مهرالدین مشید
مسخ و تحریف اطلاعات؛ بازی با سرنوشت مردم و جاده گشایی به دشمنان
آنگاه که دستگاهیان دست به مسخ و تحریف می زنند
مسخ و تحریف اطلاعات در هر سطحی و از سوی هر شخص و نهادی چه دولتی و غیر دولتی باشد، صورت بگیرد، عواقب ناگوار و خطرناکی را در پیش دارد؛ زیرا اطلاعات به تعبیری حیثیت انرژی و ماده را در یک جامعه دارد که از یک طرف نور و روشنایی را در نماد آگاهی به جامعه به ارمغان می دهد و از سویی هم به جامعه قوت زیستن و توانایی و آماده گی برای مبارزه با رویداد ها می دهد. پس اطلاعات و اطلاع رسانی نقش بایسته و تعیین کننده را در سمت و سو دهی رخداد های سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی دارد. هرگاه اطلاعات و اطلاع رسانی بویژه در سطح بلند سیاسی و نظامی در یک کشو ردر معرض مسخ و تحریف قرار بگیرند. در این صورت در یک کشور درگیر در بحران نظامی و سیاسی مانند، افغانستان، خلای اطلاعاتی و اطلاع رسانی ایجاد شده و از زمینه برای رخنه کردن و نفوذ دشمن در عرصه های گوناگون فراهم می شود. از سویی هم زمینه های رشد و پشرفت یک جامعه کندتر می شود. هرگاه در کشوری مانند افغانستان اطلاعات واطلاع دهی در سطح بالای حکومت دچار مسخ و تحریف شوند. این به معنای زهر پاشیدن در دستگاۀ ادارۀ کشور و همکاری به دشمنان این کشور است؛ زیرا اطلاعات غلط و اطلاع دهی نادرست نه تنها حوادث در کشور را خاکستری و مغشوش می سازد؛ بلکه در روشنایی اطلاعات واطلاع دهی نادرست، حکومت تصمیم به اتخاذ تصامیم نادرست و غیرواقعی می زند که در واقع در خلای اطلاعاتی انجام می شود. این به معنای به بیراهه کشاندن حوادث و جای پای برای دشمن پیدا کردن در داخل نظام است.
با اینتعبیر اطلاعات در واقع نیروی محرکه است که جامعه را به حرکت درآورده و به جنب وجوش می آورد. از همین رو است که رابطۀ انتروپی و اطلاعات پراهمیت شمرده شده و برای اندازه گیری مقدار اطلاعات از آن استفاده شده است؛ زیرا هرچه انتروپی بیشتر باشد، برای رفغ آن نیاز به اطلاعات بیشتری است و هرگاه اطلاعات از منبعی به منبع دیگر جریان پیدا نکند آنتروپی در حد بالاست و درنتیجه، کاری صورت نخواهد گرفت.از همین رو در جریان اطلاعرسانی، منبع ارسالکننده را در سطح بالا نگه میدارند تا پیوسته اختلاف سطح وجود داشته باشد و درنتیجه، اطلاعات جریان پیدا کند و به کار مفید (تصمیمگیری) بینجامد. از سویی هم در صورتی که سطح دو منبع ارسال کننده و دریافت کننده به هم نزدیک باشند؛ دراین حال انتروپی بیشتر است و حضور اطلاعات در نظام کمتر است.
مفهوم اطلاعات در سیر توسعة خود با مفهوم آنتروپی که محققان ترمودینامیک در قرن نوزدهم کشف کرده اند، پیوند یافته است و از این منظر، اطلاعات عبارت از نظم یا نگانتروپی است. از سوی دیگر، آنتروپی با مفاهیمی همچون هیاهو و اختلال که مولد بینظمی است نیز پیوند دارد. (&) به عبارتی دیگر، اطلاعات نظم یا نگانتروپی خوانده شده است. هرچه آنتروپی در هر سیستم بیشتر باشد، برای رفع آن نیاز به اطلاعات بیشتر است؛ یعنی میان حجم کمی اطلاعات و افزایش انتروپی منفی ارتباط وجود دارد. این ارتباط دو سویه می باشد، یعنی نه تنها آنتروپی منفی به اطلاعات منتهی می شود؛ بلکه اطلاعات نیز به انتروپی منفی می انجامد. بنا بر این حفظ و بقای یک سیستم اقتصادی به کاهش انتروپی در آن سیستم وابسته است. (##)گفتنی است که انتروپیکمیتی ترمودینامیکیاست که اندازهای برای درجهٔ بینظمی در هر سیستماست. هر چه درجهٔ بینظمی بالاتر باشد، آنتروپی بیشتر است. این واژه در نظام های جیوپولیتیکی نیز کاربرد دارد. توماس ساموئل کوهن(۱۹۲۲ –۱۹۹۶)فیلسوفو فیزیکدان آمریکایی می گوید، هرچه سیستم ژیوپلتیکی بسته تر باشد آنتروپی افزایش و توانایی آن کاهش یافته و به نابودی تهدید میشود. عوامل دهگانه انتروپی از نظر او میزان پسانداز،تولید کشاورزی، تولید صنعتی، صادرات تحقیق و توسعه ، تعداد دانشمندان، تعداد مهندسین، کاهش قرضه ها، کاهش وابستگی به سوخت، مبادله علمی وتعداد اختراعاتی که ثبت شده. (@)
اطلاعات دارای معانی متعددیست، به طور رسمی یا غیر رسمی قابل تبادل است، شک و تردید را کاهش میدهد، نقش کالا و فرایند را دارد و در گسترهای میان داده خام و دانش قرار دارد. از همین رو است که اطلاعات، به همه عرصههای فعالیتهای انسانی وابسته است و دارای اهمیت زیادیست؛یک پدیده اصلی مثل انرژیست و شکلهای متنوعی دارد؛با فرایند انتقال یا تبادل اطلاعات نشان داده میشود؛به هنگام انتخاب به آن نیاز داریم؛در دنیای بیرون قابل رؤیت است و واقعی و حقیقیست؛بازده یک فرایند است و دارای معناست؛باعث کاهش شک و ترید در وضعیت علمیست؛مثل کالاست و دارای ارزش است؛انتقال پیام خاصی میان فرستنده و گیرنده خاص است و بالاخره با ورود به هر نظامی آن را تغییر میدهد."$ در کوتاه ترین تعریف اطلاع یا معلومات یا آگاهی به "داده های پردازش نشده" اطلاق می شود که مواد خام اند و در راستای شناخت و فهم هر مفهوم مادی و غیر مادی با روش های تحقیقی و با استفاده از ابزاز های شناختی به دست می آیند. اطلاعات درواقع آگاهیهای به دست آمده از عنصرها و رویدادهای جهان هستی است.(&&)از جمله خبر که متشکل از سه کلمۀ تغییر، منازعه و جنجال است، شامل اطلاع و معلومات درست، معلومات غلط، افتضاح ها، مسایل عاطفی و احساسی، سرگرم کننده، آموزشی و غیره می باشد. خبر بیشتر از یک تغییر یا آنچه تغییر کرده ویا در شرف تغییر است، اطلاع می دهد. این تغییر یا دراثر بروز منازعه میان جناح ها و یا در نتیجۀ جنجال میان گروه های دارای دیدگاه و منافع متضاد بوجود می آید. از همین رو خبر نقش محوری و مرکزی را در پیوند به اطلاعات دارد، زیرا یک خبر نه تنها عامل یک تغییرمهم در جامعه شده می تواند، بل در ایجاد منازعه میان گروه های مخالف و جنجال میان گروه های دارای دیدگاه ها و منافع تضاد نیز نقش اثر گذار داشته و در حتا در سیاست گذاری های دولت نقش داشته می تواند. معلوم است که مسخ و تحریف یک خبر چقدر زیان بار است و سیاست های داخلی و خارجی یک حکومت را می تواند، به چالش بکشد.
دانش اطلاعرسانی رشته ای علمی است كه درباره كیفیت و كاربرد اطلاعات، نیروهای حاكم بر جریان اطلاعات و همه ابزارهای آماده سازی اطلاعات برای دسترسی و استفاده مطلوب، تحقیق میكند.كار دانش اطلاع رسانی پرداختن به آن بخشی از دانش است كه به تولید گردآوری، سازمان دهی، ذخیره، بازیابی، ترجمه، انتقال، تبدیل، كاربرد اطلاعات مربوط میشود.این دانش همچنین درباره ارائه اطلاعات به روش طبیعی و مصنوعی و كاربرد قالب ها برای انتقال كامل اطلاعات و شیوه های آماده سازی اطلاعات و ابزارها و فن های آن مانند، ماشین های حسابگر و روش های برنامه ریزی آن نیز به پژوهش میپردازد.شماری این دانش را علمی تركیبی خوانده اند كه با رشته های دیگر مثل ریاضیات، منطق، زبان شناسی، فن ماشین های حسابگر، تحقیق در عملیات و هنر گرافیك، ارتباطات، دانش كتابداری، مدیریت و سایر رشته های مشابه نیز بستگی دارد.این علم هم دارای جنبه نظری است كه موضوع را صرف نظر از كاربرد آن به مطالعه میگیرد و هم دارای جنبه عملی كه خدمات و محصولات را ایجاد میكند.
در حال حاضر دانش اطلاع رسانی كار اختصاصی هیچیك از سازمانها نیست، لیكن بر حسب سنت كار انستیتوت امریكائی دكومانتاسیون، مطالعه درباره دكومانتاسیون و اطلاع رسانی بوده است. در ضمن باید دانست كه كتابداری و دكومانتاسیون جنبه های عملی علم اطلاع رسانی است و خط مشی ها و فن هایی كه كتابداران و دكومانتالیست در كار خود دارند بایستی مبنی بر اصل نظری علم اطلاع رسانی باشد و متقابلا صاحب نظران علم اطلاع رسانی بایستی فن های آزموده شده دست اندركاران را مورد مطالعه قرار دهند.
هدف اطلاع رسانی بعنوان یك رشته علمی تهیه مجموعه اطلاعاتی است كه سبب پیشرفت نهادها گوناگون و روش هایی میشود كه وقف گردآوری و انتقال این دانش هستند. این نهادها عبارت اند از، كتاب برای ثبت دانش مدرسه برای تعلیم دانشی كه در طول چند نسل گرد آمده است؛ كتابخانه برای ذخیره و انتشار دانش؛ سینما و تلویزیون برای به نمایش در آوردن دانش؛ مجله برای انتقال مكتوب آخر پیشرفت های فنی در زمینه معین و سرانجام كنفرانس برای انتقال شفاهی اطلاعات.این نهادها وظیفه مهمیرا كه بر عهده داشته اند انجام داده و میدهند؛ ولی برای برآوردن نیازهای ارتباطی جامعه امروز كافی نیستند و نارسایی هایی دارند. جا دارد تا به نارسایی های آنها پرداخته شود. کار دانش اطلاع رسانی پرداختن به آن بخشی از دانش است که به تولید گردآوری، سازمان دهی، ذخیره، بازیابی، ترجمه، انتقال، تبدیل، کاربرد اطلاعات مربوط میشود. دانش اطلاع رسانی همچنین درباره ارائه اطلاعات به روش طبیعی و مصنوعی و کاربرد قالب ها برای انتقال کامل اطلاعات و شیوه های آماده سازی اطلاعات و ابزارهای و فن های آن مانند ماشین های حسابگر و روش های برنامه ریزی آن به پژوهش می پردازد.
اطلاع رسانی دارای جنبه های نظری و عملی بوده که دست اندرکاران آن با توجه به علاقمندی ای که دارند به یکی از آنان تاکید می کنند. اما در واقعیت اطلاع رسانی نیاز به هر دو دسته داشته و زیرا نظر و عمل با یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند. هر یک می توانند، از کار دیگری استفاده نمایند؛ زیرا پژوهندۀ اطلاع رسانی قلمرو وسیعی در اختیار دارد که در آن میتواند تحقیقات خود را ادامه داده و تکمیل نماید.
دانش اطلاع رسانی در کناردانش اطلاعاتی نیاز به پویایی و بالنده گی دارد و دست اندرکاران آن باید در راستای غنابخشی و تقویت آن کار نمایند تا از ایستایی و رکود باز ماند و مانند رود خروشان به حرکت بافتد. اطلاعات در واقع چراغ آگاهی و قندیلی بر فراز راۀ ملت ها است که غیث را از ثمین و زشت را از زیبا، ستمگر را از دادگر، وطن دوست را از وطن فروش، ظالم را از عادل، قوم گرا را از ملت گرا، زبنباره را از پاک دامن و جاهل را از آگاه تفکیک می کند و تیغ یقین را بر ناف متفکر تاریخ می گذارد. به همین گونه دانش اطلاع رسانی لوکوموتیفی است که به مثابۀ چراغ روشنی بر فراز راۀ ملت ها می تابد و آنان را از لحاظ سیاسی و نظامی و اقتصادی سمت و سو می دهد و اهداف راهبردی آنان و سیاست های ملی و منطقه ای و جهانی آنان را نشانه می گیرد. در واقع دانش اطلاعاتی و دانش اطلاع رسانی دو بال پرواز یک ملت به سوی شگوفایی های سیاسی و استقلال ملی و تمامیت ارضی و بالاخره وحدت ملی است. از همین رو است که مطبوعات رکن چهارم قدرت پس از قوای سه گانۀ دولت ها شمرده شده است. در واقع نیروی محرک دانش های اطلاعاتی و اطلاع رسانی است که ملت ها را از خواب گرانسنگ بیدار می کند و در سمت و سو دهی استراتیژی های راهبردی آنان نقش اثر گذاری را بازی می کند. نیروی محرکۀ مطبوعات و دست اندرکاران رسانه ای در یک جامعه قانونمدار است که شفافیت در احراات و هماهنگی میان قوای سه گانه را به بار می آورند. این زمانی ممکن است که به یاری دانش اطلاعات و دانش اطلاع رسانی، از هر نوع سانسور، بویژه خود سانسوری مزمن، پیشگیری کرد و با شکستن دیوار های سانسور سیاسی جادۀ نظم و قانون و مردم سالاری را بروی عدالت گستری گشود. هرچند منطق سانسور درانواع اطلاعات پردازش نشده متفاوت است، اما بازهم انواع اصلی آن عبارت اند، از "سانسور اخلاقی" یعنی حذف مطالب خلاف اخلاقی، "سانسور نظامی" یعنی خودداری از نشر اطلاعات نظامی و تاکتیک های نظامی، "سانسور سیاسی" یعنی پنهان کردن اطلاعات از مردم بوسیلۀ دولت، "سانسور مذهبی" یعنی پیش گیری از هر نوع متن مخالف یک عقیده و "سانسور شرکتی" یعنی پنهان کردن اطلاعات منفی در مورد شرکت. دولتهای مردم سالارمعمولاً سانسور سیاسی را آشکارا ناپسند میدانند اما به صورت مخفیانه به آن دست میزنند.
این سانسور زمانی خطرناک و خطرساز می شود که یک اطلاع و یا خبر و یا تحلیل زیر گیوتین سانسور برود و به گونۀ آگاهانه مسخ و تحریف شود. آنگاه فاجعه آورتر است که شماری افراد متملق و خودفروش در درون دستگاه های به گونۀ هدفمندانه اطلاعات و شیوۀ اطلاع دهی را مسخ و تحریف می کنند و با پنهان کردن واقعیت های عینی کشور، اطلاعات نرم و دل خوش کننده را بیرون می دهند تا باشد که به گفته ای "دنیا گل و گلزار" معلوم شود. یا این که شماری آدم های خودخواه و ومتملق بخاطر حفظ مقام خود با استفاده از ناآگاهی مقام های بالاتر، داده های مسخ شده و تحلیل های نادرست و غیر مسلکی را به عنوان اطلاعات و تحلیل به بالاها ارایه می کنند که از لحاظ مسلکی و اطلاعاتی خام و نارسا و مسخ شده است. معلوم دار است، هرگونه تصمیم گیری بربنیاد آن اطلاعات مسخ شده و تحلیل ناقص و ضعیف زیان بار و خطر آفرین است. زیرا داده های یادشده نه در روشنایی دانش اطلاعاتی و دانش اطلاع رسانی؛ بلکه در سایه و روشن اطلاعات مسخ شده و خاکستری از روی عمدی صورت گرفته که هدف اصلی اطلاع رسانی را زیر پرسش می برد. بنا براین اطلاع رسانی در همه عرصه ها و بویژه در دستگاۀ حکومت تاثیر جدی بر تصمیم گیری های رهبری حکومت دارد و اندک ترین تحریف یک اطلاع و یا بک خبر معنای بازی با سرنوشت یک ملت را دارد. این در حالی است که هدف اطلاع رسانی بعنوان یك رشته علمی آماده سازی مجموعه اطلاعاتی است كه سبب پیشرفت نهادها گوناگون و روش هایی میشود كه وقف گردآوری و انتقال این دانش هستند. دراین صورت است که می توان به شگوفایی کار اطلاع رسانی امیدوار بود. این امیدواری زمانی به کورسی می نشیند که بخش های اطلاع رسانی بویژه در دستگاه های حکومت از افراد متملق و ابن الوقت و استفاده جو و قوم پرست و خودخواه و آدم های سفله و نادان به کلی پاک شود. با تاسف که هنوز زیاد اند، چنین افراد که در بدنۀ دستگاه های مهم اطلاع رسانی حکومت خانه کرده اند و برای حفظ منافع شخصی و قومی شان، شماری افراد نادان و ناآگاه را که حتا در زنده گی یک مقالۀ تحلیلی ندارند، سرخوان ساخته اند. این افراد توطیه گر و متملق و دو رو با کنار زدن افراد آگاه و صاحب نظر را از صحنه بیرون می کنند تا میدان برای شان خالی شود و همه چیز بروفق مراد آنان رقم بخورد. این افراد که جز هوای نام و نان و قدرت و مقام احساس دیگری ندارند، به بهانۀ مانور برسر منافع ملی؛ سرنوشت یک ملت را به بازی می گیرند. یاهو
منابع :
## - http://ejip.ir/article-1-398-fa.pdf