عطأالله عنایت رادمرد

 

ازلابلای یادداشت ها ونبشته های روزمره ام
 

آیاخروج نظامیان خارجی،ختم جنگ رابدنبال خواهدداشت؟


       آیا پایانی برای عملیات بی معنای نظامی متصورمی باشد؟

         

مخالفت اکثریت قریب بتمام امریکایی ها با تداوم جنگ درافغانستان چگونگی بررسی راها ووسایل خروج ازاراضی کشورما
  ختم جنگ وصرفه جویی میلیارد ها دالردرسال

        جستجو ودستیابی به رویکردهای سازنده            

 

کودتا ها، سرنگونی نظام های سیاسی، مداخلات آشکار وپنهان درامورداخلی کشورها که       
 توسط حاکمیت های سیاسی و دول سلطه گرعلیه سایر جوامع بشری انجام  پذیرفته است،        
  بدون اندکتر ین شک و شبهه ایی نام امریکا را درصدر کشورهایی قرار می دهد که بانجام        
 اقدامات  فوق مبادرت  می ورزند. چنانچه  سازمان عفو بین الملل اعلام  نمود که هر روز        
 درسراسر جهان، مردان، زنان و یا کودکان  بیشماری توسط  حکومتها یا گروهای سیاسی        
   مسلح، بی خانمان شکنجه ویا ناپدید می شوند. دراغلب اوقات،ایالات متحده دراین اقدامات           
غیرانسانی شریک می باشد. درتاریخ ایالات متحده، رؤسای جمهور این کشور اغلب ازلفظ        
دموکراسی، حقوق بشر و نظایر اینها  بمثابه توجیهی برای  مداخلات در خارج از مرزهای       
 کشور شان استفاده نموده اند.

 

 درآغازسخن، قابل یادآوری پنداشته میشود که خروج  قوت های نظامی امریکایی ازکشورما،نه تنها بایالات متحده  چنین فرصتی را میسر می نماید تا عملیات جنگی بی مفهوم را که اکثریت قریب بتمام امریکایی ها مخالف آن می باشند،خاتمه بخشیده ودرعوض، سالانه مبلغ ۲۱۰ – ۳۶۰ میلیارد دالرصرفه جویی نماید،بلکه بگفته ناظران امور، اگرایالات متحده با برخورد قاطع و با قدرت عمل درزمینه متوسل گردیده واراضی کشورما را ترک نماید، مزایای  بیشتری بدست آورده وازجانب دیگربه رنج های بیکران هموطنان ستم دیده ما نیزنقطه پایان گذاشته خواهد شد.این واقعیت پوشیده  نبوده بلکه کاملن واضح وآشکارمی باشد که عملیات نظامی و جنگی ایالات متحده  دراراضی کشورما، حمایت وپشتیبانی باشنده های امریکایی را ببارنیآورده ومطابق نظرسنجی های پسین، بیشترازنیمی ازامر یکاییان، طرفدارخروج نظامیان آنکشورازافغانستان می باشند. بیشترین پاسخ دهنده ها حتا بشمول آنعده از نظامیان امریکایی که درعملیات جنگی درکشورما شرکت ورزیده  بودند، معتقدند که تداوم عملیات جنگی درافغانستان بیش ازاین غیرعملی بنظرمی رسد. پرسش مهم دراین عرصه، سؤال خروج و یا عدم خروج  نظامیان امریکایی نبوده، بلکه دروا قعیت امر، زمان ومدت فراخواندن نظامیان یادشده ازسرزمین کشورما مطرح بحث می باشد.  
نیازعقب نشینی قوت های نظامی  ایالات متحده از اراضی متعلق به کشورما دراین ایام  پسین در وسایل اطلاعات جمعی کشورهای غربی  بازتاب گسترده ای  داشته وادعأ گردیده است که مقامات  واشنگتن ازهمان آغاز، مردم ایا لات متحده را درمورد چگونگی عملیات نظامی آن کشور درافغانستان درگمراهی قرارداده اند. فساد گسترده، سترا تیژی نظامی بلند پروازانه که نه تنها درعرصه مبارزه با مخالفان مسلح  مؤفقیتی را بدنبال نداشت بلکه سبب تقویه بیش ازپیش آنها نیزگردید. همچنین عدم ونبود درک و شناخت پویایی های اساسی وعمده جامعه افغانی وسلسله ای ازمسایل عدیده دیگرکه با وجود آنهمه عوامل، ایالات متحده وارد چنان زد وخوردها گردیده وعملیات جنگی ای را دراراضی کشورما براه انداخت که قبل ازسایرموارد، بمثابه خنجری(برای برای اداره واشنگتن بمفهوم وسیع کلمه وبرای  نظامیان آن کشوربمفهوم محدود کلمه) مبدل گردید.   
همانگونه که گفته آمد، واشنگتن با فراخواندن نظامیانش و خاتمه بخشیدن  بحضورنظامی آن کشوردرافغانستان، از امتیازات ومزایای بیشمار ستراتیژیک واقتصادی بهره مند خواهد گردید. دراین میان باید تذکر بعمل آید که با بکار گیری ابزارمخالفت با خروج نظامیان امریکایی ازکشورما، چنین ادعأ می گردد که با خروج نظامیان امریکایی از افغانستان، مانند قبل ازحوادث ۱۱ سپتامبرسال ۲۰۰۱ سرزمین افغان ها باردیگربه پناهگاه امن وبه محل هدایت و فرماندهی عملیات نظامی تخریبکارانه تروریست ها مبدل خواهد گردید.
با این حال، همه باین باورند که رویکرد قاطع و پیگیرانه درمورد مذاکرات صلح، بیش ازهر زمان دیگر، فرصت دستیابی به مؤفقیت های ملموسی را درزمینه مساعد و مهیأ خواهد نمود. بمفهوم اخص کلمه و بویژه سهمگیری باز یکنان مطرح منطقوی بشمول روسیه، ایران، هند وپاکستان درپروسه یادشده، قابل ذکر پنداشته می شود واین بمعنا ی آن  خواهد بود که ایالات متحده قبل ازهمه نه تنها درمورد تحکیم و تقویت قوت های  مسلح کشورما ، بلکه باین معضل نیزنهایت عطف توجه نماید که درحدود۹۰ درصد ازنظامیان و۵۰ درصد ازاپارات دولتی در کُل، به کمک های بین المللی نیاز دارند. درغیرآن، یا این نیروها یا ازهم  فرو خواهند پاشید ویا اینکه بدون توجه به بود ویا نبود نظامیان امریکایی درافغانستان، موجودیت وبقای خویش را حفظ نمایند.
اینکه دونالد ترامپ بگونه غریزی بدنبال  خروج نظامیانش ازکشورما می باشد، حق بجانب محسوب می گردد، اما رویکرد نامبرده پرسش هایی را آنهم  بگونه های متفاوتی مطرح می نماید. بسیاری ازکاندیدهای  ریاست جمهوری حزب دموکرات ایالات متحده معتقدند که زمامداران کشورشان باید به"جنگ های همیشگی"ایالات متحده در خارج از قلمرو آن کشور نقطه پایان بگذارند. اما درمورد یادشده، جروبحث های گسترده وهمه جانبه ای باید  بعمل آید تا چگونه وبکدام نحوه ایی هرچه زودتربه درگیری ها خاتمه بخشیده شود. چه، هرچه زودترباجرای عملی ختم جنگ ها وزد وخوردهای مسلحانه اقدام صورت گیرد، بهترخواهد بود.
جالب است، دروسایل اطلاعات جمعی عده ای ازکشورهای غربی می خوانیم که بسیاری ازنظامیان وسیاستمداران کشورهای شان  با صراحت اعتراف می نمایند که "ما نمی دانستیم که درافغانستان مصروف چه کاری می باشیم"، همچنان آنها معترفند که "پرونده افغانستان" نشان داد که ستراتیژی ایالات متحده  درمورد کشوریادشده (افغانستان) ازانسجام لازمی برخوردارنمی باشد.  
مدتی قبل، درایالات متحده، بررسی های سه ساله "پرونده افغانستان" که بربنیاد جمعآوری اسناد ومدارک اداره باز سا زی افغانستان(سیگار) ودرنتیجه انجام مصاحبه  با  بیش از۶۰۰ مصاحبه محرمانه با چهره های اصلی عملیات واشنگتن درکشورما ازطریق وسایل اطلاعات  جمعی  به نشررسیده، با اسناد  قبلی پنتاگون درمورد "تاریخ مخفی جنگ ویتنام" منتشرشده در
سال ۱۹۷۱ توسط وزارت دفاع ایالات متحده مقایسه گردیده است. واقعیت هایی که در اسناد رده بندی شده در"تاریخ شفاهی" جنگ کنونی درکشورما توسط  مصاحبه شونده ها اظهار گردیده، بنحوی از انحأ شبیه بارائه تصویراز"جنگ سوگوارانه"ای محسوب می گردد که درتضاد آشکار با برآوردهای خوشبینانه ای قراردارد که مقامات رسمی ایالات متحده وانگلیس ها باطلاع عامه رسانیده اند.
دراین میان، هرچند وسایل اطلاعات جمعی درنشرات خویش بر"پرونده افغانستان" بیش ازهمه موارد تمرکزنموده اند که درنتیجه مصاحبه ها وگفت وشنودهایی با جنرال های بلند پایه، والی ها، سفرأ،کارمندان دولتی، مسؤلان ارا ئه کمک های بشردوستانه و... تهیه گردیده است، قبل ازهرموقع  دیگرواضح و مبرهن گردیده واین واقعیت برملأ می گردد که چگونه و برچه منوالی، رؤسای جمهورایالات متحده ، چه بوش، چه اوباما وچه دو نالد ترامپ ، یکی پس ازدیگری،اصلن مفکوره عمومی درمورد شکل گیری دولت برای کشورمارا مورد تردید قرارداده واما درعین حال، دولتی سخت فاسد وغیرمؤثری ایجاد نمودند که وجود شکننده وپایه های لرزان آن توسط سرنشینان امریکایی پشتیبانی می گردید. "پرونده افغانستان" بگونه مفصلی واضح ومبرهن می نماید که چگونه ایالات متحده وهم پیمانا نش بدلیل ترکیبی ازجهل وغرورو همچنین براین بنیاد که مقامات امریکایی - چه درزمان اوباما وچه درزمان زما مداری بوش - بیش از چگونگی پیآمدهای تصمیمات شان برای افغانستان، نگران  سیاست داخلی کشورشان بوده و اما درنهایت امر، با شکست های پیهمی مواجه گردیدند.   

وسایل ارتباط جمعی امریکایی درارتباط تصمیم رئیس جمهورآن کشورمبتنی برخروج نظامیان ایالات متحده ازافغانستان مطالبی را به نشر سپردند. دراینمورد قابل یادآوری می باشد که آرزومندی دونالد ترامپ درمورد فراخواندن نظامیان آن کشور،زمینه سازبحث هایی میان اعضای پیمان اتلانتیک شمالی گردید. برخی ازاعضای پیمان متذکره برضرورت فراخواندن نظامیان آن پیمان ازکشورهای دیگرنیزتأکید ورزیده وعده ای ازکشورهای عضوهم درصورت اجرای شرایط  مشخص ومعین توسط  ایالات متحده، برحفظ و تداوم موجودیت قوت های نظامی یادشده پا می فشارند.
برخی ازعضای ناتونیز، بویژه پس ازتقلیل نظامیان امریکایی درکشورما، مسأله خروج نظامیان شان را ازکشورما دردستور روز قراردادند. طبق اظهاراتی که از طریق وسایل ارتباط  جمعی به نشررسید، دونالد ترامپ، تعداد نظا میان آن کشور درافغانستان را
از۱۲ هزارتن به ۸٫۵ هزارتن  تقلیل بخشید که چنین اقدامی، بحث های  فراوانی را درمجموعه پیمان ناتو سبب گردید. درعین زمانی که بعضی ازکشورهای عضو چنین محاسبه نمودند که  ضرورت کاهش قوت های نظامی درافغانستان باید دردستورروزقرارگیرد،اما کشورهای دیگرازجمله آلمان وایتالیا چنین پندا شتند که می توانند تحت شرایط معین ومشخصی، قوت های نظامی شان را درافغانستان همچنان حفظ نمایند.
رئیس  پیمان یادشده، اغلبن درمورد یادآور می گردد که تلاش ها در منطقه  با نحوه عملکرد ایالات متحده  پیوند نا گسستنی دارد. اظهارات اینچنینی، معمولن بگونه ذیل بیان می گردد:"یکجا و باهم بافغانستان آمدیم ویکجا وهمزمان باهم ازآنجا خارج خواهیم شد."
با اینکه امریکایی ها به عقد ودستیابی به قرارداد صلح ویا انجام معامله ای با "طالب"ها دل بسته اند، اما برخی از اعضای ناتو معتقدند  که می توانند با درنظرداشت  وضعیت، نظامیان را به کشورهای شان فرا خوانند، درغیرآن، آینده ودورنمای وضعیت درافغانستان گواه آن می باشد تا درگیری ها وزد و خوردهای نظامی  وارد مرحله جدیدی گردد.   
قابل تذکرمی باشد که مذاکرات صلح میان ایالات متحده و"طالب"ها درروزهای پایانی سال پارآغاز گردید، اما بزودی متوقف گردیده وموقع  بمنظوراتخاذ تصمیمی درمورد کاهش خشونت اصلن میسرنگردید. درمورد مسأله مورد نظر، اگرتوافق ویا معامله ای با"طالب"ها بدست آید ویا نه، ممکن واشنگتن طی ماهای نزدیک بخشی ازنیروهایش را ازکشورما فراخواند. مسأله فوق دربیانیه اخیرترامپ عنوانی ملت آن کشورانعکاس یافته که  درآن، ذیگنال های تقلیل قوت های نظامی آن کشوردرافغانستان بوضاحت کامل واضح وهویدا می باشد.

برخی ازمتحدان اروپایی ایالات متحده ادعأ می ورزیدند که ناتومیتواند کاهش قوت هایش درافغانستان را که شامل حدود ۸۵۰۰ تن می شود، به تعویق اندازد. اما ایالات متحده هنوزهم درمجموعه نیروهای حمایت قاطع، هواپیماها ی ترانسپورتی وتیم های خدمات بهداشتی کاهش بعمل نیآورده است. طبق اظهارات مقامات امریکایی،جزوتام های یادشده نظامی دراوضاع کنونی، درافغانستان به موجودیت شان همچنان ادامه خواهند داد.

 ازآنجاییکه رئیس جمهوری ایالات متحده بمنظورتغییر رویکردش درقبال کشورما درصدد تمرکزبرفعالیتهای جنگی وتداوم عملیات محاربوی می باشد و نه تقویه نیروهای امنیتی و دفاعی کشورما که با تداوم چنین وضعیتی، متحدان اروپایی  درمورد نگهداری و موجودیت قوت های نظامی شان بدون موجودیت  شبکه های اساسی ناتو درکشورما ممکن تصمیم اتخاذ نمایند.

برخی ازمقامات امریکایی چنین میپندارند که دفاع وپشتیبانی ازموجودیت و حضورقوت های بین المللی درافغانستا ن، جریان مهاجرت ها به کشوررا محدود خواهد نمود.اما درصورت تداوم جنگ وزد وخوردهای نظامی، بسیاری ازسیاستمداران خواهان آنند تا متحدین، وظایف ومسؤلیت های شان درافغانستان را محدود نمایند.
نیروهای اتحاد بین المللی که درسال ۲۰۰۱، ازتهاجم ایالات متحده به کشورما پشتیبانی  بعمل آوردند، گواه آن می باشد که بگونه کُلی وبعضن بخش های قابل اعتمادی ازتشریک مساعی نظامی درمنطقه را تشکیل می دهند.
واما دراین میان، پروسه آموزش نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان، نهایت کُند وبطی و دربهترین حالت آن گُنگ ومبهم می باشد.
قابل یاددهانی پنداشته می شود که درنتیجه عملیات نظامی اخیر، نیروهای مسلح مخالف متحمل تلفات  سنگینی گردیدند، اما تحرکاتی درمجموعه نیروهای مخالف، تلاش ها  بمنظورگسترش ابتکارعمل را بیش از پیش و بنحوی از انحأ محدود ومحدودترنمود.
دراین مقطع، پرسشی مطرح می گردد که آیا ایالات متحده درصدد بکارگیری ازآسیای مرکزی بمثابه ابزارسیاسی می باشد؟ درپاسخ باید یادآورشد که وزارت امورخارجه ایالات متحده باتصال کشورما درامربهره برداری از سازو کاربروسعت همکاری های های گروه ۱+۶ حساب بازنموده است. درآستانه اعلام  ستراتیژی جدید آسیای مرکزی ایالات متحده  برای  سال های ۲۰۱۹ - ۲۰۲۵، به تقویه همکاری ها میان کابل ومراکز منطقوی و قبل ازهمه، بر وسعت سهمگیری ونقش دیپلوماتیک ایالات متحده درامورآسیای مرکزی تأکید بعمل آمده است.       
آیا کشورما بمثابه بخشی ازگروه ۱+۵ محسوب می گردد؟
مطابق اطلاعات موجود، کارجهت سهمگیری ومشارکت کشورما با تشکل ۱+۵، قبلن آغاز گردیده است. طی هفته پسین، وزارت امورخارجه ایالات متحده ازستراتیژی جدیدی درمورد آسیای مرکزی پرده برداری نمود.مفهوم کُلی
ستراتیژی متذکره، تحکیم استقلالیت وعدم وابستگی کشورهای آسیای مرکزی، تقلیل و جلوگیری ازعملکردها واقدا مات تروریستی درمنطقه، پشتیبانی و حمایه ازاصل استقرارو تأمین ثبات درافغانستان، گسترش  مناسبات و روابط جمهوری اسلامی افغانستان با کشورهای آسیای مرکزی، ارائه کمک و معاونت بارگان های حمایت ازقانون ودفاع ازحقوق بشروارتقای فعالیت های سرمایه گذاری محسوب گردیده است. مناسبات و روابط تنگاتنگ افغانستان باپنج کشورآسیای میانه به تقویت ارزش های ایالات متحده  و متعادل نمودن  مؤثریت و تأثیرگذاری  کشورهای همجوار کمک خواهد نمود.   
سفیرایالات متحده  درازبکستان، طی  ماه روان، براین  واقعیت تأکید ورزید که مقررات  ستراتیژی  جدید  ایالات متحده، بصورت عام کلمه، تکرارنکات و نقطه نظرهای ذکرشده  سند قبلی درمورد وضعیت و شرایط درافغانستان قراردارد. وزارت امورخارجه ایالات متحده مدعی است که در ستراتیژی مورد نظر، موارد جدیدی درباره کاهش خشونت  گنجانیده شده است که این درنوع  خود، دستآورد قابل قبولی محسوب  می گردد. اما باید تصریح گردد که کاهش خشونت  چگونه تعبیر می گردد، نشود که درپس پرده، جنگ "طالب"ها با امریکا ختم  گردیده واما جنگ با دولت افغانستان تداوم حاصل نماید.
منابع خبری گزارش می دهند که ایالات متحده درامر توافق صلح با "طالب"ها بسیار نزدیک  شده و"طالب"ها نیزمنتظرچنین توافقنامه ای می باشند.
دونالد ترامپ، بگونه قطع ازتاریخ دستیابی به چنین امرچیزی نگفته اما متذکر گردیده که وضعیت در روزهای پایا نی ماه روان واضح وروشن خواهد گردید.

  رئیس جمهورایالات متحده همچنان اظهارنمود تصورمی گردد که امکانات فراوانی بمنظورحصول توافق و معامله ای درمورد،عملن موجود می باشد. این بدین مفهوم تلقی نمی گردد که حتمن توافق ومعامله ای انجام  پذیرد. مایک پامپیو، وزیرامورخارجه ایالات متحده، اظهارامیدواری نمود که درجریان دوهفته پیشرو،درزمینه صلح باطالب"ها دستآوردی داشته باشیم. نامبرده اضافه نمود که رئیس جمهوری ایالات متحده امیدوارمی باشد تا مذاکرات تداوم حا صل نموده  وبه زد وخوردهای چند دهه پسین دراراضی افغانستان نقطه پایان گذاشته شود.  نامبرده همچنان افزود که بیشتر از ۱۸ سال از شرکت وسهمگیری نظامیان امریکایی درزد وحوردهای یادشده سپری می گردد.
بتاریخ ۱۳ ماه فبروری سال روان، وزیردفاع ایالات متحده اعلام نمود که ایالات متحده و"طالب"ها درمورد قطع آتش برای مدت هفت روز درافغانستان آمادگی می گیرند.
درباره دستیابی به مؤفقیت درمذاکرات با "طالب"ها، اما زود است که ابرازنظری درمورد صورت گیرد، اما طی ماه  سنبله سال روان، ترامپ  مذاکرات آغازشده  را "مرده" حساب  نموده بود که با چنین حالتی، زد و خوردهای مسلحانه ازسرگرفته شد.
نماینده "طالب"ها تأیید نمود که ازآغاز روزجمعه، گروه یادشده به تقلیل عملیات های نظامی مبادرت خواهدورزید. بگفته نامبرده، اما سخنی درمورد قطع کامل آتش وزد وخوردها مطرح نمی باشد.
ترامپ بگونه مکرریادآورگردیده که درمورد خروج نظامیان کشورش ازافغانستان مصمم می باشد.
اما "طالب"ها درمذاکرات خواهان اعلام تاریخ  مشخص فراخواندن نظامیان امریکایی ازافغانستان گردیدند. با این حال، ایالات متحده اعلام  نمود تازمانی که  حاکمیت سیاسی افغانستان با "طالب"ها درمورد شرایط  تأمین صلح و  قطع زد وخوردهای مسلحانه وارد گفتگو نگردیده است، به فراخواندن نظامیانش از اراضی افغانستان باقدامی متوسل نخواهد گردید.

 

           یکشنبه ۲۷ ماه دلو سال ۱۳۹۸خورشید

 

 


بالا
 
بازگشت