عارف عرفان
گسترهٔ امواج طوفانی در افغانستان
کشتی شکسته سرنوشت سیاسی افغانستان بدون هیچ ناخدایی در اوج تلاطم درگیر شده است.آمریکا وپاکستان با توجه به پسمنظر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وپیروزی جوبایدن با اقدامات شتاب آلود و هماهنگ در تلاش اند تا قبل از پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ،بدون هیچ تأخیری سناریوی شیطانی شانرا در خصوص فروپاشی دولت افغانستان واستقرار نظام امارتی در کشور پیاده نمایند.
سفر اخیرمایک پمپُو وزیر خارجه آمریکا در قطر و همزمان سفر نخست وزیر پاکستان به افغانستان ومذاکرات اش با دکتر غنی در عقب در های بسته، روی همین محور در چرخش است.
براساس گزارشات منابع جهانی حملات خونین طالبان بالای پایگاه های نظامی وغیر نظامی افغانستان در تحت سایهٔ مذاکرات قطر بیش از پنجاه درصد افزایش یافته است،وعملا تهاجمات متداوم و سازمان یافتهو استقرار دستگاه های راکتی طالبان در شهر کابل، مقدمات یک نبرد سرنوشت سازرا درکابل فراهم ساخته است.کابل عملا در محاصره شدید قرار دارد ودولت دکتر غنی نظاره گر رخداد های خونین کشور است.
موقعیت ژئوپولتیک افغانستان،گستره تولید خشخاش در کشور ومنابع سرشار معدنی وچگونگی رهیابی تاراج آن در پناه تبانی میان آمریکا وپاکستان در چشم انداز سناریوی صلح ریایی قطر منتج به استحکام روابط میان آمریکا وپاکستان گردیده است.
به گفته تحلیلگران ،روابط سیاسی میان دولت آمریکا وپاکستان از سال ۲۰۱۸ ، زمانی که دولت ایالات متحده تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ متعهد به دستیابی به توافق صلح با طالبان و دولت افغانستان شد، در مطمئن ترین وضعیت خود قرار داشته است.(۱)
در یک رویکرد دیگر ،اوج فساد در دولت دکتر غنی وتزلزل پایه های سیاسی رژیم باعث شده است تا جامعه جهانی کمک های خود را به افغانستان کاهش داده وفرسایش درونی دولت دکتر غنی را سازمان دهی نمایند.
بنابر گزارشات رسانه های جهانی به تاریخ ۲۳ تا ۲۴نوامبر ، اهدا کنندگان بین المللی برای تمدید کمک های خارجی به افغانستان در ژئنو دیدار می کنند. اما امسال ، به دلیل نگرانی مداوم در مورد فساد مالی افغانستان و شک و تردیدهای طولانی در مورد توانایی این کشور در حفظ پیشرفت در زمینه حقوق بشر پس از پایان درگیری ، بسیاری از اهدا کنندگان، پیشنهاد کاهش جدی بودجه کمک های خود را دارند.
دفتر بازرس ویژه ایالات متحده در امور بازسازی افغانستان گفت که غنی فقط زمانی بطور جدی با فساد مقابله نموده است که اهدا
کنندگان در لین بوده اند[۲]
ایجاد کمسیون جدید نمایشی مبارزه بافساد که دکتر غنی با ادای سوگند رهبری آنرا بدوش گرفته است ،بطور موقت روی همین اهداف برنامه ریزی شده است.
اعلام نا بهنگام دونالد ترامپ برای خروج بخشی از نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان،چراغ سبزیست برای طالبان که نقش مورال زدایی را در میان نیروهای مسلح افغانستان ایفا مینماید.
روزنامه گاردین موضوع فرمان ترامپ را در خصوص خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان مورد پرسش قرار داده می نگارد[۳]
آیا عقب نشینی ترامپ از افغانستان با اصول یا انگیزه های ماکیاولیستی پیش می رود؟
نویسنده انگیزه های صدور فرمان ترامپ برای کاهش نیمی از نیرو های نظامی آمریکا از افغانستان را مرتبط به توافقات پشت پرده با طالبان ومتعاقبأ سطح امتیاز دهی سیاسی برای پاکستان پنداشته می نگارد:"
بر خلاف آنچه مخالفانش ادعامی کنند ، مگر او[ترامپ] با بی پروایی از یک منطقه جنگ زده بدون پسمنظر یک برنامه سنجیده شده از افغانستان خارج نمی گردد، بلکه در واقع پیش بینی می کند که تعامل آمریکا با آن کشوری محاط با خشکه و منطقه آسیای مرکزی فراتر از این است که در آینده اقتصادی تر شود،در پلان پمبئو[در مذاکرات صلح با طالبان ] درماه فبروری تفسیر شده است.
همچنان نویسنده در بخشی تحلیل از چشم انداز "استراتژی آسیای میانه آمریکا" که چگونه شیطانی نیست ابراز نظر نموده وخاطر نشان میسازد :نکته اصلی این است که ایالات متحده ممکن است با استفاده از زیرساخت های اخیر پاکستان به حیث "محور جهانی" به عنوان بستری برای راه اندازی یک کوریدور ویا دهلیزگاه تجاری وترانزیتی« ترانس- افغان» به آسیای میانه استفاده کند. این راهی صلح آمیزتر برای رقابت ایالات متحده با روسیه ، چین و ترکیه در آن منطقه استراتژیک خواهد بود«.
جوبایدن وسیاست اش در قبال افغانستان
-------------------------------------------------
جوبایدن رییس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا،خواب های بزرگ استراتیژیک در سر دارد.او میخواهد تاریخ را برگردانده و امپراتوری از دست رفته آمریکا را در جهان دوباره مستقر ساخته ونظم نوین جهانی را احیا نماید.بایدن گفته است: از آنجا كه "جهان خود را سازماندهی نمی كند"، ایالات متحده باید به "بازی در نقش اصلی در نوشتن قوانین ، همانطور كه ۷۰سال تحت ریاست جمهوری دموكراتها و جمهوری خواهان ، تا زمان ورود ترامپ انجام داد، بازگردد"
جوبایدن یکی از عاملین مهم تجاوز آمریکا واشغال افغانستان بشمار میرود.
پایگاه گلوبال ریسرچ نقش جوبایدن را در تجاوز آمریکا بالای افغانستان مورد نگرش قرار داده خاطر نشان می سازد :
این واقعیت وجود دارد که بایدن ، رئیس وقت کمیته امور خارجه سنا ، از تصمیم رئیس جمهور جمهوری خواه بوش در سال ۲۰۰۱از حمله به افغانستان حمایت کرد ، و در سال ۲۰۰۲ قطعنامه دو حزب متشکل از ۷۷سناتور را که به رئیس جمهور بوش اجازه حمله به عراق را داده بود به تصویب رسانید.[۴]
بر قول نویسنده ،همچنین ، در زمان دولت بوش ، هنگامی که نیروهای آمریکایی نتوانستند عراق اشغالی را کنترل کنند ، جو بایدن در مجلس سنا طرحی را در مورد "تمرکززدایی عراق به سه منطقه خودمختار - کردها ، سنی ها و شیعیان" تصویب کرد. به عبارت دیگر ، تجزیه کشور ها عملکرد استراتژی ایالات متحده است.
درجریان انتخابات آمریکا، بایدن گفته بود كه نیروهای آمریكایی را ازافغانستان عقب خواهد کشید،اما مخالف حضوربرخی نیروهای ضد تروریسم در افغانستان و عراق نخواهد بود.[۵]
به گزارش فارین پالیسی دموکرات ها در حال حاضر عقب نشینی از افغانستان را خطرناک می دانند ، بنابراین احتمالاً آنها قصد دارند تا حداقل تعداد نیروهای قبلی را برای مدت کمی بیشتر از[ترامپ] حفظ کنند ، یا حتی ممکن است آنها رابا تغییرات ملایم تری از دوره "اوباما" گسترش دهند."
فاربن پالیسی گزارش میدهد :"به نظر نمی رسد حتی در میان آن ایدئولوگ ها،اشتهای زیادی برای دو برابر شدن جنگ به معنای سنتی وجود داشته باشد ، خصوصاً از آنجا که اوضاع ژئواستراتژیک فوق العاده از زمان اوباما تغییر کرده است ، اما برنامه های آنها هنوز صلح آمیز تر از برنامه های ترامپ نخواهد بود.
فاربن پالیسی بر گزینه دوم ترامپ در مورد عقب نشینی نیرو از افغانستان اشاره نموده می نگارد :"
با کاهش حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان تقریباً به نصف تعداد فعلی آن ،ترامپ با این خرابکاری، کار بایدن را در روند حساس صلح که در چهار سال گذشته نظارت کرده است دشوارتر می کند. بنابراین با در نظر گرفتن این نکات ، نویسنده نتیجه می گیرد که ترامپ هم به دلیل اصولی وهم بنا برانگیزه ماکیاولیایی تصمیم خود را در مورد عقب نشینی نیروهای آمریکا از افغانستان گرفته است"
نقش خلیلزاد در دولت بایدن
----------------------------------
خلیلزاد در نقش بینن سیوان تا کنون توانسته است تا نقش خطرناکی را در تبانی با پاکستان در پیرامون برنامه های ریاکارانه صلح دوحه که فروپاشی نظام سیاسی افغانستان را نشانه گرفته است،بازی نماید.نقش او برای تداوم برنامه های کاخ سفید واسلام آباد برای تعیین مقدرات سیاسی افغانستان نهایت تعیین کننده است.
با توجه به این چشم انداز ،فارین پالیسی رویکرد ماموریت خلیلزاد را در دولت بایدن مورد بررسی قرار داده اذعان میدارد:"[۶]
کارشناسان سیاست افغانستان بی سر و صدا از تیم انتقالی بایدن می خواهند که جو بایدن رئیس جمهور منتخب در روز افتتاح ریاست جمهوری که در ۲۰ جنوری اتفاق می افتد ، اززلمی خلیل زاد ، نماینده ترامپ در برنامه صلح افغانستان ، خواستار ادامه کار در سمت مذاکره کننده انتقالی شود.
بر قول نویسنده ،این تلاش بیانگر این عقیده است که بازی نهایی مورد جستجوی ترامپ و بایدن و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ، تا حد زیادی یکسان است و اقدام برای جایگزینی فوری خلیل زاد در یک مرحله حساس در مذاکرات صلح ایالات متحده با طالبان می تواند آن تلاش هارا پیچیده کند."
بر اساس این گزارش ،گفته می شود که مشاوران ارشد سیاست خارجی بایدن ، از جمله آنتونی بلینکن ، جیک سالیوان و میشل فلورنوی ، در نظر دارند که تمدید احتمالی خلیلزاد را بررسی کنند اما به هیچ وجه متعهد نیستند.
یکی ازمقامات سابق ایالات متحده گفت: "من فکر می کنم سناریوهایی وجود دارد که دولت جدید ممکن است به دنبال ایجاد آنچه خلیلزاد انجام داده است باشد و سناریوهایی نیز وجود دارد که ممکن است آنها چیز دیگری را انتخاب کنند." "اگر طی چند ماه آینده پیشرفتی وجود داشته باشد و خلیلزاد برای تداوم آن موفق باشد ، من مطمئناً سناریویی را می بینم كه از او بخواهند برای مدتی باقی بماند.اما فکر نمی کنم کسی انتظار داشته باشد که در شرایطی اینچنینی ضروری است. "
درین گزارش آمده است :"مقامات نزدیک به بایدن میگویند که آنها انتظار ندارند که دولت بایدن سیاست های بزرگ یا تصمیمات شخصی در مورد افغانستان اتخاذ کند و هرگونه تصمیم نهایی با ارزیابی خونسردانه در مورد اینکه چه رویکردی به بهترین وجه "منافع" ایالات متحده را تأمین می کند و چگونه شکل می گیرداتخاذ خواهد شد. هنگامی که بایدن رهبری آمریکا را در جنوری به عهده گرفت، باتوجه شتاب عقب نشینی نیروهای نظامی آمریکا توسط ترامپ ،چشم انداز مذاکرات صلح با طالبان را تغییر خواهد داد.
در حال حاضر،مشاوران ارشد سیاست خارجی تیم بایدن اساساً مرکب از طیف وسیعی از کارشناسان سیاست خارجی ، طرفدار دونظریه متفاوت اند.از جمله برخی خواهان ماندن خلیل زاد شده اند و برخی دیگر اظهار میدارند که زمان کنونی مستلزم دگرگونی
های جدید است. آنها تغییرات یی را درخواست می کنند.
آری؛
در پایان این همه نظریه پردازی های کارشناسان حوزه سیاست آمریکاباید به این نتیجه منطقی دست یافت که در مرکز این همه تغییرات واهداف راهبردی آن کشور " منافع" آمریکا نقش بنیادی ایفا میکند.برای آمریکا ،جغرافیای افغانستان وسرنوشت ۳۵ ملیون نفوس افغانستان ،دولت وزمامداران این کشور که مجری اهداف آمریکا در افغانستان اند،به پشیزی هم ارزش ندارند.
به باور این قلم بود و نبود نیروهای آمریکایی برای ثبات و امنیت افغانستان هیچ نقشی نخواهد داشت.فراموش نباید کرد که نیروهای نیابتی طالبان در تحت سایه حمایت ارتش آمریکا به نیروی سراسری کشور مبدل شدند. تغییروتبدبل زمامداران آن کشور ،هیچگونه تغییراتی راهبردی را حول سرنوشت سیاسی افغانستان دربر نخواهد داشت.همه تغییرات ممکن در آرایش تاکتیک های سیاسی جلوه آرایی خواهد کرد.بهتر است تا با الهام از آزمون زمان، مردم وهمه نیروهای ملی ومیهندوست در چارچوب اتحاد و همبستگی ملی تدابیر لازم برای دفاع از افغانستان اتخاذ نمایند؛
با احترامات بی پایان
عارف عرفان
لندن،نوامبر۲۰۲۰
منابع:
[1] Al-Jazeera,For US-Pakistan relationship, all roads go through Kabul,10 November 2020
[2]foreignpolicy,Crime Wave Further Rocks Confidence in Afghan Government.17November 2020
[3]Guardian,Is Trump's Afghan Drawdown Driven By Principles Or Machiavellian Motives?19November 2020.
[4] Globalreaserch,Joe Biden’s Foreign
Policy12November 2020
[5] Al-Jazeera,Will Biden stay on the course set by Trump in Afghanistan?11November 2020
[6] foreignpolicy,Team Biden Urged to Keep Trump’s Afghan Envoy.18, November 2020