خوشه چین

 

پیشقراولان سرخ

 

 

پیش قراولان سرخ دوباره وارد میــــدان میشـــــوند.

لشکرسفید جامگان یعقوب لیث همراهی شان مینمایند.

لشکرسیاه جامـــگان انتقـــامی ازمــنصورمیگیـــرند.

پیش قراولان سرخ جدید

نبوده اند بیـــخی ناپــدید

آگاه تروبیدارتـــرازگذشته

مسولیــت پذیراند وشــدید

 ماویزم وسویتیزم فروریخت

عصرکمپیوترتناب جدید تنید

نامی ازدیکتاتوری پرولیترنیست

چاره جزاین نیست دل کهن کفید

مـــا بــه افغانستان قنــاعت کــــردیـــم

تسلیم به پستی ضـــناعت نکــــردیــم

خدا یکی است خداشـــوی نمی پذیرمت

پشتوتولنت را اکادمی صنــــاعت کردیم

باصفات تمامیت خــــواهی ات غنی پچل

دیدی که  رجـــــوع به انسانستان کردیم

تاجهان برای ما سرتعظیم فـــــرود بیاورند

درجهان اخلاق وشرافت راچراغان کردیم

کتابچه گکهایت(تذکره) را جمع دررژیـــم نـو

درصفحۀ تاریخ تورا روسیاه وملامت کردیم

 احمق

احمق ترین مسول یک کشور به شخصی اطلاق میگردد که فکرمینمایند مردم هنوز درعصرکمپیوتر احمق اند.

خلاص بود و کنون قلــب شد زسکه بگشت
مــــزوّر آمد وخائــــن چوسکـــه ٔ قـــــلاب

«خاقانی»

خموش حافظ و این نکته های چون زر سرخ
نگاه دار که قلاب شهر صراف است .

حافظ.

رهنما

رهنمـــای مــــن آب است

هم صحبت من کتاب است

خوشه چین ازدست ندهد

آن خوشه های را که  نایاب است

دسته میسازد دریک تناب وگـونـــــدی

چونکه نظام اصل نیست قـــلاب است

دل ما بگرفت این همه وسایل خبری

به نفع استبداد چهره بدل جلاب است

آن مایــع سرخ که تورا به عقـل آورد

نسخۀ(خیام نیشاپوری)آب عناب است

تعقیب کن طی وطریق آب را

قطره قطره بساز گرد آب را

قل قل کن ازآزادی واستقلال

داستان فردوسی رستم وسهراب  را

عشق اگرنباشد پیروزی بدست نیاید

قهرمان دردست آورد دستۀ گلاب را

درمزرعه می چرانندت که پستانت پرازشیر شود که بعد بدوشندت.

جوفراوان میدهند که خرشوی بارببری اسپ تازنده شوی که سوارت شوند.

اما ازآگاهی ات سخت می ترسند.

این سیاست بازان بازاری چنان ازخوشه چین میترسند که حشره ازتابش آفتاب.

پای چپ

این پای چپ من است کنترولش دراختیار مغزمن است.

هیچ گاهی بیراهه نمیرود به خیانتو

پای راستم هم تابع پای چپ من است.

بناً چپ را با راست مقایسه کنید.

راست خلاف رفتار دشمن مردم من است.

گل به هررنگی که باشد زیبا است.

خاربه هرشکلی که باشد حافظ گبل است.

خردمندان دانشمندان باشرف وسیاست سازان باوجدان گلهای سرسبد اند.

عیاران محافظان شان اند.

نه سیاست سازانی را که گفته بودند هرکه باما نیست ازما نیست.

فکرتان باشد که گل کاغذی گل طبعی نیست.

گل درختش ازنطفه قوام می یابد نهال میشود ومبدل به درخت گل.

احزاب تحت اشغال احزابی نمیباشند که ارمان آزادی وخدمت به مردم را بازتاب دهند.

این احزاب چپ(گفتۀ) دیروز نکاح یافته اتحاد شوروی سابق ازلحاظ سیاسی بیوه شده بودند.

فعلاً درنکاح اشغالگران جدید درآمده اند.

من آن فرزند رنج پابرهنه ام که شاد زیسته ام.

گرچه دست وپا بسته اماازذهن آزاد زیسته ام.

چون ماهی شناورم مانند عقاب به فضا پرواز دارم.

موفقیت را نصیب ازریختن عرق جبین دلشادزیسته ام.

مسولین دولت موجود اززیر سایه شیر طرف سگ سوزنمایی ودیده درایی میکنند.

لایق آنست که نصیب دندان همان سگ گردند.

به من گفتند کم بنویس ارزش نوشته هایت کم می‌شود.

درجواب گفتم که هرقدربنویسم بازهم کم است.

بخاطری مردم باخبرشوند.

ماروگژدم وغندل.

پنهان درزیرنمد وگلم است.

هموطنان عزیز!

اقوام باهم برادرکشورم

دشمن تاریخی آن افتراق ملی را باپرداخت ملیارد ها دالر به تعداد شمار انگشت فاشستها وروحانیون وفندامنتالست عمیق وعمیق ترساخته است که فردی یا ازین طرف ویا آن طرف جرات به هم پیوستن وآشتی دادن ملیت ها را ندارد.

واگر کسی حاضر به این امرشود مورد سنگ باران قرارمیگیرد.

اگراین وضع ادامه پیدابنماید.

تاریخ رسالت مندان را نکوهش مینماید.

گروه ازهمفکران قدم درپیش گذاشته که دیوار غلطیده را دوباره تهداب گذاری نمایند وکانکریتی اعمارگرددو

آیا شما موافق هستید.؟؟؟

 

هموطنم نوشتک

دروطن ما معکوس است اگر کسی اشپلاق بزند کون دیگران میسوزد

درجوابش نوشتم

آن مرچ سرخ شاخ بزدولت شاهی چهاریکار

خصلتش است که تند باشد

شیرینی زیادی که مرکز تجمع مگس ها باشد را ازمیان برمیدارد


برسرمن انتقاد است که سالهاست درهمان یک نقطه غیر قابل عبور میکوبی.

درجواب گفتم که همه تان راه گم شده ایدو

من درهمین نقطه کوه بزرگ زده روان هستم که مبدل به تونل شود تا همه تان ازیک راه کوتاه بوقت کم به هدف برسید

قطره به قطره جریان آب حیــــوان به دره.

قربان ارمان شوم که هررنگ انسانش به دره.

همفکروهمگراه نزدیک میگردند وهم آغوش.

موج و غرش تولید کنندکه خوابـــــت نبـــــره.

آب های شرف و وجدان بالا آید کثافت ته نشین.

عقل ازســــر انسان باخــرد را مــــی بــــره.

دیگــــرهرگــــز نبینـــــی که گــــژدم وغندل.

ازان طرف دریا به این طرف دریا بگــــــذره.

عقاب آزادی مسیر آب هــــا را به شمال بال زنان.

درپایین ماهی های شناور،مخا لف جریان آب می پره.

عیـــاران وکـــــاکـــــه کابل امــــروز آمـــــوختــــه اند.

ازمیربچه خان ومیرمسجدی خان وجلندخان تتمــــــدره.

هرگزتکیه نکنند به بازاری‌ها که ناموس وطن می بره.


انسان مبارز را شرف وو جدانش است.

اگرشرف ووجدانش خدشه دارشد.

مثل لاش خرگنده خوراک سگ های ایله گرد میگردد.
هرگاهی که ما ذهن خودرا آزاد ساختیم کله خودرا از میان پکول وچهارنیم متر تکه(آزاد) آزاد ساختیم.

آنگاه است که جهالت ازسرزمین ما رخت سفرمی بندد.

حزب دارای یک رنگ میباشد.

جبهه دارای چندین رنگ میباشد.

برنامه حزب طبق اندیشه سازماندهی میگردد.

برنامه جبهه برنامه چندین حزب را انعکاس میدهد.

مصولیت جبهه برای آزاد ساختن کشور ورشد وتکامل احزاب برای ثبات سیاسی با ارزش است.

به استثنای عیاران آزادی خواهان وطن پرستان.

سیاست مداران پندکی ناموس برشانه اش دردروازه ها دق الباب دارند.

دارند که ناموس وطن دربدل حاکمیت برای فروش آورده اییییییبییم.میخرید یا نییییییییییییییی.؟؟

من انسان ها را به شرفش ووجدانش ارزش قایل هستم.

نه به اصل نصبش.

من با داره سازان جور نمی آیم.

تفنگ دردست با باره سازان جورنمی آیم.

دامن تاریخ کشال است برسرشانه اش شال است.

من با اشتباه گران دوباره سازان جور نمی آیم.

نوت:

داره به معنی گله دزد،قطاع الطریق.

باره به معنی مخفیگاه شکارچی.
خوشه چین باردوم مردونای میدان شده.یکه تازمیدان به دنبال توپ دوان دوان شده.دیدی که توپ سیاست را درگول به ثمر میرساندجهانیان وتماشاگران ازهنرنمایی اش حیران شده.

جهان باافغانها همکاری نمی کند بخاطری که اخلاق سیاسی نداریم

شادی را بخاطر یک زخمش میکشیم

بخاطر یک گاو درنورستان پنجا نفرکشته میشود وگاو جان بسلامت ازگندم زارمی آید

کنون نوبت افشاگری (فاشیزم)است.

فردا نوبت افشاگری دزد(ایزم)است.

امپریالیزم راه زوال می پیماید.

درآینده تجلی مقام انسان ازمکتب انسان ایزم است.

اگر قواعد ریاضی را آموختی.

تمامی معاملات و معادلات را طبق ارزشها ومعیارها حل کرده میتوانی.

اگراصول وقواعد مبارزه (خوشه چین) را یاد گرفتی همه حریفهایت بعدازسالها اعتراف مینمایند که توخیلی شریف آدم بودی.

بیایید که درمبارزه مانع هیچ کسی که تعهد می‌سپارند نشویم.

بیایید که پرواز کنیم

گره را ازذهن بازکنیم.

مردانگی بیاموز وهمت

همه گوش به حافظ شیراز کنیم.

خوشه چین انگیزه است به حرکت.

حرکت است که می آورد برکت.

درتداوم حرکت یگان دم گیری لازم است.

محتاج بیگانه نباش توازخود داری چپرکت.

کثافت هارا به تصویر بکشید.

قف دیگ را با کفگیر بکشید.

نسل نو را پیش قراول بساز.

کهنه خاین را به زنجیر بکشید.


من عیارم حق خودرا ازقعردریا میگیرم.

عیاربلند پروازم طعمه خودراازفضامیگیرم.

حق حق است ازگلوی ظالم پایین نرود.

به حکم پروردگار (توده)زورخدا میگیرم.

کره خرازمادرپرسید.

چرا آدم ها ازما به حیث وسیله انتقال کارمیگیرند.

وگوسفندهاره ناز مید هند.

مادرکره خرگفت صبرکن درتیرماه معلوم میشود که سرخر بریده میشود ویا ازگوسفند.

دلم است جزایر حزب را پرت وپوست کنم.

همه را آورده درجبهه رفیق ودوست کنم.

الی گا وپلی گا ازصبح تابه بیگاه تماس گیرم.

همه بیعقلیها وکدورت های دیروزرا فراموش کنم.

ما سازمان میسازیم که بربنیاد مذهب نباشد.

ازهیچ طرف درباره اش سوال وگپ نباشد.

سازمانی را برپا میکنیم انسان باهر رنگ وعقیده راه باشد.

تضاد ایدیالیزم وماتر یالیزم را مکتب نباشد.

اما باشد برای آموزش حرکت، جهش ،تغیر، تحول و تکامل وپیش رفت.

وشناخت تز، آنتی تز، وسنتز.

تازمانی که ملا ره ازاداره بیرون نکشی ودرمسجد نشانید ونگویی که قرارگاه تو منبراست.

توضح وتفسیرت آیات قرآن وحدیث پیغمبر است.

روزخوشی نبیند هرگز مخلوق خدا درزندگی.

درهرتغیر وتحول دیدیم همان ظالم وهمان روحانی روزی ازروز بد تراست.

روزی اروپا بعد ازخون ریزی های جنگها سلیبی درک کردند که جنگ یعنی تباهی خودمان هنوز درخود اسیرمانده ا یم ازتحجر بیرون آمدند به تفکر مصروف شدند.

آنقدربزرگ شدند هریک بزرگترین مظروف شدند.

هیچ چیزی را نخواستند که ازدست بدهند تسخیر کردند تجربه بکارگرفته.

امروز اززمین تابه آسمانها درفت وبرگشت میباشند.

ما قبل ازتولد نوزاد درجنگ هستیم.

انگشت درماشه دست به تفنگ هستم.

احساس ما غلبه برعقل کرده است همیشه.

ایجاد گرجامعه خونی سرخ رنگ هستیم.

اشاره به بعضی بی خصلت های فرومایه.

آله دست بیگانه وطن فروش بی ننگ هستیم.

یگانه شکست دولت های ما ازگذشته تابه امروز تحمل نداشتن استعدادها است.

که شکاراجانب میشوند.

اجانب هراستعداد ما را تحت عنوان (اندیشه های)پاک وخدمت به انسان وانسانیت.

تعلیم میدهند تربیت میدهند وتسخیرش می‌کنند.

مثل آرد گندم خمیرش می‌کنند.

دردیوار تنور نان پخته ازش ببارمی آورند.

هنگام خوردن دوچیرش می‌کنند.

سنگ کلوله ازتهداب دیواررا چپه میکند.

سیاست مدارزهری حزب را زهری میسازد.

مثلیکه نهضت میهنی را چپه کرد.

مثل موش دردو دوره سرخود درمیان دبه کرد.

مورچه عزیز!

من خو ازین چرچرک ها درعذاب ماندیم غیرازپرگویی عمل هیچ وجودندارد.

ودعوای بلند بالاهم دارند.

بروبرادر غصه نکن فطرت من وصداقت است برای انجام کارخلق شده ایم.

اینها که پرمیگویند فردا ببین که کله شان ازدروازه دیگربیرون میشوند.

(خوشه چین)

یک مرد جنگی بیش ازصد هزار.

بیرون ازحادثه میترسم.

درداخل ماجرا درمقابل فیر دشمن میرقسم.

حریف را باچک چک و چاریاری میدوانم.

مردونای گول زن خود بود ومیباشد.

درمیدان مبارزه‌بدون اینکه فولی داشته باشد این بار یک باردیگر درشرایط جدید باتخنیک های جدید. همه را غافل گیرمیسازد گول را ازدهن این گول به آن گول به ثمر میر ساند.

مانند گذشته ها بخیل هارا دلکفک میسازد.


قضایای بغرنج افغانستان را تشکیل مثلث جدید می‌تواند حل نماید.

اول- جبهه متحد خبرگان دانشمندان آزادی خواه.

به نمایندگی ازمردم عذاب کشیده.

سخن اول را بیان میدارند.

دوم- فدراتیف روسیه وارث اتحاد شوروی سابق به حیث عامل درمقابل هجوم فندا مینتا لیزم وقت.

سوم-ایالات متحده امریکا به حیث محرک وایجاد شرایط بحران وبدبختی مردم افغانستان.

اقرار دوا بر قدرت بزرگ جهانی به ایجاد فجایع درمقابل سوالات جمع ازنخبگان افغانستان وتعهد مشترک براجرای صلح وپرداخت خساره برای بازسازی افغانستان به ثبات ملی منطقوی وجهانی ضامن حل مشکل میگردد

خلیل زاد واشرف غنی.

پروژه تکمیل شد تیکه دار باقی شد.

اشتهای بادارشان به گوسفند قاقی شد.

باد شد باران شد ورعدوبرق.

این دیگ وکاسه تلنگ تلنگ سرملاقی شد.

شعله جنگ شعله ور میگردد بیشتر.

آب به جوش بلند آواز چاینک اشپلاقی شد.

ما یادگرفته ایم زندگی را دراسارت اتحاد شوروی سابق.

برخورد متقابل را به نفع بیگانگان وبه ضررخودمان.

جرم وجنایت بیشماررا ازجانب طرفین هردوطرف باهم دریک مسجد فاتحه مشترک گرفتیم.

کنون وارد فازمرحله خطرناک ترازگذشته درقتل کشتار هموطنان خودمان برای بیگانه.

فعلاً ایجاب مینماید که بادید گاه تازه وارد میدان شویم ثابت بسازیم که راه زندگی خود بزرگبینی نیست راه زندگی برتری قومی نیست بهترین راه زندگی بهتر گذشتها وشناختهای متقابل وارزش دادن به آگاهی وخردورزی است.

درپایان درافغانستان هیچ کس بیگانه نیست دردها مشترک است خوشیها مشترک است.
ما باید مُدل باشیم مدل انسانیت ونمونه برای اعمال انسانی.

دروغ نگوییم فریب ندهیم متکی به خود باشیم آنقدرگرم باشیم هوای سرد را مبدل معتدل بسازیم.

خودرا بالای دیگران نه قبولانیم.

مثلیکه یک تعداد جزایر دارند جهت معامله.

ما باید منظره ایجاد کنیم منظره ای که انگیزه برای کشش شکل بگیرد.

کشش موجب می‌شود که جهش صورت بگیرد.

جهش وکشش دودروازه متقابل یک خانه جریان هوا را بوجود می آورند.

ویا اگربگوییم ریسمان را به توش آب را به روش بیل.

درموترت بیانداز تیل.

درسازمان دهی وسازندگی جهت صلح خیلی مفید واقع میگردد.

خرمن کوفتن کارهرخرنیست.

گاونرمیخواهد مرد کهن.

مملکت داری کارانسانهای خردمند شریف باوجدان آزاده ومردم دوست است.

ازسیستم فدرالیزم نکنید هرگرز،هراس.

چراکه حاکم نمیباشد برآن یکی دوراس.

المان فدرال پیش رفته ترین کشور دنیااست.

این حرف مرا تایید می‌کند خُراس.

خُراس یاخُروس معروفی کننده (عیاری) وجوان مردی است.

خروسی که دانه را می یابد کُد کُد مینماید تا مرغ دیگری بیاید نوش جان کند.

ویا

هنگام سپیده دم خروس سحری.

دانی که چرا همی کند نوحه گری.

یعنی که نمودند درآینه صبح.

کزعمرشبی گذشت وتو بی خبری.

جهان شتا بان پیش میرود.

وما نباید درتناب غول بیابان بسته بمانیم.

حرکت ما همفکران چنان است که آب میرود واپس نمینگرد مگرجای سبز میگذارد.

هرگاه درجایی توقف کرد گنده میشود.

جزایر حزب دموکراتیک خلق توقف کرده اند وگنده شده اند.

مثل نان گندم به دونیم به چهار نیم به شانزده وبه شصت وچهارنیم تقسیم شده اند.

ولقمه برای بلعیدن.

 

 

 


بالا
 
بازگشت