احمد سعیدی

 

بعد از راکت پرانی ها آقای مرتضوی نوشته است حمله بر یک ملت

آقای مرتضوی کدام ملت، ملت که هر روز به خاک و خون می غلتط، ملت که هروز کشته میدهد، ملت که انتخاباتش جعل و تذویر است.
ملت که اعتبار ملی و بین المللی خود را از دست داده است.
ملت که با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم میکند، ملت که هر روز توهین و تحقیر میشود ملت که زمامدارانش از اثر بی کفایتی هرگز خجالت نمیکشند. ملت که حکومتش خود را مسئول نا امنی ها نمیدانند ملت که حکومتش با دروغ و نیرنگ میخواهد به حاکمیتش ادامه دهد.
ملت که نظامش را چند تروریست کوته قلفی کرده است، ملت که نظامش نمیتواند از ارگ بیرون شود و چهار تروریست را سر کوب کند .
دیگر بس است ملت بار ها  به دولت مراجعه کرد اما به آنها احترام گذاشته نشد، اگر بار بار نوشتیم بازهم برای حرف ما کسی ارزشی قائل نشد. چرا در کشور ما اینگونه با مردم رفتار می شود؟ چرا این زمامداران به ما پشت کرده و رو به کسانی کرده است که جز خیانت برای ملت ستمدیده ما کاری نکرده اند؟
دولتمردان  و تمامی کسانی که دستی از دور بر آتش این سر زمین دارید و بر سوختن این ملت مظلوم ، گاه می گریید و گاه نعره می زنید و گاهی هم می خندید ، از خدا بترسید، رحمی به حال این ملت بی دست و پا بکنید.
گرچه من به این باورم که این ملت مرده است دیگر زنده نیست، اگر این ملت زنده میبود باید صدای خود را بلند میکرد. دست ظالمان را از سر خود دور میساختند و برای ابد آنها را در دل خاک میسپاریدند.
این ملت دیگر زنده نیست اگر زنده میبود  این بی عدالتی ها و جنایات را که تروریستان انجام میدهند بی پاسخ نمی گذاشتند.
گرچه از این بیشتر نمیتوان توقع کرد چون امروزه عصری ست که اندیشه ها فلج است، شخصیت ها فروخته شده اند، وفاداران تنها هستند، پارسایان گوشه گیرند، جوانان ما یا مایوس یا  شهید شده اند و دیگر در میان توده ها هیچ آواه و ندائی بلند نیست. قلم ها را شکسته اند، زبان ها را بریده اند، لب ها را دوخته اند و همه ی پایگاه های حقیقت را  ویران کرده اند.

 

 


بالا
 
بازگشت