محمد علی مهرزاد

   

نوابغ شیطانی وسوداگران مرگ درخاورمیانه!؟

یکی ازکا رزارهای مهمی که امپریالیستها ومرتجعین درسراسرجهان برای ارعاب توده ها به بهانه ای مبارزه علیه مواد مخدر براه اندخته اند، (( کارزارمبارزه با مواد مخدر)) ، می باشد. برای ارعا ب جوانا ن دراکثریت کشورهای ازجمله امریکا و اروپا وحتی کشورهای اسیایی وابسته ومزدور به استعما رگران؛به این وسیله متوسل شده وفعلاً به شد ت جریان دارد. درایران ، تحت عنوان مبارزه با مواد مخدر به زاغه نشینان وروستاییان مها جرمقیم درحاشیه شهرها یورش می برند، تحت این پوشش حمله به خلقهای تحت ستم بخصوص خلق ترکمن وبلوچ،عرب، بهایی واقلیت های مذهبی سنی را سازما ند هی می کنند. تحت لوای آن شوونیسم تهوع آورناسیونالیزم ( پان ایرانیزم) وتعصبات مذهبی اقتدارگرا را نسبت به مهاجرین افغان رواج می دهند.یا به عبارت دیگر، این کارزارهم درسطح بین المللی وهم درسطح ملی بیک چیزخد مت می کند:تشدید سرکوب ومحکم کردن کنترل پلیسی به خصوص بر آن مناطق وآن اقشاری از مردم که به شدت درموقعیت انفجاری قراردارند. اصولاً طرح مبارزه با مواد مخدراز سوی حکومت های استعمارگرغربی و نظامهای ارتجاعی شرقی جزئی از اقدامات  (( ضد شورش)) بوده وبه آن خدمت می کند. غول اعتیاد درایران بیداد می کند؛ جوانان ونوجوانان قربانیان اصلی اعتیاد اند.برمبنای احصا یه رسمی رژیم آخوندی ایران وگزارشگران خارجی، چهارالی شش ملیون معتاد وده ملیون مصرف کننده مواد مخدروجود دارد .طبق همین آما ر ، تعداد متعلمین ومحصلان معتاد بالغ بر250 الی 300 هزارنفراست.نیمی از افراد معتاد ، درسنین 15تا 19 سالگی هستند.مواد مخدرازیکسوبلای جان ومال توده های مردم است واز سوی دیگر، منبع سودهای عظیمی است که مشتی سرمایه دارودرراس انها باندهای قدرتمند هیئت حاکمه اسلامی وبه ویژه پاسداران درترافیک ان دست با لای دارند، وتمام عاید ازین نا حیه درجیب همین اشخاص می افتتد ، وهزینه جنگ که درخاور میا نه بره انداخته است تامین می کند. درحالیکه فقر وبیکاری وبی اینده گی که تحت این رژیم اقتدارگرا برجامعه حاکم شده زمینه مساعدی برای اشاعه اعتیاد فراهم می آورد . هزاران کودک ونوجوان بی خا نمان یا حاشیه نشین ،درشبکه توزیع مواد مخدر سازماندهی شده ومورد استثمار وانواع سوء استفاده ها قرارمی گیرند. این شبکه درسطح شهرها ودرون شهرک ها وزاغه نشین ها انچنان گسترده است ، وگردانندگانش انچنان قدرتمند بنظرمی ایند، که بسیا ری از مردم هیچ امیدی به خلاصی از شرآن ندارند.اما اعتیاد یک معضل اجتماعی است،ومسئله تولید وتوزیع مواد مخدرنیزکاملاً به شرایط سیا سی ، اقتصادی وفرهنگی حاکم برجامعه وابسته است.غول اعتیاد را می توان شکست داد وجا معه را از شرمواد مخدر رها کرد، اما برا ی این کار اول باید نظام های دولتی این کشورها را که سرچشمه این نکبت ها وتبهکاریها ست را از ریشه بر انداخت. امروز جای نهایت تعجب است که ایران خودرا (( قهرمان مبا رزه با مواد مخدر)) درمنطقه می داند ؛ولی فراموش می کند که نه تنها به حق مردم ایران وبه ویژه به حق مردم اقلیت های مذاهب سنی ازجمله: بلوچها ، ترکمن ها، عربها واقلیت ها ی کوچکتررا زیرچرخهای نظم کهن وتعصبات مذهبی درنکبت ودهشت وکشتاروانواع ستم واستثمارقرارداده است ؛ بلکه با مداخله خود درافغانستان نیز تنور اختلافات را دربین اقوام باهم برادر افغا نستان شعله ورساخته است.انچنا ن تصویرتیره وتاری از آینده وفضای یاس ونومیدی وبی پناهی وزندگی خالی از شادابی وتحرک اجتماعی درمقابل مردم قرار داده است ؛ که کسانیکه یارای یافتن هیچ راهی برایی خلاصی از این وضعیت نیستند ؛ ناگذیر بدامان مواد مخدر وافیون  پناه می برند. تا بخیال خود شان درد های هرروزه وهمیشگی را درلحظه های کوتا از خاطرببرند. سردمداران به اصطلاح مبارزه با مواد مخدرخود سوداگران مرگند.دولت بزرگترین سازما ندهندگان شبکه های تولید وپخش مواد مخدردرداخل وترافیک آن توسط پاسداران ایران ازطریق سرحد افغانستان به عراق ، لبنان به همکاری حزب الله صورت می گیرد. اگردیروز به شکل پنهانی درترافیک مواد مخدر فعالیت داشتند ؛ اکنون با اعلان مسئولین ایران وانتقام ازامریکا علناً غرب را تهدید به ترافیک مواد مخدرکردند. کسانیکه زمانی علیه ملت چین بخا طر اینکه حاضرنبود به مواد مخدرمعتاد شود ، جنگ تریاک را سازمان دادند. حتی از اجساد سربازانشان که درجنگ ویتنام کشته می شدند برای جاسازی وحمل مواد مخدراستفاده می نمودند. کسانی که با همان طیاره که برای کنتراها ی نیکا راگویه اسلحه می فرستادند ، مواد مخدر به امریکا وارد می کردند؛ وحالا این تجربه غرب را ایران موبه مو درترافیک مواد مخدردرعمل پیاده می کند.                 مردم ایران نیزمدعیا ن مبارزه با مواد مخدررا خوب میشناسند؛ هیچکس فراموش نکرده است که چگونه پاسداران ازیک سو انقلابیون خلق ترکمن را به گلوله می بستند وعده ای ازمخالفین سیاسی را به چوبه دار می فرستادند؛از سوی دیگرعلناً به پخش مواد مخدردر منطقه می پرداختند.سربازان ازجبهه جنگ برگشته بخوبی می دانند که چه کسا نی منبع پخش مواد مخدردرجبهه ها بودند وچه کسا نی بهمراه دو تا سه هزار نیروی نظامی درکردستان هروئین را هم مثل نقل ونبات حتی ارزان تر از قیمت سگرت دربین عساکروجوانان کرد پخش می کنند.کمترکسی است که نداند چگونه سر نخ هریک ازشبکه های پخش مواد مخدربه یک آخوندیا یک رئیس کمیته یا صاحب مقامی درجمهوری اسلامی وصل می شود.شبکه پخش مواد مخدر، یک شبکه بین المللی است. درهرکشوری جزئی ( هرچند غیر رسمی) ازشبکه            سا زمانهای اطلاعاتی وامنیتی ونظامی می باشد که با استفاده از کلیه امکانات دولتی واستفاده از کلیه وسایل حمل ونقل نظامی زمینی ، هوایی، دریایی به اینکار مشغول می باشند.بدون استفاده از چنین امکاناتی سازماندهی این شبکه ها غیر ممکن است. این شبکه ها مستقیماً درخد مت تامین  مالی سازمانهای فوق قراردارند. نباید فراموش کرد که امروز، یکی از منابع مالی مهم تمام (( جنگهای مخفی)) امریکا ( به منظورجنگ ها ئیست که امریکا بدلایلی نمی تواند مستقیماً واشکارا به انان کمک مالی کند) علیه جنبشها ویا دولت ها قاچاق مواد مخدر تامین کرده ومی کنند.آخرین نمونه چنین اعمالی ، که علنی شد ، دست داشتن جنرال های کوبا یی در شبکه پخش مواد مخدر در انگولا وسایرنقاط جهان است.   ا لبته درین میان نوکران اینگونه دولت ها نیز،ازحق السهم برخوردار بوده وعنوان سلا طین مواد مخدر را به خود اختصاص می دهند.جنرال نوریگا درپاناما از آن جمله است. شبکه پخش مواد مخدردر ایران ، جزئی از شبکه مواد مخدرسیا در خاورمیا نه است که تمام هزینه جنگ درخاورمیانه ازجمله درسوریه وعراق را ازقاچاق وترافیک مواد مخدر به خصوص بعد ازتحریم اقتصا دی امریکا واروپا شدیداً تامین می کند؛ مرکزآن در پاکستان ( عمد تاً در پشاور) می باشد .درزمان شاه ، بخش بزرگی از کنترل تولید وتوزیع بخش مواد مخدر در انحصارباند درباروبوروکراتها ی نظامی بود.جمهوری اسلامی بخشی از شبکه های زمان شاه که با ساواک ( سازمان استخبارات ایران) وسیا ارتباط داشتند را درهم ادغام نمود وبا بخشی نیز درگیر شد.ولی مسئله ای که موجب رشد شبکه های ترور وجنایت علنی ومخفی ، درداخل وخارج کشورایران می باشند.بسیاری ازین ارگانها بخشی از هزینه های غیررسمی فردی یا جمعی خودرا از طریق فروش مواد مخدربدست می آورند. از کمیته های ا نقلاب گرفته تا حزب الله افغانستان وابسته به جمهوری اسلامی تا دارودسته های مزد وررژیم درلبنان ،شهره خاص وعام در این زمینه می باشند . حتی طرح مبارزه با مواد مخدر نیزخود منبعی بزرگ برای رشوه خواران رژیم درپا ئین ترین سطوح سپاهی وبسیجی بوده وخود نشا نه عمق پوسیدگی وشیوع فساد درپا یه های (( مومن )) این جمهوری می باشد .درگیرشدن رژیم با شبکه های معین وعمدتاً (( هیچکاره)) که دراثرفقروفلاکت ، وبا تامین مواد مخدر برای خود ، به توزیع آن می پردازند ، درخدمت انحصاری باقی ماندن ترافیک این کا لا در دست شبکه های اصلی وابسته به خود رژیم می باشد. رژیم ایران کارزارارتجاعی سعی کرده که به آن پوششی (( انسانی)) داده وپرچم دفاع از قربانیان مواد مخدر را دردست بگیرد؛ واز این طریق از حساسیت مردم به این مواد خا نمانسوزسوءاستفاده نموده (( فصل مشترکی)) با مردم که ازین نظام سخت متنفراند ، پیدا کند.زهی خیال باطل!. این کارزار، یک دام اغواگرانه ویک حمله واقعی به توده هاست . اغوا گرانه است ، زیرا تحت هر عنوان مبارزه با یکی از معضلات واقعی جامعه حما یت از مردم وخدمت به مردم صورت می گیرد.این بار تحت پوشش مبارزه با مواد مخدربه دستگیریهای مردم ، خا نه گرد ی، بند ش سرکها ، کنترول محلات وهویت جوانان ، دستگیری های بدون دلیل د ست  به اعدام های  مخالفین سیاسی به بها نه قاچاقبران مواد مخدر درداخل وخارج زندان بدون دست رسی به وکیل مدافع می زنند . ارگانهای سرکوبگردیگری را بهمراه کمپ های کار اجبا ری سازما ن می دهند.این کارزاربا مواد مخدردرایران ادامه جنگ داخلی علیه مردم وتقویت هرچه بیشتر انحصار مواد مخدربدست سپاه پاسداران است.این کار تلاشی است به منظورمنحرف ساختن افکار عمومی وایجاد جوی درمیان مردم مبنی بر اینکه دیگربه این یک حرکت جمهوری اسلامی ؛ یعنی به اصطلاح مبا رزه علیه مواد مخدر، مردم نمی توانند ایراد بگیرند و یا به آن مخالفت کنند. انهای که فکرمی کنند کارزارضد مواد مخدر در تضاد با سیا ست کلی رژیم ایران قراردارد ، دراشتباه محض بسر می برند .بخش مواد مخدراز سوی جمهوری اسلامی وکارزار ضد مواد مخدر انها ، دوروی یک سکه اند ودر خد مت منافع رژیم قرار دارند. نظامی که سردمدارانش معتادند و به هیچ وجه نمی خواهند مردم از مخدرات نجات پیدا کنند. این کارزارفریبکا رانه هیچ ربطی به مبارزه با مواد مخدر نداشته فقط درخدمت دامن زدن به جو ارعاب سرکوب مردم ومخالفین سیا سی نظام است. درهم چو شرایطی مردم ایران از خود می پرسند که درین کارزارمواد مخدر، گوشت دم توپ تعدادی مافیایی گردند وبدون ذره ای ترحم زند گیشان نابود گردد .؟

 مبارزه واقعی علیه مواد مخدروشبکه های پخش آن ، بدون مبارزه علیه منا سبات وارتبا طات ناسالم که امروزفضای آن کشوررااحتوا نموده است امکان پذیرنیست .رهایی از مواد مخدرواعتیاد به این ماده تباه کن وفاجعه قرن 21 که دامن گیرکشورهای منطقه وجهان شده است ؛ بستگی دارد به قیام ملی علیه سوداگران مرگ ، وتمام کسانی که معتاد به نوکری زر وزوروستمکاران واستعمارگران اند براه افتاده است می باشد ؛ یگا نه بدیلی که می تواند مردم افغانستان ومردم ایران را ازدست ستم بارگان مواد مخدرنجات دهد ، استفاده ازتجارب  مبارزه وقیام ملی مردم چین علیه مواد مخدر وجلوگیری ازاعتیاد است؛ درکنارحوا دث که درایران وافغانستا ن نسبت به اعتیاد ومبارزه علیه مواد مخدرمی گذردبد ون انکه به قطع آن نقطه پایان دهند هرتصوری دیگرچون تیریست که درتاریکی رها شود. هشدارزمانه یکباردیگرمردم ایران وافغانستان و حتی جامعه بشری را فرامی خواند تا از توان مندی های که تا اکنون از آن د ر راه عدالت اجتماعی وبخاطرانسان وانسانیت کارگرفته نشده است ، وقت آن فرا رسیده ومارا سخت بمارزه می طلبد تا دیرنشده با تشریک مساعی توده ها ی تحت ستم درمقابل این دسیسه وفاجعه قرن 21 که صرف مردم  این کشورهارا نشانه گرفته ما ورای قدرت حاکما ن هرکشور بپاخیزند قدم بقدم علیه این آفت تباه کن وخانما نسوزمواد مخدر واعتیاد به مواد مخدر جامعه جهانی را به مبارزه باید طلبید؛ از نظاره کردن وسکوت درقبال این همه خشونت وجنگهای تحمیلی که زاده کشت کوکنارواعتیاد به مواد مخدر وفساد اداری است، تا مداخله وستم برمها جرین وبخصوص مها جرین افغانی که در ایران وپاکستان وآتش زدن خانهای مهاجران افغانی دریزد ایران ودیگرفشارهای قرون وسطایی که از طرف این دوکشورهمسایه برمردم اواره ومهاجرروا می دارند ، نقطه پایان داده شود. درحالیکه با دروغ وتذویراین دوکشورخودرادرعقب مفهوم مهما ن نوازی ، مهربانی حتی کلیمه ( جوانمردی) را گاهی برزبان می آورند !؟ افغانیت با قبول این تصاویر واقعی شرم خواهد مرد ؛  حتی امروزدر حق مردم ما در درون جامعه از طرف جنایت پیشه گان صورت گرفته کافی نیست ؛ابرازشرمساری صرف وقیحانه ترین وبی ارزش ترین کاری است که می توان کرد.!آنچه شاید مارا کمی از این بار هولناک گناه رها کند تنها وتنها اعتراف است،اعتراف به تاراج بیت المال ، خشونت ، فساد اداری ، قاچاق مواد مخدروبا لاخره آنچه تا اکنون بحق اقوام باهم برادرچه در سطح سیاسی ، اقتصادی ومذهبی انجام داده ایم به اشتباه خود به پیشگاه خداوند(ج) وملت حق شناس خود اعلام کنیم، تا ازتکراراین همه تکرار اشتباهات جلوگیری شود؛ اعتراف به تصویرواقعی خویش کمترین کاریست که ازما وهمسا یگان ما ازجمله ایران وپاکستان دربرابر مردم برخواهدآمد.اعتراف به اشتباهات که فعلاً نهادینه شده درعمیق ترین لایه های افغانیت وانسا نیت شکل نفوذی به خود گرفته است،ونهایتاً رجوع کردن وتجدیدنظرواحیای وجدان اسلامی وانسا نی می تواند بارگناهان وتجاوزبه حق برادرمسلمان وهم وطن ؛ نخستین گامی درساختن خود ودیگران است

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت