آرش یقین

 

انتخابات آینده ایالات متحده امریکابرای افغانستان اهمیت ندارد

روابطایالاتمتحدهامریکا وافغانستان اززمان مرگمبهمسفیرایالاتمتحده،أقایآدولفدوبزدرهوتلکابل در اوایلکودتای هفتم ثور۱۳۵۸ تا اکنونآشفته است. در چهار دهه گذشته اهداف هر دو طرف مبهم و طرفین اهداف مقابل را زیر سؤال برده اند تا حدیکهاکثریتشهروندانافغانستان و امریکااینپرسشرا مطرح می کنندکهچراآمریکایی ها در افغانستان حضور دارند؟ 

شاید عده ی از افغان ها و آمریکایی ها به اینعقیدهباشندکه اهداف چهار دهه اخیرامریکا در منطقه و حضور فیزیکینیروهایامریکایی در دو دهه اخیر به منظور رشد اقتصادی، بازسازی، برقراریدموکراسی، ترویج حقوق زنان، حقوق شهروندی و حکومتداری خوب درافغانستانباشد،کهاینیکتفسیراشتباهوغیرواقعگرایانه است.اما باامضایتوافقنامهتاریخیآمریکابا طالباندر فوریه سال ۲۰۲۰رئیس جمهور دونالد ترامپبه اینتفسیرغیرواقعگرایانهخاتمه داد و به اثبات رسانیدکهمیخواهد راه را برایختمطولانیترینجنگآمریکاهموارسازد.

تصمیمآقایترامپمبنی بر خروج تمام نیروهایآمریکایی از منطقه، موج شوکعاطفیو ناامیدی در بینکارمندان جوان دولت افغانستانایجادکرده است.به نظر میرسدکه نه تنها دولت أفغانستان،بلکههمچنانرسانههای افغانستان، جامعه مدنی، سازمانهایاجتماعیوحقوق زنان و افغان هایفرهیختهنیز اهداف اصلی و حضور امریکاو ناتو را در افغانستان نادرست به تحلیلگرفتند. این افراد و گروه ها آمریکاو ناتو را در درجه اول آزادیخواهانی قرار دادندکهگویاآمده اند تا دموکراسی را ارتقا بخشند. متاسفانهبسیاری از آن ها در اینروایتدروغینچنانغوطه ور شده اند که اکنون به سختیمیتواننندباورکنندکهآمریکایی ها بدون اتمام آن اهداف آنها را ترکمیکند. اینناامیدی ها تا حدی است کهبسیاریاز افغانهایکه از حضور ایالاتمتحده در دو دهه گذشتهبهره مند شده اند، اکنون حسس خیانت از همتایانآمریکایی خود میکنندکه آن ها را در جدول مذاکرهبا طالبان تنها گذاشتند.

همچناندو ضمیمهامنیتیمخفیتوافقنامه دوحه نیزنگرانیهایکارشناسانامنیتی افغانستان را بر انگیخته است. برخیاز کارشناسانمعتقدندکه طالبان توسط واشنکتن به قدرت میرسند تا باالقاعده در میدانهایجنگ در نبرد باشند. عده یی از تحلیلگراننظامی اعتقاد دارندکهاینتوافقنامهو ضمائيمامنیتی درآینده به مرحله اجرا در میآید و مانع از آن می شود کهایالاتمتحدهاطلاعاتنظامی و اطلاعاتی خود را بانیروهایامنیتی افغانستان در مورد حضور طالبان به اشتراکنگذارد. 

از طرفی هم،باگذشت ۶ ماه از توافقنامه صلح آمریکابا طالبانو آزادی۴۶۰۰زندانی طالب توسط دولت افغانستانمتاسفانههمچنانجنگ و درگیریشدیدمیان طالبان و نیروهایامنیتی ادامه دارد و هیچکدام از طرفینهنوز هم شرایطتوافقنامه و مذاکراتبینافغانها را محقق نکرده اند. از سویدیگر از زمان امضایاین توافق نامه، طالبان هم تصمیمگرفتندتا پیامهایناخوشایندخویش را به دولت افغانستان تکرارکنندکه آن ها در جنگعلیهآمریکایی ها پیروزشدندو مهاجمین را مجبور به ترک افغانستان کردند. رهبران طالبان در تمام مصاحبه هایخویش، به شمولاخیرین مصاحبهمولویخیراللهخیرخواه عضو ارشدگروه طالبان باشبکهالجزیرهتصریحنمودندکه آن ها میخواهندمانندگذشته، از زور و قدرت استفادهکنند، بدون آن که به نقش آینده دولت آقایغنیاشاره کنند.

از طرفدیگرفشارهایدولت ترامپبالایآقایاشرفغنی و اطرافیانشکه آنها را مجبور ساخت تا به تشکیل ائتلاف مشترکبادکتر عبدالله تن بدهند باعث شده است تا روابط ارگو دولت ترامپوخیمتر شود. اینوقایع باعث شده کهبرخی از کارشناسانأفغانستان تحلیلکنندکه دولت افغانستان و تیمرئیسجمهورغنی در تلاش هستند تا مذاکرهبا طالبان را تا اعلان نتایج انتخابات ریاستجمهوریایالاتمتحده به تعویقبیندازد، به امید آن کهآقای جو بایدن از حزب دموکرات در انتخابات پیروز شود و باتغییرسیاستجدیدکاخسفید نسبت به طالبان،دولت أفغانستان نیازنداشتهباشدتا قدرت را با طالبان شریکسازد. 

برایتوضیحاینکهچراایناندیشهو پیشبینی دولت أفغانستاننادرست و غیرواقعگرایانه است و میتواند به روند صلح افغانستان خطرناکباشد، ما بایددخالتآمریکایی ها در افغانستان را در سه مرحله جداگانه در نظر بگیریم. 

مرحله نخست، جنگ سرد بود، جاییکهایالاتمتحدهبا "سیاست مهار" از مجاهدین افغانستان حمایتکرد، تا روس ها و رژیمکمونیستیآنها را در مرز پاکستاننگهدارد. هنگامیکهروس ها افغانستان را ترککردندو کمونیستها در افغانستان شکستخوردند، مرحله اول به پایانرسید و واشنگتنمجاهدین را به سرنوشت خود واگذارکردکه منجر به جنگهایداخلی افغانستان شدند.

مرحله دوم، در سال ۲۰۰۱با حمله آمریکا به خاکافغانستان به عنوان پاسخ به حمله یازدهسپتامبرو پیوند طالبان به القاعدهآغاز شد. این مرحله هم همچنان به طور رسمیزمانیبه پایانرسید، كه ارتش آمریكا اسامه بن لادن را نابودساختو دولت اوباما شروع به كاهش حضور نظامی در افغانستان كرد.

مرحله سوم، بااستراتژیجدیدرئیس جمهور ترامپ در جنوب آسیاآغاز شد،زمانکهاواولویت خروج نیروهای خود از منطقه و روابطایالاتمتحدهبا هند را برای مقابله باتهدید ظهور چینتشدیدکرد. این مرحله هم باامضایتوافقنامهتاریخیبینواشنگتنو طالبان در دوحه به پایانرسید،وچنانکهآقایزلمیخلیلزادنمایندهویژهایالاتمتحده، در یکپیامتوییتر آن را "یک نقطه عطف موفق در اجرایاین توافق نامه" نامید.

بنده كه با دولت افغانستان و آمریكا از نزديك كار كردم، میتوانمبگویم كه از دیدگاهآمریكا هر سه کابینهاز سال ۲۰۰۱ به شمول دولت اوباما کهآقایجو بایدنمعاون ریس جمهور بود به وضوح بیانكردند كه چراآمریکایی ها به افغانستان رفتند و چراهستند. در تمام این سال ها سخنگویانکاخسفیدو پنتاگونآشکارا اعلام نمودندکهیگانهدلیلاصلی حضور فیزیکیآن ها در افغانستان، محافظت از ایالاتمتحده در برابر تروریسمبینالمللی است.همچنان دولت ایالاتمتحدههرگزپنهاننکردهکهدر هر جایدنیا بودجه کمکهایبینالمللی اش را به عنوان ابزار ضد شورشبرای جلب و توجهکشورهابرایمحافظت از منافع امنیتی اش به کارمیگیرد،بنا براین، بودجه کمکهای توسعه ییامریکابرایترویجدموکراسییا حقوق زنان در افغانستان همواره بخش جداییناپذیر از سیاستامنیتملیایالاتمتحدهبوده است. 

اما در دو دهه گذشته،برخلافسخنگویانکاخسفیدو پنتاگونیکروایتدروغینکهگویاسربازانآمریکاییمشخصأبرای ارتقاء حقوق زنان و ایجاد مدارس دخترانه به افغانستان آمده اند، توسط سازمانهایغیردولتیبینالمللی، انجوهایافغانی، شرکتهای مشاوره دهی فرصت طلب مقیمدیسی، لندن، بروکسل، دبی و سیاسون فاسد افغانیتبلیغ شده است. این امر مسلم است کهدر کناراینگروه ها، همچنانرهبراناتحادیهاروپابرایقناعتدادنافکارو ذهنیت عامهشهرونداناروپا، مسایلی، چون: دموکراسی، آزادیبیان، حقوق شهروندی، حقوق زنان و ساخت مدارس دخترانهرا به عنوان ابزاریبرایپوششمشارکتنظامی خود در کنارنظامیانامریکای در عراق و افغانستاناستفادهکردند. 

اکنونکه دو دهه از حضورنیروهایخارجی در افغانستان میگزرد، بایدگفتکه اهداف امنیتیامریکاو ناتو تا حدودیبرآورده شده وآن هابهباوراینکه أفغانستان دیگرلانهتروریزمنیست،متعهد شده اند که افغانستان را ترککنند. از طرف دیگر، چالشهایجدیدآمریكا در آسیا كه در آن چینو روسیه تلاش میکنند تا به عنوان مهمترینبازیگر منطقه تبدیلشوند، از مسائیل مهم تر از طالبان است. هنچناندر داخل ایالاتمتحدهنیزروایتجنگعلیهتروریزم منسوخ شده و نسل جوان امريكا اکنونبیش از تهدیدهایگروهیچند صد نفر افراطیالقاعدهیاداعش كه در کوهستانهای افغانستان و پاكستان مي جنگند، بیشترنگرانتغییر اوضاع اجتماعی،اقلیمی، وام هایدانشجویی، نابرابریاقتصادی جامعه خود هستند.چنانکهآقایبن رودز معاون مشاور امنیتملی اوباما مدت قبل در مجله آتلانتيکنوشت: «دوران ۱۱سپتامبرو اینترساینکه هر روز میتواند۱۲سپتامبرباشد، اکنون به پایانرسیده است.» 

به باورنگارنده،این نه تنها طرز تفکرنسل جواندموکراتیاجمهوریخواهانامریکااست کهرایدهندگانآقایجو بایدنیارئیس جمهور ترامپرا تشکیلمیدهندبلکههمچنان نظر اکثریتاعضای اتاق هایفکری، آکادمیهایآمریکایی، سیاستگذاران، دیپلمات ها و افسرانارشد نظامی در واشنگتننیزمیباشد. اکثر مشاوران سابق وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و کاخسفیدکه قبلاً برخلاف طالبان فکرمیکردند، امروز به توافق رسیده اند کهایالاتمتحدهبرایپایاندادن به اینجنگ و ایجادیک فصلجدید در سیاستخارجیدر آسیامیانه و جنوب شرق آسیابایدفصل ناموفق افغانستان را ببندد. 

بنابر اینمطالبیکهیاد شد، از نظر سرنوشت افغانستان فرق نمیکندکهچهکسی در ماه نوامبر در ایالاتمتحده به حیثرئیس جمهور انتخاب می شود. رئیس جمهور بعدیایالاتمتحده در ژانویه۲۰۲۱ در درجه اول مشغول امور داخلییامشکلاتبسیاربزرگتری در جهان خواهد بود، تا اینکه به فکرسیاستجدید افغانستان باشد. 

اینکه برخینخبگان افغانستان هنوزبر این باوراندکهآقای جوبایدننامزد انتخابات ریاستجمهوریامریکا، سیاستفعلیایالتمتحده را تغییرمیدهدو بودجه توسعه ییامریکا در سیستم فاسد موجود افغانستان ادامه مییابد، اثبات میکندکهیاسیاستمداران افغان فاقد تواناییدرکاینمسایلهستندکهچراآمریکایی ها در مرحله اول به افغانستان آمده اند و چرااکنونمی روند و یاآگاهانهمیخواهندازیننیرنگاستفادهکنند تا گفتگوهایبین-الفغانی را به تعویقبیندازند تا قدرت را با طالبان تقسیمنکنند.  

با تجربه دو دهه سیاستهایناکام دولت أفغانستان،چنانکه در یک مقاله دیگر در طلوع نیوزنیز بحث کردم، سیاستمدارانو رهبران افغانستان که از طریق فساد از حضور آمریکایی ها به نفع خود استفادهناجایزکردند، نتوانستندباایالاتمتحدهمشارکتاستراتژیکایجادکنندو یاحتیبرنامه بعد از خروج عساکرآمریکاییرا فراهم سازند. بنأاین امر عاقلانهو منطقینیستکه مقامات و رهبران افغانستان دوباره روند صلح را به تعویقبیندازند و آخرین فرصت مصالحه را از دست بدهند. شهروندانافغانستان بعد از گذشتتقریباًنیم قرن حق دارندکهایندرگیریهایخونینو جنگهاینامفهوم را پایاندهند. از طرف دیگر طالبان بایدخشونتو خونریزی را متوقف کنند و جامعه کثرتگرافعلی افغانستان را بپذیرند، و تمایل و تعهد خود را برایتبدیل شدن به بازیگرانسیاسیغیرخشونت نشان دهند. 

در خاتمه،هم چنین سفيران ایالاتمتحده، اتحادیهاروپا و دیگرنمايندگانتأثیرگذار منطقه در کابلنبایدسکوتکنند و تماشا کنندکهچگونهرهبران هر دو طرف از کاخهای امن خود در کابل و دوحه به نیروهای خود دستور میدهندکه به کشتار خود ادامه دهند و با افتخار در رسانه ها اعلام "پیروزی" کنند، ودرعین حال به جهانیانبگويندکه آن ها رویمذاکرهکارمیکنند. زمان دروغگفتن خاتمه يافته، و باید حضور عملی در پروسه صلح برای همه مردم افغانستان داده شود.

 

نويسنده: آرش يقين 

پژوهشگردرانستیتوتسیاستجهانی وامور امنیتملی در واشنگتن 

 

 


بالا
 
بازگشت