مهرالدین مشید
نشست دوحه و تفاوت دیدگاه ها و تناقض گویی ها در واشنگتن و اختلاف ها در کابل
گفت و گو های دور نهم میان خلیل زاد و طالبان به گونۀ نفس گیر و خیلی دشوار از یازده روز بدین سو در دوحه ادامه دارد. در حالی که تاکنون فیصله ها و تصامیم این نشست به بیرون درز نکرده است؛ اما برداشت های گوناگون از این نشست، در موجی از و تناقض گویی های مقام های امریکایی و اختلاف های شدید میان حکومت و گروه های سیاسی به شدت ادامه دارد.
این در حالی است که گزارش های خبری از نهایی شدن توافقات میان امریکا و طالبان و از همسانی تفاهمنامه به زبان های دری، پشتو و انگلیسی خبر دادند. قرار بر آن بود که در صورت نهایی شدن گفت و گو ها و رسیدن توافق دو طرف بر سر این تفاهمنامه، خلیل زاد به کابل بیاید و یک کاپی این تفاهمنامه را به مقام های حکومت افغانستان تسلیم و آنان را در جریان قرار بدهد و پس از آن این تفاهمنامه در حضور وزیران خارجۀ کشور های مختلف بویژه وزیران خارجۀ کشور هایی امضا خواهد شد که این معاهده را ضمانت می کنند. این در حالی است که گفت و گو ها پس از یک روز وقفه روز شنبه از سر گرفته شد و هنوز ادامه دارد.
گفته می شود که در این تفاهمنامه یک شورای انتقالی در نظر گرفته شده که روی چگونگی پبوستن طالبان به حکومت کار می کند و اما در مورد مییکانیزم های آن چیزی گفته نشده است. این در حالی است که تا کنون هیچ کس از کلیات و جزییات این توافقنامه آگاهی ندارد و تنها دو طرف مذاکره کننده در دوحه از متن توافقنامه آگاهی دارند. در این میان آنچه پرسش برانگیز است، این که موافقتنامه در غیاب حکومت و مردم افغانستان از سوی امریکا و طالبان آماده شده است، این که این تفاهمنامه به چه میزانی خواست های مشروع و قانونی حکومت و مردم افغانستان را در نظر گرفته است، هنوز زود است که روی آن داوری کرد. در همین حال مقام های امریکایی به شمول سفیر پبشین امریکا اذعان دارند که هیچ گاهی از واقعیت حکومت مشروع افغانستان نمی توان صرف نطر کرد و اما هنوز روشن نیست که آبا چنین حقی رعایت شده و یا امریکا بر سر سرنوشت مردم افغانستان در تبانی با پاکستان با طالبان معامله کرده است. در همین حال سهیل شاهین سخنگوی طالبان می گوید که به زودی برای ملت آزادهء افغانستان مژده خواهیم داد. این که چه مژده یی برای مردم افغانستان خواهند داد، نمی توان به این مژده خوش بین بود؛ زبرا پس از امصای این معاهده جنگ طالب با امریکا پایان می یابد و جنگ مشترک امریکا و طالب برضد داعش آغاز می شود که این حکایت از یک فصل تازهء خونین دیگر در افغانستان دارد و بدون تردید در پشت این جبهه هم آی اس آی پاکستان قرار خواهد داشت؛ زیرا که بخش عظیم لشکر داعش شاخهء شبکهء حفانی است. تنها داعش نیست که ثبات افغانستان را بعد از امضای تفاهمنامه؛ بل گروه های زیادی چون سایر گروه های تروریستی مخالف معاهده و بویژه بیشترین گروه های مسلح طالبان که به داعش و سایر گروه های تروربستی می پبوندند، همه خطر بالفعل و بالقوه در برابر صلح افغانستان اند. در کنار این، گروه ها گروه های دیگری چون لشکر سیا که گفته می شود شمار آن از ۳۰۰۰ به ۱۰۰۰۰رسبده است حود مانع دیگر در راهء صلح اند و هنوز واضح نیست که تفاهمنامهء دوحه چقدر به برطرف کردن این نگرانی ها پرداخته است.
این در حالی است که مقام های امریکایی می گویند، تفاهمنامهء دوحه به تمام مسایل شامل آتش بس و حکومت انتقالی و نشست بین الافغانی نیز پرداخته است. این گفته ها بیشتر برداشت ها از این تفاهمنامه را انعکاس می دهد تا اصل آن را. در عین زمان باور ها بر این است که این معاهده منافع امریکا را در سازش با طالبان و پاکستان منعکس خواهد گردانید. تنها بعد از امضا و اعلام معاهده میان امریکا و طاابان می توان در مورد آن قضاوت کرد که این تفاهمنامه با دور زدن منافع امریکا و پاکستان و خواست های افراطی طالبان، چقدر تامبن کنندهء صلح عادلانه در افغانستان خوهد بود. مهم تر این که آیا به انتطار هزاران انسان مظلوم افغانستان که جان های شبرین پدران و خواهران و برادران شان را برای رسیدن به عداات اجتماعی و دموکراسی و آزادی های حقوق بشری از دست داده اند، پاسخ مثبت گفته است یا خیر. این در حالی است که بی خبری از این معاهده سبب شده تا صف بندی های جدید برای یک روبارویی تازه در افغانستان در حال شکل گیری باشد که همین اکنون زنگ خطر را به صدا درآورده است.
در این میان تناقض گویی ها از دوحه تا واشنگتن و اختلاف میان مقام های امریکایی و اظهارات ضد و نقیض آنان خود مانعی را در راۀ پیشرفت نهایی تفاهمنامۀ صلح افغانستان فراهم کرده است که نشست دوحه را به چالش کشانده است.
چنانکه گزارش های رسانه های ملی و بین المللی با توجه به اظهارات مقام های امربکایی بیانگر نوعی تناقض گویی میان اظهارات مقام های امریکایی از دوحه تا واشنگتن در رابطه به موضع امریکا در مورد معاهدهء صلح با طالبان است. خبر های ناتایبد شده از دوحه حکایت از انعطاف غیرقابل باور امریکایی ها در برابر طالبان دارد. آنچه از ناگفته های دوحه به بیرون درز کرده همانا خروج نیرو های امریکایی تا پایان سال ۱۹۲۰ است؛ اما مقام های امریکایی بدون آن که به میعاد حضور شان در افغانستان پس از توافق اشارهء دقیق کنند، می خواهند با نوعی کلی گویی ها این حقیقت را پنهان کنند و شاید دلیلش این باشد که کاخ سفید می خواهد، آن عده مقام های امریکایی به شمول اعضای برجستهء سنای امریکا را که خروج نبرو ها را وقوع حادثهء یازدهم سپتمبر دوم تعبیر کده اند، به آرامش دعوت کند. در این میان مخالفت جان بولتن مشاور امنیت ملی امریکا قابل تامل است که او از مخالفان سرسخت توافقنامۀ امریکا با طالبان است و مخالفت او چنان جدی است که حتا ترامپ دستور داده تا بولتن را از جزییات توافقنامه با طالبان بدور نگهدارند. این در حالی است که گفته می شود، طالبان پس از خروج حتا حضور نیرو های استخباراتی امریکا را هم قبول نکرده اند. در حالی که امریکایی ها به نحوی به دو خواست مهم طالبان که همانا نطام اسلامی و تغییر قانون اساسی است به نحوی تن داده اند و حتا به نعویق افتادن انتخابات را هم بخاطر ایحاد ساختاری که زیر چتر آن طالبان شامل حکومت شوند، قبول کرده اند؛ اما برای فریب افکار عامه تاکید می دارند که صلاحیت موضوع فوق را نشست ببن الافغانی دارد. تاکید طالبان به نظام اسلامی و تغییر قانون اساسی برخاسته از اصل شورایی و خواست افراد طالبان است تا جنگ آنان را در هژده سال توحیه کنند. یکی از دلایل مخفی ماندن جزیبات مذاکرات قبول خواست های طالبان از سوی امریکا خواند شد که برای بستر سازی آن فرصت سازی می کنند و می خواهند، این فرصت سازی را در پروسهء مذاکرات نفس گیر فراهم کنند. یکی از دلایل ضد و نقیض گویی های مقام های امریکایی هم همین موضوع است. نگرانی های مردم افغانستان هم ریشه د ضد و نفیض گویی های امریکایی ها دارد که فکر می کنند، امریکایی ها در غیاب حکومت و مردم افغانستان سرنوشت آنان را در معامله با پاکستان و طالبان قرار داده اند. حتا نگرانی هایی هم وجود دارد که مبادا امریکایی ها پیش از پیش حتا چهارچوبهء نشست بین الافغانی را نیز در دوحه تعیین کرده باشند که گویا چانه رنی ها روی ساختار حکومت و تغییر قانون اساسی و غیره مسایل را مهمیز کرده باشند.
این در حالی است که سهیل شاهین از پیشرفت های بی پیشینه در گفت و گو های دوحه خبر می دهد؛ اما روز نامه های امریکایی مانند نیویارک تایمز، واشنگتن پست و تلویزیون ام بی سی به نقل از رابرت روبین و دیگر مفسران مهم امریکایی گفته اند که آنان خروج امریکایی ها را از افغانستان خطرناک خوانده اند. آنان با اشاره به انعطاف های امریکایی ها با طالبان بویژه قبول امارت اسلامی در متن معاهده از سوی آنان را نشانهء آشکار شکست و در ضمن نناقض گویی مقام های امریکایی عنوان کرده اند و با توجه به سربسته ماندن گفت و گو های دوحه در این زمینه ابراز نگرانی کرده اند. این روزنامه ها در ضمن به نگرانی های هند اشاره کرده اند که توافقات دوحه را در نبود حکومت افغانستان نگران کننده خوانده است. در عین زمان اشاره به ناتوانی طالبان و عدم اعتماد بر آنان برای ممانعت از استفاده از خاک افغانستان برضد امریکا نموده و به حضور رو به افزایش داعش در افغانستان اشاره کرده و هر نوع خوش بینی در پیوند به صلح را به انتقاد گرفته اند. از این رو آنان آینده را خطرناک توصیف کرده اند. ابن ابراز نگرانی ها در مورد توافقات امریکا با طالبان بر نگرانی های مردم افغانستان در رابطه به این معاهده مهر تایید می گذارد. دیده شود که از زیر کاسهء این توافقات چه نیم کاسه هایی بیرون خواهد شد و به چه میزانی فرصت چانه زنی ها را در نشست بین الافغانی برای مردم افغانستان باقی مانده است.
تنها تناقض گویی های امریکایی ها نیست که بر نگرانی های مردم افغانستان در پیوند به روند صلح دوحه افزوده است؛ بلکه ضعف مدیریتی و افزایش اختلاف در اردوگاهء طرف مقابل طالبان در داخل کشور در حال افزایش است که این به گونهء قطعی به نفع طالبان و حامیان منطقه یی و بین المللی آنان است. این موضوع پس از آن قوت گرفت که حکمتیار در خطبهء نماز جمعۀ گذشته از توافق با طالبان سخن گفت و تاکید کرد که با طالبان به توافق رسیده اند که برضد یکدیگر تبلیغ نکرده و برای تشکیل حکومت اسلامی به گونهء مشترک کار خواهند کرد. وی زمانی این سخنان را گفت که پیش از آن رسانه ها خبر داده بودند که طالبان هیأت های جمعیت اسلامی و حزب اسلامی را به دوحه دعوت کرده و آقایان عبدالحفیظ منصور، داکتر محی الدین مهدی و محمد صالح ریگستانی به نماینده گی از جمعیت و آقایان وزین، داکتر بهیر غیرت، دوا جان و خواصی به نماینده گی از حزب اسلامی عازم دوحه شده و در آنجا با نماینده گان طالبان صحبت کردند. هرچند هنوز جمعیت اسلامی در این مورد چبزی نگفته است و اما فعالیت های درون حزبی در داخل جمعیت اسلامی خبر از یک تحول می دهد که گویا در حال اجرا است. چنان که رسانه ها خبر دادند که یک هیأت جمعیت اسلامی عازم بلخ شد و پس از گفت و گو با عطا نور وارد هرات شد و با اسماعیل خان و شماری فرماندهان جمعیت مربوط حوزهءجنوب غرب دیدار داشتند. این دیدار ها می تواند در پبوند به دیدار نماینده گان این حزب با طالبان باشد و ممکن هم است که رابطه با تحولات سریع کنونی همزمان با دیدار های دور نهم خلیل زاد با طالبان داشته باشد. اظهارات عبدالله مبنی بر این که صلح برای شان اهمیت دارد و این در حالی است که گروه های سیاسی پیهم از حکومت می خواهند که هیأت نباید تنها از ارگ باشد و خواهان هیأتی اند که دارای قاعدهء وسیع بوده و متشکل از نماینده گان احزاب نیز باشد. پیش از این حکومت اعلان کرد که اعصای هیأت مذاکره کننده ۴۵ تن متشکل از اعضای گروه های سیاسی و جامعهء مدنی می باشند که به چهار گروهء مذاکره کننده، حمایت کننده و مشوره دهنده و گروهء فنی تقسیم شده و مصروف فراگیری آموزش های گفت و گو در یک ورکشاپ هستند؛ اما به نسبت اعلام نشدن اعضای این هیأت هنوز هم گروه های سیاسی و مردم نگران اند. پیش از این گروه های سیاسی از دولت تقاضا کرده بودند که شورای مقتدری به شمول رئيس جمهور تشکیل شود تا از موضع قوی با طالبان صحبت کنند و هم چنین این شورای مقتدر گفت و گو های هیأت مذاکره کننده را مدیریت کند. هرگاه حکومت، گروه های سیاسی و جامعهء مدنی بصورت مشترک و هماهنگ عمل نکنند و از آن مدیریت نکنند. در این صورت برنده طالبان و حامیان پاکستانی آنان خواهد بوده و این حال در کل مردم افغانستان بازنده خواهد بود.
این در حالی است که رسانه ها از به بن بست رفتن نشست دوحه پس از اعلام ترامپ مبنی بر دایمی بودن ارتش امریکا در افغانستان و هم چنین رهایی زندانیان طالبان و رفتن ملا ترابی مسوول رندانیان طالبان به دوحه و شناخته شدن طالبان بحیث امارت اسلامی سخن می گویند که مورد اخیر مشروعیت حکومت افغانستان را زیر سوال برده است. و از سویی هم تنش میان هند و پاکستان بر گفن و گو های دوحه بی تاثیر نبوده است. این در حالی است که چشم ها به نشست بین الافغانی در اسلو دوخته شده و هنوز روی گزینش هیأت اجماع بوجود نیامده است. این نشست به مردم افغانستان اهمیت دارد و فیصله های مهم در پبوند به ساختار نظام و احتمال تغییر در فانون اساسی در آن به بحث گرفته شده و فیصله خواهد شد. حال صلح افغانستان در هفت خوان اختلاف در داخل میان حکومت و گروه های سیاسی، در واشنگتن میان ترامپ و مشاورانش و در دوحه میان شورا های کویته، پشاور، کراچی و بدخشان طالبان در موجی از برداشت ها و تفسیر های گوناگون، تصمیم های متضاد و تناقض گویی ها در واشنگتن و هم چنین اختلاف شدید میان حکومت و گروه های سیاسی به شدت گیر مانده است و دبده شود که بالاخره از دوحه و اسلو چه بور خواهد شد. یاهو