فروغی

 

       ( در حاشیه ی پشتیبانی برخی چپ اندیشان دیروز از تکت های انتخاباتی )

فقراندیشه ، ذلت آور است

    ــ وقتی تهی از اندیشه و تهی از آرزوهای انسانی ، ملی و جهانی شوی ، به دشمن مکاری پناه میبری که ، با براه انداختن دهها درگیری و جنگ ویرانگردرنقاط مختلف جهان، خلق تو وخلقهای بسیاری را درجهان برباد نموده و سبب قتل میلیونها انسان بیگناه شده است .

     ــ وقتی تهی ازاندیشه و آرزوهای انسانی ، ملی و جهانی شوی ، تاسطح دسته و گروه کوچکی تنزل می یابی که زنده گی اَنگل وارخود را فقط درغلامی بیگانه گان ، فساد ، دروغ و ترفند به پیش میبرند .

    ــ و بازهم وقتی به فقراندیشه وآرزوهای انسانی ، ملی و جهانی دچارشوی ، در قعرچاه سیاهِ خود بزرگ بینی ، گروه پرستی و قوم پرستی فرومی افتی ــ چاه سیاهی که دیگران را نمی بینی . فکرمیکنی خودت ، ایدیالوژی و دین ات ، تبار و گروه و طایفه ات ، بهترین است و دیگران به پشیزی نمی ارزند .

     طوری که معلوم است بسیاری چپ اندیشان اپورتونیست دیروز که لافِ جهانی اندیشیِ کارگری  ( انترناسیونالیزم پرولتری ) و مبارزه در برابرامپریالیزم ، بیعدالتی و ظلم  برزبان داشتند ، اکنون به فقر اندیشه دچارآمده اند . آنان اشغالگران خارجی را آزادی بخشان فرشته خوی و دزدان وغاصبان فاسد را نجات دهنده گان مردم ازمصایب بیشمار می پندارند .                  

    به باورمن درکشوری مثل کشورما که ازرییس جمهورتا سرباز برای امرارمعاش شان ، محتاج کمک امریکا بوده وتعین وتقرر رهبران و وزرای دولت به مشوره و دستوربیگانه گان صورت میگیرد ، بحث در مورد انتخابات ، بحثی بیهوده و خوشبینی و طرفداری از طرف های مطرح و مقتدر( بخصوص از سوی چپ اندیشان دیروز )  بسیار ساده لوحانه است .

     انتخاباتی با این ماهیتی رسوا و درزیرسایه ی اشغال ، نه تنها نمیتواند کشور را از بی ثباتی و بحران نجات بدهد ، بلکه بحران ها راعمیق تر کرده ، مملکت را با دشواری های جبران نا پذیرتری مواجه خواهد نمود .

     طوری که معلوم است رهبران هردو تیم پیشتاز که ساده دلان زیادی را در تقابل باهم قرار داده اند ، طی این پنجسال نتوانستند ازفساد گسترده ی شرم آوردولتی ، کشتار سربازان و بیگناهان ،  بیکاری روزافزون ، از فرارمیلیونها جوان ما به خارج و یا از توسعه ی کشت و قاچاق مواد مخدر جلوگیری نمایند .

   هرگاه رهبران هر دو تیم پیشتازمیتوانستند به حداقل آرزوهای مردم رسیده گی نمایند ، در آنصورت حق داشتیم از یکی شان طرفداری کرده ، دیگری را نفی نماییم .

     به باورمن اشتباه و افسوس است که بخاطر کرسی طلبی دست نشانده گان فاسد ایالات متحده ی امریکا ، هموطنان پاکدل ما ( بخصوص چپ اندیشان دیروز) درمقابل هم قرار بگیرند .

     این را نیز باید بدانیم که ، امریکاییان، میان رهبران افغانستان ( بشمول رهبران طالبان ) ، فرق زیادی قایل نیستند . برای امریکاییانِ سودجو ، همان بهتر و مقرب تر است که سرسپرده تر از دیگری برای تامین منافع سودجویانه ی شان درافغانستان ومنطقه ، تلاش نماید .

     به نظرمن خوب است بجای پشتیبانی ازاین یا آن دست نشانده و دزد ، برای ایجاد یک جبهه ی متحد ملی ، یک تشکل نیرومند ملی ـ دیموکراتیک که همه ی گروههای قومی و طبقاتی را درزیر یک سقف گردآورده ، توان جلب اعتماد و تغیررا داشته باشد ، مبارزه و تلاش نماییم .                     فروغی

 

 

  


بالا
 
بازگشت