محمد الله وطندوست
شورای عالی صلح یا شورای عالی جنگ؟
رییس مصالحه ملی و صلاحیت دار نیمی از کابینه بالاخره موفق شد لست اعضای شورای عالی صلح را از صحه جناب رییس جمهور متفکر افغانستان بکذراند.
اعضای شورا عمدتا از رهبران تنظیم های مذهبی و قومی و عده یی از غرب زده گان چپاول گر تشکیل گردیده اسم چند خانم نیز ذینت بخش این لیست است .
قبل از همه قابل ذکر است که از همین حالا چهار نفر اعضای کلیدی شورا حامد کرزی . گلب الدین حکمتیار . محمد کریم خلیلی و صلاح الدین ربانی عضویت شورا را نمی پذیرند و شورا را مربوط ارگ می دانند.
یکی از اعضای شورا نیز منحیث نماینده خاص رئيس جمهور در امور صلح تشریف دارد که نشاندهنده صلاحیت فوق العاده وی نسبت به دیگر اعضا است.
نگاهی گذرا به لست متذکره نشان می دهد که اعضای این شورا بیشتر از صلح از جنگ مشروعیت خود را گرفته اند و ادامه جنگ آنان را به موقف فعلی رسانیده است. آنان بار ها شورا های گوناگون ایجاد و با سوگند وقسم تامین صلح را وعده داده اند اما قبل از خشک شدن رنگ تعهد . دوباره به جنگ رو آورده اند و در قتل مردم به مسابقه پرداخته اند.طرفه اینکه بعد از یازده سپتامبر به دستور باداران فورا لباس رزم بیرون کشیدند و هوا خواه پر وپا قرص دموکراسی گردیدند. در بیست سال اخیر تحت لوای دموکراسی فقر و اعتیاد را به اوج رسانیدند و آزادی چور و چپاول را توانستند نهادینه نمایند.
چهره های اعلان شده در شورا از برکت دموکراسی بی بند وبار غربی و گویا بازار آزاد به سرمایه داران نوکیسه تبدیل شده اندکه بمنظور حفظ داراءی های باد آورده حاضر اند به هر معامله یی تن در دهند و با هر گروهی همنوا شوند تا دارا یی های شان محفوظ بماند.
اعضای شورای یاد شده و طالبان با هم بیگانه نیستند. در دوحه . مسکو و اسلا م آباد مذکرات و ملاقات هایی داشتندو تا سرحد ایجاد حکومت موقت به توافق ها یی نزدیک شده بودند.
این گروه که در سوگند خوردن و تغیر موضع سر آمد روز گار اند و با هر ابلیسی می توانند همگام شوند. این خصوصیت را نیز دارند که بخاطر منفعت شخصی . گروهی . قومی . مذهبی و سمتی هر لحظه آماده اند به صف آراپی جدید بپردازندو متحدین جدیدی دریابند.
شورای عالی صلح با این خصوصیات نه ملی است و نه هم صلح خواه.
منفعت این عناصر در دوام جنگ و به ادامه چور و چپاول . فسادو غصب دارایی های عامه و شخصی نهفته است نه به صلح و آرامش.
اعضای شورای یاد شده که هرکدام وابستگی ها و ارتباطاتی با کشور های منطقه و خارج منطقه دارند . مکلف اند هدایات و دساتیر ولی نعمت های خود را نیز در نظر داشته باشند.
این گروه از روشنفکران. فعالان مدنی . دست اندکاران رسانه ها. روحانیون مردمی.مبارزین حقوق بشر. جوانان و زنان و شهروندان عادی کشور بهیچ وجه نماینده گی نمی کنندو با آنان هیچگونه وجه مشترک ندارند.
شورای عالی صلح را می توان شورای سازش با عقب گرایی و تاریک اندیشی نام گذاری کردکه در آخرین تحلیل منافع سرمایه داری جهانی را در منطقه تامین و دساتیر باداران بین المللی خود را تحقق می بخشند.
طالبان که مدعی حاکمیت قرون وسطایی امارت هستند. می توانند با رهبران جنگ طلب دیروز و مزدوران سر بزیر دموکراسی امریکایی امروز کنار آیندو با تقسیم قدرت میان خود به توافقاتی ناءیل آیند. اما هدف اساسی خلق های افغانستان که تامین صلح پایدار و قطع جنگ نیابتی است . نمی تواند در غیاب مردم تامین شود.
هنوز اهداف استراتیژیک کشور های حریص سرمایه داری در منطقه عملی نشده. گروه های جنگ طلب سابق وتازه دم رسالت ویران گری خود را عام و تام تحقق نبخشیده اند.صلح با طالبان صفحه جدید جنگ های نیابتی را باز نموده صدور جنگ طلبان در آسیای میانه را در اجندای خود دارد. تشدید جنگ بعد از امضای توافقنامه امریکا با طالبان و ظهور گروه های جدید جنگ طلب در منطقه گواه ادامه جنگ است.
با این وضع نمی توان به صلح دل بست . یگانه راه صلح بسیج توده های مردم در جبهه صلح . عدالت و ترقی متشکل از همه اقشار و طبقات کشور است. این رسالت را نه جنگ طلبان و تیکه داران قومی و مذهبی بلکه نیرو های عدالت خواه . ترقی پسند . وطندوست و صلح خواه بعهده دارندوبس .