سراج ادیب

 

قدرت پرستی و تنفر، سم موجود در جامعه افغانستان

از آنجا که به رغم تلاشهای فکری جدّی شماری از اندیشه ورزان وطن عزیز ما افغانستان کهبا ساختار های سیاسی مختلف و تنوع ملیتها، بر هدف تغییر کیفی و بنیادی و تقویه و رشد اقتصاد کشوراز عقب ماندگی در جهت رفاه و آسایش مبارزه پیگیر می نمودندو در سازمانهای مختلف فعالیتهای خویشرا درمحور«ملّت واحد» و «دولت مردمی» گسترش می دادند که متآسفانه واقعیّت عینی نیافت، وشوربختانه که پس ازسالهای ۱۳۵۷خورشیدی به بعد فاجعه پی فاجعه در محور« انقلاب - جهاد –  تنظیم - زبان – قوم و ملت - دموکراسی » وبخصوصدر طول چهار دهه اخیر و از میان رفتن دهها و دهها ‏هزار انسان افغان که با ذهنیّت اسطوره‌زده‌ی ‏جهاد و انقلاب امینی، به مغاک تاریخ تیره رفتند وامروز خانواده های عزیز بسیار این جهادگران به سیاه روزی وتگدی دست وپنجه نرم میدارند، اما هزار عجبا که رهبران و فرزندان آنها ازبرکت جهاد در ناز و نعمت و قصر های که در خواب هم تصور نمی کردند همین اکنون زندگی دارند واز بحران تغذیهمیدارند و ضرب المثل مشهور است که می کویند : « از آب گل آلود ماهی گرفتن ».

خوب میدانیم کشوری که سر شماری و احصایه دقیق خود را نمی داند و تا اکنون هیچ رژیمی در سر شماری موفقیت بدست نه آورده، اکثر مردمانش از بی سوادی در رنج است، امنیت ندارد، اقتصاد ندارد، توان سیاسی در دستانشان گرّه نمی خورد چسان انتخابات و آنهم زیر چتر دموکراسی و کشور های بیگانهبرای انتخاب زعیم به نتیجه مطلوب می رسد؟ .

همه میدانند که قدرتهای بزرگ درکشورهای مطلوبه که زیر زمینی هایش دست ناخورده است و یا منافع سرشار ثروت طبیعی دارد، آنجا شخص مطلوب خود را از میان  مردمان همان کشور ها به هر نوع که شده بگمارد و افغانستان نیز از این قاعده مستثی نیست. لذا برای زعیم دست نشانده وکسی که به نمایندگی از قدرتهای بزرگ امر و نهی آنان را در کشور پیاده کند لازم است « انتخابات» را وسیله سازند که ما در ۴ دوره انتخابات شاهد تقلب بیشمار داخلی و خارجی بودیم وخود این آقایان نیز جهر می زنند که تقلب درانتخابات صورت گرفته« بلی گرفته » اما من از عبدالله عبدالله می پرسم ؟ شما درریاست حکومت ( صدراعظمی) چه کردید که حالا گلو پاره میدارید.چگونه میشود در میان انبوهی از کشور های خارجی انتخابات آزاد براه انداخت در حالیکه تمام پول، اعاشه و اباطه و لوژستیک شما را کشور های خارجی و بیگانه گان متقبل شده اند.

مردم می گویند : « اگر چند ماه کمک های اقتصادی قطع گردد باز گروه های متخاصم و قدرت طلب بر سر یگدیگر میخ می کوبند و مردم را در کانتینر ها  زنده میسوزانند و یا رقص مرده براه می اندازند».

من می گویم : «آهای مردم شریف » !

-         آگاه باشید که اینان سینه های شما را بار دیگر سپربلا نسازند.

-         آگاه باشید که نماینده باصلاحیت امریکایی و همکارانشان هر آنکه را بخواهد بالای مردم ما می قبولانند.

-         آگاه باشید اینهای که گلو پاره میدارند و از حقوق شهروندی و مردم صحبت میدارند، اگر فردا وعده پول گزاف را و یا چوکی و مقام را برایشان امریکایی هاپیشنهاد نماید، آنگاه به چند حدیث شما را خاموش میدارند و آب بالای آتش می اندازند و دنیا خیر و خیریت است ، تو گویی هیچ حرفی از قبل نبوده.

-         اگر این قدرت طلبان اینسان، داد و فریاد « مردمی»  میزنند و راست می گویند که بخاطر رفاه مردم حکومت و دولت میکنند، همین فردا دارایهای خود را برای غربا و مساکین کشور تقسیم کنند و آنگاهمردم به پایشان بوسه خواهد زد، در غیر آنصورت آه ای مردم دل و سینه و جان پاک و با دینت خود و فرزندان خویش را به کشتار و برادرکشی ندهید. اینها باز درچوکی های مرمرین می نشینند و باز دستان شما پر آبله از کار و خستگی از روز گار خواهد بود.

-         اینان می گویند ما دو میلیون شهید بخاطر جهاد دادیم، من برایشان می گویم لطفآ ده هزار نفر از خانواده شهید را نام ببرید و اگر خانواده دارند، بفرماید برای شان شهرک ها و میلونها دالری را که غصب کرده اید تقسیم شان بدارید تا ما و همه مردم جهان بدانیم که شما مردم پرست و مردم دوست هستید و برایتان چک چک  و کف بزنیم .

-         جوانان رشید و برومند در پی عناصری که شما را به بیراهه می کشانند و از احساسات پاک تان بنام زبان قوم، ایدلوژی و تنظیم و حزب بهره برداری میکنند نروید، امروز در میان جوانان تغییر سیاسی و گذر از سنت فکری دین مدار و استبداد تاریخی پنهان و آشکار خیزشی به چشم می آیداینجاست که از نظام جهادی گذر کنید تا حقوق طبیعی و کلیه آزادیهای واقعی را بدست آورید.

-         جوانان دلیر و با شهامت کشور تا زمانی که حقوق طبیعی وواقعی را در آزادیهای فردی و جمعی نیابید آزاد پنداشته نمی شوید. دنباله روی و کجروی  را بس کنید آزاد بیندیشد وباعقل مدار و آزاد مطالعه کنید و در جمع  مسایل را تحلیل(تعلیل) و تفسیر کنید تا خرد بر شما حاکم گردد و از هرگونه بینش یا نظام سیاسی دینی و ایدئولوژیک آزاد زیست بدارید.

-         برای امنیت کشور تان کوشا باشید تا آزادانه و در امنیت در مقامی که میخواهید یا انتخاب شوید و یا انتخاب کنید، چگونه میتوان انتخابات آزاد  بر پا کرد که از ترس این قوماندان و آن صاحب رسوخ به ناچاری رای می دهید ؟ .

در کشوری من قدرتمندان داد از قانون می زنند ولی آنجا که منافع شان میباشد خلاف آن عمل میکنند در حالیکه قانون واقعی برآمده از ارادهء بنیاد جمعی سرچشمه دارد و مردم و جامعه نیز تحت سیطره قانون میتواند امنیت از دست رفته را باز یابد. به امید روزی که قانون حاکم بر جامعه افغانستان گردد و قلدران دست شان برای همیش کوتاه گردد ./ 

کود نوشته(20/2)

 

  


بالا
 
بازگشت