سراج ادیب
منازعات و جنگ ناخواسته در افغانستان
از آنجائیکه از یکطرف افغانستان، جنوب و شرق آسیا را به آسیای مرکزی و خاورمیانه را به جنوب آسیا وصل میکند واین ساختار زمینه را برای جلب توجه ابر قدرتها نموده و از طرف دیگر منابع سر شار ودست ناخورده ثروتهای زیر زمینی که کمتر کشور ها دارا است توجه ابر قدرتها را بسوی افغانستان جذب نموده و لذا از سالیانیست که وطن عزیز ما افغانستان میان ابر قدرتهای جهانی درگیر منازعات و جنگ ناخواسته شده است . چنانچه در سال ۱۸۳۹ میلادی تا سال ۱۹۱۹ میلادی کشور کشا و امپراتور بریتانیا ۳ مراتبه جنگ را با افغانها ادامه داد زیرا بریتانیا برای حفاظت خود از ترس نفوذ روسیه می خواست تا افغانستان را درتحت نفوذ خود حفظ بدارد وسومین جنگ انگلیس که خواستارعدم مداخله امپراتوری عثمانی در افغانستان بود ولی افغانان غیور و استقلال طلب در مبارزات آزادیخواهی درسومین جنگ با انگلیس در سال ۱۹۱۹ توانست به رهبری شاه امان الله از یوغ استعمار انکلیس آزاد شود.
دومین ابرقدرت بر اساس تقاضای دولت تره کی و امین در دسامبر ۱۹۷۹میلادی و به فرمان « لئونید برژنف » رهبر شوروی قوای نظامی این کشور وارد افغانستان شد و دخول قطعات نظامی اتحاد جماهیر شوروی بین سالهای ۱۹۷۹و ۱۹۸۸به رقابت سخت شوروی و ایالات متحده، درسالهای پایانی «جنگ سرد» منجر شد که شوروی به پشتیبانی جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان و امریکا و هم پیمانانش جمع کشور های عربی، چین ، پاکستان و ایران به پشتیبانی « مجاهدین» که ۹ سال رادر بر گرفت، تا اینکه در زمان «میخائیل گورباچف» آخرین رهبر شوروی، در می سال ۱۹۸۸میلادی براساس فیصله نامه ملل متحد، قطعات اتحاد جماهیر شوروی عقبنشینی را آغاز و آخرین قطعات شوروی در فبروری سال ۱۹۸۹ میلادی بدون هیچ گونه نتیجه ای از افغانستان خارج شدند.
ابر قدرت سومی امریکا که با حمله انتحاري چند بال طياره حامل مواد منفجره به مراکز سياسي، نظامي و تجارتي امريكا بتاريخ سه شنبه۱۱سپتمبر۲۰۰۱ میلادی مطابق ۲۰ سنبله ۱۳۸۰ خورشيدي از طرف چند ماجرا جوی عرب و در رأس بن لادن صورت پذیرفت . آقاي بوش رئيس جمهور امريكا دقايق پس از آغاز حملات طيارات هوائي اين حملات را تروريستي خواند و به شدت محكوم كرد و اعلام كرد كه باتروريستها كه اين وقايع را بوجود آورده اند، شديد ترين برخورد صورت می گيرد،نماینده خاص سازمان ملل در امور افغانستان خروج كاركنان خارجي سازمان ملل متحد را اقدام احتياطي توصيف كرد، « ناتو» طبق بند پنجم اساسنامه خود آنرا حمله به تمامي كشورعضو اين پيمان توصيف كرد و آنرا اعلان «جنگ عليه اردوگاه غرب » ناميد، رامسفلد وزير دفاع امريكا تاكيد كرد كه ما به دنبال پايان جنگ سرد بايست توجه خود را به نقاطي جلب كنيم كه خطراحتمالي بيشتري احساس ميشود، امريكاه به عنوان متهمان احتمالي اين حادثه دو نفر را بنام هاي( اسامه بن لادن ) ناراضي سعودي و (شيخ عمر) رهبرروحاني يكي از جنبش هاي اسلامي مصر را معرفي كرد، چون اسامه همکار نزدیک طالبان بود وامریکا تقاضای تحویلی اسامه را از طالبان مطالبه نمود و طالبان با این خواسته لبیک نه گفت .
امریکا حمله نظامی را با ۲۵راكت كروز در تاُسيسات طالبان ساعت ۹ شب بوقت افغانستان روز يكشنبه مورخ۷ اكتوبر۲۰۰۱ ميلادی و ۱۵ ميزان ۱۳۸۰ خورشيدی در كابل، قندهار، جلال آباد آغاز نمود، و درسايرشب ها متواتر ولايات ، قندوز ، فراه ، هرات ، سمنگان، نيمروز، شبرغان ، مزارشريف ، جوزجان را زیر ضربان خود قرار دادند و همچنان بم افگن هاي امريكائي در كوه« توره بورا» ، در نزديك شهر جلال آباد تا روز پنجشنبه ۶ دسمبر۲۰۰۱ميلادی مطابق پنجشنبه ۱۵ قوس ۱۳۸۰خورشيدی بدون وقفه ادامه داشت كه ، به اثر بم افگن ها درافغانستان بسياری از مردم درهواي سرد آواره وتعدادی زيادی كشته ومعيوب بجا گذاشت.
در حالیکه ایالاتمتحده در سال ۲۰۰۱میلادیبا حمله نظامی و هدف نابودی گروه طالبان وارد افغانستان شدند، اما بعد از یک نبرد طولانی امریکا با طالبان متعهد شد که تا اوایل سال ۲۰۲۱میلادی همه نیروهایش را از افغانستانبدون گرنتورهای بین المللی و تضمین قاطع طالبان به مردم و دولت افغانستان خارج کند.امضای توافقنامه صلح میان دولت امریکا به نمایندگی مایک پامپئو، وزیر خارجه این کشور و طالبان به نمایندگی ملا عبد الغنی برادر، معاون سیاسی این گروه به معنای اذعان دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده به شکست، جشن پیروزی جنبش سلفی طالبان پس از مقاومت ۱۸ساله، آمادگی برای بازسازی «امارت اسلامی» و افغانی آن در کابل برای دومین بار و به رسمیت شناختن بینالمللی آن است.توافقی که دولت امریکا آن را «تاریخی» میخواند به منزله سرپوشی بر شکست و تن دادن به اغلب و یا تمامی شروط طرف پیروز یعنی طالبان است که پیش از این دولت ترامپ و تمامی دولتهای پیش از آن حاضر به مذاکره با آن نبودند و آن را یک گروه تروریستی میدانستند.بندهای توافقنامه دوحه همچنان مبهم هستند و آنچه تا بدین لحظه از آن به بیرون درز کرده شامل؛ اعلام آتشبس به منظور تأمین امنیت برای خروج تدریجی ۱۳هزار سرباز امریکایی از افغانستان، توقف هرگونه حمایت طالبان از گروههای تروریستی غیر افغانی (القاعده) و آغاز گفتوگو میان این گروه و دولت افغانستان برای حل و فصل سیاسی و پایان دادن به جنگ داخلی میشود که دولت افغانستان دقیقاً همانطور که در تمامی مذاکرات حضور نداشت به طرز عجیبی در مراسم امضای توافقنامه نیز نمایندهای نداشت.طالبان همچنین با نفوذ همزمان در نیروهای واشنگتن و دولت افغانستان و همچنین پیوستن ۶۰هزار سرباز دولتی به همراه سلاحها و تجهیزات جنگییشان به این گروه که امریکا برای آموزش آنها ۲۶میلیارد دالرخرچ کرده بود، ایالات متحده را تحقیر کرد.
گفته شده۲۵۰۰سرباز امریکایی در این جنگ کشته شدند که تاکنون بیش از یک تریلیون دالر برای مالیات دهندگان امریکایی خرچ و مصرف به همراه داشته است. درحالی که نیروهای امریکایی مورد حمایت ناتو از زمان اشغال افغانستان در پایان سال ۲۰۰۱میلادی تا کنون توانستهاند تنها کمتر از ۲۰ درصد از خاک افغانستان را تحت کنترل خود دربیاورند.در این بازی موش و پشک، امریکاه نه تنها اینکه نیرو های جنگی طالبان را ابدیده تر نمود ، بلکه افغانستان محلی بود تا کارشناسان قوه تخریب بمب هایش را امتحان کنند زیرا نیروی هوایی نظامیامریکا،در سال ۲۰۱۹ با ریختن ۷ هزار و ۴۲۳ بمب و مهمات در افغانستان، رکورد جدیدی را در ۱۰ سال گذشته رقم زدند. بمبها و مهمات ریخته شده توسط طیاراتامریکایی بر افغانستان در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ به ترتیب ۹۴۷ بمب و ۷ هزار و ۳۶۲ بمب و مواد منفجره دیگربود . این آمارها نشان میدهد که امریکاییها محور کشتار غیر نظامیان هستند چنانکه کمیسیون حقوق بشر افغانستان اعلام کرد که در حملات هوایی نیروهای امریکایی و افغان طی ماه گذشته میلادی ۲۶ غیرنظامی از جمله ۱۷ کودک کشته شدند. و کمیسیون حقوق بشر افغانستان در اعلامیه تازه خویش متذکر شده اند که:«خبرها درباره تبادله زندانیان میان دولت جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان سبب نگرانی مردم و پرسشبرانگیز شده است. با اینکه کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به طور منظم از زندانها بازدید میکند، فهرست نام این پنج هزار زندانی طالب به کمیسیون داده نشده است. در ضمن، فهرست نام زندانیانی که نزد طالباناند نیز در دسترس کمیسیون قرار داده نشده است»
از آنچه گفته آمدیم امروز بیشتر از هر وقت دیگر هر سه ابر قدرت ( انگلیس – روس و امریکا ) بهتر میدانند که ژئوپلیتیک افغانستان که جادهها و راههای سخت عبور و کوهستانی، راه را بر روی رفتوآمد اشغالگران دشوار میکند پیروز نهایی نبرد نبودند.بلکه با عوامل مختلف نیروهای افغان در این سه جنگ با ابر قدرتها پیروز نهایی نبردها بودند و هیچ قدرتی نتوانست تمامیت ارضی کشور ما را تهدید کند، اما متأسفانه جنگهای داخلی گروهی و تنظیمی جهادی در افغانستان ضربه مهلکی بر پیکر جامعه زد، و بعد از گذشت ۴۱سال از جنگ داخلی در افغانستان و ناتوانی امریکا برای تأمین امنیت، صلح و ثبات به رؤیایی برای مردم ما تبدیلشده است.خشونت و درگیریهای خونین، مهاجرت به کشورهای همسایه بهویژه ایران و پاکستان، فقر و بیکاری از پیامدهای مهم سالها جنگ و درگیری جهادیها و حامیان خارجی آنها است. اکنون مردم از جنگ خسته شده اند و از بدتر، بد را چشم به انتظار اند و انتظار روزهای بدون جنگ هستند./