فاروق فردا
«گلخن های حمام روسی در افغانستان»
روسیه در صدد تجهیز و تقویت اپوزیسیون ها بر ضد دولت افغانستان است
تیم دولت خواه آشکارا نگذاشت که دوره قبلی ریاست جمهوری در افغانستان با آرامش خاطر سپری گردد، این بار نیز در موضع بسیار منفی عمل می کند .تیم مذکور تلاش دارد که پای روس ها را در امور افغانستان نعل کند . تیم دولت خواه با تیم دولت ساز به اشتباه گرفته نشود.تیم دولت خواه متشکل از سیاست مداران ورشکست شده ی افغانستان است که در سیاست بین المللی چون گلخن های(روسکی بانی یا حمام روسی ) عمل می کنند. فدراتیف روسیه در چند سال اخیر بر آنان سرمایه گزاری کرده است. مقامات سیاسی این کشور هر از چند گاه با هیزم آوران سرسخت این حمام ، چه در روسیه و چه به وسیله دپلومات هایشدرکابل دید و باز دید می کند.اما بخت با این کشور نیست.زیرا همیشه در حوادث افغانستان عقب می ماند، ارچند در بسا موارد عقب هم زده می شود .پس از آن که سفر هیات طالبان در ماه گذشتهبه مسکو ظاهرا به دلیل نامعلوم به تعویق افتاد و خبر آن در شایعات جامعه درز کرد ، ضمیر کابلوف مدیر دیپارتمنت دوم اسیا در وزارت امور خارجه ی روسیه طی مصاحبه با سایت اسپوتنیک ، احتمال مذاکرات دیگر طالبان و شماری از گروه های دولت خواه را به شمول سران مجاهدین و جنگ سالاران در کشور متبوعش انکار نورزید اما زمان تدویر آن را افشا نکرد.
بلند شدن صدای حکومت مؤقت در ماه اپریل سال 2019 در یک کیلو متری قصر کرملین بسیار ناشیانه نبود. این نام آشنا چند روز پیش از اسلام آباد هم بلند شده بود و به مثابه ی دُرُشته یی در آبش خور ذهن های سیاست گزاران روسیه بر اشتهای آنان می افزود. تا این که عمال مثلث طالبان ، روسیه و پاکستان نتوانستند خود را بگیرند . این ها با کراهت از برنامه پرده برداشتند و گفتند که راه حل ایجاد حکومت موقت است.حکومت موقت بدون برنامه،تجربه ناکام و تکراری مضحک.
دشمنان صلح افغانستان از جمله روسیه ی فدراتیف، پاکستان وایران سخت تلاش کردند تا آن را در آبشخور سیایست افغانستان لقمه ی چرب دهن طالبان ، جنگ سالاران و دولت خواهانی کنند که ریشه های عقده در افغانستان گسترده اند و آبیاری اش را از تونل های تنگ برونی انجام می دهند.
با آن که ورید های سیاست روسیه درمقابل افغانستان وَرَم کرد و ضمیر کابلوف مانند حلزون بی استخوان درجایش میخکوب گردید، اما ایران و پاکستان ، دو کشور نایب روسیه به گونه ی دیگر فعال شدند. تغییرات بزرگی در رهبری طالبان در دوحه نشان داد که این دو کشور، طلبان حلقه ی خود و روسیه را از پشت سر وارد تالار سیاست قطر کردند و در نهایت حرف و هدف خود را در جام طلایی چون شویستی بر خلیل زاد نیز نوشاندند چه هر کدام بی خبر از این که در نیفه های شان تعویذ های دستخط شده یخلیل زاد را می گردانند. حال وی به مثابه ی در روند خواست طالب و پاکستان عمل می کند و فراموش کرده که در کجا زاده شده است؟.پاکستان می اندیشد که گویی کشف بزرگی به نام حکومت مؤقت کرده باشد. جالب این، که طرح حکومت موقت با نام خلیل زاد گره خورد و طالبان باری هم در جایی از آن نام نبردند.این مساله به خوبی می نمایاند که طالبان ، برنامه ی غیر از حکومت موقت دارند و از این رو با سادگی گذاشتند که این طرح به پای پاکستانو خلیل زاد پایان یابد.
طالبان و روسیه تلاش کردند که در ختم دور اول مذاکرات دوحه، با هم در مسکو ملاقات کنند،از جانب طالبان هیاتی هم آماده ی سفر به آن کشور گردید ولی سفر قریب الوقوع زلمی خلیل زاد به دوحه و برنامه های دید وبازدید های او با رهبران گروه طالب،مانع پرواز هیات شان به مسکو شد.
در این هنگام ضمیرکابلوف رییس بخش دوم در وزارت امور خارجه ی روسیه ،با سایت اسپوتنیک مصاحبه کرد وخواست استعارتا اعتراف کند که روسیه هنوز به مداخله در امور افغانستان آمادگی دارد.این سخنی است که مقامات روسیه آن را بر زبان نمی آورند ولی توجیه اقدامات شان منطق سیاسی دوستی با افغانستان را ارائه نمی کند.
هدف رفتن طالبان به مسکو به زعم خود شان،به منظور چیره شدن بیشتر در مناسبات بین المللیی جای پا باز کردن است ولی روسیه می خواهد با نزدیکی با طالبان از یک طرف از آنان به حیث وسیله فشار در روابط با افغانستان استفاده کند و از طرف دیگربتواند به جامعه ی حاضر جهانی در افغانستان مشکلات ایجاد نماید. اما در این تخته ی بازی شطرنج ، با چال خود عقب افتاد و حال تلاش دارد به جبران خساره ی آن برنامه ریزی کند.
روسیه در پیامد مذاکرات دوحه نشست طالبان و جنگ سالاران افغان را دایر می کند.این مذاکرات هیچ موردی ندارد.مانند دو جلسه ی قبلی هیچ منطقی را نمی تواند توجیه کند.نشست یاد شده به احتمال قوی در سه یا شش ماه اینده درمسکو برگزار می گردد، به شرط این که موانع دیگری جلو آن را نگیرد.از سخنان کابلوف بر می آید که در حال حاضرگروه کاری بخش افغانستان در وزارت امور خارجه ی روسیه همه توجه شان را به تدویر این نشست معطوف گردانیده است.در کنفرانس آتی یی که به نام نشست بین الافغانی در مسکو برگزار می گردد، به گفته ی برخی ناظرین اوضاع غالبا کسانی شرکت می ورزند که در کنفرانس قبلی حضور داشتند و روی اجندایی سخن خواهد گفت که بر محور فیصله های مذاکرات دوحه متمرکز می گردد.شایع است که حامد کرزی با تیمش ، عطا محمد نور از شمال، همایون هماون از خوست و حاجی قدیر از مشرقی در نظر هستند که حتما در این جلسه شرکت ورزند.روسیه در بیلانس های مبنی بر بذل توجه به افغاسنان بر عطا محمد نور از این جهت حساب می کند که او در شمال افغانستان از قدرت ویژه برخوردار می باشد و در عین زمان می خواهد،آقای عطا در جنگ های قومی در ولایتش زبر دستی داشته باشد تا جمعه خان همدرد را که در حزب اسلامی گلبدین از رهبران شمال شمرده می شود نگذارد که پا از گلم برون کند.این کشور در این اواخر روی حاجی قدیر هم دارد محاسبه می کند. زیرا در مناطق استراتیِژیک ولایت ننگرهار می تواند پسته های امنیتی مربوط به خود را داشته باشد، روسیه در شرق افغانستانمی خواهد از حاجی قدیر غول منطقه بسازد. اما قدیر ، کسی نیست که تابع روسیه شود و ثانیا ترکیب قومی ولایت ننگرهار نیز به گونه یی است که در آن جا یک تن به صورت طبیعی تا زمانی که حمایت مجموعی قبیله ها در پشتش نباشد بتواند نمایندگی کند.از طرف دیگر قدیر غیر از این با چند کشور دیگر نیز در تار روابط گوشکانی دارد که روسیه کرکترستیک آنان را نیز در مورد وی اهیمت می دهد. اما به هر حال دعوت از قدیر در نشست پیش روی مسکو تثبیت است و احتمال شرکت خود و یا نماینده اش هم قابل رد کردن نیست، به شرط این که از جانب دولت افغانستان اجازه ی سفر داشته باشد.
روسیه به نفع خود می داند که اتحاد طرفدارانش در افغانستان قوی تر باشد و نماینده های سمت ها و اقوام مختلف در آن شرکت ورزند.پیش از ان تلاش بر آن بود که حامد کرزی در راس حکومت موقت حضور پیدا کند وسپس با تغییر قانون اساسی یکی دو دوره ی دیگر ریاست جمهوری افغانستان را بر عهده گیرد، یعنی عین کاری را کند که پویتن انجام داد.اگر این کار صورت می گرفت ، روسیه موفق می شد که با جبران شکست خود در افغانستان، امریکا و متحدینش از جمله انگلیستان را در کاسه ی سر آب دهد.ولی مقاومت ارگ در برابر طرح حکومت موقت برنامه های احتمالی را نقش بر آب کرد اکنون ایالات متحده وسایر کشور های متحد آن، توس میدان بازی را از دست روسیه ربوده اند.این شکست دیگریست که روسیه را در بازی هایش عقب می راند.
اما به هر حال کار مهم این کشور در جریان حوادث عبارت است از آمادگی به تدویر نشست طالبان در مسکو با ترکیب قبلی افزون بر چند تن دیگر که اگر هیچ تاثیر نگذارد، می تواند سیستم های نظمی جامعه را تا حدی برهم زند و این کار به گونه یی می تواند مانع فراروندگی جامعه جهانی در افغانستان گردد.
رویکرد ظاهری جلسه را مسئله تامین صلح در افغانستان تشکیل می دهد ولی مذاکرات پشت پرده آماده سازی نیروی طرفدار روسیه در افغانستان به تخریب نظام کنونی وتخریب جامعه ی جهانی در این کشور می باشد.
تا شش ماه دیگر که روسیه احتمال دایر شدن این نشست را هم رد نمی کند،بسیار موضوعات روشن می گردند. با آن که تغییر روسای جمهور امریکا در سیاست خارجی آن کشور نقش بسیار برازنده نمی داشته باشد، اما به هر حال حریف های آمریکا را میتواند درهاله یی از انتظار و نگرنی نگه دارد.از این رو موضع گیری های جوبایدن رییس جمهور منتخب ایالات متحده ی امریکا هم به زودی روشن خواهد شد،وبود نبود زلمی خلیل زاد در وظیفه یی که دارد نیز یک طرف می شود. طالبان در این مدت از مزاحمت مذاکرات دوحه فارغ می گردند .در این صورت دو پرسشی که ذهن روسیه را اخلال می کند حکومت پسا مذاکرات افغانستان است که روسیه در ساخت و بافت آن از نقشی عاجز می باشد واین مسئله آن کشور را بیشتر تحریک می کند . اگر غنی کما کان بر قدرت باقی ماند، توجیه اقدامات روسیه به مذاکرات به نام بین الافغانی بیشتر جدیت می یابد.زیرا غنی از روسیه تا حد نفرت رو گردان است و روسیه از هیچ گونه تلاش در نقب کنی زیر پای او وتخریبش به وسیله ی تیم های مورد حمایت خود دست بردار نمی باشد.