خوشه چین
قطره قطره
قطره قطره چکیده های ذهـــــن من
بیان کلتورفرهنــــگ آییــن مـــــــن
مغزسرد قلب گرم دستانم پاک است
پندارنیک گفتارنیک کردارنیک من
نوشته هایم سبک خودم است و کوتاه است وپرمغزاست.فرهنگ عامیانه است.درفرهنگ عامیانه واقعیت های شرافت مندانه دخیل است.
انسان اشرف مخلوقات است
وهم شنیده ایم که نخبگان وخردمندان سیاست می کنند.
آیانظام سیاسی موجود ازتعاریف فوق برخوردارمیباشند؟
جای سوال است.
منبع آب ازدرون کوه چشمه است.
بیرون آمدنش با نازوکرشمه است.
حق دارد بــی رنگ است وبــی بو
مفید است حیات می بخشد مرده را
میرودجایش سبز گل نسرین ونازبو
قلب بهترین تخت پادشاهی است.
چشم ها درورودی به قلب
مردم است.
اعمال نیک تان شما را در
قلب مردم می نشاند.
عقاب گفت: من
عظمت و بزرگی خدای بی نیازرا،درآزادی خود دریافت کرده ام وشکرگذارهستم.
مسولیت خودرا می شناسیم دوپرنده (نروماده)باهم به موافقه می رسیم قبل از نسل
گیری برای خود لانه می سازیم.
بعد
تخم گذاری می نماییم در تربیت چوچه های مان مشترکن سهم میگیریم.
وقتی
که بزرگ شدند آزاده میروند پی پروازخودشان.
خرشعارمیدهد.
من یک خرهستم
خر خر خر.
به خرگری خود افتخار میکنم هر کسی جو فراوان برایم بدهد.
برایش بار می برم.
سگ زرد
برادرشغال شعارمیدهد.
من یک سگ وفادار به صاحب خود هستم.
ارحریم خانواده صاحب خود تابه پای جان دفاع
میکنم نمیخواهم که بیگانه ازکنار خانه صاحبم عبورکند.
فکرتان باشد که ما سگان جمعن لاش این خران مرده
راخواهیم خورد.
گرگ آزاده قوله
کشید.
از بلندای کوه هندوکش قوله کشید.
آفرین سگ وفادار ما و شما ازیک فایلم هستیم.
من حمایه گرت میباشم.
بایک قوله کشیدن تمامی خرها پیش من می آیند
میگویند که بگیر گرگ محترم اینه آمده ام که قرض پدرکلان های مارا (معاملات
ننگین) را برایت بپردازیم.
تکرارن گرگ میکوید.
خرراخوبگذارحداقل مردارخورنیست آب را بانوک لب مینوشد.
گاومردارخورریسمان درشاخ درپشت دروازه هرخانه چتلی را باسوزن یکجا میخورد.
سیاست مداران
افغانستان
شما بدانید که تسخیر شده ها هستید.
ازهرپهلوی که ملاق میروید در اختیار سیاست گذاران بیگانه قرار دارید.
عامل درهرپهلوی که خواست به میل خودش فشار میدهد.
فقط تو نالش خودرا بکن برو.
خوشا به حال عیاران که تسخیر ناپذیرند.
چال مفت.
چه فکر می کنید وطن داران محترم.
درین روزها من بسیار متکبرشده ام.
متکبر درمقابل خائنان وطن چه چپ وچه راست.
به هیچ منطق میان خالی شان گوش نداده ام ونمی دهم.
چراکه با چهره ای حق به جانب ملبس و آرایش یافته گویا که از عقل کل بهره دارد.
نصیحت پدرانه می نمایند.
خبر ندارند که استادش شاگرد من بود.
عین درمیدان قطعه بازی استادش را به چال مفت برده بودم
کشور ما در قهرخدا گرفتار آمده است
برای سلاطینش ورهبرانش شمشیر داده است که سرشان را ببرند.
چراکه به کتاب مراجعه نمی کنند علم نمی آموزند درباره مفاهیم وزیبایی که برای
شان بخشیده ام فکر نمی کنند ودرغنامندی این زیبایی ها کوشش نکرده اند.
یکی ازین زیبایی ها که داده ام.
فکرکردن خوب صحبت کردن خوب وپاک ونظیف کارکردن است
.
بدانید که شما به حیث خنجر درمقابل یک بیگانه ازجانب بیگانه ای دیگر استعمال
شده اید.
کنون به مانند آهن خنک و وزنگ زده ردی ساخته شده ای.
به هوش بیا که در جهان انسان و انسانیت بهتر ازکلمه ای (آزادی) مقبول شنیدنی
نیست.
درمقابل کسانی که آزادی ات را معامله کرده اند.
تیغ برنده شو
جنگ وصلح
درگروسرمایه است.
دالردرجیب دو چشم طرف ناموس همسایه.
سرمایه جنگ می افروزد تاکه صلح را درو کند.
درفرجام داروندارت می برد به تو میدهد یک(؟) ودو(؟).
قلب بهترین تخت پادشاهی است.
چشم ها درورودی به قلب مردم است.
اعمال نیک تان شما را در قلب مردم می نشاند.
بیایید که خودرا
زیبا بسازیم.
کم بخوریم فراوان آب بنوشیم به اندازه توان کارکنیم.
صحت ما خوب میباشد.
درنظرها زیبا و مقبول معلوم میشویم.
فراوان بخوانیم ومطالعه بکنیم.
آگاه میشویم و مفید حرف های معقول به زبان می
آوریم طرف قبول واقع می گردیم.
وطن گفت:
فرزندانم من اسم پدروطن رااختیارمیکنم وگاهی وقت اسم مادروطن را
اما از زمانی که درهمین جغرافیای سیاسی نام افغانستان بالایم مانده شده است.
مسولین شاهان وامیران آزاده نیستند هرکدامش دست گدایی به بیگانه دراز می
نمایند.
فرزندان غریب وناتوانم راقتل عام مینماید.
ازین نام وامیران خجالت می کشم
علت چیست؟
سیاست گذاران یا حاکمان کشورمان سرانجام به حیث انسان های پست و حقیر توصیف شده
ومیشوند
اگرمردهستی امروز بادشواریها بامن باشو
نمیخواهمت بعداز مرگم خوش سخن باش
اگر میخواهید که یک آدم زود زود تشناب برود برایش سترس خلق کنید
دهل زن ماهر.
دهل زن ماهر گفت.
دهل های من دیجیتال است.
یک طرفش زبان پشتو دیگرطرفش زبان فارسی
گوش کن چه عجب تال است.
گندم گندم ،غنم غنم، گندم گندم،غنم غنم
رقص پایکوبی به نوبت گاهی اتن وگاهی قطغنی.
همه را نشه بینی چه قال و مقال است.
یک طرف مذهب شیعه طرف دیگر مذهب سونی.
گوش کن چه عجب تال است.
پیراهن و تنبان لنگی به سر.
خیلی دراز و کشال است.
نعمات باد آورده اکثرن از فشار خون میمیرند.
توده های بی دفاع محروم ازکاسه دال است.
بود نه افتیده درحلقه دام ، موش درتلک به امید
تنتل قروت.
باشه به امید شکار (کفتر صلح) گیر درجال است.
سوارکار اسپش مید ود تیز چهارنعل است.
مداحان وشیرین کلامان کراه خودرا میگیرند.
ازچمق که درزیر پرچال است.
دندان
دندان که ازریشه کرمی شد باید کنده شود.
ورنه صاحب دندان فریادش خواب برده هاراازخواب بیدارمیکند.
مادزدان گیرخواهیم آمد.
دیگر اینکه به دزدی میرفتی باید آدم صرفه ای را باخود نبری.
اگردزدی میکردی باید یکی از اعضای خانواده را رفیق خود بسازی تطمیع بسازی خودش
را پول فراوان بدهی فرزندانش را به گونه ای در(مکاتب ومدارس)عالی گروگان بگیری.
تاکه به عوض خانه کهدان را نقب نزند.ش
سیاست مداران افغانستان
شما بدانید که تسخیر شده ها هستید.
ازهرپهلوی که ملاق میروید در اختیار سیاست گذاران بیگانه قرار دارید.
عامل درهرپهلوی که خواست به میل خودش فشار میدهد.
فقط تو نالش خودرا بکن برو.
خوشا به حال عیاران که تسخیر ناپذیرند
چال مفت.
چه فکر می کنید وطن داران محترم.
درین روزها من بسیار متکبرشده ام.
متکبر درمقابل خائنان وطن چه چپ وچه راست.
به هیچ منطق میان خالی شان گوش نداده ام ونمی دهم.
چراکه با چهره ای حق به جانب ملبس و آرایش یافته گویا که از عقل کل بهره دارد.
نصیحت پدرانه می نمایند.
خبر ندارند که استادش شاگرد من بود.
عین درمیدان قطعه بازی استادش را به چال مفت برده بودم.
کشور ما به قهرخدا گرفتار آمده است.
برای سلاطینش ورهبرانش شمشیر داده است که سرشان را ببرند.
چراکه به کتاب مراجعه نمی کنند علم نمی آموزند درباره مفاهیم وزیبایی که برای
شان بخشیده ام فکر نمی کنند ودرغنامندی این زیبایی ها کوشش نکرده اند.
یکی ازین زیبایی ها که داده ام.
فکرکردن خوب صحبت کردن خوب وپاک ونظیف کارکردن است.
بدانید که شما به حیث خنجر درمقابل یک بیگانه ازجانب بیگانه ای دیگر استعمال
شده اید.
کنون به مانند آهن خنک و وزنگ زده ردی ساخته شده ای.
به هوش بیا که در جهان انسان و انسانیت بهتر ازکلمه ای (آزادی) مقبول شنیدنی
نیست.
درمقابل کسانی که آزادی ات را معامله کرده اند.
تیغ برنده شو.
جنگ وصلح
درگروسرمایه است.
دالردرجیب دو چشم طرف ناموس همسایه.
سرمایه جنگ می افروزد تاکه صلح را درو کند.
درفرجام داروندارت می برد به تو میدهد یک(؟) ودو(؟).
اطفال صغیرتان را(پسر ودختر)درخانه های عمده دختران را خوب تربیت نمایید وزمینه های اموزش را برایش آمده گردانید که فردا به خانه شوهر میروند ومصروف تربیۀ نسل های آینده میشوند.
آنها مادران علما دانشمندان محققان درعرصه های مختلف حتی اداره وسیاست میشوند.
خود شسکستن آیینه شکســـتن خطــاست
درآینـــه ببینید قدتان زیبا ورســـا است
سی سال دق الباب کس به دادت نرسید
ببین درنبودت کشورت دشت کربلاست
همه کس مسؤلیت وجدانی واخلاقی دارند
حق نداری بگویی گمش کن هربدوبلا است
آزادی واستقلال حق مشروع هرفـــرد بود
پیش قراول این شعارکاکه وعیارولالا است
مردان جسورودلاورشب وروزگم اند پیدا
سیاسیون بی همت تخته به پشت ودل بالا
روزدشوارهمت مردانه میخـــواهد ازشما
برخیززجا خوشه بگوبرشیطان لاحول والله
صاحب باغ
اواین چپی های فرصت طلب که به دنبال غنی به سر میدوند فقط بخاطرآن است که این
درخت درخت زردِآلوی قیسی زرد آولو گرفته است.
زمانی که فصلش تمام شد شاخش را اره میکنند چوب سوخت میشود.
صاحب باغ دزد را دربالای درخت میبیند می پرسد چه میکنی؟
جواب میدهد که زرد است، زال است،آلو.
باغبان میگوید:
بیل است پشت است پهلو
دزد میکوید:
خیزاست وجست ورخنه
باغبان میگوید:
سنگ است پشت است وپخنه
ارگ
صـدای تـوده های ملیـونـی نـــعره خـداست.
موج وزلزله وسیلاب بدان ارگ وارخطاست.
دیوار سمنتـــی نتواند حمایــــت ازدیکتاتوران.
پهـــلوی و راستش وچپش نشـــوند مجــــزا
تاریخ و افتخارات تاریخی معنویت یک کشوراست نه از فرد.
تغیرمیدان هوایی کابل به اسم (حامدکرزی) یکی از سیاست های تبعیضی است.
باوجود اعتراضات دوام دار این آدم به خود نیامده است.مادرزاد مریض است.
حیات بخش
صدای عیاران نوین انقلابی خیلی بلند است.
آوازخــــوش آزادی و استقــــلال پسند است.
آواز آوازافــراد است نه ازاقـــــوام ونــــــژاد.
چون آب روان حیـــات بخش بیــــرنگ است.
دست عیاران نوین انقلابی هیچ بلند نمیشود که به رویی بخورد.
زمانی که یک روی افکارشد.صدها روی زخمی میشود.
جواب دادنش مشکل.
چنانچه که قفاق اشرف غنی درروی قیصاری خوردروی ترکهادرسطح کشور تابه اردوغان
افگار شد.
حق به خواست و
تقاضا داده نمی شود.
پس حق:
قلعــه بلند ی است که بایــــــد آن را تسخیر کنـــــی.
جزازطریق مبارزه و تلاش پی گیری بدست می آید
مسول اول
کشور باید مانند معلم ریاضی باشد.
معلم ریاضی پارچه افراد را جداگانه دیده هرشاگردرا مطابق استعدادش چیزی که درخط
است.
نمره میدهد.
پارچه به حساب قوم و مذهب سمت و رنگ نمره داده نمیشود.
چراکه فردا همین شاگردان اند که مسولین آینده کشورمیشوند.
اگرشاگردان به اساس نقل وغیره شهادت نامه
بگیرند.
مانند یگان نابغه ها ی پلاستگی کشوررا به بیراهه
رهنمایی می نمایند.
پاما ل
من ازرفتــــن
روشنــــایی ازافغانستان خجـــالت زده هستــم.
من ازین نوع سیستم پادشاهی درافغانستان خجالت زده هستم.
درافغانستان مقدسات راپامال مینمایند رهبران ادیان واحزاب.
سرانجام من ازسیستم آمریکایی درافغانستان خجالت زده هستم.
زرنگ
صداهای بلند بیهـــوده خامــــوش
میشوند.
بلی!صداهای که موجب کری گوش میشوند.
آن سگانی که از پرچال بیگانه غـــرمیزنند.
دربهارنو چهره های کهنه فراموش میشوند.
آنان که جبهۀ میهنی راباشمشیرکهن ازپادرآورد
کنون خواهان دولت ملی بی سرپوش میشوند
(عیاران) زرنگ همگـــام باسرعت زمــــان
نافهمان سیاسی درخواب خرگـــوش میشوند
مکاتب باید برای
فهمیدن وآموختن خوانده شوند.
نه برای تکمیل کردن دوره.
دیگر کسی حق دوییدن به دنبال سگ را ندارد.
اول به بینی خود دست میزنند.
آنچه
اعتبار انسان را تکمیل میکند.
وجدان اوست.
نه امضای او.
میدانند که سنگ
و خشت وسمنت باهم مکمل یک دیوارمیباشند.
همینکه میگویم
تاریکی ووحشت از سمت جنوب می آید.
بیغم باشی که
بعد ازین شعاع نورازسمت جنوب می آید.
خدا خردمندان و
دانشمندان را از سمت جنوب کم نکند.
آهنگ اشتباه
مکرر اذعان به بازنگری از سمت جنوب می آید.
مبدل
از فشار زیاد
ذغال به الماس مبدل میشود
انسان های خودخواه به لباس مبدل میشود.
تجارب زیاد جانشین میگردد به استاد تجربه.
جهت آموزاندن به گروه تماس مبدل میشود.
بیگانه
اگرمردی ودانشمند ازجوان مردان کاپی نکن.
کوشش کن ازدست نده به بیگانه علافی نکن.
پخته تکانی کار خردمندان بود صاف میکند.
از صداقت چه بـــدی دیدی دروغ بافی نکن
مصروف
همین کافی است که مـــــا اسیرزندگی هستیم.
باخالق خودمصروف اطاعت و بندگی هستیم.
بندگی برای بنده منتهی نافهمی است میدانی.
خدای دومیم چراغ افروز تابندگی هستیـــم
شب گُم روز
پیدا!
کی است؟
عیاراست.
زرنگ است
هوشداراست و بیدار است.
شب تاریکی است در کشف حقایق از تاریکی چراغ می
آورد.
که روز بیافریند.
میگوید:
مبارزه میکنی.
گله نکو
وقت خوده ضایع نکو
قصه از دیوس دله نکن.
جنگ ما جنگ فکر وذهنی است.
برای کشف ناکشفیها
پول ازبیگانه نگیر
درمقابلش ناموس می طلبد.
تفنگشه نگیر.
درکمر بسته پرسله نکن.
گوش شنوا
بیا که انسان
وطن را توا نگرساخت.
بیاکه
خردمندرانجات ازدم خرساخت.
آن
قدرچراغ باید افروخت که کوررا بینا.
ناشنوارا ازگوش شنـــــواوباخبرساخت
همت
من آنم که گیرم ازشاهان باج
بپوشم جوشن وبرسرنهم تاج
این کـار،کـار،کــــاکه ها وعیــــاران است
درگرمی وسردی وهم درهوای باران است.
اراده میخواهد همــت وجــرات وصـــداقت
باهنرخود،کــاروان رابه هــدف رسان است.
دوست وعاشق
تفاوت بین دوست داشتن وعاشق بودن را باید دانست.
دوست داشتن میوه باثمری بر شاخه ای درخت است میبینی بادست میگیری میبری ازش
استفاده میکنی.
عاشق بودن گلدان گلی است تربیتش کنی همیش آبیاری کنی تازه بسازی اش طرفش نگاه
کنی
.
اتفاق
ما آزادی را ازاسارت بیرون می کشیم.
بهشت را ازمیان دوزخ تصاحب میشویم.
انسانیت را باید از حلقوم وحشت بیرون کشید.
این هرسه ماده فوق حق همگانی دراتفاق هم بدست می آوریم.
آنگاه است که خداوند متعال آتش را به خلیلش گلزاروگلستان میسازد.
گروه احمق به
کسانی گفته میشود.
به پیش قراولی دروغگووارد معــــــرکه میشوند.
آن دروغگویی که خود شاه خانمش ملکه میشــود.
توده های بیدفاع ومظلــــوم تحــــت اداره شوم او
خواروذلیـــل ناتــوان متفرق تکـــه تکـــه میشوند.
کاری یک دیوس
بکند کل ولس نکند.
اخلاق نمک زندگی است.
بداخلاقی شرمندگی است.
شرافت باسیاست مخلوط مرکب
شعـــاع آفتـــاب تابنـــدگی است
ابراســـا رت درآسمـــان آزادی
تیــــره روزی وبنـــدگی است
قنـــاعت بــا چنــــین وضعیــت
ننگ ولعنـــت برزندگــــی است
توده ها رست جایی است که اگردرآنجا ریشه زدی
وروییدی سقوط وشکستت محال است.
حمایت
صدای توده هــای
ملیونــــی نعره خداست.
موج وزلزله را بـــدان ارگ وارخطــاست.
دیوار سمنتی نتــواند حمایت ازدیکتاتوران.
پهلــوی راستش وچپش نشــوند هردومجزا.