انجنیر حفیظ ا له حازم
کرونا و پسا کرونا
ویروس کرونا و بحران ناشی از آن آموزه های تلخی در قبال دارد که بصورت موجز به آن میپردازم:
ویروس کرونا متفاوت از ویروس های دیگر عملکرد سریع داشته و خیلی کشنده بشمار میرود. از بدو پیدایش آن که حدودآ سه ماه را در بر میگیرد, باعث ایجاد بحران بزرگ جهانی شده و این ویروس تقریبآ در 150 کشور جهان شایع و پخش گردیده است و هر آن تعداد مبتلایان و افرادی که از اثر آن جان میدهند بیشتر و بیشتر میگردد.بدون شک این بحران و طوفان کنونی باعث ایجاد ترس و وحشت در بین افراد جامعه گردیده و عوارض ناشی از آن همانا قرنطینه شدن میلیارد ها انسان در خانه هایشان, قطع ارتباط با دنیای بیرونی, بیکاری, ترس از آینده تاریک و گنگ,مشخص نبودن زمان برطرف شدن این ایپیدمی و عواقب نا معلوم آن در حیات بشر میباشد.
با سرایت این مرض, جهان ما در حال تغیربنیادی است و کرونا نقطه عطف و جهشی برای تغیر حیات در کره خاکی خواهد بود. اگر نگاهی به تکامل بشریت و پنج دوره تکامل تاریخی داشته باشیم, میبینیم که حیات همواره در تغیر و تکامل بوده و سیستم های اجتماعی, اقتصادی و سیاسیجهان همیشه با خواست و نیاز های انسانها رشد کرده و تکامل یافته است.
این رشد و تکامل اکثرآ با استحکاک هایی که در اجتماع بشری بوقوع می پیوندند, ظهور کرده و عرض وجود مینمایند که در اثر آن این سیستم ها و ساختار های اجتماعی, اقتصادی و سیاسی جوابگوی خواست و نیاز های مردم نبوده وباید آماده تغیر و تحول دیگری باید باشند.
طوریکه از مطالعه ادوار تاریخی میدانیم این تحولات و تغیرات بزرگ نظر به رشد فکری و تخنیکی بشر, در طول زمانی متفاوت رخ داده است. طوریکه فاصله زمانی تحولات در فورموسیون های کمون اولیه و عصر سنگ و برده داریشاید میلیون ها سال را در بر گرفته باشد ولی با تکامل انسان واختراعات و اکتشافاف بشر فورموسیون های فیودالی و سرمایه داری زمان کوتاهی داشته اند تا تکامل نمایند و تغیر شکل بدهند.
عصر ما عصر گلوبالیزم, عصر سرمایه و عصر لیبرالیزم است. سرعت تحولات درساختار های اجتماعی, سیاسی و اقتصادی در عصرما خیلی شتابزده و سریع است.
کرونا جهان متمدن و بشریت را در کل مورد یک آزمون و دگرگونی تاریخی و سرنوشت ساز قرار داد. معلوم شد که جهان سرمایه داری و گلوبالیزم آمادگی لازم را در دفاع از بشر ندارند.
جهان غرب و تمدن های پیشرفته امروزی ناکارآیی شانرا با این همه ساز و برگ سرمایه, پول و تکنالوژی نشان دادند که چطور در برابر بحران ها و اتفاقات بزرگ دست و پاچه میشوند و راهشان را گم میکنند.
سیستم نا کار آمد پزشکی و درمانی غربی نشان داد که این همه شفاخانه ها و ساختمان های مجلل بیمارستانی برای افرادی که جور هستند, کار آمد دارند و در اوقات اینچنینی که تعداد بیماران بیشتر گردد و ایپیدمی و یا مرضی شیوع کند این شفاخانه و بیمارستان ها خود به کمک و دستگیری نیاز پیدا میکنند.
متل معروفی داریم که: (روز بد برادر ندارد و یا در روز بد همه بالای گور خودش اشک میریزد), این گفته ها در شرایط امروز کاملن صدق میکند. دیدیم که اتحادیه اروپا که داد از یکجا شدن,اتحاد و باهم بودن میزد, با شیوع کرونا این 28 کشور همگی سرحدات شانرا بروی همدیگر بستند و از رفت و آمد و داد وستد و معامله ممانعت کردند. ایطالیا اولین کشور اروپایی بود که کرونا در آنجا بیداد کرد و هر روز صد ها نفر را قربانی گرفت و تا هنوز این منوال ادامه دارد, دولت مردان ایطالیا ازکشور های عضو اتحادیه اروپایی تقاضای کمک طبی و ارسال دوکتوران و وسایل طبی کردند که هیچ یکی از این کشور های اعضای اتحادیه اروپا حاظر به کمک به ایطالیا نشدند و در مقابل درازه هایشان را بروی ایطالیا در ماتم بستند. تا اینکه کمک های طبی و ارسال پرسونل طبی ازکشور های کوبا, ویتنام ,روسیه و چین صورت گرفت و ایطالیا را درین شرایط دشوار دستگیری کردند.
در روز های نخست شیوع کرونا در تمام کشور های اتحادیه اروپا دیدیم که مردم چگونه به مغازه ها سیل آسا ریختند و قفسه ها را خالی کردندو در امریکا هم همه مردم به سلاح فروشی ها رجوع کرده و تفنگ خریداری کردند و همه بفکر ذخیره مواد خوراکی بودند, وحشت و ترس جانکاه, نا مطمین بودن از فردا و سرنوشت شان, استرس و مصابیت به امراض روانی, بیکاری و از دست دادن شغل و درآمد شان و هزار و یک معضل دیگر که این همه را ما و شما فقط دراین دو ماه شاهد بودیم.
کشور ها ذخیره های پولی شان را خرچ میکنند, همه مراکز تولیدی و کارخانه ها تعطیل است, تورم اقتصادی هر آن بالا میرود,ترس و واهمه همه بشریت را فرا گرفته, کشور ها دست و پاچه شده اند, بعد از کرونا شیوع قحطی بشریت را تهدید میکند, بیکاری همه گیر در انتظار نشسته و جهان در کل با یک رکود و سقوط همه گیر و تغیر مواجه است.
بنآ شرایط جهانی در حال تغیر سریع و غیر منتظره است.مردم جهان زندگی,غذا, کار, حیات و بودن وزیستن میخواهند. جلو خواست های انسان ها را هیچ قدرتی در جهان در همچو شرایط خاص بگیرد.
در بهبوهه همچو جریانات و بحران های بزرگ است که تحولات بزرگ جهانی اتفاق میآفتد و این دور از امکان نیست که لیبرالیزم کنونی لجام گسیخته تر شود و به ناسیونالیزم ملی در کشور ها تبدیل گردد که تجربه تلخ ایطالیا میتواند نمونه آن باشد و یا هم این نظام سرمایه از هم بپاشد و یک ساختار اجتماعی و سیوسیالی در آینده جاگزین این نظام کنونی شود.
یار زنده و صحبت باقی.