دکتورعلی احمد کریمی
سفر محرمانه ترامپ وآینده افغانستان!
سفره های محرمانه ویا خود سرانه سران جهان یک امر معمولی است وسابقه طولانی در روابط بین الملی دارد و در آینده نیز ادامه خواهد یافت. کنفرانس تهران به تاریخ ۲۸ نوامبر سال ۱۹۴۳ به اشتراک استالین،روزولت وچرچیل به صورت سری و مخفیانه در سفارت شوروی در تهران بر گزار گردید. دولت ایران و مسئولین آن از برگزاری این کنفرانس بی خبر بودند .چیرچل و روزولت از فرودگاه به سفارتهای خود رفتند و به استالین نیز به فرودگاه تهران پیشنهاد گردید که به سفارت شوروی برود ولی استالین به خاطر احترام به کشور میزبان به دیدار شاه جوان رفت.چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و تنها برای چند دقیقه در حیاط سفارت شوروی با شاه دیدار نمودن ،ایران در آن زمان در تصرف نیروهای متفقین بود وحتی کاخ سعد اباد شاه توسط نیروهای شوروی محافظت میگردید ، اما هرسه کشور توافق نمودند تمامیت ارضی ایران حفظ گردد.مهم ترین هدف کنفرانس چهره جهان پس از جنگ جهانی دوم بود. چرچیل در ۲۹ نوامبر بخاطر قهرمانی و دلاوری ارتش شوروی از شهر استراتژیک استالینگراد یک شمشیر رابه استالین اهدا نمود که به نام شمشیر استالینگراد شهرت یافت. چرچیل هم چنان پیشنهاد نمود که تنها راه مجازات آلمان تجزیه آن میباشد،استالین و روزولت به این پیشنهاد نیز مخالفت نکردند.
سفر سری و محرمانه دونالد ترامپ نیز بتاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ به بگرام بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا که به فاصله ۵۰ کیلومتر از شهر کابل قرار دارد صورت گرفت او در این سفر محرمانه وبدون اطلاع به دولت کابل به بگرام امد تا روز جشن شگرگزاری را به سربازان امریکا تبریک بگوید ولی با اشرف غنی دیدار نمود. درباره حضور اشرف غنی در پایگاه نظامی آمریکا و ژست نامتعارف ترامپ به راندن ریس جمهور افغانستان در ردیف سربازان امریکا در مطبوعات افغانستان وجهان به احساسات هیجان انگیز و عکسالعمل های متضاد موافقین مصلحت اندیش،سیاستمداران منفعت جو و غرور میهن پرستان آرمانگرا ها روبرو گردید . ریس جمهور امریکا سفر کاری ویا رسمی نداشت و افغانستان را در شرایط تشدید مخالفت های داخلی امریکا که روند برکناری آن در کنگره کشورش جریان دارد انتخاب نمود اگرچه امریکا بیشتر از ۴۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد اما ترامپ در شرایط کنونی از سفر محرمانه در پایگاه نظامی آمریکا به بگرام چون ضربه کوبنده برعلیه رقبای سیاسی استفاده نمود. ترامپ در این سفر محرمانه وعده داد که تعدای از سربازان امریکا در افغانستان باقی می ماند و با خوشبینی ابراز نمود که طالبان به امضای توافقنامه صلح علاقمندی دارند.به باور کارشناسان و مطبوعات غرب ترامپ تلاش دارد تا افکار عمومی را درداخل امریکا برای خروج سربازان خود از افغانستان آماده بگرداند و خوشبینی ترامپ به علاقمندی طالبان به صلح بیانگر این واقعیت است که اعلام نتایج انتخابات نمایشی که مظهر اراده مردم افغانستان نیست بیشتر منجر به تشدید بحرانهای غیر قابل کنترل خواهد گردید،چون نامزدان اصلی در این انتخابات پایه مردمی ندارند وحتی گروههای سیاسی و جهادی افغانستان به نتایج عادلانه بودن انتخابات به نفعی هر کسی که اعلام گردد اعتماد ندارند، در حالیکه تمام گروه های سیاسی و جهادی مخالف، به شمول دولت از امضای قرار داد صلح با طالبان حمایت می نمایند که بیشتر باعث تقویت روحیه طالبان درداخل و پیروزی سیاسی آنان درسطح کشورهای منطقه و جهان گردیده است، درواقع طالبان ازمشروعیت داخلی و خاریجی برخوردار گردیده اند واینکه طالبان چرا خروج نیروهای خاریجی را گام نخست به خاطر امضای توافقنامه صلح می دانند این امر به خاطر آنست که نیروهای امنیتی افغانستان به کمک امریکا بر علیه آنان می جنگد. ترامپ درباره اعلام نتایج انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سکوت اختیار نمود تا سرنوشت آینده افغانستان به مسئولیت خود مردم تعین گردد درآن صورت طالبان نیز به حضور کاهش نیروهای امریکا مخالفت نه خواهند کرد چون به نفع افغانستان وکشور های منطقه خواهدبود،چون مردم افغانستان و کشور های منطقه نگرانی دارند که بعد از خروج نیروهای امریکا ، افغانستان درگیر جنگ شدید تر داخلی خواهد گردید و کشور های آسیای میانه بیشتر از همه از پیروزی طالبان نگران به نظر می آیند به دلیل اینکه طالبان در مقابل بزرگترین کشور جهان در طولانی ترین جنگ که کشتند و کشته دادند کامیاب گردیدند می توانند کشور های منطقه را در مشارکت با سازمان نظامی ناتو متهم بگردانند که به ویرانی افغانستان کمک نموده اند و در بازسازی افغانستان از انها درخواست کمک نمایند،بویژه که سازمان نظامی ناتو نه توانست ماموریت خودرا در مبارزه باتروریسم و تامین امنیت در افغانستان انجام بدهد و تلفات غیر نظامیان بیشتر از همه بوده است. آینده افغانستان برای ترامپ چالش برانگیز گردیده است، ترامپ با استفاده از تجارب گذشته به سیاستمداران افغانستان اعتماد نه دارد.اشرف غنی با وجودیکه تحصیلکرده غرب و تکنوکرات است اما دولتمرد خشن و طبیعت دیکتاتوری دارد و این خصوصیات همه را به خاطر حفظ وضع موجود بدون احساس مسئولیت قانع به اطاعت های کور کورانه گردانیده است که همیشه ودر تمام امور حق با حاکم است ونه حاکم با حق. دراین نوع مدیریت ، اطاعت های کور کورانه از حاکم، آینده کشور و دیکتاتوری قانون قربانی مشکلات ومنافع روزمره و زود گذر می گردد ودر نتیجه جامعه تنبل، چاپلوسی و نقشه کشی های مزموم برعلیه همدیگر قاعده و باعث افزایش فساد در آینده نیز خواهدگردید و همین وضع ناکار آمد مانع پیشرفت کشور درمسیر تمدن شده است .افغانستان در آستانه تحولات تازه قرار دارد. شاید ما شاهد تغییرات قاطع در استراتژی جدید امریکا باشیم. سرنوشت سیاسی ترامپ درکنار رقابتهای بی سابقه داخل امریکا، اختلافات شدید امریکا بامتحدین آن اعضای ناتو، اوج نغمه های پیروی از سیاست های مستقلانه در اروپا، عزم راسخ روسیه در مقابله به توسعه ناتو در مرز های این کشور ،رشد رو به افزایش اقتصادی و نظامی چین و افزایش روحیه ضد آمریکایی در کشورهای خاورمیانه و ادامه جنگ کثیف در افغانستان ارتباط دارد و سیاست یک جانبه گرایی خطر احیای جنگ سرد رابیشتر گردانیده است.ترامپ می داند که با مداخله امریکا در امور داخلی افغانستان این جنگ ادامه خواهد یافت و خوشبینی مجدد آن از امضای توافقنامه صلح باید حمایت و پشتیبانی از دولتی باشد که به اراده مردم افغانستان تاسیس گردد وامریکا با کشور های ناتو مانند کنفرانس تهران از تمامیت ارضی افغانستان حمایت و در باز سازی آن کمک نمایند و مانند کنفرانس تهران خواستار مجازات کشور های که حامی مالی و پرورشگاه تروریسم است گردند.
دکتور علی احمد کریمی