عارف عرفان

 

نقاب ریایی صلح برچهرهٔ جنگ افغانستان

در حاشیهٔ "نشست بین المللی پروسه صلح کابل"؛؛


در افغانستان چهل سال است که هیولای وحشتناک جنگ،سراپای کشوررا درهم پیچانیده ،ملیونها انسانرا درکام خود فروبرده وزیربنا وزیرساختهای اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی را نابود نموده است.
در گذرگاه این نبرد طولانی وفرسایشی ،صلح به نیاز فوری وسراب همگانی وایده آل برای هریکی از ساکنان نیمه جان این مرزوبوم مبدل شده است.
با یسته است تا بخاطر استقرار صلح پایدار در افغانستان،بسان یک پزشک ودرمانگر،ماهیت سیاسی جنگ،منشا،انگیزه ها ،عوامل وفاکتور های چند جانبهٔ جنگ در افغانستان را به کنکاش کشیده،سپس برای تامین صلح دایمی وسراسری درکشور نسخهٔ لارم را صادر نماییم.
جنگ‌ در افغانستان وارد چهارمین فاز سیاسی خود گردیده است.سه فاز نخست (نبردبا جمهوری دموکراتیک،حاکمیت مجاهدین،حکومت طالبان )،در واقع نرد بانی بود برای استقرار نظام هوادار غرب وپایگذاری اهداف ژئو استراتیژیک وژئو اکونومیک در افغانستان.
جنگ‌ کنونی در کشور مبتنی بر موقعیت ژئو پلتیک کشوربرنیاد دو فاکتور منطقه یی وداخلی در جریان است.
در فاکتور منطقهٔ یی میتوان از تهدید کشور های منطقه بویژه همسایگان افغانستان،دخالت در اوضاع داخلی وسبوتاژ منطقه یی درچارچوب رقابتهای بزرگ سیاسی،اقتصادی ونظامی نام برد.
حضور پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان عمده ترین نشانهٔ این رویکرد وبرانگیزندهٔ بالاترین سطح نگرانی کشور های منطقه بشمار میرود.از سوی دیگر ورود چشمگیر داعش از قلمرو عراق- سوریه وعمدتأ شهروندان ماورای قفقازو استقرار روز افزون پایگاه های
  داعش وداعش سازی، افغانستان را به داغترین نقطهٔ کره زمین وکوله بارآتش مبدل نموده واسباب ناآرامی منطقه یی را بیش از پیش برانگیخته است.
در خصوص برنامه های داخلی جنگ افغانستان، عمده ترین اهداف عبارت است از چپاول وغارت معادن افغانستان بویژه مواد قیمتی معدنی از جمله اورانیم ولتیم.برپایهٔ آمار های متخصصین حوزهٔ جیولوجی ،تنها ذخایر لتیم افغانستان معادل نفت عربستان سعودی ارزش وبهای تجارتی دارد.
یکی از عمده ترین مواد که طی چهار دهه ماشین جنگ افغانستان را به حرکت در آورده است عبارت از وجود  سرسام اور مواد مخدر در افغانستان بوده که بعد از تجارت نفت وسلاح،جایگاه سومین اقلام تجارتی جهان را احتوا نموده است.شگفت انگیز است که تولید تریاک در زمان حاکمیت طالبان سالانه(
۱۸۰ )تن بود وحال این رقم تحت حمایت ناتو به بیش از(۸۵۰۰ ) تن ارتقا یافته است.( ۱*)این پروسه به شدت توسط مافیای بین المللی اداره میشود ودر یگانه اقلیمی که این تجارت بزرگ  جهانی از نفس می افتد چیره شدن فضای صلح در کشور است.
در چنین چشم انداز عوامل خارجی وداخلی جنگ در افغانستان، کدام یک از مولفه ها بر استقرار صلح در افغانستان بشارت خواهد داد؟


اتمسفیر بین المللی ودورنمای صلح
                               ...........................................
بی نیاز از گفتار است که فاکتور خارجی وحوادث بین المللی واوضاع منطقه از مهمترین فاکتوریست که تعین کننده برنامه صلح در افغانستان میباشد.
پس از شکست آمریکا در خاور میانه،افغانستان، به میدان اصلی وبزرگ رقابت های جهانی ومنطقه یی در آمده است. درجنگ نیابتی در میدان افغانستان اکنون بخشی بزرگ یی از کشور های جهانی باهم میجنگند. تشدید رقابت های اقتصادی چین وآمریکا وشدت رقابتهای نظامی آمریکا وروسیه واوج اختلافات ایران وپاکستان با آمریکاوسطح روز افزون رقابتهای ایران وعربستان سعودی دور نمای صلح در کشور را به مخاطره جدی مواجه ساخته است.در اوج تشنجات میان آمریکا وایران،اخیرآایران دالر آمریکایی رابصورت کُل از معادلات تجارتی وسیستم بانکی خود خارج نمود.
به تازگی دو رویکرد مهم درجهٔ تخاصمات بین المللی را به نقطه غلیان رسانیده است.نخست اعلام تبحتر آمیز پوتین مبنی بر دست یافتن روسیه به بالاترین سطح فناوری هسته یی،قابلیت بورد وعبور آنها از هرگونه سپر دفاعی که منجر به واکنش پناتگون گردیده وبر قول( سی ان ان) لاجرم پنتاگون، مردم امریکا را به آرامش فراخواند (*
۲).دوم تغییرات منطقهٔ« افرین» سوریه واز دست رفتن پایگاه کردهای سوری از چنبره آمریکا وتقاضای کمک کرد ها از پوتین در برابر حملات ترکیه بود.در آنجا برنامهٔ آمریکا برای  تشکیل نیروهای ۳۰ هزار نفری مرزی برهم خورد وبرقول معاون صدر اعظم اسرائیل ،امریکا در زمین سوریه برای بازی دیگرچیزی ندارد.قدرت مانور امریکا در سوریه نابود گردید وطبق گفتهٔ  «داوید پی گولدمن »امریکا، در شطرنج بازی سوریه کشت ومات گردید.(۳*)
بیگمان برهم خوردن برنامه های آمریکا در سوریه وتغییرات در سطح رقابتهای دو کشور در افغانستان وچشم انداز صلح، بی اثر نخواهد بود چرا که در معادلات کنونی بین دوابر قدرت، افغانستان از جایگاه ویژه برخوردار است.
با توجه به فاکتور خارجی عوامل جنگ افغانستان ،اکثر آگاهان امور بین المللی باورمند هستند که فقط از طریق گفتمان ودیالوگ بین المللی وکنفرانس منطقه یی میتوان به صلح پایدار در افغانستان دست پیدا کرد.پایگاه نشراتی گلوبال ریسرچ‌ طی تحلیل اوضاع افغانستان، خاطر نشان میدارد"هرگونه تلاش در جهت گفتگو برای استقرار صلح در افغانستان ،مستلزم بحث گسترده باپاکستان ،چین ،روسیه وایران میباشد ،عنصری که هیچکس در کاخ سفید به آن علاقمند نیست.
این مقاله خاطر نشان میدارد "تازمانی که آمریکا ارتش خویش را از افغانستان بیرون ننماید ،جنگ بطرز بی پایان در افغانستان ادامه خواهد داشت "(*
۴)
تا اینجا که رخداد ها ،اهداف وانگیزه های اصلی جریان جنگ در افغانستان را مطالعه نمودیم،تمام اهداف برنامه ریزی شده تا حال ناتمام باقی مانده وقرار است در برنامه ریزی جنگ پنجاه سالهٔ آینده پنتاگون درکشور ،به درجه اکمال برسد.لذا مدیران جنگ افغانستان برای استقرار صلح در کشور آمادگی ندارند.
پیکر زخم آلود افغانستان در حال حاضر مصاب به دو غدهٔ بدخیم سرطانی است که یکی انرا" طالب" ودیگر آنرا "داعش "نام گذاشته اند.در نشست پروسه صلح کابل بطرز شگفت انگیز تنها نام طالبان مطرح شد واز پدیده استراتیژیک نوظهور ومرز شکن داعش خبری نبود.
این خود نشان میدهد که هنگامهٔ شعار صلح، عوامفریبی ریاکارانهٔ بیش نیست.


فاکتور داخلی جنگ وصلح در افغانستان
                       .‌..‌...............................................
نشست پروسهٔ صلح کابل که به مشارکت بیست وپنج کشور جهان وسازمانهای بین المللی برگزار شد، بطور اخص حول دعوت طالبان به پروسه صلح متمرکز بود.باور کامل دارم که همه مهره های تاثیر گذار که عقب میز های کنفرانس تکیه نموده بودند،از صلاحیت،ماهیت وماموریت اصلی طالب آگاه بودند. بویژه زمانی که طالبها اعلام نمودند که حکومت کابل را برسمیت نمی شناسند وبخاطر گفتگوی صلح، با ایالات متحده آمریکا مذاکره مینمایند.
هر انسان هوشمند وآگاه درک مینماید که طالبان، پیاده نظام بازی شطرنج در افغانستان بوده وبه حیث مزدوران جنگی در جنگ نیابتی در خدمت استخبارات جهانی بویژه پاکستان قرار دارند وصلاحیت ندارند تا بدون فرمان اسپانسر های خارجی حتی یک کلمه در باره صلح وجنگ سخن بگویند.
پارادوکس های سیاسی میان کابل وواشنگتن را در خصوص طالبان میتوان به وضاحت برجسته ساخت.فقط یکماه قبل دونالد ترامپ هرگونه مذاکره با طالبان را رد ساخت وآنها رادر کشتار اهالی غیر نظامی مقصر پنداشت.به دنبال آن جنگنده های «ب
۵۲» شدیدأ سنگر طالبان در شمال را درهم کوفت.حال این پرسش ساده بمیان می آید که طی یکماه چه تغییری در استراتیژی دوجانب بوقوع پیوست تا دولت افغانستان همه دست اوردهای یکنیم دهه را پای طالبان فدا نموده وبا برسمیت شناختن تنظیم طالبان، تغییر قانون اساسی وارایهٔ امیازات بزرگ و عقبگرد ارتجاعی به دوره سیقل سنگ برگردد.البته دست اوردهای که باخون بهترین فرزندان وطن بارور گردیده است؟؟


انگیزه های نمایشنامه صلح باطالبان
                             ..............................................
حضور طولانی مدت ارتش امریکا در افغانستان وسطح تلفات وکشتار روز افزون مردم افغانستان سوالات جدی را در عرصهٔ جهانی ،منطقه یی وداخلی در باره این حضور وماموریت نهای آن برانگیخته است.دولت تحت الحمایه در کابل در نقش ابزار جنگ نیابتی وحامیان بین المللی آن نیاز دارند تا چهره های صلحخواهانه راازخود تبارز داده  وبر تداوم حضور ارتش خارجی در کشور بستر تبلیغاتی فراهم نموده ودستکش های سفید را از آستین خونین بیرون نمایند.
در یک چشم انداز دیگر، بسیاری اگاهان سیاسی معتقد اند،که درین راهبرد از یکسو برنامه بستر سازی برای داعش واز سوی دیگر تکمیل حلقه بنیاد گرایی ماشین دولتی با بخشی از طالبان وابسته به استخبارات خودی است.
بدون‌ توجه‌ به همه فاکتور ها ومولفه های برقراری صلح با طالبان‌ ،باید طرح وتدبیر این مثئله کلان ملی را در سیمای داغدیده جامعه افغانستان ارزیابی نموده وواکنش اجتماعی را در پیرامون آن سنجش کرد.تاریخ گواهست که مصالحه  حکومت داکتر نجیب الله از یکسو بخاطر مخالفت سرسخت حامیان مجاهدین واز سوی دیگر نارضایتی کامل حزب وبدنهٔ اصلی رژیم با آن پروسه ، وعقب نشینی های بی لزوم دولت ،لاجرم حزب ورژیم را از نفس انداخت. حال با انکه رژیم موجود هم درداخل سیستم وهم بیرون از آن با نارضایتیهای روزافزون گرفتار بوده وحامیان اصلی طالبان برای برچیدن پایگاه ناتو ازافغانستان تا آخر میرزمند ،چگونه برنامه تحقق صلح با طالبان ممکن است؟؟؟؟
در یک استنتاج کُلی میتوان دریافت که اینگونه نمایشات عوامفریبانه تحت بهانه خاموش ساختن آتش جنگ افغانستان،در واقع نفت تدارک میجوید نه آب ."کود "های کلید صلح افغانستان در دستان ابرقدرتهای بزرگ بویژه ناتو واقمار منطقه یی این کشور ها قرار دارد.افغانستان برای دریافت صلح برای همگرایی ملی وبین المللی نیاز دارد که هردو در حال حاضر مفقود است؛ 
هرگاه بُعد نقش مردم افغانستان را برای تامین صلح مورد بررسی قراردهیم ،درانصورت افغانستان به ایجاد واسقرار دولت ملی،اتحاد وهمبستگی ملی وتشکیل اردوی نیرومند ملی ونظام مستقل ،آزاد ودموکراتیک مبتنی بر مشارکت ملی وبرپایی رستاخیز ملی نیاز دارد؛
با احترام بی پایان
عارف عرفان
لندن
مارچ
۲۰۱۸

منابع:
(1*)
آسیا تایمز، نویسنده‌ای Alfrd W macoy, پروفیسور تاریخ در یونیورسیتی Wisconsin- Madison آمریکا
(2*)CNN,march 2018
(3*)Asia Times: Afrin marks the point of collapse for  American influence in Syri
By David  p Goldman23/02/2018
(4*)ترامپ واعلام چهار سال جنگ بیشتر در افغانستان،گلوبال ریسرچ مورخ
۲۲ اگست ۲۰۱۷
.........................................................................

 

 

 


بالا
 
بازگشت