خوشه چین
ای وعده خلاف
شبنم درین صبح بهار چه کـــارمیکنــــد
شوخ است ازطلوع آفتاب فـــرارمیکنـــــد.
مــــلای این زمــــانه فــریب خورده است.
چپ وراست ای وعده خلاف اظهارمیکند.
ابرومـــه وباران وفلک گشـــته اند محیل.
«خوشه»ازدیدن وضع توبه استغفارمیکند.
موروملخ
کنون وقت آن
رسیده که باموافقان کنــــــــــارآیی.
باچهره آرایش کرده درصحنه نقش ونگـــــــارآیی.
به دعوت عبیدالله(جبین)عزیزآن پامیری بلندهمت.
پربکشی وساج برای محوموروملخ دربهــــــارآیی.
لجنزار
گذشته های دورمارا نزدیک می بینیم،آینده که همین فردا است دورمی بینیم.
عبرت نگرفتیم هنوزهم درهمان لجنزارغرق افتیده ایم،فردای که خیلی روشن است وپاک وشفاف چون کاغذ سفید.
هنوزازهمان نقشه کهن متروک وتاریخ زده وخیمه های سیاه ودشت وصحرا استفاده کرده ساختمان جدید میریزیم.
تنها خالق یکتا وبی نیاز ثابت وتغیرناپذیراست.
ازجمله مخلوقاتش تنها بندگانش مقام اشرف مخلوقات را نصیب گردیده است کج میشوند وخم بادست میگیرند مشاهده میکنند وتحقیق ومیسازند ونو آوری رسم ورواج می آورینند رشد میدهند ونوآوری مینمایند سنت های اجتماعی خویش را چون درختان سال به سال میوه میدهند درخزان به منظورعشق برگ تازه برگ زرد میتکانند.
قاضی حقیقی
قاضی حقیقی تاریخ است.
کارنامه هرشخص را دردست خود شخص میدهد.
نام نیک وبدش را به خانواده اش.
افتخارش را ملت به خود می گیرند وبه همان نام زندگی مینمایند.
طورمثال: افتخارافغانها درطول تاریخ وسیله ای جنگ.
خندیدی
بااعلان مشی مصالحه ای ملی گریه کردیم ازوضع اصف بار
ساده انگاریدی توبه گریه مان خندیدی یک بارنه چنـــدین بار
ازان زمان گذشت تابه اکنون سی سال فکرکنی که پارسال
عقل ازدست رفت خرد پامال احساسات داد خون حوض انبار
زشت گفتیم
شمال ازسلسله کوه های ما به شدت وزیده روان است.
چراغ ها گل شب تاریک مردم دست به گریوان است.
فاجعه چون سونامی می بلعد حیات،سنت وفرهنگ مارا
خودمشاهده نگفته ایم لاحــــــول والله کارشیطان است
زشت گفیم وپلشت ازمهربانی تاکه ازخطردرامن بمانی
خشوشه چین رفع مسولیت ازین پس قاضی وجدان است
·گفتند
به من گفتند که ازغنی حرف میزنی نه از عبدالله.
عبدالله عبدالله درمقابل اشرف غنی پشم است.
درمورد آن شک و شبه های دیگری است و خیلی مرموز.
وظیفه او ساخت وبافت و گریز پوشیدن لباس لشم است.
دیگ باسی
دیگ یک ظرف است برای پخت و پز.
محتوای دیگ عبارت میباشد گوشت به همرای پیاز سیر ودیگر ملحقات مرچ ونمک زنجه
فیل رومی وغیره.
زمانی غذا درمیان دیگ باقی گذاشته میشود.
بعد از گذشت یک شبانه روز محتوای دیگ تبدیل به مواد زهری میگردد.
درنظام سیاسی موجود را ظرف به حساب بیاوریم
قانون اساسی را گوشت ودیگر ملحقات قضات پارلمان کابینه را ملحاقتش.
این نظام ازهمان آغاز بن اول زهری وکسنده بوده
است که همین اکنون کوشنده است.
حیف استعداد صالح:
صالح روند سبز را زرد ساخت.
به حسابی خودرا نامردساخت.
جسم پاک بود و شفاف و معطر.
درحوض کثافت خودراپرت ساخت.
عیاران نوین انقلابی بادزدان سیاسی سرمخالفت داند.مخالفت باآنهای که اشغالگران را برسرسینه مادروطن خویش دعوت کرده اند.پولیس را برای حمایت دزدان کلان تربیت میدهند وبرای گرفتاری آفتابه دزدان.
ایالات متحدۀ امریکا قمارراباخت.حریف را ازدست نمیدهد.
امریکا
برملک ماحمله کرد:
بررسم ورواج فرهنگ ماتاخت.
ازخودیها بــه همرایش ساخــت.
اجیرشان کرد یک چند نفری را
دربدل خوش خدمتی دالرپرداخت
فرق بین دو اشغال (سرخ وسبز)
در تحت اشغال چپ به مقام صاحب نمی گفتی سرت زیر بالت بود.
در تحت اشغال راست باوجود انتقا داد و دشنام برضد منافعش عمل کردی سرت درکف
دستت است.
رفیق نجیب روحشت شاد باشد درطول تاریخ افغانستان بهترین رئیس جمهور کشور بودی.
رییس جمهور باجرات وشهامت و مصمم برای آزادی و استقلال کشور.
موجودیت خودت برای پاکستان بم اتم بود ثبات و قهرمانی شما در جنگ جلال آباد
اظهرالمنشمس است.
سخن گیرا داشتی و بسیج دهنده.
آنا نی که درمحو فیزیکی ات درسطح ملی وبین المللی نقش مهم داشتند.
همین
اکنون(اعضای حزب )سقوط یافته فراکسیونهای درون حزبی با استفاده ازنام و مقام
معنویتت در توصیف و مداحی ات پرداخته اند.
با سواستفاده از
مقامت درپای دشمنانت به سجده رفته اند تامبلغی بدست آورند.
من شرمم می آید
این حرام نمکان دربارت.چرا این قدر پست شده اند؟
روحت شاد باد.
جهان بینی عیاران آزادی و آگاهی و استقلال بوده است ومیباشد.
در پیاده سازی این آرمانش صداقت و راستی را چیزی که به زبان میگفتد درعمل پیاده
می نمایند.
وفا به عهد احترام به ناموس دفاع از مظلومین درمقابل ظالمان متعصبین خیانت
کاران دروغ گویان فریبکاران شهامت و دلیر مردی احترام به بزرگان میباشد.
مولانا عبدالله را شخص دلاور وباشهامت یافتم.
عیاران نوین انقلابی از متن بیانه ای جناب محترم(مولانا عبدالله) دفاع و حمایت
می نمایند.
این صفحات صرف نما یشی است.
ما در ظرف چهل سال دومرتبه شاهد دوبار اشغال دوابرقدرت جهانی بودیم.
اولی آغاز ازشش جدی 1358 مدت هشت سال دومی آغاز از 2001 الی اکنون.
درهردوره هرآن تصمیمی اشغالگر می گیردفرمان است.
مخصوصن درتعین مسولین بلند رتبه ای دولتی وسیاسی.
اما برای مردم عمده اهل خبره پیش نهاد داد که عملن افتراقات توسط افراد خریده
شده دامن زده میشود.
متوجه نوشته های و عکس العملهای شان باشند که توده های صادق وپاک جامعه را به
آرامش تشویق کنند تا راه بیرون رفت ازین حالت دریافت گردد.
عیاران نوین انقلابی
با ادای توهین به آدرس سمت و قبیله و لسان مخالف اند.
توهین به دین و مذهب فرقه و رنگ وآستان مخالف اند.
همه اینها مخلوق خالق یکتا اند به اسم انسان اشرف مخلوقات.
نه اینکه من بلکه کاکه های کابل الوفته عیاران سیستان مخالفند.
یک زمانی شنیده بودیم که هر آن کسی که مو ترسایکیل را سوار میشود احمق است.
کسیکه درپشت سر آن سوار میشود احمق تراست.
دراینجا اداره تحت بیگانه درهرصورت (مصرف غنی )احمق است.
احزاب راست را نمی گویم احزاب چپ ووطن پرست که به دنبال اشرف غنی رفته اند احمق
تراند.
یک زمانی نه( همه)بلکه یگان تای شان فکر میکردند که جامعه بعدی بدیل مارا ندارد
این مادر فرزندی چون مارا به دنیا نمی آورد.
حال آن هر دوره برای خود شخصیت وگوینده خودرا می آفریند.
بنا ان آنطرف (آقای پدرام)را نمیدانم مگرارائه منطقش تمامی سوال هارا حل
مینماید.
اینها صلاحیت اداره و رهبری کشور را آن طوری شفاهن شنیدیم و مستند ومدلل بیان
داشتند.
دارند.
مولانا عبدالله (عیار)امروز مبدل به کاوه آهنگر شده است.
دلم خوش که ضحاک امروز با ارایه منطق مسخر شده است.
مقاومتش پیام آور و آگاهی دهنده است برای موج های بی حرکت.
صدای مادران و مادران و بیوه زنان به گوش فاشست درخطر شده است.
آنکه درمدت پنج سال همه را میگفت چوچه خر چوچه خر.
خودش را دیدید که درعمل سرافکنده خجالت زده چون کره خرشده است.
نظام سیاسی
موجود در افغا نستان یک قمارخانه است.
ساحه تحت تسلطش چرس خانه هرویین خانه است.
جیزگر در بالا نشسته است پول میدهد سرلنگی ولباس.
نظر دارد به زیوارات اشیای زیبا زن و دختر صاحب خانه.
مقاومت درین معامله قتل های مرموزی داشت ودارد.
از تحولات(26)سرطان
۱۳۵۲
تاکنون هرکس واضح میداند.
فضا آنقدر غیر انسانی نگهداری میگردد گویا
کهمردم کورند کور.
درین فضا میدهند استخوان،جو،خوراک گاوپنبه دانه
است.