خوشه چین

 

پلید

آلوده، بد، پلشت، چرک آلود، چرکین، خبیث، کثیف.

سیاست پلید

خالق سیاست پلید

ایالات متحدۀ امریکا

درخانه اگرگریه طفل است.

نمایندگی ازوجود( مردوزن)فردا است.

درکشوراگر آوازمبارزه شنیده می‌شود.

‌امید از (آزادی وآگاهی واستقلال)است.

خوب ببین

خوب ببیـن چهارطـــــرفتــــه نگاه کن

 کوتاه بنگرچارۀ صبح وبیگاه ته بکن

دورببین بیاند یش آهسته بروتا به دور

خوشه بچین وخرمن کاه ازدانه جدا کن

توانسان هستی خادم خلق دَینته ادا بکن

مخلوق پاک دست ناخورده

مردم افغانستان

مجموع اقوام وقبایل ساکن دریک جغرافیای سیاسی

روح پلید

فندامنتالیزم (اسلام سیاسی)

اخوان المسلمین

هفت تنظیم وهشت تنظیم

خون پلید

افراد بااستعداد خریده شده(دزدان چراغ دردست) ازکشورمورد نظر

تکنوکرات وماکیاوالست،فاشست.

روح پلید+خون پلید=جسد مریض

فندامنتالیزم+دزدان چراغ دردست=مردم افغانستان

تصفیۀ خون+تذکیۀ روح=مردم صحت مند معتقد به خدای یگانه اگاه بافرهنگ بلند بالا دوست وبرادرهمدیگر.

صرف راندن خلیل زاد واشرف غنی وکرزی وعبدالله وعبدالله  گلبدین حکمت یاروافراد معلوم الحال حزب دموکراتیک خلق افغانستان که هنوزهم درسیاست دست وپایک میزنندبه محاکمه مردم سپرده شوند.

جامعۀ درد دیدۀ ما به طرف ثبات سیاسی میرود.

دیگرحرفی ازگونه های افتراقات نمیشنوی.

یگانه چیزی که انسان را سیقل شده نشان می‌دهد وجدان پاک اوست.

یگانه چیزی که انسان را محبوب القلوب میگرداند شرافت اوست.

قلم (خوشه چین)رنگ می‌ریزد نعره خلق تولید میکند.

آهنگ‌ آزادی سرمیدهد‌ یک ریتم موزون ازحلق تولید میکند.

سقوطت دردست من است.

این دست خلق کوهدا من است.

عنقریب زمستان فرار سیدنی است.

سقوط قریب به روزها ی بهمن است.

حمایه گران عقبی پروان وکاپیسا اند.

یورش گران بامیان بدخشان قطغن است.

بوی جوی مولیان آید همی یادی ازغزنه.

آن سوارکار پهلوان ازبک به تن چپن است.

فتح مارا مجبورمی گرداند به قدم انسانی.

خلق های سایرولایات دربغل من است.

همان خطاکاران دیروز حزب دموکراتیک خلق افغانستان وحزب وطن به شمارانگشت کسانی که‌ کرزی وغنی احمد زی را حمایت کردند بازهم غرق گناه شده اند.

اشرف غنی سزایت ازین بد تر تو مسول کشوربودی نه معلم زبان ادبیات.

تو مسول رسانیدن آب ونان به مردمت بودی نه برگشت به قصر دارالامان.

تو‌مسول تامین امنیت مردم بودی نه مسول ایجاد افتراق بین اقوام ومذاهب.

تومسول ایجاد اتفاق واتحاد بین ازهم پاشیدگی ها بودی نه نمک پاشی برزخم ناشی ازقتل وکشتار عبدالرحمن نادرخان هاشم خان دیکتاتوری حزب دموکراتیک خلق جنگهای بین التنظیمی وطالب.

تو باید بالای مردمی تکیه میکردی داکترنجیب را ازحمله تنی نجات بخشید.

نه اینکه بادادن رشوت به افراد شماره دو شماره یک را ترور کنی.

بدبختانه که ملا ومولوی ازنعمت این آگاهی بی خبراند.

کشف عناصر، ماده، وذره، قوه،جاذبه وفشار ونو آوریها ازکهنه به سمت آینده توسط خردمندان دانشمند.

جمع وترکیب باهمی آنها،باعث تغیر،تحول وپیشرفت شده است.

زمستان سرد یخ بندان تفکرعمیقی است جهت حرکت بهاران.

همه بهترینها درثبات خودما نهفته است.

ما جمع شدیم دریک واحد.

یاران همراه وهمگراه

گویم که کلید ثبات دردست من است.

آب جریان پیدا نمی آید.

مگر آب ها درحوض ها بی حرکت درحال گنده شدن اند.

آب حوض اول را مانعش را برطرف مینماییم این آب جریان پیدا مینماید درحوض دوم همین درحوض سوم وچهارم الی ختم.

مزارع تشنه به آب سیراب میشوند.

امریکا حاصل مصارف خودرا طلب مینماید

بالب خند نسیه داده بودکنون قرض خودرا باتفنگ میگیرد.

به نسیه مده نقد اگرچند نیز

عاجل نقدش دهد به نسیۀ اَجل

ناصر خسرو

به نسیه مده نقد اگرچند نیز

به خرما بود وعده ونقد خار

ناصرخسرو

پرکن قدح باده وبردستم نه

نقدی زهزار نسیه بهترباشد

خیام

ساختمان رهایشی یک نیازاست.

برای رفع نیاز.

فهمیدن مقاومت خاک ازتحقیق لابراتوارباید بیرون آید.

منطقه زلزله خیز وباران های موسومی که باعث سیلاب مدهش میشود مثل(شهرچاریکار)مد نظرگرفته میشود.

منبع وتدارک بودجه برای ساختمان عمده است.

اگر تهداب کانکریتی نباشد.

تعمیر درمدت زمان کوتاه فرومیریزد.

مثل نظام (1352)الی اکنون(شیران)روباه صفت.

ساختمان ها نباید یک (نعل اسپ قتل برادر) شود.

شعله(صلح)زیر دیگ را خیلی ضعیف نگه داشته است.

که محتوایش به قوام برسد.

بعدازان بوی گوارا ازان تصاعد مینماید.

یعنی قورمه مزه دارش پخته شده است.

انسان،بخاطر،قدرت، نباید،سگ،گروه پیسه دارباشد.

در پایان جنگ،سگهای میدان، تنها،لیسیدن زخمهای خود سگ، با زبان خودش دواست.

 

امید

امید ازجمله نام ها امید بهترین نام است

نا امید بودن از جبهه فکرخــام اســـت

آنانی که یکه تازبودند وبازهم درفکراند

تجربه ثابت ساخت که اواجیروغلام است

همه آنانی که ازآیات قرآن و احادیث نبوی وهکذا هر تعداد افرادی که تابه الحال ازاندیشه خدمت به انسان استفاده افزاری کرده اند درجمع پلید ترین انسانها به شمار می آیند

من عقابم عقاب آزادی هستم.

برای فردا مسول آزادی هستم.

کشورم بدون عیاران وجوان مردان بی رنگ است.

ناشراندیشه های فردو سی شیرازی هستم.

عدالت خواهی تحت نظام اشغالگر (ازاشغالگر)عذر بدتر ازگناه است‌.

اشغالگر نمی بخشد عزت وناموس می طلبد.

فقط آزادی است که برای سی وپنج ملیون نفوس کشورپاسخ میگوید.

نفوس کشور برای استبداد میگوید که فلان قوم را قتل عام کردی ملکیت شان را به خانواده ات تقسیم کردی کدام گوشه ازکشوررا تو آباد کردی بناً استبداد دشمن توده هاست.

استعداد فروشی خیانت درحق خود است.

بیایید که همه استعداد های خود را برای مردم خود هدیه کنیم.

رضایت خلق رضایت خدا است.

نه اینکه بفروشیم.

دردم ازخدا گله ام است ازهمسایه.

مادرگنهکارمگرشیرین تر است دایه.

عامل اساسی رابایدکه دریافت کنی.

اشغالگر درکشوراست اصلی ترین پایه.

کسانی که به زیبایی عشق می ورزند همسیال من اند.

دربیان راز ونیاز هرکسی که باشد اندیوال من اند.

وجدان شرافت جمع حقیقت ستون فقرات انسانیت.

آنان که عالمانه قضاوت مینمایند اخلاقاً پروبال من اند.

پروژه استخباراتی کهن جهت تخریب افغانستان زمانش به پایان رسیده است به حیث پروژه نا کارآمد درمیدان کشیده می‌شوند.

تاکه پروژه جدید خویش را عملی بسازند.

دردم ازخدا گله ام است ازهمسایه.

مادرگنهکارمگرشیرین تر است دایه.

عامل اساسی رابایدکه دریافت کنی.

اشغالگر درکشوراست اصلی ترین پایه.

هموطنان سرزمین تان ازوجود باشنده های بومی تخلیه میشود.

چرا؟

بخاطری که خیلی زیبا است.

چون که ما درباره اش زیبا فکرنکرده اینم کتاب زیبا ننوشته ایم نسلها یکی ازپی دیگر زیبا نیاموخته اند.

خردمندان شان بیرون بیرون میروند ازمملکت مصروف کارهای شاقه میشوند ناموس فروشان درپیش پای اشغالگر فرش هموار نموده بالشت متکی میگذارد.

ازین نوع خدمت گذاری های لذت بخش دیگر.

بهتر را دنبال بنما که به بهترین برسی.

آنها کدام ها اند.؟

اولش (خرد)

دومش(انسانیت)

خوشه چین دربیان حقیقت آفتاب است.

باران برای علف زار سوخته شراب است.

قلمش گرزآهنین برفرق دشمنان مزخرف وطن.

یارانش دربیان حقیقت هریک مانندسهراب است.

آبادکردن قرن میخواهد

ویران کردن یک روز(ثانیه.

آبادی دردست توانای باخردا ست.

ویرانی کارهربی وجدان بی خرد است.

آبادی ازخود برنامه وفور مول دارد.

ویرانی دراختیارخود وحشی وغول دارد.

برای بیرون رفتن ازمعادله آبادی ویرانی.

جمع یارهمفکر وهمراه بافکرمعقول میخواهد.

و یران گر وحشی قرن وسیله های بیگانه اند.

آبادی وسیله های قلم کاغذ ودهل میخواهد.

.

 

 


بالا
 
بازگشت