عارف عرفان

 

بازتاب وانگیزه های ترورجنرال رازق

طی دو دههٔ اخیر در روزگار دود آلود وپرغوغای زمان،انگار که دشمنان افغانستان،هروجب قلمروکشور را به آتشکده منازعات قومی درآورده بودند،حادثهٔ ترورو شهادت جنرال رازق این سپاهی سلحشور وطن،بطرز سحرانگیزی همه دیواره های مصنوعی ضدملی را درهم شکست ودرفش اتحاد وهمبستگی ملی رادر سراسر افغانستان به اهتزاز کشید.
جنرال رازق باحکمت مرگ خود فصل جدیدی همسوی وهمیاری برادرانه را در بحرانی ترین شرایط اوضاع افغانستان گشایش بخشید.
خونخواهی جنرال رازق این سنگردار راستین وطن ،اکنون به" داعیه ملی" وسراسری افغانستان مبدل شده است.
علاوه برخصلت های ایثارگرانه ودلاورانه ، بیگانه ستیزی وتبارز روحیه آشتی ناپذیری او باپاکستان ولشکر نیابتی اش،دیدگاه فراقومی، جایگاه جنرال رازق را برسکوی قلب‌ها کشانید،هکذا همه مردم درین ماتم جانگداز خود راشریک می‌دانند.
هرشهروند میهن‌دوست افغانستان بدون هرگونه وابستگی به رنگ تباری، درد جانسوز این زخم التیام ناپذیررا برپیکر خویش حس نموده وبا تردید درخصوص گزارشات عوامفریبانه رژیم ووابستگان اش در پی قتل جنرال رازق ،خواستار دریافت قاتلین وگزارش شفاف،واقعی ورسمی از منابع حکومت در کابل می‌باشند.
پیچیدگی ابعاد برنامه های طراحی شده تروریستی،  حضور بلند پایگان ناتو چون جنرال میلردر صحنهٔ خونین وجان به سلامت بردن او ازین معرکه،  پیشینه های اختلافات سران کاخ باجنرال رازق واستراتیژی حکومت برای انهدام جزایر قدرت ضد طالبی در افغانستان،مزید برآن عدم حضور بلند پایگان رژیم در مراسم خاکسپاری جنرال نامدار وطن ،سوالات بی پاسخ یی را حول ترور جنرال رازق مطرح ساخته است.
،تاکنون دولت کابل وحامیان بین‌المللی آن باحفظ کاربرد تمامی منابع اطلاعاتی،رسانه یی وافسانه پردازی های بی‌سابقه قادر نبوده اند تاتصویر روشن و شفاف یی را حول این جنایت بزرگ به اذهان مردم افغانستان رسانیده وباورهای مردم را تغییر دهند.
با آنچه که تاکنون منابع آمریکا ودولت کابل از سناریوی ترور جنرال رازق به خورد رسانه ها سپرده است به هیچ‌وجه پاسخگوی پرسشهای بی پایان مردم نمی باشد.مردم تاکنون دستان سران رژیم و جنرال میلر فرمانده ناتو را با انگیزه های بهم پیوسته درین پروژه مقصر میپندارند.
در همه صحنه سازی های رسمی فقط میتوان تصویر "اشباح "را درین جنایت عریان دید وبس.درمصئون ترین مکان امنیتی ,ازحضور فیزیکی وجسد قاتل درتحت تدابیر شدید امنیتی خبری نیست.
این صحنه سازیهای فریبنده که باهیچ عقل سلیمی جور درنمی آید،اوضاع افغانستان را بیش از پیش برآشفته ساخته وموج فزونبخش آمریکا ستیزی همه جا را فراگرفته وچالش های بزرگی را دربرابر ناتو در افغانستان شکل داده است.
بیگمان مهندسین این جنایت به هیچ‌وجه پیامد سهمگین این حادثه فجیعانه را محاسبه ننموده بودند.
درمرکز این همه صحنه آرایی ها فقط تصویرخون برمیتابد که سیمای شهید جنرال رازق را درمرکز آن می تابند،اما در دوسوی خط در یک سمت آن مردم ودر سمت مقابل آن سران رژیم کابل وحامیان آمریکایی آن قراردارند.
پیامد چنین رویاروی در وضع شکننده سیاسی افغانستان ووزش طوفانهای بزرگ سیاسی وچالش های عظیم امنیتی هم در محاذ های نظامی وهم درمیان شهروندان غیر نظامی، نهایت بزرگ وجبران ناپذیر خواهد بود.
رسانه های غربی وسران رژیم کابل دست طالبان را درین خون آغشته می‌پندارند اما فراموش نموده اند که به گواهی تاریخ وآزمون زمان، مردم افغانستان ، لوگو یا آرم مثلث شکل یی به ترکیب امریکا،پاکستان ورژیم کابل رادر پیشانی کارخانه های طالب سازی وپروژه طالبان در افغانستان ،مدام شاهد بوده اند.
با این مناظر وحشتناک وواکنش های بی‌سابقه جامعه ،حال آمریکا بطرز بیسابقه درکام بحران در افغانستان فرو رفته است.شیرازه های اعتماد نیمبندی که میان آمریکا وعوام در مبارزه با تروریسم  وجود داشت،بهم ریخت.
اعتراضات مردمی در همه جادرچرخش است،مردمانی که تا کنون هوای غبار آلود تبلیغاتی ،مسیر سیاسی شان را مخدوش ساخته بود،در پرتو روشنایی" چراغ شهید"جنرال رازق با راهیابی به سنگر واحد دفاع از افغانستان در برابر دشمن مشترک داخلی و خارجی صف کشیده اند.
دور نیست روزی که از درون قطرات خون جنرال رازق سیلابی برخیزد وکاخ استعمار وحامیان تروریستی آنها را به کام نیستی بسپارد.

 

انگیزه های ترور
     ............................ 
جنایت قتل جنرال رازق بخشی از یک سناریوی زنجیره یی درراستای برنامه های راهبردی است، وبا تداوم خودبسا مهره های کلیدی را ازپادر خواهد آورد.
رخداد های منطقوی در ماورای افغانستان برای محاصره کشیدن آمریکا بطرز شتابان در چرخش است.
سران پنتاگون بر شکست آمریکا درجنگ افغانستان اعتراف نموده اند. امریکا در بازی جنگ افغانستان در تله یی افتیده است که رهایی از آن مقدور نیست.تکرار شکست ویتنام ثانی برای امریکادر راه است .آخرین میخ زمانی برتابوت آمریکا کوبیده خواهد شد که گذرگاه  خیبر به رخ کاروان های اکمالاتی آمریکا بسته گردد.
برقول گلوبال ریسرچ (
۱*) درتحت شعاع رخداد های شگفت انگیز منطقوی،آخرین حلقه کمربند برای محاصره آمریکا در افغانستان کشیده شد."چرخش دراماتیک هند بسوی روسیه وراه اندازی رزمایش مشترک نظامی میان دوکشور به تاریخ۱۹-۲۹ اکتبرامسال درست پس از سفر پوتین به هند وانعقاد فروش راکت های اس ۴۰۰با هندعلیرغم تهدید های آمریکا،تمامی دریچه های امید را برای بازی های منطقوی آمریکا در منطقه بسته نمود.
در یک رویکرد دیگر راه اندازی رزمایش غیرمنتظره و مشترک نظامی میان هند و چین درماه دسامبر امسال و همچنان تطبیقات مشترک نظامی میان روسیه وپاکستان در
۲۲ اکتبر سال‌جاری همه چرخش‌های دراماتیک ایست که در چوکات« سازمان همکاری شانگهای» بوقوع پیوسته وخط درشت وفاصل را میان آمریکا ومتحدین سابق اش رسامی مینماید"
مزید برآن صف آرایی های چشمگیر مخالفین نظام واپوزسیون سیاسی روز تاروز عرصه رابرای تحقق برنامه های راهبردی آمریکا وبقای رژیم کابل ،بیش از پیش تنگ ساخته است.
در میان همه بازیگران منطقه‌ای بزرگرترین مهره که از قدرت مانور بزرگ در افغانستان برخوردار است وبخشی عظیم پروژه طالبان را در اختیار دارد پاکستان است.
با چنین چشم انداز و آرایش بازیگران جهانی ومنطقوی در بازی افغانستان ،برای آمریکا وبیرون شدن از باطلاق جنگ افغانستان وبرنامه حضور درزامدت آن کشور بخاطر اهداف بزرگ راهبردی اش فقط یک گزینه باقی می ماند وان عبارت از" معامله" با پاکستان است.
آمریکا برای پاکستان ولشکر نیابتی آن بنام طالبان بایداز "کیسهٔ خلیفه" باج کلانی بپردازد تا باانکشور روی سرنوشت مردم افغانستان وتمامیت ارضی کشور به معامله بپردازد.
حرف های اخیر دکتر غنی در مورد برپایی"صلح قریب" در افغانستان از کجا مایه می یابد؟
آمریکا باتکرار تجارب تلخ گرباچف در افغانستان، برنامه دروغین صلح ومصالحه کاذب با طالبان این لشکر نیابتی پاکستان  را براه انداخته است.
زلمی خلیلزاد نماینده آمریکا مامور شده است تادر فاز نخست تحت این سناریوی مرغوب وفریبنده بخش های از ولایات جنوب،جنوب شرق وجنوب غرب افغانستان را باپاکستان معامله نماید.
آگاهان سیاسی به این باور اند که آمریکا در صدد آنست تا در فاز دوم یک" دولت بنیاد گرای اسلامی را "بطور مشترک با پاکستان در کابل مستقر ساخته تا از طریق لشکریان نیابتی منافع استراتیژیک آمریکا وپاکستان را در  افغانستان ضمانت نماید.
جنرال رازق یک تن از مخالفین سرسخت وقدرتمند این پروژه ودشمن آشتی ناپذیر پنجابی ها وآی اس آی پاکستان  بود وباخصلت وارستگی و سطح نفوذ وکاریزمایی سیاسی ونظامی که در حوزه جنوب غرب افغانستان داشت،مانع بزرگ در راستای تحقق این برنامه محاسبه میگردید.
قتل جنرال رازق پهنا وژرفای عزم دشمنان افغانستان را برای نابودی میهن به نمایش گذاشت.این جنایت خشم انگیز صدای مهیبی را درافغانستان به صدا درآوردوتمام مردم افغانستان را بیدار ساخت.
فاصله میان دوست ودشمن را بدرستی مشخص ساخت وحال برمردم میهن‌دوست کشور است تاازین فرصتها استفاده اعظمی نموده وبطور هوشیارانه وبه هیچ گونه  در کوره زار جنگهای "برادر بابرادر"داخل نشده وباصف واحد وفشرده در برابرکشورگشایان ولشکریان نیابتی آنها در کسوت طالب وداعش ایستادگی نموده ،رستاخیز ملی را برای نجات افغانستان برپا ساخته وباسرایش شعار های واحد میهنی به دفاع از افغانستان واحدوتجزیه ناپذیر به پا خیزند.
نگذارند که دربرای چشمان سی ملیون انسان هموطن مان،قلب شان ،میهن شان شگافته شده وطعمه دشمنان گردد؛
پیام مرگ جنرال رازق زمین لرزه بزرگ سیاسی را در افغانستان براه انداخته است.امید درین تکانه ها نیروهای دموکراتیک وترقیخواه وطن از خواب زمستانی برخاسته و با تشکیل جبهه آزادیبخش ملی نقش پیشقراول را درین جنبش ایفا نماید ؛

با احترامات بی پایان
عارف عرفان
لندن،اکتبر
۲۰۱۸

منابع:

 

(*1)
Globalreaserch, dangerous Crossroads: Extensive Russian and Allied War Games in Response to US-NATO Buildup
By Prof Michel Chossudovsk

October 23/2018

 

 

 


بالا
 
بازگشت