هواداران دهشت افگنان سپاس ومخالفان سرزنش می شوند. چرا؟
ادامه بازی هایبزرگ باردیگرافغانسان را آماج توطیه ودسایس بیگانگان
ساخته است. موقعیت استراتیژیک ومهمتر ازهمه ذخایرگران بهای زیرزمینی
کشورما چشم طمع کمپنی های غارتگر کشور های غربی را یکباردیگر بیشتر از
پیش به سوی افغانستان زیرعنوان مبارزه کاذب برضد دهشت افگنی بخود
معطوفداشته است.
چپاولگران و استعماکران طرازنو برای تحقق اهداف خود نفاق قومی زبانی
،نژادی رابه مثابه تیغ بران برای نیل به اهداف شوم خود توسطایجنت های
داخلی و هواخواهان خارجی خویش بکار میبرند . حذف اشخاص تاثیر گذار
مقاومتگر ، ادامه جنگ فرساینده، تیلیغات کسترده برای انحراف اذهان عامه
،تسلیح، تقویه ، تجهیزو تعبیه دهشت افگنان و استفاده از وسایل پیچیده
استخباراتیی، ادامه نارامی و اشاعه ترس وتوهم از زمره برنامه به حساب می
اید تا آثار مقاومت را در راه رسیدن به اهداف خود خنثی سازند که حتی قشر چیز
فهم و روشنفکرکشوررا دچار سراسیمگی ، بی اتفاقیوبی برنامه گی ساخته
اند. راه بیرون رفت از وضیعت نابسامان کنونی و اشفتگیفکری را ، به
جزوحدت ملی ، همبستگیبرای طرد ودفع غارتگران خارجی و همیاران خاین
داخلی شان وایجاد حکومت فراگیرملی دشوار می نماید.
به قول معروف ،کفراگرازکعبه خیزد کجا ماند مسلمانی ، دولت عمدا در ایجاد
بحران ونارامی مناطقامن سهم دارد.
ارگ و شورای "بی امنیتی افغانستان !" در تجهیز تمویل وتسلیح گروه هایدهشت
افگن و قاتلین مردم افغانستان دور ازانظارعامه سهم فعال دارند. .
اتهامات وشایعات زیادی درمورد ، قبلا درمیان مردم به استناد تحلیلگران
سیاسی ونظامی پیرامون علل استمرارنارامی ودهشت افگنی وجود داشت ،
همچنان مردم شاهد حوادث دلخراش دهشت افگنی زیادی در مناطق امن وزیرکنترول
شدید امنیتی درچند سال اخیر بوده اند که طور پیوسته ومکرر ،به ویژه
بعداز ورود کلبدالدین حکمتار، امیر نامنهاد حزب اسلامی به وقوع پیوسته است.
حکمتیار در کنار غنی وشهنواز تنی ورفقای تسلیمی اشبه پاکستان همه
درکنار اشرفغنی در ارگ مصروف دسیسه وتوطیه و همه در اعمال پروژه داعش
به استاد شواهد که اخیرا پخش شده است به نوعیسهم دارند.
حکمتیار درهنگام که درکرسی صدارت کابل قرار داشت در ویرانی ،قتل ،
معیوب وزخمی ساختن حدود یک صد هزار مردم کابل ،اززمره ی سفاکترین جنایتکار
جنگی در میان قاطبه ملت به خصوص شهریان کابل به حساب می آید. با پرتاب هزاران
راکت برایهفته ها بطور لا ینقطع و مسلسل مرتکب جنایات عظیم بشری و تلفات
انسانی کردیده است.
با وجودیکه ازطریق مخابرات فرمانده احمد شاه مسعود برایش هوشدارداد و
تاکید کرد که از برخورد نظامیدر شهر گابل خود داری کند.. اما او با لجاجت
وسماجت به فرمان حمله خود بر کابل پافشاری کرد ودرنتیجه خسارات تلفات
زیادیرا بارآورد .
حوادث انفجاریدرکابل مزارو سایرولایت افغانستان را همه مردم به
خاطردارند که بدون ارتباط مقامات ارشد امنیتی وقوع چنین واقعات نا ممکن بود.
نیویارک تامیزاز اسرار ارتباط دولت با گروه های دهشت و وحشت پرده بر
میدارد که سایت آن در اخیراین مقاله ذکرشده است.
به قول شواهد عینی و مردمان محل ،دهشت افگنان شکست خورده سوریه بطور
مخفی وسازماندهیشده با هلیکوپتر ها به سمت شمال افغانستان سرازیرمی شوند.
پاکستان و عربستان نیز دهشت افکنان طالب را زیرنام داعش درافغانستان
جاسازیمی کنند.
روند و شیوه تعبیه ، تجهیز ، تسلیح داعشی ها پیچیده بوده وبه ساختار متریکس
matrix
چند مجهوله شباهت دارد. برایازریابی نحوه ی فعالیت های داعش ،منابع
مالی ، راه های تدارکاتی ولوجستکی ، ،کشف شبکه های داخلی درپیوند با
حامیان ، مهندسین و هواخواهان خارجی شان درمنطقه وفرا منطقه ، درنگاه اول
بغرنج به نظرمیرسد که بدون دستیابیبه اطلاعات محرم استخباراتی شواهد
واسناد موثق وقابل اعتبار تحلیل آن ممکن نخواهد بود.
اما اگراز آوان ظهور ناگهانی داعش درخاور میانه، نحوه ی تهاجمات وحملات
شان توجه کنیم وهمچنان سیرانکشاف اوضاع را در قطب بندی هایسیاسی ـ
نظامی وجهت گیریهامیان کشور های درگیر درسوریه وعراق ازنظر بگذرانیم
و هم بر رویت پخش گزارشات خبری وتصویری عروج وعفول داعش را مورد ارزیابی
قراردهیم. در یک معادله ساده به سهولت می توان به کشف حقایق دست یافت .
هواداران طالب و داعش دریک طرف معادله و مخالفین درحهت دیگر معادله نا
مساوی قرار گرفته اند. کدام شخصیت ها و نیرو های متخاصم ومتعارض درمقابل
داعشیان وطالبان صف آرایی دارند. ؟ نیرو هایضد طالبان در داخل وخارج کی ها
هستند وچه می خواهند .؟ سرو صداها به خاطرچیست و درخذف ونصبافراد چه
رازینهفته است. ؟ پاسخ به این پرسش ها را طورفشرده ازلابلای این تبصره می
توان دریافت.
امریکا ،انگلیس ،اسراییل ،عربستان و پاکستان همه به نوعی در تطبیق پروژه
داعش در افغانستان مصروف اند. مهندسین اصلیداعش درسوریه به خاطرحضورو
شمولیت قطعات نطامی زمینیوهوایی روسیه درنبرد " ضدداعش !؟ ،" نتوانستند
مانند صدام حسین ، رژیم بشار الاسد را ازقدرت ساقط سازند . واکنش و مداخله
نظامی روسیه داعشیان یهودی وسعودی را درسوریه به شکست مواجه ساخت. برایجبران
این شکست ، انتقال داعشی ها درننگرهارو سمت شمال افغانستان برنامه ریزیشده
است. گسترش دایره ینفوذ دهشت افگنان داعش درشمال وشرق افغانستان ، نه
تنها ، برایجبران شکست نقشه حامیانش در سوریه ، بلکه در اصل برای
بیثبات سازی کشور های آسیایمیانه، روسیه وایران برنامه ریزیشده
است.تطبیق برنامه داعش سازیدرشمال ، مستلزم زمینه سازی شرایط
درافغانستان است. قبلاز بحث پیرامون نوعیت زمینه سازیباید حامیان خارجی
و هواخواهان داخلی پروژه داعش براستناد شواهد ودلایل روشنترمشخص شوند.
امریکا
،انگلیس، اسراییل،عربستان ،پاکستان طرفداران خارجی پروژه داعش اند .
هواداران داخلیشان در پیوند وتبانی با اجانب طورمختصرعبارت اند از: کلبد
الدین حکمتیارکه قبلا حمایت وپشتیبانی خود را ازداعشیان اعلان کرده بود ،
ویکی ازدلایلخذفش ازفهرست سیاه سازمان ملل محسوب شده می تواند.اتمر
خادیست دیروزو ایجنت امروز غربی ها
غنی ریسجمهوروارداتی که درتطبیق ، گسترش و تعمیل پروژه دهشت افگنان و
حمایت ازطالبان مطابق هدایت دوستان غربی !؟ فعالیت دارد .
مخالفین ضد پروژه داعش جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری ،عطا
محمد نور والی بلخ ، محمد محقق معاون شورایاجراییه حکومت به اصطلاح " وحدت
ملی " ، حاجی ظاهر قدیر نماینده مردم درشورای ملی می باشند. ایران ، روسیه
، وچین را میتوان از جمله کشور های مخالف داعشیها به خصوصدر افغانستان شمرد.
کشور های مذکور نکران بیثباتی اوضاع منطقه و تاثیرگذاری پروژه داعش در
مرز هایخود هستند.
جهتگیری ها زمینه سازی ها و تبلیغات خصمانه وکینه توزانه برعلیه شخصیت های
مطرح مانند عطای محمد نور ،جنرال دوستم و محققآنست که جلو افراد پر نفوذ
متخاصم و ضد طالبان قبلا خنثیشود تا بتوانند به سرعت و بدون مقاومت پروژه
بیثباتی کشور هایآسیای میانه روسچین وایران را اعمال کنند. برکناری و
دسیسه سازی ،سازماندهیشده ودوامدار برعلیه آنها موید آنست که حامیان
داخلی وخارجیپروژه داعش آگاهانه درصدد حذف این افراد برای تحقق اهداف خود
اند که ازیک سال به اینطرف متواتر و تدریجی برعلیه هر کدام آنها به بهانه
های گوناگون شکل گرفته است .
برای جلوگیری یکه تازی های قومگرایانه ریس جمهورغنی ، گزینه یموثر
برایمخالفین پروژه داعش آنست، که برعلیه هواداران این پروژه نا مقدس در
صفواحد با دولت مقاطعه کنند و جلو نفاق ملی را با سقوط دولت قبل از اینکه مجال
تنفس را برای دور بعدی تقلب کمایی کند ،بگیرند.
عملکرد دولت و یک تازی های آنرا با توجه با پیوند های اخیر که با قاتلین مردم
افغانستان ، بهخصوص شهریان کابل صورت گرفته و میزان قتل کشتار ودهشت ،تفرقه
افکنی ده ها چند افزایش یافته است به خوبی مشاهده می کنید و به جزسقوط آن
راهی دیگری بیرون رفت موثر وعملی ازبحران کنونی را نمی توان سراغ داشت تا
بتوان زمینه را برای ایجاد یک حکومت فراگیر ملی که ضامن وحدت و همبستگی مردم
افغانستان ،تامین عدالت اجتماعی و استادهگی دربرابردسایس
بیرونیوحامیان داخلی شان باشد،فراهم سازد. در آنصورت امکان خنثیسازی
پروژه های دهشت افگنی که برای چپاول ذخایرزیرزمینی کشوربرنامه ریزیشده
،میسرمیشود و لاشخواران خارجی برای تحقق اهداف خود با خون مردم افغانستان
نمی توانند بقای خود را دایمی سازند وافغانستانرا تخته خیز تجاوزات آرمندانه
خود قراردهند. اتحاد ملی نسل جوان و چیز فهم متصمن نجات افغانستان است وبس.
درغیرآن افغانستان به سوی هرج ومرج وتجزیه سقوط میکند. یکه تازی های ارگ
نشینان ولو با استشاره و سازماندهی حامیان شان باشد نمی تواند یک پارچگی
افغانستان و صلح وامنیت را تضمین کند با سیاست های یک بام دو هوا نظام
هایسابق دراین گشور به شکست مرگبار مواجه شدند . بنابران پیروی ازسیاست
های ناکار آمد گذشته به جز همان پیامد های ناگوار، چیزی دیگر یرا درقبال
ندارد.
درگرد
همایی اخیردرجمع
کثیریاز
مردم عطا
محمد نور
اسرار
پنهان را
عریان
ساخت
.
عبدلله
با
دو چهره
برایادامه
کرسی
کاخ سپیدارمانند
مارآستین
با
حامیان
داعشی
و
دهشت
افگنان
درشمال
با
ارگ ریاست
جمهوری
کنارآمده
و
همدست
است. زمینه
سازی و تمهید
ادعایبا
طل تیم ارگ
نشین کابل،
تنها برای
خذف
والی بلخ از
کرسی ولایت
نیست،
بلکه برایزدودن
یک بدنه ء
قدرت است که
جهت رفع
بحران ناشی
ازتقلبات
گسترده
انتخاباتی
نظام
توافقی رازیرنام
" جکومت
وحدت ملی!؟"
شکل داد.
با وجودیکه
مواد این
توافقنامه
در
بسا موارد
به
دلیل معامله
گری ها،کرنش
ها ، خوش
آمدگوی ها ،خاطرنوازی
هایملاطفت
آمیز
پیدا وپنهان
عبدالله
عبدالله
صریحا نقضشده
است. با آنهم
عبدالله در
سعایت و
کینه توزیهایدیرینه
ومزمن علیه
شخصیت های
مطرح ،نفاق
افگنی
خودبینی
وحقارت روانی
که
متهم است درحذفوعزل
همسنگران
دیروزو
حریفان امروز
بی تاثیرنبوده
است.
عبدالله
عبدالله
دردو
نام ودو چهره
با مشوره ،
به گفته عده
ازتحلیلگران
،تعدادی
از جوانان
آمده
ازغرب
،بیتجربه
، بیکاره
وزن طلاق ،
در
عزل
وطرد افراد
تاثیرگذار
و زمینه سازیبرایارگ
نشینان
وارداتی که
لجام گسیخته
به سوی
یکه
تازی،
مطلقگراییو
خود گامگی
روان اند ،
نقش موثر
داشته است.
یکه تازیارگ
نشینان ،به
ویژه پس ازدرآغوش
کشیدن گلبد
الدین
حکمتیار
، قصاب
کابل
وقاتل
روشنفگران ،میهن
دوستان و
اشخاصملی
افزایش قابل
ملاحظه و
محسوس داشته
است. عبدالله
در حالیکه
می توانست ،با
مشوره و
همگرایی با
اعضای جمعیت
اسلامی درتطبیق
مواد
موافقتنامه
حکومت توافقی
،حفظ
توازن قدرت و
از
گرایش در
جهت یکه
تازی
و
ایجراد "
حکومت وحشت
ملی "
جلوگیری کند
که هرگزبه
آن توجه نگرد
و با محافطه
گاری وتسلیم
طلبی
جرهت بیشتر
به
اشرف
غنیبرایتصامیم
یک جانبه
داد.
عبدالله که
بعضیاو
را ازرویسخره
وکنایه ،مهاراجای
کاخ سپیدارمی
نامند،
برعکس
دریک
معامله، به
خاطرحفظ
کرسیمذلت
بار
و اتکا به
نیرو هایخارجی
خود
را
یکه
وتنها درمیدان
گذاشت. امروزاکثریت
نیرو هایآزادی
خواه
وملی
گرا
در بسیاری
از
ولایات
کشور،ازشمال
تاغرب
از
قندهار
تا
ننگرهار ، ازفاریاب
وسرپل تا
بادغیس و
غورات،
به شمول
بسیاری از
قلم بدستان
دارای
تفکر ملی
برای حفظ
تمامیت ارضی
و
دفع وطرد
نیرو هایدهشت
افگن طالبیوداعشی
در
دفاع از
عطا محمد نوردرسنگر
استوار
وهمبستگیقرار
گرفته
اند.
ادامه وضعیت
کنونی پیامد
ناگواری را
برای مردم درقبال
خواهد داشت.
با شنیدن برشزیر ابعاد وعمق دسیسه و تدوام نارامیرا بهتر متوجه میشوید.