سنجر غفاری

  

امریکا در بازی جدیداش با پاکستان

 امریکآ:- پاکستان از بدنه هندوستان و افغانستان بریده شده،زمان پیوندش رسیده است .

ایالات متحده امریکا در اکتوبر ۱۹۴۷نخستین گام هایش را در راستای برقراری روابط سیاسی و استراتیژیک با پاکستان را برداشت و تلاش نمود تا از رقیبای استراتیژیک اش در منطقه اتحاد شوروی وقت و کشور چین پیشی گزیند،امریکا از بدر تآ سیس این کشور روی اهداف خاص، نزدیکی با پاکستان را در موجودیت انگلیس در منطقه ، بادرک اهداف و مقاصد خاص انگلیس  که  این کشوررا از بدنه افغانستان و امپراتوری هند بریتانیوی بریده بود به رسمیت شناخت .

امریکا میدانست که اداره کشور بوسیله نظامیان تحت فرمان انگلیس ها پیش برده می شد،  با انهم دردهه ۱۹۵۰ میلادی کشور پاکستان جهت بر آورده شدن نیاز های نظامی و اقتصادی اش تلاش نمودند تا روابط با امریکا را نزدیکتر بسازند، روی این اصل در سال ۱۹۵۴ با پیوستن به سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی، این سازمان در سپتامبر سال ۱۹۵۴ به هدف دفاع از جنوب شرق آسیا در برابر نفوذ و تهاجم کمونیزم  در مانیل پایتخت فلپین بین کشور های امریکا، استرالیا،  بریتانیای کبیر، تایلند،فرانسه ،نیوزلند، فلپین، به امضآ رسیده و پس از سپری شدن ۵ ماه بعد در فبروری ۱۹۵۵ در بنکانک پایتخت تایلند به طور رسمی تآ سیس گردید ، پاکستان عملا خود را در جمع کشور های هم پیمان با امریکا در مبارزه با نفوذ و تهاجم کمونیزم شامل دانسته، به دومین کشور متحد و عمده امریکا از لحاظ حجم در یافت کمک های اقتصادی و نظامی مبدل شد، اما باوجود این همه سخاوت های امریکا با پاکستان در جنگ های سالیان ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱ هند و پاکستان ، امریکا در کنار پاکستان قرار نگرفت؟  پاکستان میدانست که انگلیس ها هرگز علاقمندی به حضور بل قوه امریکا رادرمنطقه نداشتند، اما بازی تحکیم مناسبات پاکستان و امریکا به عهده و نظارت انگلیس دنبال میگردید، چونکه شوروی وقت یگانه ابرقدرت بزرگ در رقابت با امریکا در منطقه و جهان در حالت رشد و پیشروی بسوی هندوستان بودند، نفوذ اتحاد المان و ترکیه، رقابت و نفوذ چین  در منطقه انگلیس هارا واداشت تا با امریکا و یکعده از کشورهای اروپائی پاکستان را درپیوند های اقتصادی ، تخنیکی و نظامی بکشاند، تحولات سیاسی و نظامی  دهه هفتاد در هند وستان و افغانستان با روی کار آمدن نظام جمهوری سردار محمد داود در افغانستان  و خانواده گاندی در هندوستان ، هردو کشور در جهت نزدیکی با اتحاد شوروی وقت قرار داشتند ، برای پاکستان  زنگ خطر جدی و برای انگلیس و امریکا سگنال جدی تری محسوب گردید تا تلاش جدی شان رانسبت به  موقعیت استراتیژیکی افغانستان ،پاکستان ، ایران و هندوستان بیشتر و دقیق تر نمایند، پاکستان دروسط دهه هفتاد به مرکز تجموع ،بنیان گذاری هسته های افراطی مذهبی به حمایت مادی و معنوی اداره اطلاعات سعودی، انگلیس و امریکامبدل گردید، از سال ۱۹۷۹ زمان آغاز رویاروئی منظم و سازمان یافته شده جنگ سرد میان امریکا و اتحاد شوروی وقت بوسیله استخبارات و نظامیان  پاکستان  با پرداخت هزینه مالی و حمایت های اطلاعاتی سعودی ، امریکا ، در میان تنظیم های به اصطلاح جهادی پاکستان به ژاندارم منطقه علیه تهاجم نظامی شوروی قرار گرفت ،  درسال ۱۹۸۱ ایالات متحده امریکا با اعطای ۳ ، اعشاریه ۲ ملیارد دالر کمک نظامی و اقتصادی پاکستان را مطیع اهداف اش در منطقه موظف دانست،چونکه خاصیت نظام و سردمداران پاکستانی را تشخیص داشتند، خریدند و استعمال کردند، طی این مدت اداره اطلاعات امریکا باهسته گذاریهای خاص خویش در بخش های اقتصادی ، نظامی و سیاسی پاکستان نفوذ گسترده ای کسب نمود، پاکستان فرصت آن رادریافت تا از این امکانات امریکا و متحدین علیه رقبای استراتیژیک اش در منطقه منفعت برده ، دسترسی به اسلحه اتومی را نمائید که برای امریکا، انگلیس هرگز قابل پذیرش نبوده و نیست ، بنآ مقامات نظامی و اطلاعاتی در پاکستان تلاش نمودند تا بیشتر از این ناحیه بسود کشور شان استفاده برده، درهسته گذاری رشد بنیاد گرایايی جهانی خویش را موظف نمودند، همچنان بعد از ختم جنگ سرد، امریکا علاقمندی اش رانسبت به مقامات در پاکستان کاهش داد تا اینکه کشور چین تلاش نمود تا از دوری جستن امریکا با پاکستان استفاده برده ، انگلیس در منطقه در موجودیت هسته های بزرگ بنیاد گرایان افراطی که اکثرآ در تضاد با انگریز و نظام انگریزی در پاکستان و منطقه قرار گرفته بودند، اتحاد مشترک انگلیس، امریکا، سعودی ، اداره استخبارات پاکستان را باردیگر بعد از ختم جنگ سرد به تشکیل گرور طالبان از هسته های بزرگ و منسجم ، جنگ دیده و مسلح بنیادگرایان مذهبی که در جنگ سرد برای شکست کمونیزم از آن استفاده برده بودند ، با تشکیل طالبان و القاعده ، گروپ های مجاهدین را باهم در گیر جنگهای خونین درافغانستان ، کشمیرهند، سومالیا، چچین، جمهوریت های آسیای میانه ، برما و شاخه افریقآ ، مصر ، لبنان ، سوریه ، یمن ، عراق ، برما ، بخش های چین و بلاخره یکعده کشورهای عربی نمودند، تا اینکه پاکستان از خطر لغزش به دامن چین نجات یابد، اما بازی کاذبانه پاکستان طی جنگهای سالیان ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۱ که منجر به حضور نظامی امریکا و ناتو در افغانستان و منطقه گردید، برای امریکا نگران کننده شد. وقتی امریکا و ناتو به منطقه حضور نظامی یافتند، بازی بزرگ نامیده شد، تعریف و مفهوم حضور نظامی ، جنگ با تروریزم بین المللی و نابودی کامل موادمخدر، تآمین نظام دموکراسی، برگشت ثبات در افغانستان رقم خورد؟

 رژیم طالبان تحت حمایت ای.اس.ای در افغانستان سقوط داده شد، رهبران القاعده و طالبان به تروریستان بین المللی مبدل شدند، نظامیان و استخبارات پاکستان به افزارکاذب در دست امریکا قرار گرفتند،در اینجا هیچ شکی وجود ندارد که  تمامآ اقدامات نظامی و تدارکات، سوقیات و اکمالات امریکا و ناتو در گام نخست در مشورت و هماهنگی با ای.اس.ای پاکستان صورت پذیرفت  و عملی شد، جنرال مشرف به سلامی و دست بوسی قصر سفید مشرف گردید، پس از گذشت بیش از هفده سال حوادث و تراژیدی های خونین و ناگوار برمردم و کشور ما که طالبان و داعش ، به هژدهای بزرگ در اختیار ای.اس.ای پاکستان قرار گرفته ، چین و روسیه به متحد و مدافع عمده پاکستان در منطقه سر بلند نموده اند، مقامات امروزی قصر سفید بیدار شدند و دانستند که ، با ای.اس.ای پاکستان مرتکب اشتباه شدند،اکنون امریکا شاکی شده است که اداره نظامی پاکستان تلاش نموده است تا جهت پیش برد اهداف استراتیژیک با هند و افغانستان ، برای اهداف و استراتیژی امریکا و متحدین در منطقه خطرناکتر از چین و روسیه در منطقه بوده ، پاکستان انگشت ششم در منطقه میباشد؟

 اما واقعیت این است که پاکستان جدآ شده از بدنه افغانستان و هندوستان بوسیله استخبارات و اهداف دور انگلیس علیه روسیه، چین ، امریکا در منطقه ایجاد گردیده بود که ، میشود گفت این انگشت ششم  باید از جغرافیای منطقه حذف و به بدنه اصلی آش متعلق گردد. در غیر آن شکست استراتیژی های بزرگ و اهداف این بازی بسود بازیگران ، ایجاد و حمایت کننده گان این انگشت ششم نخواهد بود. امریکا در بازی کنونی نباید  بیشتر ازاین در اعتماد با ای.اس.ای ، به آینده برگشت ثبات وتآمین امنیت در افغانستان و منطقه معتقد و متمایل بود،. انچه مقامات قصر سفید در مورد پاکستان بیان مینمایندو تصمیم می گیرند، مردم ما انتظارعملی شدنش را بیشترین گذینه خوب دانسته، اطمینان شان را دربرگشت ثبات و تآمین امنیت در کشور و منطقه تظمین حقیقی قابل باور می پندارند. 

سنجر غفاری

 

 

 


بالا
 
بازگشت