عبدالقیوم میرزاده
نگاهی به سَیْرِ اوضاع کشور
کشور ما افغانستان عزیز در تحت تادثیر اوضاع منطقه و رویداد های زیانبار داخلی روز های پر آشوبی را سپری میکند.در رویداد های منطقویدونالد ترامپ رئیس جمهور قُلدر مأب امریکا قاسم سلیمانی مسئول سپاه قدس ایران را خلاف تمام نورم های قبول شدهٔ بین المللی در حریم کشورعراق با همراهانش از بین برد، بعد از این اتفاق تروریستی پارلمان عراق تشکیل جلسه داده و طرح اخراج نیروهای خارجی از عراق را به بحث گرفته و تصویب کرد که تمام نیرو های امریکایی از خاک عراق خارج گردند. ( گرچه آنها نه تنها از عراق خارج نشدند بلکه کارشانرا زیر عنوان تعلیمدهی نیرو های نظامی عراق و " مبارزه با داعش " به روال عادی از سر گرفتند) دونالد ترامپ اجرای این تصمیم را به پرداخت نقدی مبالغ هنگفتی که امریکا برای تأسیس پایگاه های خویش در عراق بمصرف رسانیده، از دولت عراق شده و همچنان عراق را به تعزیرات شدیدی که جهان تا هنوز تجربه نکرده است تهدید کرد.
کشته شدن سلیمانی راز های بسیاری را در کشور ما نیز از لفافه برون کرد. مردم ما از راه رسانه ها دانستند که کدام عناصر خاین با این سلیمانی که اهداف توسعه طلبانه ایران را در منطقه مدیریت میکرد در ارتباط بودند. جانشین این سلیمانی بنام قاآنی بصورت غیر قانونی سفر هایی به کشور ما داشته و با خاینینی برای اهداف توسعه طالبانه ایران در کشور ما مخفیانه در تماس بوده است، و این موضوع هم از لحاظ اخلال امنیت داخلی، تهدید تمامیت ارضی کشورو نقض صریح اصول روابط بین الدول از اهمیت فوق العاده برخوردارمیباشد. در داخل کشور مستلزم برخورد قانونی و در مقیاس روابط خارجی قابل بازخواست بین المللی میباشد.
ایران پس ازدفن سلیمانی بلافاصله دو پایگاه امریکا عین الاسد و اربیل را در خاک عراق مورد حملات راکتهای بالستیک قرار داد و به همین ترتیب در زیر سایه این گیرو دار و هیاهوی ایران – امریکا نماینده وزارت خارجه امریکا زلمی خلیل زاد در دوحه پایتخت قطر مصروف خوش و بُش با اجنتان خودش و پاکستانیها که اکنون آنرا رهبران طالبان نام نهاده اند بوده و ضمن یک سلسله پیام های تویتی از شروع مذاکرات و تفاهمات اش با این اجنتان ISI و CIA بتاریخ ۱۶ جنوری ۲۰۲۰ خبر داده است. در این خصوص سرو صدا هایی بلند شده مبنی بر اختلاف نظر مقامات دولت افغانستان با تفاهمی که خلیل زاد و سخنگویان طالب در باره کاهش خشونت و آنهم در شهر های بزرگ بعمل آورده اند. در این راستا شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان طی کنفرانس مطبوعاتی بتاریخ ۱۷ جنوری سالروان از یک پیشرفت خوب در مذاکرات یاد آوری کرده گفته است که " طالبان برای تقاضای کاهش خشونت ابراز آمادگی کردهاند و من فکر میکنم این تصمیم باعث برداشتن یک گام به سوی معاهده صلح است. پاکستان در این زمینه مسئولیتی را که به عهده داشت، تاحدی کافی انجام داده. خواست ما این است که همه منطقه به طرف صلح گام بردارد تا افغانستان و مردم پاکستان از منفعت آن بهرهمند شوند." همچنان وزیر خارجه پاکستان بتاریخ ۱۹ جنوری سالروان طی یک سفر غیر مترقبه به قطر با وزیر خارجه قطر محمد بن عبدالرحمن بن جاسم الثاني ملاقات کرده از وی به مناسبت همکاری های بی شایبه ایشان برای تسهیلات زنده گی و امکانات دفتر برای طالبان اظهار امتنان کرد. او همچنان به خبرنگاران گفت که با گروپ طالبان در قطر نیز ملاقات میکند. که اظهارسپاس و امتنان وی از همتای قطری اش غرض ارائه تسهیلات زنده گی و امکانات دفتر و فعالیت به طالبان بصورت واضح نمایانگرپاکستانی بودن طالبان میباشد. زیرا اگر طالبان افغان باشند وزیر خارجه پاکستان چرا از مقامات قطری تشکری کند که برای افغانان جا و مکان داده است؟ از این معلوم میشود که مذاکرات امریکا در باره مسایل افغانستان در دوحه با پاکستان میباشد که طالبان رو پوش مسئله اند.
در رویداد های داخلی سرنوشت انتخابات و اعلام نتیایج آن همچنان به یک معمای لاینحل تبدیل گردیده است. با وصف اعلام نتایج مقدماتی که داکترعبدالله عبدالله آنرا نپذیرفت و طی یک کمپاین شکایات و اعتراضاتی را به کمیسیون شکایات انتخاباتی گسیل داشت که برویت آن بائیست در بسا محلات صندوق های آرا بازشماری میگردیدند. اما داکترعبدالله عبدالله با این امرنیز مخالفت کرده و موانع را تا سرحد ایجاد موانع با افراد مسلح در برابر بازشماری آرای ولایات ایجاد کردند که این کار باعث ضیاع وقت کمیسیون ها و در نتیجه به تعویق افتیدن اعلام نتایج گردید.
همچنان استعفای وزرای حکومت یکی پی دیگری، برکناری جنرال خوشحال سعادت معین ارشد امنیتی وزارت امور داخله که در این اواخر بنابر فعالیت های مثمرش در برابر زور گویان تنظیمی، دزدان و قاچاقچیان به شخصیت محبوب القلوب در میان مردم تبدیل شده است، سوالات فراوانی را در میان مردم، سیاسیون، مبصرین سیاسی و حتی مخالفین دولت ایجاد کرده است و مردم را شدیداً نگران و سراسیمه ساخته است که همه گمانه زنی ها از هر سمت و سوی حکایت از بن بست داشته از محبوبیت دولت کاسته و آب به آسیاب مخالفین دولت میریزد.
در پهلوی سایر اتفاقات وحوادث جنایی، گسترش نا امنی در شهر ها خاصتاً شهر کابل، مزارشریف، هرات و شهر های دیگر، آلوده گی بیش از حد هوای شهر کابل و عده از شهر های دیگر کشور و تولد نا میمون ملای داعش سیرت بنام مجیب الرحمن انصاری خطیب مسجد گازرگاه شریف در شهر هرات و تبلیغات و حرکات های داعش مأبانه وی اوضاع کشور را بیشتر از پیش بی ثبات تر ساخته و تأمین حاکمیت دولت را درشهر ها و محلات زیر سوال قرار داده است.
با نگاهی اجمال به رویداد های منطقوی در قبال قضایای افغانستان و و رویداد های داخلی به این نتیجه میتوان رسید که توفانهای شدید بی ثبات کُن از شرق، غرب، شمال، جنوب و مخالفین درونی نظام که بنام ستون پنجم و یا حکومت سایه یاد میگردد در جریان بوده و موریانه وار پایه های نظام اداره دولت را میخورد. این امر مخالفین منطقویی افغانستان و در وجود آنها طالبان را بیشتر به پیروزی امیدوار ساخته و روحیه یأس و بی باوری را در میان مردم ترویج میکند.
آنچه در این گیرو دار مفقود است همانا عدم شفافیت ارگانهای اداره دولت و نا رسایی شدید در امر اطلاع رسانی برای مردم در باره مسایلی که به سرنوشت آنها مرتبط میباشد. شبکه های خبری صوتی و تصویری ( آزاد ) که هر کدام از جانب اشخاص ، کمپنی ها و کشور های بیرونی که اهداف و منافع خود شان را در کشور ما دارند اداره و مدیریت میگردد که هر کدام بزعم خویش زیر نام پالیسی نشراتی نشر اخبار جعلی و جانبدار، تدویر و پخش برنامه های سیاسی در تخریب دولت این بی ثباتی را شدت بیشتر میبخشند.
بی تفاوتی و کُرنِش هر سه ارگان ثلاثه اداره کشور در قبال تأخیر اعلام نتایج انتخابات اساساً مردم را نسبت به این رویداد بی باور ساخته و اهمیت آنرا زیر سوال برده است. عقب نشینی کمیسیون های مؤظف انتخاباتی و ادارات بین المللی در برابر توطعه ها، تخطی های آشکار و سبوتاژ تیم انتخاباتی ثبات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله در جریان کمپاین انتخاباتی، جریان رأی گیری و اتفاقات تخریبکارانه در جریان شمارش آرا و تا کنون که همه و همه فقط به منظور بیشتر لرزان ساختن پایه های لرزان حکومت و بی ثبات ساختن اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عامدانه انجام میگیرد باعث بی اعتمادی بیشتر مردم گردیده و فاصله مردم را با حکومت بیشتر ساخته است.
مردم سوال میکنند که چرا ایالات متحده امریکا با وصف آنکه با دولت افغانستان پیمان امنیتی به امضا رسانیده است و برویت این پیمان هر دوکشور و قوت های امنیتی شان مشترکاً علیه همه تروریستان منجمله طالبان مبارزه میکنند و این پیمان همچنان با اعتبار است در غیاب دولت افغانستان و مردم آن با طالبان ده دور مذاکره را به پیش میبرد و گویا به توافقات به سلیقه خودشان نیز نایل آمده اند؟
مردم سوال میکنند که حکومت در باره سفر غیر قانونی قاآنی بداخل کشور ما و روابط اش با خاینین داخلی چه اقداماتی را انجام داده است؟
مردم سوال میکنند که طی دو سال اخیرعده زیادی از مخالفین دولت به نماینده گی از مردم و دولت افغانستان در رویداد های بین المللی در قبال افغانستان شرکت میکنند و با اراکین عالیرتبه دولتی کشور های که در سطح سفارت نماینده گی سیاسی در کشور ما دارند ملاقات و تبادل افکار میکنند. اقدامات دولت تا کنون در زمینه چه بوده است؟
مردم سوال میکنند که اگر جنگی میان ایران و امریکا بوقوع بپیوندد و ایران بنابر موجودیت پایگاه های امریکا در افغانستان کشور ما را تحت ضربات راکتی و تهاجم مسلحانه قرار دهد با کدام توانایی های دافع هوا و ضد راکتی ما از وطن و مردم خویش دفاع خواهیم کرد؟
مردم سوال میکنند چرا جنرال خوشحال سعادت منحیث شخصیت مؤفق نظامی که مایه امید مردم برای اسقرار نظم گشته بود و آهسته – آهسته مردم میتوانستند در سایه آن نظم تنفس کنند بدون ارائه دلیل مؤجه برای مردم، برکنار گردید؟
مردم سوال میکنند دولت برای رفع هر یک از مشکلات شان از قبیل افزایش جنایات، نا امنی، آلوده گی هوا، بی برقی، صعود سرسام آور قیمت ها خاصتاً مواد محروقاتی و سایر نا بسامانی های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چه تدابیر عملی اتخاذ کرده است و نتایج آن چگونه است؟
مردم سوال میکنند که خطیب مسجد گازرگاه به کدام حق و صلاحیت ازایجاد ادارهٔ دارالافتا و تأسیس اداره بالمعروف و نهی عن المنکر حرف میزند؟ موصوف با استفاده ازحمایت کدام مرجع شعار های غیر انسانی در باره حقوق زنان به درو دیوار نصب میکند؟ کدام ارگان به این ملای داعشی که در روز روشن در انظار همگان مردم را تفتین آمیز علیه یکدیگر میشوراند و به خبر نگاران زن اجازه فعالیت در محوطه تحت سیطره اش نمیدهد چنین صلاحیتی را داده است؟ آیا اعمال و حرکات این ملا مغایر قانون اساسی کشور نیست؟ اگر است پس دولت کجاست تا جلو این شیطان نقض کننده قانون را بگیرد؟
این ها همه سوال های بی جوابی اند که روز تا روز فاصله مردم را با حکومت بیشتر می سازد. ارزیابی اجراات و تحلیل رویداد های چهار سال اخیر نشان میدهد که دولت جمهوری اسلامی افغانستان در تحت اداره تیم جوان و با درایت با وصف سنگ اندازی های ممتد زور گویان تنظیمی، دزدان، غاصبین زمین، قاچاقچیان مواد مخدر، سنگهای قیمتی، معادن، چوب وانسان و مفسدین اداره دولت که همه این قطاع الطریقان زیر حمایت مستقیم عبدالله عبد الله رئیس اجرائیه قرار دارند و فشار جنگی و عملیات های انتحاری طالبان، توانست کشور را خردمندانه مدیریت کنند و پیشرفت های محسوس و ملموس اقتصادی و راه اندازی پروژه های اقتصادی دور نما دار ملی در سراسر کشوررا نیز نمیتوان نا دیده گرفت. این تیم با چنین موضعگیری ملی و مدیریت سالم و خردمند توانست پلانها و نیرنگ های استخباراتی کشور های خارجی که موجودیت افغانستان را زیر سوال برده بود خنثی سازند و معامله سپردن دست بسته افغانستان به پاکستان مانند حوادث شوم سال ۱۹۹۲تا مراحل تطبیقی به پیش رفته بود به ناکامی مواجه ساخت. این تیم خردمند جوان توانست با وصف تهدیدات ممتد و مکرر طالبان، سنگ اندازی های داخلی و خارجی و حتی مخالفت های شدید سفیر ایالات متحده امریکا در کابل انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کند.
اما اکنون دیده میشود که بسیاری از این اقدامات نیک و پیشرفتهای اقتصادی زیر سوال رفته است. در این اواخر تعلل، سستی و کُرنِش بیش ازحد ارگانهای ثلاثه اداره دولت در قبال خیانت ها، جنایات، خودسری ها، فتنه انگیزی های جنایت پیشه گان زیر نام ملا و طالب، عدم ارائه معلومات ضروری به شهروندان، بی جواب گذاشتن سوالهای ایجاد شده برای مردم که من گوشه کوچکی از آنرا در بالا تذکر دادم فِغان بسیاری از مردم را بالا کرده واین وضع برای متحدین سیاسی دولت، جامعه مدنی، احزاب سیاسی و اهل خبره نیز پذیرفتنی نیست. بلند رفتن گراف این ندانم کاری ها، نابسامانی ها و نا رسایی ها سطح نا رضایتی عمومی مردم را بالا برده و برای دشمنان کشور مؤفقیت ببار می آورد و دست دولت را از اداره کشور روز تا روز کوتاه تر میگرداند.
نوشته: عبدالقیوم میرزاده هلند جنوری ۲۰۲۰