اسماعیل فروغی
طالبان صلح میخواهند یا تسلیمی قدرت را ؟!
اظهارات اخیر رییس جمهورغنی وسخنگویان دولت ودربرابرآن مصاحبه ها و اعلامیه های رسمی طالبان در مورد مذاکرات احتمالی صلح ، نشانه هایی از شروع یک بن بست در روند شروع نشده ی گفتگوهای گویا بین الافغانیست . ازمتن این اظهارات بخوبی بر میآید که مطابق سناریوی کارگردان اصلی جنگ (آقای زلمی خلیلزاد ) ، هردوطرف میکوشند تا با زهرپراگنی ها علیه همدیگر، روند شروع نشده ی مذاکرات را تیره ترکرده و اگرگفتگو ونشستی هم درراه باشد ، با کندی و تأنی به پیش برود نه به آن سرعت و شتابی که ساده دلان آرزو دارند .
وقتی رییس جمهورغنی میگوید : " طالبان در پنج ماه اخیرسبب قتل 12279 شهروند افغانستان شده و هیچ تضمینی وجود ندارد که زندانیان آزاد شده ی طالبان، دوباره به تهدید امنیتی به افغانستان و جهان تبدیل نشده و به میدانهای جنگ برنگردند .
و یا زمانی که وحیدعمرمشاورامنیتی وی توهین آمیزاذعان میدارد که : " طالبان درمیزمذاکره نه سرمایه ی علمی دارند و نه سرمایه فرهنگی و سیاسی ... " ؛ طالبان هم به خود حق میدهند تا بگویند :
" ــ نیروهای امنیتی نه اسلامی استند و نه هم ملی .
ـ ما به نام حکومت افغانستان چیزی را به رسمیت نمیشناسیم و با هیچ گروهی با نمایندگی از حکومت افغانستان مذاکره نخواهیم کرد.
- تمام القاب و افتخارات بیست سال گذشته چون مارشالی ، شهید صلح ، قهرمان ملی وغیره مردود است ... اگر قرار باشد افغانستان قهرمان ملی داشته باشد پس برای ما و ملت مجاهد افغانستان قهرمان ملی «حقانی» است نه «مسعود».
- افغانستان در موضوع کشمیر باید از داعیه برحق جمهوری اسلامی پاکستان حمایت کند . " ووووو
این درامه بازی ها به هرمقصدی براه افتاده باشد ، قبل ازهمه به نگرانی های آنعده از هموطنان درد دیده ی ما می افزاید که با رها شدن پنجهزارقاتل بیرحم اززندان ، نه قصاص قاتلانِ عزیزان شان را دیدند و نه به صلح دوامداردست خواهندیافت .
ارچند رهبران و قوماندانان جهادی و سران و سرکرده گان تمام اقوام یکی با تملق و چاپلوسی و دیگری با دوعا و پناه ، مقدم طالبان را گرامی میدارند تا درصورت بقدرت رسیدن آنان ، سرمایه های بادآورده ی شان را که با غصب و چور و قراردادهای غیر شفاف با امریکاییان بدست آورده اند ، درامان نگهدارند ؛ اما هیچ تضمینی وجودندارد تا کسی بتواند آنان را از تازیانه های احتمالی طالبان درامان نگهدارد.
طالبان همانگونه که در آخرین بیانیه ی رسمی شان تذکر داده اند ، نه دولت افغانستان را برسمیت می شناسند و نه مارشال و قهرمان و شهید صلحی را . طالبان با تمام اقوام مشکل داشته ، تاهنوز کوچکترین تغیردرتفکرافراطی خاص مذهبی ـ قومی شان پدید نیاورده ، حتا یک گام از خواسته های افراطی شان به عقب برنگشته اند.
طالبان بخوبی میدانند که پس از رهایی آخرین زندانی مورد نظر شان ، کدام قطعه ی بازی نو را بعنوان پیش شرط نو به میدان بیندازند : لغو قانون اساسی را ، پذیرش امارت اسلامی را ، لغوتمام القاب اعزازی چون قهرمان ملی ، شهیدصلح ومارشال را یا اعلام حکومت موقت را ؟!
رییس جمهورغنی باید بداند که هرگاه از دغلبازی ها در روند صلح دست برنداشته ، به گروه پرستی ، قومگرایی و انحصار دیکتاتورمآبانه ی قدرت پایان نداده و با مردم همصدا نشود ، پیش شرط و کارتِ بازیِ کناره گیری وی از قدرت نیزبه عنوان کارت اصلی طالبان به میدان انداخته خواهد شد ــ پیش شرطی که حالا آرام آرام به تعداد طرفداران منطقوی و جهانی اش هم افزوده شده است .