پوهندوی دوکتورانورترابی
خرافه گرایی واستبداد قرون وسطی دراروپا
اروپایی که امروزدردوران مدرنیزم شیوه سکولار، دموکراسی وحقوق بشررا رهنمود سیاست های راه بردی خود قرارداده است ،چگونه می توان تصورنمود که درگذشته های تارخ انسانی ،مستبد ترین ووحشت افزا ترین استبداد دینی ومذهبی را تجربه نموده است . ما دراین بحث مصیبت وافتضاح دوران سیاه قرون وسطی را دراروپا به قلم می آوریم تا گوشه ای ازآن ستم انسانی را اطلاع رسانی کرده باشیم .
خرافه گرایی، جهل وبی دانشی مردم اروپا دربرابراستبداد وتزویردین فروشان قرون وسطی درآن برهه ای تاریخ قابل توجه جدی است .
نخست ازهمه باید حدود زمانی تاریخ قرون وسطا را واضح سازیم وسپس با درنظرداشت مراتب تاریخی به فشرده های این بحث بپردازیم .
پس ازتقسیم امپراطوری روم به دوبخش روم غربی وروم شرقی درسال 395میلادی ،مرکزامپراطوری روم غربی ،شهرروم ومرکزامپراطوری روم شرقی شهرقسطنطنیه (استانبول) قرارگرفت .دانشمندان وتاریخ نویسان،395میلادی را شروع قرون وسطی وسال 1453میلادی را ختم قرون وسطی پزیرفته اند ، که به این اساس ازقرن پنجم تاقرن چهاردهم میلادی را قرون وسطی نام گذاری نموده اند .دوران یک هزارساله قرون وسطی دراروپا ،دوره ستم ،وحشت وخرافه گرایی دینی به حساب می رود .اروپای مسیحی ازهمان قرن چهارم با دانش یونان مخالف بود ونقلید وتعصب وخرافات درجوامع حکومت می نمود .پس ازسقوط امپراطوری روم ملل اروپای مسیحی شده درداخل خود گرفتارستم حکومات فیودالی وقساوت کلیسا بودند ومسیحیت سدی ازتعصب دربرابرارتقای دانش پیروان خود می کشید .دراخیرقرن چهارم شورای دینی کارتاژ،خواندن آثارغیرعیسوی را تحریم کرد ودرقرن پنجم شورای دینی قسطنطنیه نسطوراسقف ونسطوریان کلیسا را،که دین عیسوی را با فلسفه یونان وفق داده بودند ازپایتخت امپراطوری روم شرقی بیرون راند .درقرن ششم میلادی(ژوستینین) امپراطورروم شرقی دانشگاه آتن را مسدود تمود ،ملا های عیسوی نیزبرروی اوراق پستی کتب علمی قد یم ادعیه واوراد موهوم می نوشتند ،ودراین جا است که اروپا درخواب طولانی وعمیق قرون وسطی خود فرورفته بود .قدرت روزافزون کلیسا درهمه شییون زندگی اجتماعی مردم تا دیرزمان ادامه یافت .بعد ازبه قدرت رسیدن کلیسای روم ملل اروپایی درحال بربریت وعقب ماندگی بسرمی بردند زیرا پس ازانقراض امپراطوری روم به دست قبایل وحشی وانتقال دوران بردگی به دوران فیودالی،مسیحیت دراروپا شیوع پیدا کرد .پاپ بزرگترین مرکزقدرت گردید وسلطه وتفوق کلیسا درتمام شییون اجتماعی وعلمی برقرارشد .پاپ ورهبران مذهب مسیح منکرومنتقد تمام مضامین وکتب دیگربودند وهم چنان اکتشاف کنندگان ومخترعین وعلما ی که مطالبی غیرازمحتویات انجیل ابرازمی داشتند،آنهارا بی دین دانسته ودردادگاه انگیزاسیون کشیشان محاکمه ومجازات می کردند .محکمه انگیزاسیون کلیسا مختص برای کسانی ایجاد شده بود که مطالبی ویا گفتاری خلاف نوشته های انجیل ابراز می داشتند.بخشی ازاین محکمه انگیزاسیون به نام (اتودافه) یاد می شد که متهم را به اعدام محکوم می نمود .ازاین رودرقرون وسطی تحقیقات دررشته های مختلف علمی دچاروقفه طولانی شد،ازآن جمله علم طب که سروکاربا تشریح جسد انسان وبعضی مظاهرخلاف دین داشت شامل این وقفه طولانی گشت .کلیسا ظهورمرض را گناه کاری انسان وا نمود می کرد ازهمین سبب شیوع امراض ساری به گونه اپیدمیک دراروپای قرون وسطی آنقدر مدهش بود که تلفات بزرگ انسانی را به بارآورد . درقرون وسطی به خصوص قرن چهاردهم وپانزدهم امراض ساری طاعون،محرقه،آبله یا چیچک،جذام وسفلیس دراروپا شایع شد وبه کرات به شکل اپیدمی های مدهش جان ملیون ها انسان را گرفت .درسال 1346و1352میلادی مرض طاعون دراروپا اپیدمی مدهشی را بارآورد که یک چهارم جمیعت اروپا را هلاک ساخت .کلیسا مصابین امراض را گناه کاران تبلییغ می نمود .
درسال1394و1395میلادی هنگام محاصره شهرناپل به وسیله سربازان فرانسوی مرض سفلیس به شکل اپیدمیک ظهورکرد که به همین سبب فرانسویان نام این مرض را مرض ناپل گذاشتند که جمیعت بزرگی را مصاب ساخت .برای جلوگیری ازسرایت امراض ساری طاعون وغیره درقرن چهاردهم دردوبندر(ونیز)و(ژن) قرانتین برقرارشد .بازرسان مسافرین کشتی را معاینه می کردند وافراد صحبتمشکوک به امراض را به مدت چهل روزدرقرانتین نگاه می داشتند .کلمه قرانتین ازکلمه ایتالیایی کرانتا که معنی آن چهل است گرفته شده است ،بعد ها این تشکیلات قرانتین درلندن ،پاریس ونورنبورگ نیز ایجاد شد .درقرون وسطی دراروپا فقط یک طرزفکروجودداشت وآن طرزفکری بود که با نوشته های انجیل وگفته های کشیشان مطابقت می داشت .به نا به گفته وعقیده کلیسا تمام دانستنی ها درکتب مقدس ذکرگردیده است .کلیسا تشریح نعش وجسد را گناه می دانست . درقرون وسطی مهارکردن علم وفرهنگ به وسیله مذهب ،موجب زوال علم وروشنفکری گردید،واولین کارش دراین دوره به خصوص درزمان امپراطورژوستینین ،بستن دروازه های دانشگاها ومدارس و مکاتب بود وهم چنان اجازه ندادن به فلاسفه ودانشمندان بود که راجع به پیدایش انسان وسایرمسا یل بتوانند آزادانه صحبت نمایند . مکاتب ومدرسه های آن زمان را (اسکولا) می نا میدند،یعنی مدرسه ای که طلاب می نشستند ودرس مذهبی می آموختند. روش درسی این مکا تب را (اسکولاتیزم) می گفتند .
کلیسا درقرون وسطی دراروپا همراه با مبلغین مسیحیت ازجهل ونادانی مردم سوأ استفاده نموده اوراق عفوگناه را به وجودآوردند .براساس این اوراق شخص می توانست با به دست آوردن این اوراق از مقامات کلیسا دربدل تادیه پول عفو وبخشش گناهان شان را به دست آورند ،طوری که با به دست آوردن یک ورق با مهروتاپه کلیسا شخص ازگناهان خود پاک می گردید .به همین گونه افرادواشخاص دربدل تادیه پول می توانستند گناهان گذشتگان خود از قبیل پدر،مادروسایراجداد شان را با به دست آوردن ورقه عفوگناه پاک نمایند .کلیسا درسراسراروپا پادشاهان را نصب وعزل می نمود که البته بادادن پول گزاف به کلیسا هرکس می توانست پادشاه یک کشورشود .
تقرروعزل پادشاهان کشورهای اروپایی با فرمان پاپ اعظم صورت می گرفت ونا فرمانان که درمحکمه انگیزاسیون به اعدام محکوم شده بودند ازطریق نماینده با اقتدارکلیسا به منسوبین حکومتی جهت اعدام سپرده می شد تا اعدام شوند .کلیسا دراجرای حکم اعدام سهیم نمی شد ومی گفتند ما نمی خواهیم که دست ما به خون آلود گردد.دردوران یک هزارساله قرون وسطی ازبربریت روش کلیسا هزاران دانشمند وروشنفکرکه به ناچاردهان بازمیکردند ازطریق محگمه انگیزاسیون به اعدام محکوم شدند وسربه نیست شدند.من دراین ایجازازتعدادانگشت شماراین دانشمندان یادآوری می نمایم که موردتعقیب کلیسا قرارگرفتندوجان های شیرین شان راازدست دادند :
1-- نیکولای کوپرنیک لهستانی(1473-- 1543) : کوپرنیک پس ازهزاران سال نظریه بطلیموس را رد کرد وخورشید را مرکزمنظومه شمسی دانست که مورد تعقیب وتعجیزکلیسا قرار گرفت.بطلیموس زمین را مرکزمنظومه شمسی دانسته بود .
2-- سیروتوس طبیب وعالم الاحیات که قربانی دادگاه تفتیش عقاید شد .
3-- برونو(1548--- 1600میلادی) :مبارزخستگی نا پذیرفرضیه مرکزیت خورشید وگردش زمین که مخالف نظریه کلیسا بود که پس ازمحاکمه اورا زنده درآتش سوختاندند .
4-- گالیله : کارهای کوپرنیک وبرونو را ادامه داد وقانون سقوط اجسام به زمین راکشف کرد او چند باربه محکمه انگیزاسیون محاکمه شد ودرفرجام به حبس خانگی محکوم شد ودرحبس جان باخت .
5-- لامتری(1709--- 1751میلادی) : طبیب وفیلسوف معروف فرانسوی بود که کلیساوکشیشان اورا کافرگفته به مرگ محکوم کردند .
6-- پاراسیلز : طبیب وکیمیا دان معروف سویسی که مخالف سرسخت کلیسا بود ومورد آزارواذیت کلیسا قرارگرفت .
7-- وزا ل : دانشمند بلژیکی طبیب وبنیان گزارتشریح واناتومی واستاد دانشگاه پادوا،به نسبت این که پس ازتشریح جسد های زن ومرد ادعا کرد که زن ومرد تعداد اضلاع (قبرغه) های شان مساوی است کلیسا اورا احضارنموده به مرگ محکوم کرد که خلاف نوشته انجیل ادعا نموده است ،زیرا درانجیل گفته شده است که خداوند حوا را ازیک قبرغه آ دم آفریده لذا مرد یک قبرغه کمتردارد .
8-- کرستافرکولمبوس (کرستوف کلوم) :ستاره شناس ودریا نورد کاشف قاره امریکا ، هنگامی که گفت ازطریق بحرمی توان به هندوستان رفت ،کلیسا اورا احضارکرد گفت تو چنین حرفی گفتی کرستوف کلوم گفت بلی این امکان وجود دارد کلیسا اورا ملحد خطاب کرد وگفتند که درعمق بحرمقناطیس وجودارد وکشتی را به عمق بحرمی کشاند واگربه خط استوا نزدیک شوید می سوزید
کشیشان وکلیسا اورا زندانی ساختند پس از چند وقت زندانی ازحبس رها شد .او برگفته خود تأکید داشت ولی ازجانب کلیسا مورد تعجیز وتنبیه قرارمی گرفت ،او به اسپانیا رفت وبه بسیاردشوارخودرا به دربارپادشاه اسپانیا رساند وپیشنهاد خودرا به پادشاه اسپانیا عرض کرد که برایم یک کشتی با چند نفربدهید من ازراه بحربه هندوستان می روم ،پادشاه نپذیرفت .بعدآ درحضورملکه اسپانیا به پادشاه گفت شما زندانی های محکوم به اعدام دارید ، آن هارا اعدام نکنید دوازده نفراعدامی به من بدهید همراه با یک کشتی ومن را هم اعدامی سیزدهم قبول کنید من ازطریق بحربه صوب هند حرکت می کنم اگرغرق شد م هیچ ترسی ندارم .شاه راضی نشد ولی ملکه اسپانیا گفت ازفروش زیورات شخصی خود من این کاررا می کنم .خلاصه پس ازآماده شدن کشتی کرستوف کلوم ازطریق بحربا دوازده اعدامی رهسپارهندوستان شد پس ازماه ها به خشکه رسیدند کلوم به مجرد دیدن خشکه اشک ازچشمان اوجاری گشت با خود گفت به هدف رسیدم وخودرابرزمین انداخت وزمین را بوسید .ولی بعد ها معلوم شد که این خشکه هند نبوده ویک قاره جدید است .کرستوف کلوم با کشتی برگشت نمود واین خشکه وقاره را به نام شخص دیگری که قبل ازکولمبوس به این راه رفته بود وغرق شده بود به نام (امریکوس پوچی) پس نام این قاره را امریکا گذاشتند .کرستوف کلومب دربازگشت به اثرحادثه درمدیترانه غرق شد .
کرستوف کلوم دراخیرزندگی خود می نویسد ، چی زحما تی نبود که برای کشوراسپانیا نکشید م ولی امروزصاحب یک خانه نیستم وبرای استراحت شب مجبورم به هوتلی بروم ولی افسوس که پول آ ن رندارم .
به همین گونه تعداد زیادی دانشمندان ، فلاسفه ، اطبا وعلما که قربانی اندیشه ونظریات علمی وانسانی دردوران قرون وسطی شدند . این جنایات واستبداد کلیسای کاتولیک تا اواخرقرن هژدهم میلادی هم ادامه داشت وسرانجام مبارزه برضد استبداد دینی وقدرت طلبی مطلقه دولت ها ، منجربه انقلاب کبیرفرانسه گردید وراه را برای احقاق حقوق بشربازنمود .
دراین راستا ومقطع زمانی، مبارزه مردمانی چون مارتین لوتروطرفداران اصلاحات دینی قابل یاد آوری است . آن ها کاتولیک هایی بودندکه ازکلیسای روم جدا شدند . به همین ترتیب ولترمشهورترین فرد قرن هژدهم ،فیلسوف،شاعروداستان نویس که دشمن سرسخت مسیحیت کلیسایی بود ودیگر
نواندیشان دوران تاریخ جدید اروپا که بروحشت ودوران سیاه قرون وسطی براثرمبارزه قاطع ودوام دار ایشان پیروزی نصیب مردم اروپا شد .
مأ خذ ها :
1-- افغانستان درمسیرتاریخ جلد اول . نویسنده زنده یاد غبار.
2-- طب درگستره تاریخ . نویسنده ، پوهندوی دوکتورانورترابی .
3-- اندیشمندان ودانشمندان علوم طب .نویسنده ، پوهندوی دوکتورانورترابی .
4-- تولد دیگر ،نویسنده ، شجاع ا لدین شفا .