مهرالدین مشید

 

یگانه گزینه  برای نابودی تروریزم کوبیدن پاکستان است

هیآت پاکستانی در سفرش به کابل در گفت و گو با مقام های افغانستان گفت که حکومت این کشور هیچ گونه رابطه با شبکهء حقانی ندارد. این اظهارات هیآت نشان می دهد که اسلام آباد هرگز تصمیم ندارد تا از پشتیبانی شبکه های جهنمی مانند حقانی و طالبان دست بردارد. این هیآت در حالی از انکار رابطهء حکومت کشور اش با شبکهء حقانی سخن زد که هیآت فرستاده شده از سوی افغانستان به اسلام آباد، گفت که اسلافم آباد پذیرفته است که رهبران طالبان در پاکستان هستند؛ اما برعکس تهمینه باجوا معاون وزارت خارجهء پاکستان در سفر اش به کابل گفت که اسناد تحویل داده شده از سوی حکومت افغانستان را تحت بررسی حکومت اش قرار دارد. آشکار است که این وعده های پاکستان بیشتر معنای جز"فرستادن حکومت افغانستان در پی نخود سیاه " معنای دیگری ندارد و پاکستان از ده ها بدین سو با چنین وعده های میان تهی زمامداران افغانستان را به فریب کشانده است. این هیآت در حالی چنین می گوید که اسناد و شواهد  حکومت افغانستان به وضوح نشان می دهد، تمامی حمله های تروریستی از خاک پاکسان طراحی و سازماندهی می شوند و موجودیت شورا های مشهور کویته و پشاور در پاکستان که عاملان اصلی کشتار ها و خون ریزی ها در افغانستان هستند، گویای آشکار رابطۀ آنان با اسلام آباد می باشد. چند روز پیش یک نشریهء امریکایی به نقل از یک دیپلومات در مورد رابطه استخبارات پاکستان با شبکهء حقانی گفت که شبکهء حقانی در "جیب" آی اس آی قرار دارد. این اشاره حکایت از نزدیکی غیر قابل باور این شبکه با استخبارات پاکستان است و مایک مولین رئیس عمومی ارتش امریکا در سال ۲۰۱۱ شبکهء حقانی را بازوی آی اس آی  خواند. رابطه میان شبکه های تروریستی و استخبارات پاکستان چنان آفتابی است که انکار از آن معنای پنهان کردن خورشید با دو انگشت را دارد؛ زیرا تا زمانی که این شبکه ها مجوز استخباراتی از پاکستان نگیرند، هرگز اجازۀ فعالیت ندارند. با تاسف که این رسم بدترین وابستگی پس از تهاجم شوروی به افغانستان آغاز شد که تا کنون به شدت ادامه دارد. با تفاوت این که اسلام آباد دیروز از رهبران جهادی این چنین بهره کشی می کرد و امروز هم از طالبان و دیگر شبکه های تروریستی. چنانکه در زمان هفت تنظیم جهادی که اجازۀ فعالیت رسمی در پاکستان داشتند. هرکدام این گروه ها یک دفتر خاص به نام دفتر ارتباط خارجه  داشتند که روزانه گزارش عملیات مجاهدین در سراسر افغانستان را برای آی اس آی ارایه می کردند و بدون تردید حالا تمامی شبکه های تروریستی مستقر در پاکستان دارای چنین دفتر در این کشور اند و رهبران شان تحت نظر مستقیم استخبارات پاکستان فعالیت دارند.

پاکستان هرگز حسن نظر در مورد افغانستان نداشت و برای پایان جنگ در این کشور در اصل فکری ندارد، زیرا که نظامیان آن از این جنگ تغذیه می شوند و به گونه های مختلف از آن سود می برند. تنها از سود تجارت اسلحۀ این جنگ بهره مند نمی شوند؛ بلکه بیشترین سود قاچاق هیرویین به جیب نظامیان پاکستان می ریزد و در ضمن چشمه های دیگر عایداتی آنان با چشمه های عایداتی شبکه های تروریستی پیوند دارد. این معاملۀ نظامیان پاکستان چیز تازه نیست و از تهاجم شوروی به افغانستان شروع شده است که در آن زمان نیز ده ها میل اسلحۀ سبک و سنگین که به مجاهدین افغانستان از سوی غرب کمک می شد، در اختیار نظامیان پاکستان قرار میگرفت و بخشی هم به نام تحفه از سوی تنظیم ها برای نظامیان پاکستان اهدا می گردید. از کسانی که بیشتر از این غارت های و تحفه ها برخوردار شده اند، جنرالانی چون عبدالرحمان، ضیاالحق، حمید گل، نصیر الله بابر، کرنیل امام و ده ها جنرال دیگر بیشترین سود را از جهاد افغانستان برده اند که تا کنون این بازی آنان ادامه دارد. نه تنها این که حتا آثار تاریخی و باستانی افغانستان هنوز هم در خانه های جنرالانی چون نصیرالله بابر موجود است که در زمان طالبان به غارت برده شده است. پس از جنگی که جنرالان پاکستان میلیون ها دالر سود بدست می آورند، چگونه ممکن است به این ساده گی از آن دست بردار شوند و رهبران تروریستی و لانه های آنان را نابود کنند؛ بلکه برعکس نظامیام پاکستانی هر روز با بازی تازه با استفاده از چالش ها فرصت های جدید را برای ادامۀ جنگ و بهره برداری از آن جستجو می کنند. بنا براین حکومت افغانستان نباید فریب وعده های دروغین زمامداران نظامی و ملکی پاکستان را بخورد؛ زیرا زمامداران ملکی و نظامی پاکستان از این جنگ بیرحمانه سود مشترک می برند و هرگز حاضر به پایان یافتن آن نیستند. بدون تردید زمامداران پاکستان تنها پروای منافع شخصی خود را دارند که حتا زیر پوشش عمق استراتیژی این کشور اهداف شخصی خود را در جنگ با هند و افغانستان جست و جو می کنند و هرگز پروای مردم پاکستان را ندارند که مانند مردم افغانستان قربانی اهداف نظامیان بیرحم پاکستان اند.

حال حکومت افغانستان برای پایان جنگ در کشور نیاز شدید برای صلح دارد و صلح هم زمانی میسر می شود که لانه های تروریستی در پاکستان کوبیده شود و رهبران تروریستان از چنگال نظامیان پاکستان بیرون شوند. برای این کار رهبران مخالفان را که طرفدار جنگ اند، باید زندانی شوند و آنانی که تمایل به صلح دارند به بیرون از پاکستان منتقل شوند؛ زیرا تا زمانی که رهبران و لانه های طالبان در پاکستان موجود باشند. دست یافتن به صلح امری ناممکن و محال است. از این رو برای برقراری هر نوع آرامش در افغانستان کوبیدن پاکستان امری حتمی و حتا حیاتی برا ی افغانستان است. حال برای افغانستان است تا در کنار آماده گی ها برای سرکوب طالبان، استراتیژی روشنی را در پیوند به صلح طرح ریزی کند که دوست و دشمن در آن به گونۀ  درست تعریف شده باشد. این استراتیژی در مشورت با نخبگان داخلی، کشور های منطقه و جهان درست شود؛ زیرا جنک افغانستان جنگ بین المللی بوده و از عهدۀ حل آن به تنهایی حکومت افغانستان برآمده نمی تواند. با توجه به دشواری های موجود در فراراۀ صلح کشور گفته می توان که نقش حکومت افغانستان شبۀ کشتی نشستگانی خواهد بود که از ناخدای آن حتا خبری نیست. بنا بر این دست یابی به صلح تنها زمانی ممکن می شود که پاکستان در جایش میخکوب کرده شود؛ زیرا پاکستان بزرگترین موانع بر سر راۀ صلح افغانستان است از همین رو است که صلح افغانستان از اسلام آباد می گذرد و اسلام آباد حاضر به برقراری ثبات در افغانستان نیست. از این رو لانه های طالبان باید در پاکستان سرکوب شوند و بر پاکستان فشار وارد شود تا طالبان از این کشور فراری شوند و در این صورت طالبان وادار به گفت و گو با حکومت افغانستان خواهند شد. یاهو

16  دلو سال  1396

 

 

 


بالا
 
بازگشت