظامی در میان تنظیم های هفتگانه و تدریس راکت های ضد هوایی استنگر، تعلیم و تربیه ای چریکی و گسترش جنگهای چریکی ،همچنان گسترش جنگهای چریکی به داخل جمهوری های آسیای میانه بخصوص تاجکستان و ازبکستان در صورت حمله ای تلافی جویانه ای شوروی ها به پاکستان ؟  گام سوم بسیچ و جلب  افراطیون اسلامگرااز سراسر جهان و آموزش انها در پاکستان برای جنگیدن در کنار تنظیم های افغانی ، ساخت اداره ای.اس.ای.پاکستان ، که تلاش گردید تا ماهیت یک جنگ ایدیالوژیکی و جنگ مذهبی علیه شوروی هارا تشدید و رهبری نمایند که توانستند افغانستان را به میدان مبارزه ای ایدیالوژیکعلیه حضور شوروی ها مبدل نمایند، هسته ای بنیادی مبارزان افراطگرا،را بوجود آوردند؟ اداره استخباراتی پاکستان با استفاده از حمایت و مراقبت اداره سیا به رشد و تقویت سازمانها و باند گروپ های افراطی تحت حمایت اش چون (لشکر طیبه ، حرکت انصار،) را عهده دار گردید که لشکر طیبه حدود پنجاه هزار جنگجوی چریکی دارد و برای جنگ و مقابله علیه هندوستان در مناطق کشنیر موظف ساخته شدند و از گروه حرکت انصار اداره ای ای.اس.ای که در حمایت از تنظیم های  افغانی تشکیل گردیده شده است ، طالبان رابه رهبری اسامه بن لادن تشکیل دادند؟

بعداز حملات سپتامبر ۲۰۰۱ در امریکا اداره ای استخبارات پاکستان نام گروه حرکت انصار را به حرکت ( المجاهدین تغیر دادند و تا کنون تحت حمایت و هدایت ای.اس.ای هردو سازمان یا گروپ فعال تروریستی در پاکستان فعال هستند؟

این واقعیت را فراموش نکنیم که تآثیرمرکزی و محوری سازمان اطلاعات پاکستان بر جامعه آن کشورحمایت از سازمان های متعدد جهادگربود، در عمل نیروهای شبه نظامی را بوجود آوردند که بنام اسلام فعالیت نمودند ، انچه لازم است باید یاد آور شد اینکه عمده ترین گروه های وابسته به مکتب دیو بندی در پاکستان شامل ( جمعیته العلمای اسلام ،سپاه صحابه، و جمعیت اهل حدیث می باشند،تنها جمعیته العلمایاسلام به رهبری فضل الرحمن و سمع الحق بصورت یک حزب سیاسی وارد صحنه ای سیاسی کشور می باشند، همچنان شش حزب افراطی اسلامی دیگر در پاکستان ( جمعیت علمای اسلام شاخه فضل  ، جماعت اسلامی ، جعیت اهل حدیث، جمعیت علمای پاکستان ، حزب اسلامی و حزب تنظیم اسلامی ، که قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی و منشی مجلس متحده ای عمل نقش موثری در مواضع تشکیل تنظیم ها دارند ، پاکستان و امریکا با تقویه ای احزاب اسلامی افراطیو بنیاد گرایی برای نظامیان و استخبارات پاکستان زمینه ای  مداخله وویرانگری و نابودی همه ساختارهای بنیادی رادر افغانستان فراهم نمودند ؟

  موج دوم تشکیلات و فارغان مدارس افراطگرايي در پاکستان در زمان حاکمیت پرویز مشرف وارد تعامل با سازمان القاعده و طالبان گردیدند که نقش عمده را سازمان سیا و سازمان اطلاعات سعودی نیز عهده دار گردیده است ؟

چنانچه نشریه ای امریکايي ( براون پولوتیک ریفیو ) در شماره ۶ دسامبر ۲۰۱۴ در مقاله ای تحت عنوان رابطه ای خارجی عربستان سعودی و تامین مالی تروریزم  نوشت : عربستان سعودی مهمترین تآمین کننده مالی گروهای تروریستی مانند طالبان ، القاعده ،داعش و ..... است  که البته گروه الشباب  نیز پس از سال مالی ۲۰۱۲ رسمأ شاخه ای از القاعده  محسوب می گردد؟  

در واقعیت امر در عقب استخدام ، انسجام و ارسال همه ای این سازمان ها و گروپ های ترورستی به پاکستان نقش عمده و اصلی را سازمان سیا و سعودی بر عهده داشتند که درزمینه اسناد وشواهد معتبر در نشرات بین المللی و آرشیف مطبوعات جنگ سرد وجود  دارد ، هیچگاه مقامات در ایالات متحده امریکا بخصوص سازمان سیا و اداره ای استخباراتی پاکستان از این واقعیت که نقش بنیادی رادر انسجام و هسته گذاری تروریزم بین المللی و گروه های بنیاد گرایان افراطی در سازمان دهی جنگ ایدیالوژیک علیه شوروی وقت و سوی استفاده های نامشروع از احساسات پاک بیش از یکنیم ملیون تن از مسلمانان در این بازی هرگر نمی توان کتمان خقایق نمایند و فرار از این جنایات ؟؟؟

خبرنگاران لاس انجلس تایمز که پیامد های جهاد افغانستان در چهار قاره ای جهان را برسی نموده اند نتیجه ای برسی شان را چنین بیان داشته اند : ( رهبران کلیدی تمام عملیات های و حملات تروریستی ، از نیویارک تا اسلام آباد، از فرانسته تا عربستان سعودی ،از اسپانیا تا کنیا بدون استثنا در اردوگاه های سیا برای تعلیم داوطلبانه  شرکت در جهاد افغانستان آموزش دیده اند ) فراموش نکنیم که متاسفانه  این اردوگاه ها تا اکنون در قلمرو پاکستان و تحت حمایت و هدایت و مراقبت اتحاد استخباراتی سیا و ای.اس.ای.قرار دارند.؟

جنرال  ( جی ، اچ ،بینفوردپری ) در برابر کمیته ای نیروهای مسلح سنا ) در امریکا که انفجار ظهران عربستان را برسی می کرد ، انفجاریکه موجب کشته شدن نزده نظامی امریکايی و زخمی شدن ۲۵۰ نفردیگرشده بود به تآئید این واقعیت گفت : اخیرآ ما شاهد رشد گروهای فرا ملی بوده ایم که از افراط گرایان اسلامی متعصبی تشکیل می شوند که اکثر انها در افغانستان جنگیده اند و اکنون با هدف تآسیس رژیم های بنیاد گرائی ضد غرب از طریق بی ثبات کردن دولت های سنتی و حمله به هدف های امریکائی و غربی به کشور های دیگر رفته اند ، دیگران مانند (مهفودبنون )جامعه شناس الجزایری که با خبر نگار لاس انجلس تایمزدر الجزیزه مصاحبه کرده است بصورت رگ و راست بیان حقیقت نموده است ( خود شما این هیولا را آفریدید ، شانزده هزار تن از اتباع عربی راکه آموزش دادید یک ماشین قتل و کشتار بود که اکنون خود شمارا هدف قرار داده است . ادامه دارد  . در بخش سی وهفتم نیز به ادامه ای این سازماندهی و انسجام هسته های تروریزم بین المللی و پرتاب اسامه بن لادن به صفت سرگروپ ورهبری همه ای تروریستان درآغوش پاکستان می پردازیم ؟  

سنجرغفاری   

 

 

++++++++++++++++++++

بخش سی و پنجم (۳۵)

اتحاد مشترک سازمان سیا و ای.اس.ای به همکاری مالی سعودی در انسجام باندگروپ های تروریستی بنیادگرایان افراطی اسلامی از سراسرکشورهای اسلامی بخصوص از شاخه ای افریقا و سرزمین های عربی جهت پیوند دادن این همه هسته ها در آغوش ای.اس.ای و ریشه گیری القاعده و تروریزم بین المللی تحت عنوان جنگ با کمونیزم و نجات افغانستان، پاکستان از گسترش کمونیزم و سلطه ای شوروی وقت ؟

 

 واقعیت این است که از سال ۱۹۵۰ الی ۱۹۹۰  کمپ سوسیالیزم یا اتحاد شوروی برای جانب مقابل اش ناتو که در رآس ایالات متحده ای امریکا قرار داشت نیروی مخالف و دشمن استراتیژیکی و نظامی ، اقتصادی و اطلاعاتی ثابت وجود داشت ؟

موجودیت این تضاد استراتیژیکی فوق الذکر بالای کشورهای جهان سوم به شکل از اشکال تحمیل یک استراتیژی به سود منافع شان به وسیله ای این دو قدرت ( سوسیالیزم و امپریالیزم ) رقم خورد؟

انجا لازم است تا از ظهور قدرت نیرومند اقتصادی ، سیاسی و نظامی سوم که در آن زمان تحت رهبری مائوتسه دون نیز یاد آوری نمود که برای این دو قدرت و بلوک تا امروز خارچشم بزرگی است ، در دنیای امروزی که روسیه وارث شوروی سابق محسوب می گردد و ایالات متحده ای امریکا خود را یگانه ابر قدرت جهان یک قطبی احساس کرده است ، نیز نگران بیشتر رشد و نیرومند شدن کشور چین از لحاظ اقتصادی و توان نظامی می پندارد، اما یگانه عامل انسجام بنیادگرایان یا فاندا منتالیسم در جنوب شرق آسیا بخصوص جابجا سازی همه شاخه های تندروان اسلامی از سرتاسر جهان سوم و کشور های عربی و افریقائي به معاصره قراردادن کمربند سرخ که اتحاد شوروی دیروز و کشور چین به آن وابسته بودند نیز حایز اهمیت خاص میباشد تا از انسجام ایدیالوژیکی فوندامنتالیستان بین المللی هسته گذاریهای رابه سرمایه گذاری معنوی و مادی سران عرب به نفع اهداف استراتیژیک شان استفاده ای زمانی و مکانی را عمده ترین فورمول پیوند این باند های تند و احساساتی را پروژه سازی خاص نمودند که  در بخش های مختلف مدیریت های خاص را مشترکآ عهده دارشدند ( اتحاد پاکستان ، انگلیس، عرب ، امریکا ) برای نخستین بار پس از سقوط نظام شاهی در افغانستان در سال ۱۹۷۳ بوسیله ای سردارمحمد داود خان که طرفدار شوروی در منطقه قلمداد شده بود با سهمگیری رهبران نظام  شاهی ایران و حاکمیت وقت عراق، ترکیه و کشورهای عربی شکل گرفت ، تلاش این اتحاد تا زمان پیروزی کودتای سال ۱۹۷۸ حزب دیموکراتیک خلق افغانستان که تمایلات بیشتری نسبت به سردار محمد داود با اهداف نظامی و استراتیژیکی شوروی در افغانستان ومنطقه داشت برای رقبای استراتیژیکی و منطقوی بخصوص ، انگلیس ، چین و امریکا که شیخ های  سعودی ونظامیان  پاکستان را در اختیار داشتند بسیار تشویش بار گردیدو برنامه ای وسیع استخباراتی ، نظامی ، اطلاعاتی و اکمالاتی مالی و سوقیات و اکمالات ، تعلیم و تربیه و جابجائي همه باندگروپ های افراطی مذهبی را بشمول تنظیم ها و شاخه های مختلف مذهبی ، سمتی و قومی رادر پاکستان باهم گره زدند که شامل تنظیم های هشتگانه در ایران بعداز روی کار آمدن رژیم آخندی و در پاکستان پس از کودتای نظامی سال ۱۹۷۷ به وسیله ای جنرال ضیاالحق ریزرف از قبل آماده شده ای شیخ های سعودی ، افسران استخباراتی انگلیس و سازمان سیا پاکستان به پایگاه اساسی انسجام و هسته گذاری مدارس بنیادگرائی ، تربیت نظامی باند گروپ های چریکی و بلاخره پایگاه و مخفیگاه مطمعن رهبران این باند و سازمانها که بعدش به القاعده و تروریزم نامیده شدند ، حاصل سینه زنی های چهار قدرت حمایتی و محافظوی شان بخصوص انگلیس، سعودی ، امریکا و پاکستان بودند و هستند، واقعیت این است که نود فیصد هسته های مرکزی و اثر گذار ایجاد سازمان های بنیادگرایان افراطی موجوده  در کشور های افریقائی و عربی  در مدارس خاص افراطی تحت هدایت و تربیت افسران سازمان سیا و انگلیس و پاکستان با مصارف مالی شیخ های عرب تربیت و ترینگ شان در آغوش ای.اس.ای و در قلمرو حاکمیت نظامیان پاکستان صورت گرفته است و بیش از ۲۲ هزار مدرسه ای مختلف نظامی و تحریک احساسات اسلامی هزازان هزار تن از اتباع کشور های متذکره جهان سوم و کشور های اسلامی منجمله افغانستان ، چین ، ایران ، جمهوریت های آسیای میانه ، شاخه ای قفقاز ، کشور های جنوب شرق آسیا ، فلپین ، نیپال، بنگله دیش ، هند ، تایلند ، پلنگ های تآمیل ، انواع سازمان های چریکی بخصوص در لبنان ، فلسطین و عراق ، سوریه ، یمن ، برما ، سومالی ، اندونیزیا، ویتنام و سراسر جهان را سازمان سیا و ای.اس.ای عهده دارشدند و بدین گونه هژدهاری راتحت عنوان تروریزم بین المللی (القاعده ، الشباب ، طالبان ، داعش ، باکو حرام ) و دیگرانش را بیضه انداختند و سینه زدند ؟

در بخش ۳۶ همه ای این تشکیلات و پیوند های خاص شان به ارزیابی قرار می گیرد . ادامه دارد .

   سنجر غفاری

 

 

------------------------------

بخش سی وچهارم (۳۴)

 تغیر وتحول دراستراتیژی اتحاد استخباراتی متحدین ایجاد و هسته گذاری باندتیزم ، طالبانیزم و در فرجام تروریزم بین المللی بین المللی در آغوش سازمان اطلاعات و اردوی پاکستان به حمایت و هدایت مستقیم سازمان سیا !

بدون شک عصاره ای جنگ سرد را میتوانیم ،تعریف حقیقی تروریزم بین المللی و ستون اصلی رسیدن سازمان سیا در اکثریت نقاط جهان که این سازمان نیازی به رسیدن به اهداف خاص استراتیژیک علیه رقبای بین المللی شان دارند مورد استفاده های خاص و تاکتیکی شان قرار دادند، منجمله در کشور های چون افغانستان ، عراق ، لبیا، سوریه ، سودان ، لبنان ، یمن، چین ، روسیه بخصوص مناطق قفقاز( چچنیآ ) جمهوریت های آسیای میانه ، عربستان ، هندوستان و سایر نقاط مختلف جهانی منجمله حادثه ای مرموز و خونین  سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده امریکا ، کشور های خلیج ، اروپای شرقی وغربی، که پایگاه و هسته ای مرکزی تولد ونطفه گیری این پدیده ای شوم  ضد افکارواهداف عقیدتی اسلامی، انسانی و حقوق بشری، درقلمروانگشت ششم در جغرافیای منطقه ،(پاکستان )قرار داده شده است ، شیخ های عرب ، بخصوص خانواده ای شاهی در سعودی مسولیت های مالی ، صدور فتوای جنگ و برادر کشی رامیان عام مسلمانان در کشور های فوق الذکر منجمله افغانستان عهده داربودند و هستند،اینجا قابل تذکر میدانم اینکه استخبارات عرب تعهد داشتند و دارند تا برای  تطبیق اهداف‌  سازمان سیا هر انچه نیازاست باید آماده و در اختیار شان قرار بدهند اینکه سازمان سیا یگانه محافظ و نیروی حفاظتی و حمایتی این خانواده برای بقای قدرت در عربستان سعودی و همه جزیره ای عرب را با تمام توان استخباراتی و نظامی عهده داراست بخصوص حاکم برنفت و طلا در این کشور، رسیدن به منابع بلند اقتصادی و استراتیژیک علیه رقبای بین المللی شان منجمله روس، انگلیس ، چین و کشور های اروپای غربی و اتحاد المان ، فرانسه و کشور های اسکندناوی ایکه همه تلاش دارند تا به شکلی از اشکال بتوانند از منابع نفتی ، شهراه های اقتصادی و توانائی های مالی شیخ های عرب بهرمند باشند .؟؟؟؟

این واقعیت را می توانیم بعداز خروج نظامی اتحاد شوروی وقت از افغانستان و سر آغاز هشتم ثور ۱۳۷۱، یا در اپریل ۱۹۹۲ بعداز ورود رهبران تنظیم های تحت حمایت شان به کابل دریافت که شیخ های سعودی در حالیکه پروژه ای جنگ و رقابت علیه ایران رادر افغانستان به نفع خویش دنبال مینمودند ، بشکل مخفی و مرموز با ظهورپروژه ای انگلیسی طالبان، شیخ های عرب به یکی از بانکداران  بزرگ این پروژه طالبان مبدل شدند و با تدویر کانفرانس اسلامی از طالبان حمایت شان را اعلام نمودند ، استخبارات سعودی علیه پروژه ای مقاومت ضد طالبان  تحت رهبری استاد ربانی ،احمدشاه مسعود، استاد خلیلی، محقق، محسنی، جنرال دوستم و سایرمخالفان طالبان از خود بریدند؟

به هر صورت  اعراب تحت عنوان اخوت  ،همدردی وبرادری اسلامی با مسدود نمودن سرحدات شان به روی مسلمانان افغانستان هم در دوران حضور نظامی شوروی وقت و همچنان در دوران مهاجرت ها و جنگهای مختلف تنظیمی برخلاف سنت دین خداوندگار عالم و آدم  و شریعت اسلامی و حکم قرآنی به پناه دادن  مسلمانان  که مورد ظلم  واقع شده بودند حمایت نگردند و سرحدات شان را مسدود نمودند، بر عکس برای شان اجازه ای کار رانیز در آن کشور ندادند ، برعکس صد ها و هزاران تن از اتباع کشور های فلپین ، تایلند، ویتنام  و پاکستان  را ویزه ای کار و اقامت دادند ***؟ استخبارات سعودی بر علاوه ای این ظلم علیه مسلمانات کشور ما از پذیرش صد ها معلم و آموزگار دینی، رهنمای ایام حج خانه ای خدآ ،طبیب ، انجنیر ، استاد و کارشناس مسلمان صاحب  تحصیلات عالی که حاضر به خدمت حجاج و مسلمانان بودند  و همه ای شان در ایام جنگ سرد در پشاور پاکستان ، مهاجربیکار ، محتاج و فقیر بودند، به جرم اینکه حنفی هستند ، تحت نام و عنوان جلوگیری از ورود عناصر مخرب و جاسوس  دولت کابل  و شوروی ، از پذیرش نیروی کادری ، چونکه وهابی نبودند ، اجازه ای ورود به عربستان را نیافتند واعراب چنین  رحم مسلمانی نمودند ؟؟؟

بلی قابل یاد آوری است اینکه  در موجودیت قوت های نظامی شوروی وقت از دید استخبارات سعودی همه مردم و اراکین نظام دولتی وقت را در جمع  کفر و کمونیست محاسبه داشتند ، در حالیکه پنج بنای مسلمانی و حکم شریعت در سراسر کشور ما جاری بود ، قضا و محاکمه وابسته به شریعت غرای محمد و حکم قرآن شریف کار مینمودند ، ستره محکمه ای افغانستان ، وزارت عدلیه و همه ارگانهای عدلی وقضائی کشور قوانین وارکان اسلامی را رکن اساسی کار شان داشتند ، پنج وقت در همه مساجد شریف در سراسر قلمرو حاکمیت سیاسی و دولتی وقت صدای آزان محمدی و پیام نماز و جماعت بخصوص در خطبه های جمعه ، عیدین  قرائت می گردید و وزارت حج و اوقاف ، شورای علمای کشور ( شئون اسلامی ) شوراهای مختلف مذاهب شیعه و سنی ، فق حنفی همه وهمه ارکان اسلامی در جریان بود، مسلمانان افغانستان همچون نیاکان شان به عزت و شرافت اسلامی مصروف عبادات الهی بودند ، اما مقامات سعودی به تضمین کشور فرانسه در آن زمان و آن تاریخ  برای مسلمانان کشور ما جهت ادای فریضه ای حج بیت الله و طواف خانه ای خداوندگار ، از طریق کشور هندوستان ویزای ایام متبرک بیت الله ای شریف را صادر مینمودند وای برما ملت بیچاره که چقدر از  سفارت فرانسته باید ابراز شکران نمائیم و از در مقابل  مقامات سعودی چی باید بودوگفت؟ در آن زمان صد ها تن از اتباع  روسی و غربی ، در آن کشور داکتر ، انجنیر،و کارگر عادی کار می نمودند ، آیا در میان شان جاسوس و غیر مسلمان نبودند ؟؟؟؟

به یاد دارند مهاجرین در پشاور پاکستان که  کمک های سعودی برای خیمه نشسنان در پشاور تحت فرمان اداره ای  امیر سلمان بن عبدالعزیز امیر ریاض  تشکیل گردیده بود ، که کمک های مردم سعودی از طریق  هلال احمر سعودی نخست به تنظیم های جهادی از طریق  چینل  جماعت اسلامی پاکستان صورت می گرفت و بعدآ سعودی ها تمامی  کمک های شان رابه یار وهابی شان سیاف  واگذارنمودند که بعدش کمپ ببورا جهت تربیت و انسجام وهابیون و طالبان آماده ساختند؟؟؟

سعودی مبلغ ۵۲ ملیون ریال سعودی  را برای عبدالرسول سیاف  در سال ۱۹۸۳ تحویل دادند ، و مقعاقبآ مبلغ پانزده ملیون دالرامریکائی رانیز به حساب بانکی سیاف وهابی آویز نمودند ، این همه پول ها را به ساختمان و محل آموزش چریک های تروریستی در کمپ ببو تخسیس دادند ، خلاصه سعودی طی مدت بیش از چهل سال قبل الی امروز تلاش نمود تا در میان مسلمانان کشور ما  اتحاد طبیعی و عنعنوی  را میان  مردم ما برهم بزنند و نفاق بوجود بیاورند ، تلاش سعودی پخش ایدیالوژیکی ملایان وهابی ووارثان  اندیشه ای  شیخ محمد بن عبدالوهاب  بود ، که برای جمع کردن افکار مذهب حنفی  چونکه اکثریت مردم افغانستان  پیروان مذهب حنفی  هستند و در هنگام هجوم اعراب در قرن های گذشته به کشور ما اعراب متجاوز را درس همه و شهامت اسلامی دادند ، عقده گشائی نمایند ، تآسیس سازمان القاعده ، صدور هسته های وهابیزم از شبه جزیره اعراب و شاخه ای افریقا برای پیروزی انقلاب و هابیزم ، پیروزی استراتیژی علیه ایران  در منطقه ، گسترش این مکتب بسوی جمهوری های آسیای میانه ، یکی از اهداف بلند حمایت از طالبان و تروریزم به نفع اهداف دوراستراتیژیک سازمان سیا ، ای.اس.ای، و استخبارات سعودی در کشورما ومنطقه می باشد؟      ادامه دارد . در بخش سی و پنجم اتحاد مشترک سازمان سیا و ای.اس.ای رابا اهداف سعودی در افغانستان و منطقه در وجود القاعده و طالبان به برسی می گیریم .   

سنجر غفاری                                                                                             

 

 

 

 

قبلی

 


بالا
 
بازگشت