خوشه چین
آب
آب اگـــرصــــد پاره گردد بازباهـــم آشنااست
یگانه راه حل سیاسی درافغانستان ترک مخاصمت دواندیشه متضاد که درکشورمان اهداف سیاسی (کمونیزم وسوسیالیزم)را تشکیل میداد.
کنون همان هوا وهمان فضا رنگ وبوی خودرا ازدست داده است.
تلفات ضایعات درد رنج وعذاب احتیاجی نامرادی رنگ زردی اش را تنها ما افغانها هستیم متقبل شده ایم.
اینها میتوانند برمحوروطن آزاد دارای استقلال سیاسی غیروابسته احترام به ارزشهای جامعه ملل ومناسبات نیک باهمسایه های دورزونزدی.
چون هایدروجن +اوکسیجن =آب روان را بسازند.
طبعاَ که محاسبات وزن اتومی قوای اتومی نمبراتومی تبادله بارالکترونی به حساب مثبت ومنفی معارها وارزشها را طورطبعی دربردارد.
مه راضی تورراضی
نه امریکا ونه روسیه میشوند قاضی.
به اتن کتواز ورقص قطغن وقرصک پنجشیرهمه بکنند بازی.
آنکه میتواند برقصد نمیتواند بکنند چک چک ودست بازی.
هموطنان عزیز!
پس ازگذشت هرروز سخنان عریان وپوست کنده را به زبان عامیانه بیان میدارم.
تقریباً بعد از(73)سفر ازتنگنای تاریکی درروشنانی رسیده ام حقیقت را در بعد
ازتمامی سادگی واعتبارکردن ها واعتماد کردن ها با قبول به ظاهر عناوین انقلابی
مژده دهنده سیاه دلها کینه دلها دزدان سیاسی ورهزن های سیاسی را وخود بزرگ بین
های سیاسی را حق لقمه دهن اطفال خودرا خورد ساختیم برای بی وجدان ها حق العضویت
بخشیدیم ازکودنها رهبر نه بلکه رابرساختیم.
اینها هنوز دست ازمعامله برنداشته اند.
نظام موجود تهدابش ازهمان بن اول به شیطنت وخیانت گذاشته است.
هرنوع تغیروتبدیل افراد واشخاص تولید همان قالبی است که ازهمان آغاز ساخته شده
است.
بند ریگی.
اصطلاح دهاقین وباغداران وطن ما است.
آب قابلیت نفوذرا درریگ دارد بندرا میشوید وچپه مینماید.
بندی که طبق سنجش انجنیر ومتخصص ساخته نشود.
چپه میشود.
برای جنگ بگو شادی من را به غم تبدیل نکن.
وحشی قرن بار بیگانه را دروطنم قیل نکن.
ازدین پیاده نساز خوراک فیل نساز.
قاتل نشو فاجعه نیافرین
ملامتی را درگردن عزرائیل نساز.
من گل خزان نیستم
من پیام رسان هستم
باران رحمت آفتاب محبت
خاردارگلستان هستم.
خارعیاراست حافظ من
همقطارگلهای بوستان هستم.
من دروغ نمیگویم
بیایید شاهدصحنه شوید.
شاهد خواندن بلبل رقص پروانه شوید.
اگرمیخواهید ازهوای پاک شمالی فیض ببرید.
مهمان انگور قندهاری قلعچه وقر یه دولانه شوید.
به شما شیوه مردی وعیاری می آموزم.
نه بخاطر دالر گدیگک دست وپوقانه شوید.
گل زرد کاهی را ندیدیم
اصیل هستی خطایی را ندیدیم
منم روییده دردشت وصحرا
غلام اجنبی مقام پادشاهی را ندیدیم
خوشه چین به سروضع خود رسیده نمیتواند
غرق تفکراست
ترجمان دردهای مردم خود است
خوشه چین ازفقر جامعه خود رنج میبرد خوشه چین ازافتراق ملی کشورخود رنج میرد
خوشه چین از دل یتیمان باخبراست
ازمرگ جوانان خانه خانه وطن داران خود شمال جنوب شرق وغرب ومرکز رنج میبرد
بدین خاطر بارنجدیده ها همصدا میباشد
درددل آنهارا ترجمانی مینماید
خداوند انسان را باداشتن استعداد بهتر خلق کرده استو
وهیچ انسانی دعوا ندارد که به من عقل کم رسیده است.
اما انگلیس به اساس نژاد مناطق متصرف خودرا برتروپستر تقسیم کرده بود.
حیفم می آید به آنهاییکه فریب میخورند
اینهای که خر عیسی وموسی شده اند گناه شان نیست.
خر عیسی گرش به مکه برند.
چونکه بازآید همان خرباشد.
خداوند خالق کاینات است.
ومحمد مبلغ احکام الهی.
این ملا وحضرت شیخ ووووگنس بحیث کاغذ نباید ازان مقام های بی نظیر استفاده
افزاری نمایند.
ما ازیک درخت باید که جنگل بسازیم.
جنگل بسازیم جنگل انسان ازیک انسان اهل بسازیم.
مشکل قرنهای ما حلوفصل گردد.
تشکیلات راازتهداب بینش ودانش مکمل بسازیم.
درقضاوت ها باید که حلاجی باشیم.
پنبه دردهن ماشین بده به شاهدی باشیم.
ببین که ماشین چه کاری را انجام میدهد.
پخته آن طرف دانه پنبه این طرف راضی باشیم
درطلب وگرفت چون کودک باش
درخواهشات وآرزوها جوان باش
دراجرأت وعمل چون پیرباش...
هموطنان اعمال(چپ) افتخار من هم نیست.
هنگامی که فرمان جهاد ازجانب ریگان صادرگردید ورهبران موظف به کشتار ویرانی
وتخریب به آتش کشیدنها گردیدند.
درانسان کشی قتل عمومی وتخریب قهرمان میدان آقای حکمت یار شناخته شد.
درین فلم بچه فلم (ریگان)محترم ومتبا قی بازیگران یک طرف جنگ سرد.
آقایون ربانی مجددی محمدی آقای پیرگیلانی
تنها ترجمان شان آقای خلیل زاد درقید حیات اند.
دیکران درطبقه هفتم بهشت رفته اند.
شاید تنها کسی که درتاترین حصص دوزخ برود خلیل زاد خواهد بود.
دستان چپ وراست میانه درکشور بیوگرافی خودرا نوشته اند.
افتخار به آن صحنه های دراماتیک مایه شرم وننگ است.
پیراهن کهنه و شا ریده درتن نسل جوان تنگ است
مبدای حرکت صفر است.
ازهمان مبدا به اشتباه حرکت کردی.
برو ازهمان نقطه حرکت بکن.
اساس صداقت داشتن وجدان پاک است.
اساس انسان بودن انسانیت وکشت اخلاق نیک درقلبهای مردم است
.
ماباید خود اول اززندان خرافات بیرون شویم
بتومیگویم او روشن فکر درلای بند مانده.
همان گوشتی که ازغفلت تو درعدم وصل برق بوی گرفت محتوای یخشال (جامعه) را هم
بوی ناک ساخت (یخشال)باید یک قرن درروشنایی آفتاب گذاشته شود که عاری ازبوگردد
یگانه هدفی که مرا وادار به جستجوی حقیقت مینماید دریافت حقیقت است
آفت قرن آمد بلعید خوبان مان را.
آنانی را که قربانی داده بودیم جان مان را.
دوران کودکی آن مکتب گذشت ما پیرشدیم.
سردرگریوان نماییم بکارگیریم وجدان مارا.
آن ها که دیگر نیستند وحضورفزیکی ندارند.
خود درعصرنوین رفع اشتباه کنیم نجات دهیم ارمان مان را
مسول دزدی های مسلحانه حاکمیت موجود است.
درگذشته ها عیاران وکاکه های دوران امیرابومسلم خزاسانی میگفتند دروازه هایتان بازباشد آرام بخوابید.
خانم ها لنگی داران لنگیی شان را به سرمیکردند چادرخودرا برسرلنگی داران میدادند.
که شما نامرد هستید حمایه گرتان بیکانه را ساخته اید زن وطن را سنگسار مینمایید.
سبزه درجایی سبزمیگردد.
خشک وبی آب بوده باشد وسرد یخ آب بوده باشد.
باریدن باران وتابش آفتاب باشد.
بیل های ما دیگر بکارمی آید.
کلنگ وجبل ومارتول اضافی است.
همه مبدل به ویرانه گشته است.
پس اشیای ویرانگر تاریخش گذشت
خیله خندی های اشغال کرد غنی را خراب
ورنه این بیچاره را لایق عزت نبود
بعد ازنزده سال بازگشت آغاز دیگری است.
ایکاش به صلح بیانجامد میتود کشتارمردم شکل دیگری است.
آنان که بار این مسولیت را برده خرعیسی اند.
روزگار مردم ما توبه خراب تر از یوم البتری
چوشمع ازپی علم باید گداخت
که بی علم نتوان خدارا شناخت
مطالب مطالعات را چنان باید یاد گرفت که مبدل به درک شود
لنگی، چپن وکمر بند
لنگی به سربستن ازجانب کسی یعنی که ذهنت رادرمیخ خرافات بسته کردن است
چپن را برشانه گذاشتن به معنی احمق ساختن درجانش بزن که چپنکی است
کمربند درکمربستن یعنی که تو (عیار) حامی،شرف، عزت ناموس ، آزادی واسقلال
کشورهستی
اروپا ییها سیاست را ازدین جدا کردند
دورانداختند مثل لباس لیلامی برای ما رواکردند
ازان تاریخ خود به سوی کهکشانهارفتند
ما را به سوی قعر خرافات تباه وتباه کردند
آزادی خواهان وخردمندان را نشانی گرفتند
سگان تعلیمی را بگیر گفتند وصدا کردند
دزدان هوشیارخریدند وتطمیع کردند
تخم افتراق پاشیدند ملت را جدا جدا کردند
سیاست مدارانی که سنگ وطن پرستی به سینه میزدند
باهم کنارنیامدنددست دوستی بادشمن خطا کردند
فرق
بین اسلام قابل قبول مردم
واسلام سیاسی درچنگ نظام
اسلام مردمی بنیادش خدا خالق کاینات است رحیم بخشاینده مهربان است
درسهو وخطا، توبه واستغفار پاکی دلها رفع تشویش است
دراسلام سیاسی چهره شمشیر سلاح وکشتار شعله وآتش دود تخریب وویرانی چور اموال
مردم گرفتن جوانان به غلامی ودختران به کنیزی میباشد
کدامش طرف پسند است.؟
ازدیدمن اسلام دین مردم د عوت به خدا شناسی وانجام کارهای ثمربخش(ثواب)را بیان
میدارد
عبادت را باسیاست مخلوط نکن
ازعقل کاربگیر پشقل را خیال توت نکن
عالم دین معلم کلام خدا است
شمشیر دردست هکت نمروت نکن
یعقوب لیث سردار لشکر اسلام بود
عیاران میدانند!خودرا سرخ وکبود نکن
لشکر مقناطیس میروبند پوچک مرمی بیگانه را
بیش از ین خودرا زاغ درخت شاتوت نکن
عیاران ازجمله برترینها نمیباشند،اما میخواهند درصفات نیکو بهترینها باشند.
عشق به انسان دربیان حفقیقت انجام وعده به عمل است
عیاران مایع شفاف اند درهرظرفی که قرارمیگیرند شکل وماهیت همان ظرف را نشان
میدهند.
بیایید که ظاهرما خشن باشد اما نهاد ما پرازاحساس نیک انسانی.
درسیاست دوستی ها روی منافع می چرخد
طلایی که گوش بچکاند قابل استعمال نیست.
عیاران دوستی های سیاسی را برمبنای آزادی واستقلال معنی می نمایند
قشنگ ترین واژه است که خداوند اورا به هرکس لایق ندیده استوجدان
همه آنهاییکه تابه امروز به نام خدا قسم خورده به کلام الله(قرآن)قسم خورده اند
دست به جرم وجنایت وفاجعه زده اند.
و کسانی که از وجدان شرافت واخلاق انسانی برخوردارمیباشند.
هیچ گاهی آماده نمیگردند که شعوری جرمی را مرتکب شوند
.
تعقل تنظیم کننده تمامی ارگانهای فعال زنده میباشند
حلقات چپ وطن دوست ووطن پرست به حیث عناصر تشکیل دهنده تعقل جامعه به خود آیید
و بدانید که ویرانی یک ساجمه پاید ل بایسکیل باعث ازمیان رفتن تمامی سا جمه ها
میشوند.
وبایسکل فلج میگردد
نیم قرن روز ماتاریک بود به امید. فردای روشن را باختیم.
علتش این بود که علیه یک دیگر تاختیم.
دلیلش را به ظاهر هیچ نامردی اقرار نمیکند.
پشتون تاجک وهزاره ازبک در(مافیا)با بیگانه ساختیم علیه همدیگرتاختیم
.
اروپا ییها سیاست را ازدین جدا کردند.
دورانداختند مثل لباس لیلامی برای ما رواکردند.
ازان تاریخ خود به سوی کهکشانهارفتند.
ما را به سوی قعر خرافات تباه وتباه کردند.
آزادی خواهان وخردمندان را نشانی گرفتند.
سگان تعلیمی را بگیر گفتند وصدا کردند.
دزدان هوشیارخریدند وتطمیع کردند.
تخم افتراق پاشیدند ملت را جدا جدا کردند.
سیاست مدارانی که سنگ وطن پرستی به سینه میزدند.
باهم کنارنیامدنددست دوستی بادشمن خطا کردند
فرق بین اسلام قابل قبول مردم.
واسلام سیاسی درچنگ نظام.
اسلام مردمی بنیادش خدا خالق کاینات است رحیم بخشاینده مهربان استو
درسهو وخطا، توبه واستغفار پاکی دلها رفع تشویش استو
دراسلام سیاسی چهره شمشیر سلاح وکشتار شعله وآتش دود تخریب وویرانی چور اموال
مردم گرفتن جوانان به غلامی ودختران به کنیزی میباشد.
کدامش طرف پسند است.؟
ازدیدمن اسلام دین مردم د عوت به خدا شناسی وانجام کارهای ثمربخش(ثواب)را بیان
میدارد
عبادت را باسیاست مخلوط نکن.
ازعقل کاربگیر پشقل را خیال توت نکنو
عالم دین معلم کلام خدا استو
شمشیر دردست هکت نمروت نکنو
یعقوب لیث سردار لشکر اسلام بودو
عیاران میدانند!خودرا سرخ وکبود نکنو
لشکر مقناطیس میروبند پوچک مرمی بیگانه راو
بیش از ین خودرا زاغ درخت شاتوت نکن
.....