خوشه چین
((خوشه چین))
مستقل بـــود هست میباشــــد.
بی پول بود هست ومیباشـــد.
شوخ بود هست ومیبــــاشـــد.
محفل آرابــود هست میباشـــد.
بی کینه بود هست ومیبـــاشد.
مفلس خوشحال بود هست ومیباشد.
درهرحالتی که بوده خوشه چین بوده معلم بود خوشه چین بود مدیربود خوشه چین بود.
رییس بود خوشه چین بود.
سربازشد خوشه چین بود درزندان رفت خوشه چین بود.رهبربود خوشه چین بود عضوکمیته مرکزی بود خوشه چین بود.
همین اکنون خوشه میباشد.
هی
افغانها سیاست
مداران دوسنگ بی جان اند.
دربرخورد پرخچه سنگ دست سلطـــــان اند.
تیغ برنده میگــــردند برای قصاب زمـــــان
این تیــــغ دوسره هم تاجک وهم پتـــان اند.
دانشمندان ناکام میمانند میمانند میمانند میمانند.
سرانجام وسرانجام (دانشمند میشوند)
به منزل رساندن کاروان وظیفه ای عیاران است.
قابل توجه آزادگان ،مردان باوجدان باشرف وپاک طینت عمده آنا نی که
(آزادی)رابالاتر ازهراندیشه می پذیرند.
انسان بودن را ازورای عمل انسانی میخواهند.
به متن این یاد داشت کاملن دقت نمایید که عیاران چه میخواهند.
آمریکا برکشورمان برای بلعیدن آمده است نه برای خزیدن.
مجاهد طالب تکنوکرات (چنگ ودندان ) آمریکا خلیل زاد کرزی محمد اشرف غنی بال
وپاهای آمریکا میباشند.
بعضی ها:
سیاست مداران ما قوم شرم شده اند.
واقعن که بی حیا وبی شرم شـــده اند.
وجدان ندارند شرف باخته اند برای ابد.
کون را کشتی دل به دریا گرم شده اند.
هی هی هی
فراوان ملا در پنج وقت نماز استاد میشوند.
توبه میگویند ازگناه های خود توبه میکنند.
بخاطریکه هرروز دروغ میگویند دست به گناه تازه میزنند.
و اینجانب توبه نمیگویم بخاطری که دروغ نمیگویم وگناه نمی کنم.
شکر می کشم که خدا برایم عقل داده است.
صحت سالم داده
است دوست و دشمن را می شناسم.
دوستم عمل نیک
من است.
دشمنم عمل بد من
است.
من عاشق عمل معنی دار میشوم.
بعدازتسخیر بر سرش سوار
میشوم.
ایجاد اختراعات و تثبیت
علوم.
ازمزخرف بیرون از خواب
بیدار میشوم.
بعد:
من برده مردم خود میباشم بخاطری که مردمم آزادی را خوش دارند.
ازهمه اول ترانسان باشید.
چون که انسان زاده شده
اید.
ازهمه اول تر باید مزدور
مردم باشید تاکه مردم تورا به پادشاهی انتخاب نمایند.
ظرفیت پایین سیاست مداران
عبارت از تهدید ترور
تطمیع و دادن رشوت به حریفان است.
مطابق به خیالت ذهنت را باز کن به همان فاصله ای دور پرواز کن
ضعیف ترین ها بدزبان میشوند.
هنگام بی پشتوانه غول بیابان میشوند.
آن قدرخورد و حقیر میگردند چاپلوس.
نزد فاسد ترینها گوینده جان و قربان میشوند.
هی هی هی
آزادی وشرف افغانستان توسط زلمی خلیل زاد وملا برادر برای امریکا وپاکستان تحفه
گردید.درخانۀ داماد خیل خبری نبود
درخانۀ عروس(یون وزاخیلوال )رفص وپای کوبی بود.
این گونه رژه های(کامیابی)که ما تماشا گرش در26 سرطان 1352هفت ثور 1357شش جدی
1358 (هورا هورا)بودیم ازآمدن مجاهدین درصحنه (نعرۀ تکبیر)بودیم آمدن طالبان
همراه بااردوی پاکستان وزدن زدن (بی پنجاودو)بودیم وکنون که طالبان اظهار فتح
پیروزی مینمایند.
اگراین همه سیرتحول را درهاون(پندارنیک گفتارنیک وکردارنیک)و(مغزسرد قلب گرم
ودستان
...
هی هی هی
چهل جریب زمین
وتری به (فلان گاو نارو).
خلیل زاد درهمان جایی برگشت که بیست سال قبل ازهمان نقطه به سمت یک تغیر حرکت
کرده بود.
جبران این خساره بازهم به دوش توده های ملیونی است.
تفی که خلیل زاد تحت عنوان دموکراسی دربن اول کرده بود دوباره لشتش
نمیدانم که مگسان این تف سرنوشتشان به کجا میکشد.؟
صلح طالبان با ایالات متحده آمریکا کله انتخابات را خورد.
هی هی هی
نظام سیاسی که بربنیاد،آزادی،آگاهی وخرد ورزی وارادۀ بالفعل مردم شکل بگیرد.
میدانید که این نوع نظام را همه جهان تعریف مینمایند میگویند که این نظام ساخته وپرداختۀ مردان باوجدان باشرف باعزت وخردمندان است.
ازچهرۀ باشندگان این سرزمین جوهراخلاق آدمی وانسانیت بازتاب میابد.
دراین نوع نظام هرانسان ازانسان دیگرمتقابلن محبت میگیرند ومحبت میدهند.
درین گونه نظام انسان معنی حقیقی خودرا ازورای عمل انسانی یافته میتواند.
محتوای فوق یک فرضیه است که نوشته شد مگردرعمل هیچ مشکلی وجود ندارد اگررسالت مندان دلسوزانه توجه نمایند. اما تکیه بربیگانه دیده شده شد که درطول تاریخ چه فضایی را برای ماخلق کرد چه القابی را برای ما نام گذاری کردند.یک گروه سیاسی مارا خرگفتند حیوانات وحشی گفتند درنده خوی گفتند بی فرهنگ گفتند از کشورما دوزخ روی زمین ساختند.
یعنی که درین عصردراین زمانه هیچ گروه وحلقۀ سیاسی نیست که برای خود سند برأت بدست بیاورد.
پس چه باید شود؟
راه انسانی درپیش گرفته شود مبارزه برای حصول آزادی ویا سرتعظیم فرود آوردن به اسارت وبردگی وغلامی که حیوان گونه بخوریم بنوشیم وبمیریم.؟؟؟؟؟.
مهم است
برای یک مبارزآزادی خواهی آزادی وطن مهم است.فرق نمیکند آزادی خواه به هردینی آیینی مذهبی اندیشه رنگی وتباری باشد.آزادی وطن برای هرآزادی خواه میمون است.
آزادی خواه هرسنگ وطن سنگرش است مسجد وطن عبادت خانه وتکیه خانه اش است.
هرقریه هرخانه وطن خانۀ اش است.
کنون وطن داران(چپ وراست)فهمیده اند درآغاز به بهترین وجه ازطرف دوجبۀ مقابل(ماسکاو واشنگتن)به استقبال شکوهمندی مواجه میشدیم.
فرشته هابودیم هم درسطح ملی وهم دسطح بین المللی.
اکنون چرا؟
بی فرهنگ نادان بی خرد وحشی قاتل آدم کش ویرانگرازما یادمینمایند.
عروسی ملا
نصرادین
خانه ملا بعد از عروسی سه ما بعد طفل به دنیا آمد.
خانم ملا گفت:عجب.
ملا گفت غم نخور من ثبوت میکنم که خلاف قانون نیست.
سه ما شد که مه تورا گرفتم سه ما شد که تو مره گرفتی سه ما بعد طفل ما به دنیا
آمد مساوی شد به نه ماه
بدرنگان که جورآمد.
محمد اشرف غنی درآغاز انتخابات باید صلاحیت را
به یکی از روسای مجلسین به امانت تابه تحلیف رئیس جمهور جدید می سپارید.
مدت زیادی را خلاف قانون درتسلط خود نگاه کرد.
به تعویق انداختن ها یکی ازپی دیگر شاید به یک
سال دیگر ادامه یابد.
آن وقت ماجرای دیگری درشرف سازماندهی خواهد بود.
تابه پنج سال دیگر.
مثل عروسی ملا نصرالدین.
ترامپ اعلان کرد
مردم افغانستان به پوشیدن لباس لیلامی وپا پوش لیلامی که از مد افتیده عادت
کرده اند.وهم به سیاست های کهنه گرایی علاقه مند هستید.
بخوانید.
او مردم افغانستان یک نوکر تقاعدی خودرا که دیگر عقلش کم کار میکند سلول های
مغزی اش فرسوده گردیده حس منمی اش دوباره زنده گردیده است(به شما روان کرده ام
که رئیس جمهور بسازد.)
به مسولین شمالی بزرگ گوش زد میشود.
هیچ بهاری تکرار نمیشود.
مگر میشود عوض.
بهارگذشته به حیث معلم بهار آینده قرارمی گیرد.
درآن بهار بی موقع گل کردی طوفان گلهایت را تکاند ثمر نداد.
تادرآینده
ازتخمت نسلهای جدید برویند.نشاید که به حیث گیاهای ارزه ازمیان کشت زارهای
انسانیت چیده شوید.
فعلن همین
چهاردیواری که به ما تعلق دارد.
ازهمین باید حمایت حفاظت وحراست کرد.
وبه ثبات درآورد.
مارا به پشاور برلروبرش کار نیست.
مارابه آنطرف آموپیشترش کارنیست.
اگراخلاق انسانی را گسترش دهیم.
هیچ سمتی برای ما سپر نیست.
کدام بی وجدان میگوید که ازاحمدشاه تابه
عبدالرحمن امیران خراسان نبوده اند.
افغانستان را مشترکن (انگلیس وتزار) ساختند.
مسول کشتار مردم عبدالرحمن خان را به حیث امیر
افغانستان مقررکردند.قتل عام کردند کتاب های شان را حریق ساختند.
دیگر کسی ازین به بعد داستان های
دنباله دار قصه های دراز را نمی خواند.
بجز اندرزهای فردوسی سعدی
حافظ شیراز را نمی خواند.
عیاران
عیاران نوین انقلابی تخریب گران (من)اند.
عیاران لشکرآزادیخواهان زنجیرشکن اند.
تا آن زمان پیش میروند همه گویند که (ما).
بلی!خردمندان وآگاهان شایق چنین سخن اند.
عیاران
در هیچ دوره ای تاریخی به دنبال سرمایه ندویده اند.
عیاران در هیچ دوره برای پادشاه شدن ندویده اند.
همیش به سمت انسانیت وحسن تفاهم گرویده اند.
عیاران آزادی را هوای جوهر انسانیت شماریده اند.
عیاران همیش
ناخون انگشت مردم خود پس شانه خاریده اند.
دزدان چراغ
دردست آفت و امراض کشور گردیده اند.
عیاران به حیث
تابلیت باعث شفای مرض فاریده اند.
(ما) حلقه ای
خاص(عیاران) درسیاست ازسال 1344 بدین سوی همانهایی که بودیم و هستیم.
هیچ لالای را برخود نپذیرفته ایم.
استقلالیت ماحفظ است.
درسازندگی ممد واقع شده ایم از دروغ وو عده خلافی خوش مان نمی آید.
هرگاه کسی کوچه وسرک وگذروقریه وسهرولایت کشورما را خراب کند دشمن ما میباشد.
همکاران خراب کاران دشمن ما میباشد.
قلم ما تفنگ ماست.
سخن ما تفنگ ماست.
منطق ما راه حل ماست.
مردمی که درهمه استقامتها قهرمانی می آفرینند
علی الخصوص در وطن فروشی سرتاج جهان اند.