سراج ادیب
مایک پامپئو وزیر خارجه ایالات متحده امریکا در سفری که با تمرکز روی همکاری در قطب شمال در سایه تحرکات چین انجام گرفته روز چهارشنبه مورخ ۲۳ جولادی ۲۰۲۰ وارد دنمارک شد. پامپئو با نخست وزیر دنمارک محترمه« مته فردریکسن»، وهمچنان با وزیر خارجه محترم « یپه کوفود»، دیدار کرد. در این دیدار « یپه کوفود» تصریح کرد: ما به بررسی روابطمان در قطب شمال خواهیم پرداخت و طبیعی است همکاران ما در گرینلند و فائرو باید پای میز مذاکره باشند. از سوی دیگر، وزیر خارجه دنمارک در کنفرانس مطبوعاتی که با پمپئو داشت، گفت: به دنبال جهانی هستیم که به دموکراسی احترام بگذارد. و نیز« یپه کوفود»همچنین تصریح کرد: مسأله خریداری احتمالی گرینلند از سوی امریکا مورد بحث و بررسی قرار نگرفت.
مسئلهخرید جزیزه گرینلند در سال گذشته بود که دونالد ترامپ از مشاورانش خواست تا امکان خرید جزیره گرینلند از دنمارک را بررسی کنند. گرینلند که بزرگترین جزیره جهان محسوب میشود ۵۶۲۰۰ نفرجمیت داردو یک حکومت خودمختار تحت کنترل دنمارک است.
گرینلند بزرگترین جزیره جهان بخشی از سرزمینهای اطراف قطب شمال یا شمالگان دستهبندی میشود. این جزیره که بین اقیانوسهای منجمد شمالی و اطلس قرار دارد، بخشی از خاک دنمارک است و از خودمختاری ویژه بهره میبرد. مساحت این جزیره دو میلیون و ۱۷۰ هزار مترمربع است، اما به رغم بزرگی گرینلند، آنچه که در نقشههای مسطح از این جزیره تصویر میشود، به شکل نسبی بزرگتر از دنیای واقعی است. علت این مساله هم تغییر شکل مناطق شمالی در نقشههاست.
با این حال بخش بزرگی از این جزیره به دلیل شرایط سخت آب و هوایی، خالی از سکنه است و در سراسر این سرزمین پهناور همانطوریکه قبلآ تذکر رفت بیشتر۵۶۲۰۰نفرزندگی میکنند. ۹۰% این گروه نیز قومی از اسکیموهای قطب شمال به نام "اینوئیت" هستند. حدود ۸۰% از جزیرهء گرینلند از یخ پوشیده شده و در برخی مناطق قطر این یخ تا چهار کیلومتر است. این جزیره سالها مستعمره دنمارک بود. اما در جریان جنگ جهانی دوم و بعد از اینکه المان، دنمارک را اشغال کرد، امریکا کنترل جزیره را به دست گرفت و آن را یک سرزمین "تحتالحمایه" نامید. بعد از جنگ دوم جهانی ، گرینلند دوباره به دنمارک بازگردانده شد تا اینکه در سال ۱۹۵۳میلادی، کشوردنمارکجزیره ء گرینلند را به خاک خود ضمیمه کرد.
گرینلندیها در حال حاضر خودمختاری قابل توجهی دارند و به جز امور نظامی و سیاست خارجی، کنترل همه امور در دست خودشان است. بر اساس قانون اساسی، اگر مردم در رفراندومی خواستار استقلال شوند، کپنهاگ نمیتواند با آن مخالفت کند. اما در حال حاضر این جزیره از نظر مالی به دنمارک وابسته است و کپنهاگ نیم میلون دالر در سال، به گرینلند کمک میکند
منابع طبیعی، گرینلندعبارتند از: سنگ آهن، سرب ، ذغال سنگ و حتی طلا و الماس. علاوه بر اینها برخی جغرافیدانان معتقدند که گرینلند بر روی یکی از بزرگترین منابع باقیمانده نفت جهان قرار دارد.
دولت امریکا تخمین میزند که حدود ۲۲ درصد نفت و گاز جهان در قطب شمال قرار دارد و به همین دلیل، کنترل این منطقه یا تسلط بر بخشی از آن میتواند اثر قابل ملاحظهای بر قدرت بازیگران جهانی داشته باشد. این میان، روسیه به دلیل جغرافیای کشور از امتیاز ویژهای برای افزایش نفوذ بر قطب شمال برخوردار است. و البته چین نیز سرمایهگذاری قابلتوجهی را در گرینلند آغاز کرده است.
موقعیت استراتژیک گرینلند موجب شد تا مقام های امریکایی گرینلند را برای منافع ملی و امنیتی امریکا مهم دانسته و پیمان دفاعی واشنگتن و کپنهاگ دهه ها است که به امریکا حق نامحدود حضور نظامی در گرینلند را می دهد. امریکا در پایگاه هوایی تول (Thule) که ۱۲۰۰ کیلومتری شمال مدار قطبی است یک رادار مستقر کرده که بخشی از سامانه هشدار زودهنگام موشکی این کشور به شمار می رود.
موفقیت امریکا برای تسلط بر گرینلند و ساخت پایگاه نظامی در آنجا، نتیجه تغییر سیاست ۲۰۰ ساله بیطرفی دنمارک در پایان جنگ جهانی دوم بود. در این زمان این کشور کوچک اروپایی اما با اقتدار به پیمان ناتو پیوست و در واقع به یکی از یاران امریکا در بلوک غرب تبدیل شد. یکی از ارزشهای استراتژیک کشوری مانند دنمارک (کشوری که مساحتش درشمال اروپا از آذربایجان شرقی هم کمتر است و در ردیف ۱۳۷ مین جهان از لحاظ وسعت بحساب می آید) مالکیت گرینلند را رقم می زند.
از زمانی خبرخرید گرینلند از طرف امریکا به بیرون درز کرد و رسانه ای شد محترم « کیم کیلسن» نخست وزیر گرینلندگفت: گرینلند برای فروش نیست اما آماده تجارت و همکاری با هر کشوری از جمله امریکا هستیم.
طرز دید و ایدهء خریر گریلند توسط امریکا نه تنها از زمان دو نالد جان ترامپ « Donald John Trump » چهل و پنجمین رئیس جمهورامریکا بلکه در سال ۱۹۴۶ از طرف هری اس. ترومن «Harry S.Truman» سی و سومین رئیس جمهورامریکا ایده خرید این جزیره از دنمارک را در بدل ۱۰۰ میلیون دالر مطرح کرد. در آنزمان گرچه ایده امریکا رد شد ولی مقامات گرینلند به امریکا اجازه تأسیس یک پایگاه هوائي را دادند.
اهمیت استراتژیک گرینلند موجب شده تا تلاش کاخ سفید برای تسلط یا افزایش نفوذ بر گرینلند سیاست تعجبآوری نباشد. طوریکه در بالا ذکر یافت دونالد ترامپحتی نخستین رئیسجمهوری نیست که به فکر خرید این جزیره و الحاق آن به ایالات متحده افتاده است.
دو تن از نزدیکان دونالد ترامپ نیز در مصاحبه با نیویورک تایمز و حتی یکی از نمایندگان جمهوریخواه کنگره به نام مایک گلگر در واکنش به بازتاب رسانهای ایده خریدن گرینلند نوشت: "این ایده آنقدر که در تیترها به نظر میآید، ایده دیوانهواری نیست. این یک ابتکار هوشمندانه ژئوپولتیک است." به هرحال در نهایت چنین ایدهای به معنای قطع کامل دست چین و روسیه از این جزیره است که میتواند به یک امتیاز ژئوپولتیک قابل توجه برای امریکا تبدیل شود.
البته خرید سرزمین های خارجی توسط دولت امریکا مساله جدیدی نیست:امریکا درسال ۱۹۱۷میلادی مجمعالجزایر "ویرجین" را از دنمارک خریداری کرده بود. امریکا در سال ۱۸۰۳ نیز توانست ایالت لوئیزیانای فعلی را به مبلغ ۱۵ میلیون دالر از فرانسه خریداری کند که مساحت این اراضی تقریبا برابر با یک شانزدهم مساحت گرینلند است.امریکا در سال ۱۸۶۷ نیز آلاسکا را از روسیه به مبلغ ۷.۲ میلیون دالر خریداری کرد.
اگر چه در دنیای امروز، خریدن خاک کشوری توسط کشور دیگر غیرقابل تصور است. مسایلی مانند حاکمیت ملی یا حق تعیین سرنوشت از سویی و تصویر منفی از مرزگشایی و سختگیریهای حقوق بینالملل برای تغییر نقشه سیاسی کشورها از سویی دیگر، موجب شدهاند تا اساسا سالهاست که کسی با چنین ادبیاتی درباره خاک کشورهای دیگر صحبت نکند.
در عین حال چنین طرح ماجراجویانهای، راهحل دموکراتیک و محکمه پسند هم دارد: اینکه گرینلندیها با ابزارهایی مانند رفراندوم، به استقلال کامل دست یابند و سپس از طریق همین ابزارها، خود تصمیم بگیرند که به اتحاد ایالات امریکایی بپیوندند؛ راه پر پیچی که فعلا نه چشماندازی برای تحققش وجود دارد و نه ساکنین و نخبگان گرینلند تمایلی برای پیمودنش نشان دادهاند.
درباره "خرید گرینلند" نیز، این موضوع به شکل رسمی از سوی دولت امریکا مطرح نشده و مساله در حد یک گزارش مطبوعاتی باقی مانده. و طبیعتا هم حکومت محلی گرینلند و هم دولت دنمارک که گرینلند را بخشی از خاک خود میداند، خیلی سریع به موضوع واکنش منفی نشان دادند.اما این به معنای پایان ماجرا نیست. موضوع فراتر از خریدن و فروختن گرینلند، به پرسشی بنیادینتر درباره اهمیت این جزیره و پرسش بزرگ "قطب شمال" گره خورده و به همین دلیل، پاسخ منفی دنمارک و گرینلند به ایده فروش این جزیره، تلاش برای تسلط بر آن را متوقف نمیکند.۲۴/۷/۲۰۲۰